كلمات كليدي : تاريخ، پيامبر(ص)، ميانه روي، افراط، تفريط، اعتدال، حد وسط
نویسنده : علي نبي الهي
در زبان عربی از میانهروی با عنوان "اعتدال" یاد میشود و "اعتدال" به معنای حد وسط در کمیت و یا کیفیت است. مثل اینکه میگوییم قد آن فرد نه کوتاه است و نه بلند، همچنین این واژه به معنای استقامت و پایداری نیز آمده است.[1]
در اصطلاح منظور از آن ثبات و پایدارى بر فضیلت و استقامت در سلوک و رفتار شایسته از منظر عقل و شرع [2]و برگرداندن آنها(امیال مختلفی که در انسان وجود دارد) از افراط و تفریط به حدّ وسط و اعتدال میباشد، به عبارت دیگر، منظور آن است که هر گاه حصول چیزی شرعا و عقلا نیکو و شایسته باشد آن امر پدید آید و وقتى عدم آن نیکو است آن امر بروز نکند، مثلا درباره صفت شهوت در برخی موارد بروز و ترتیب اثر دادن و پیروی از آن قبیح است،(مثل نگاه شهوتآلود به نامحرم و مانند آن) در حالی که این مورد درباره همسر نیکو و شایسته است.[3]
براین اساس مثلا درباره خشم، افراط در آن عبارتست از خارج شدن از دایره اطاعت از عقل و شرع، که اعمال خشم بدون فکر و بینش باشد، در برابر نیز تفریط آن است که این قوه در شخص به طور کلی از بین برود به گونهای که حتی در جایی که از نظر عقل و شرع، غضب نیکو و به جاست هم، فرد، عکسالعملی از خود بروز ندهد.[4]
اشاره به موضوع میانهروی در قرآن
در قرآن کریم آیات متعدّدى با این جهتگیرى تربیتى، (توصیه به میانه روی) آمده است و خداوند مؤمنان را در امور مختلف فردى، خانوادگى، اجتماعى، سیاسى، نظامى و اقتصادى به رعایت اعتدال فراخوانده است. هدف آن است که شاکله انسان، اعتدال یابد و در نتیجه این حالت در همه کارهای وی وجود داشته باشد که محصول این نظام تربیتى کسى خواهد بود که پاى در جاى پاى نمونه اعتدال یعنى رسولخدا(ص) گذارد و به او تأسّى کند.
جایگاه میانهروی در کلام نبوی
پیامبراکرم(ص) فرمودند: "هنگامىکه خداوند براى اعضاى خانهاى نیکى بخواهد، آنان را در کار دین دانا مىسازد و خردسالانش بزرگانشان را محترم مىشمارند و مدارا در معیشت و میانهروى در مخارج را نصیب آنان مىسازد، عیبهایشان را به آنان مىنماید تا از آنها بازگردند و اگر براى آنان غیر از این بخواهد، به خودشان واگذارشان مىکند".[5]
همچنین آن حضرت فرمودند: هر کس سه چیز داشته باشد، همان دارد که آلداود داشتند: اعتدال به هنگام خشم و رضا و میانهروى هنگام نیاز و بىنیازى و ترس از خدا در پنهان و آشکار.[6]
امر پیامبرص به اعتدال
متأسفانه بیشتر انسانها و بسیارى از جوامع، در طول حیات خود فاقد این اصل(میانهروی) بوده و هستند، از اینرو یا به دامن افراط افتاده یا در دام تفریط غلطیده، از مسیر صحیح و طریق کمال و هدایت خارج شدهاند. اساسا ریشه بسیارى از انحرافات فردى و اجتماعى را مىتوان در عدم رعایت اصل اعتدال جست؛ چه مشکلاتى که انسان در رابطه با خود پیدا مىکند و نمىتواند آنها را حل کند و چه مشکلاتى که در خانواده و روابط خانوادگى پیدا مىشود و چه مشکلاتى که در جوامع به سبب عدم رعایت این اصل ظهور و بروز دارد. اصولا شأن عقل اعتدال است و شأن جهل عدم اعتدال. یعنى انسان عاقل انسانى معتدل است و انسان جاهل انسانى غیر معتدل.[7]
در روایتی آن حضرت مومنین را از اینکه به طور کامل به دنیا گرایش یابند ـ همچنانکه یهود چنیناند ـ و از اینکه دنیا را رها کرده و به رهبانیت رو آورند ـ همچنانکه برخی از نصاری چنین کاری را مرتکب میشوند ـ نهی کرده است.[8]
در عین حال فرمودند: در طلب روزى، میانهروى کنید؛ چرا که هر کس به آنچه برایش آفریده شده، دست مىیابد.[9]
همچنین آن حضرت فرمودند: هر که در زندگى میانهروى کند خدا او را روزى مىبخشد، و هر که اسراف کند خدا او را محروم مىسازد.[10]
میانه روی در عبادت
آن حضرت پیرامون عبادت پرودگار به علی(ع) میفرمودند:
ای على!... عبادت پروردگارت را مبغوض خویشتن قرار مده، زیادهرو نه پسى باقى گذاشته و نه به پیش رفته است! پس چون کسى عمل کن که امیدوار است که در پیرى بمیرد و پروا کن چون کسى که مىترسد فردا بمیرد».[11]
همچنین از انس نقل شده است که گفت: «پیامبراکرم(ص) وارد مسجد شد و ناگهان دید که ریسمانى بین دو ستون مسجد بسته شده است و فرمود: «این ریسمان چیست؟» عرض کردند: این ریسمان مال فلانی است، چون ناتوان مىشود، خود را به آن آویزان مىکند. آنگاه پیامبراکرم(ص) فرمود: «آن را باز کنید! هر یک از شما باید تا زمانى نماز گزارد که با نشاط است، چون خسته شد، باید بخوابد».[12]
همچنین آن حضرت پیرامون کیفیت نماز امام جماعت نیز فرمودند:
«هر گاه کسى از شما با مردم نماز گزارد، باید[نماز را] کوتاه بخواند، چون که در میان آنها ناتوان، بیمار و کهنسال است و هرگاه کسى از شما به تنهایى نماز مىخواند، مىتواند هر چه مىخواهد، نماز را طولانى بگزارد».[13]
در جای دیگری رسولخدا(ص) در این زمینه فرمود: «خداوند مرا رساننده [امر و نهى] برانگیخته است و مرا مشکل آفرین نفرستاده است».[14]
از أبىعبداللَّه جابر بن سمره نیز روایت شده است که گفت: چون با پیامبراکرم(ص) نماز مىگزاردم، هم نمازهایش میانه بودند و هم سخنرانىاش».[15] البته در این زمینه خداوند هم رسولش را در عبادت امر به اعتدال میکند.[16]
میانهروى (در زندگى و لوازم آن)
آن حضرت فرمودند: میانهروى (در زندگى و لوازم آن) آسانتر از مشقت و رنج بردن(در تحصیل بیشتر براى زندگى بهتر) است،[17] همچنانکه امروزه مرسوم است که برخی بیشتر کار میکنند که راحتر باشند و وسایل بیشتری را در اختیار داشته باشند!
اثرات میانهروی
میانهروی اثرات مثبتی در زندگی انسان به جای میگذارد که برخی از آنها در دنیا و برخی در آخرت بروز میکند که در زیر به بخشی از این موارد اشاره میکنم:
1. اثر آخرتی
پیامبر(ص) در سفارش به امام على(ع) فرمودند: اى على! سه چیز، درجه است و سه چیز، کفّاره و سه چیز، هلاکتبار و سه چیز، نجاتبخش ... و آن نجاتبخشها، عبارتاند از: ترس از خدا در آشکار و نهان، میانهروى در توانگرى و تهىدستى، و حقگویى در خشم و خشنودى.[18]
2. اثر دنیایی
سخن مشهور رسولخدا(ص) در این باره کاملا گویاست که:
" کاد الفقر أن یکون کفرا"[19]
"نزدیک است کار فقر به کفر (منجر) شود"[20]
این امر نزد پیامبراکرم(ص) از چنان اهمیتى برخوردار بود که در آخرین خطبهاى که براى مردم خواند، زمامداران پس از خود را درباره آن هشدار داد. [21]
میانهروی در دوستی و دشمنی
انسانهاى ناپختهفکر، نه تنها در دوستى افراط کنندهاند؛ بلکه آن هنگام که دوستىشان با کسى گسسته مىشود در اظهار مخالفت و دشمنى افراط مىکنند و در این راه به کارهاى تند دست مىزنند. انسان عاقل و معتدل کسى است که نه تنها در رفاقت و دوستى بىاندازه اعتماد نمىکند؛ بلکه در ایّام جدایى و دلتنگى هرگز در اظهار گله و شکایت از رفیق دیروز خود تندروى نمىکند و با اعمال ناپخته و افراطى راه رفاقت مجدّد را نمىبندد و کاملا مسدود نمىسازد. نتیجه محبت افراطى، پشیمانى و حاصل دشمنى افراطى شرمندگى است. رسولخدا(ص) و امیرمؤمنان(ع) در این باره چنین توصیه کردهاند:
دوست خود را دوست بدار از سر اعتدال(او را بر همه اسرار آگاه مساز)، شاید روزى از روزها دشمنت شود[و پشیمان شوى] و دشمنت را دشمندار از روى میانهروى (پردهدرى مکن)، شاید روزى از روزها دوستت شود [و شرمنده او شوى].[22]