دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

غزوه بنی قینقاع

No image
غزوه بنی قینقاع

كلمات كليدي : تاريخ، غزوه قينقاع، اذرعات، عبدالله بن ابي

نویسنده : حبيب عباسي

این غزوه در سال دوم هجرت پس از گذشت تنها بیست ماه از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه در روز شنبه، نیمه شوال به وقوع پیوست و تا اول ذی‌القعده به طول انجامید.[1]

پیمان با یهود

خاتم انبیا(ص) در بدو ورود به مدینه با یهود، پیمانی بست و آنان را به قبایل هم‌پیمانشان ملحق کرد و برای آنها شروطی گذاشت که مهم‌ترین شرط آن دشمنی نکردن با رسول‌ خدا(ص) و مسلمانان بود.[2]

نقض پیمان یهود

واکنش یهود بنی‌قینقاع در برابر پیروزی بدر پرسش‌برانگیز و باعث شگفتی است. جز این نیست که بازتاب پیروزی سپاه اسلام، قانون‌پذیری بیشتر در شهروندان مدینه باشد؛ به‌ویژه اقلیت یهودی که از این پس، بیش از گذشته به حمایت پیامبر(ص) نیازمند بودند؛ اما آنچه در تاریخ ذکر شده است، برخوردی متفاوت از سوی یهود بنی‌قینقاع پس از جنگ بدر بود که از نادیده‌گرفتن پیمان با رسول اکرم(ص) حکایت می‌کرد.

علت جنگ

روزی یکی از زنان انصار برای خرید زیور‌آلات به بازار رفته بود و عده‌ای از اوباش اصرار داشتند نقابش را از صورتش بردارند؛ ولی او در برابر آنان مقاومت کرد تا اینکه مردی یهودی از قینقاع، بدون اطلاع زن، پیراهنش را از پشت به بالای بدنش گره زد و زمانی که زن برخاست بدنش نمایان شد و یهودیان به او خندیدند. آن زن از مسلمانان کمک خواست. مردی از مسلمانان با او درگیر شد و وی را کشت. یهودیان بنی‌قینقاع جمع شدند و آن مرد را کشتند و پیمان خود را با رسول‌ خدا(ص) به طور رسمی شکستند و سپس داخل قلعه خود تحصن کردند.[3] در پی این اقدام و خشم مسلمانان، زمینه پیکار فراهم شد.

اتمام حجت با یهود بنی‌قینقاع

بنابراین پیامبر(ص) پیکی فرستاد و آنها را در بازار جمع کرد و برای اتمام حجت به آنها فرمود:«ای جماعت یهود! قبل از آنکه خدا با شما آن کاری را کند که با قریش انجام داد مسلمان شوید که به خدا قسم! شما می‌دانید من فرستاده خدایم. »

یهود بنی‌قینقاع با گستاخی و لحنی تمسخرآمیز گفتند: «ای محمد! اتفاقی که پیش آمد تو را فریب ندهد. تو به سبب نادانی قریش بر آنها پیروز شدی و به خدا قسم! ما اهل جنگیم و اگر با ما بجنگی خواهی فهمید که هرگز مثل ما نمی‌جنگی.»[4]

برحسب روایتی از ابن‌عباس، هشداری که به کافران در نخستین آیه‌های سوره‌ آل‌عمران به چشم می‌خورد، دربارۀ این جماعت نازل شده است.[5]

نخستین پیکار رسول‌ خدا(ص) با یهود

این اولین جنگی است که بین پیغمبر(ص) و یهودیان واقع می‌شود. نقل شده است زمانی که آیه هشتم سوره انفال نازل شد مبنی بر مقابله با کسانی که ترس از خیانت آنها وجود دارد، رسول ‌خدا(ص) همراه سپاهیان خود، قلعه
بنی‌قینقاع را محاصره کرد و این محاصره، پانزده شب، طول کشید تا اینکه خدا در دل آنها وحشت افکند و گفتند: «آیا ممکن است که ما بیرون بیاییم و رهایی یابیم؟» رسول اکرم(ص) به آنان فرمود: «نه، مگر طبق حکم من.» پس خود را تسلیم امر حضرت کردند و قرار شد تا اموال آنها که وسایل طلاسازی و سلاح‌های زیادی بود برای پیامبر(ص) باشد و زن و فرزندشان از آن خودشان باشد. زمانی که در قلعه باز شد، محمد بن مسلمه مأمور شد اموالشان را بگیرد و خاتم انبیا(ص) به منذر بن قدامه سلمی دستور داد، آنها را با طناب ببندد؛ اما عبدالله بن ‌ابی که با یهودیان هم‌پیمان بود، وقتی در اقدام برای باز کردن طناب آنها و فراری دادنشان ناکام ماند و با برخورد تند منذر بن قدامه مواجه شد، راهی جز تضرع و التماس به رسول‌ خدا(ص) ندید؛ بنابراین نزد حضرت رفت و با التماس از آن حضرت خواست تا با هم‌‌پیمانان وی نیکی کند. پیامبر(ص) در ابتدا نپذیرفت؛ اما او که راهی جز اصرار و التماس نداشت با اصرار فراوان موفق شد، رسول‌ اکرم (ص) را از کشتن آنان منصرف کند و در واقع، کمترین مجازات برای آنها در نظر گرفته شد که در ابتدا تبعید به وادی‌القری(منطقه نزدیک خیبر) بود و بعد از آنجا نیز به صورت دسته‌جمعی به ازرعات در حوالی شام کوچ کردند.[6]

پیامبر(ص) خمس غنایم را گرفت و این، نخستین خمسی بود که می‌گرفت. پس به مدینه بازگشت و در قربانی اضحی شرکت فرمود و در صحرا با مردم نماز خواند و دو گوسفند به دست خود قربانی کرد و گویند که این، نخستین قربانی او بود.[7]

همچنین پیغمبر(ص) سه قبضه کمان به نام‌های «کتوم»، «روحا» و «بیضا» و دو زره به نام‌های «صفدیه» و «فضّه» و سه شمشیر به نام‌های «قَلَعی»، «بَتّار» و «حَتف» و سه نیزه را برای خود اختیار کرد که کتوم در جنگ احد شکسته شد.[8] پرچم رسول ‌خدا(ص) در این غزوه به دست حضرت حمزه(ع) بود. [9]

قطع پیمان با کفار و نزول آیه

عده‌ای از طوایف مدینه از قبل با بنی‌قینقاع هم‌پیمان بودند. ابن ابی‌سلول، سردسته منافقان مدینه، هنگام جنگ بنی‌قینقاع با فرستاده ‌خدا(ص)، به عنوان هم‌‌پیمان در حمایت از آنها به پا خاست؛ اما عبادة بن صامت با اینکه از طایفه بنی‌عوف و هم‌پیمان بنی‌قینقاع بود نزد پیامبر(ص) آمد و پیمان خود با یهود بنی‌قینقاع را به هم زد و از آن برائت جست و گفت: «خدا و پیامبرش و مؤمنان را ولی خود می‌گیرم؛ پس درباره او و ابن‌سلول آیه 51 و 52 سوره مائده بدین صورت نازل شد:[10]

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ

فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِیبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَیُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِی أَنْفُسِهِمْ نَادِمِینَ.»

«اى کسانى که ایمان آورده‌اید! یهود و نصارا را ولى (و دوست و تکیه‌گاه خود) انتخاب نکنید. آنها اولیاى یکدیگرند و کسانى که از شما با آنان دوستى کنند از آنهایند. خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمى‌کند.

(ولى) کسانى را که در دلهایشان بیمارى است مى‌بینى که در (دوستى با آنان) بر یکدیگر پیشى مى‌گیرند و مى‌گویند: مى‌ترسیم حادثه‌اى براى ما اتفاق بیفتد (و نیاز به کمک آنها داشته باشیم!) شاید خداوند پیروزى یا حادثه دیگرى از سوى خود (به نفع مسلمانان) پیش بیاورد و این دسته، از آنچه در دل پنهان داشتند، پشیمان شوند.»

رسول‌ خدا(ص) بعد از این اقدام عبادة بن صامت، وی را مسئول اخراج بنی‌قینقاع از مدینه کرد.[11]

مقاله

نویسنده حبيب عباسي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS