دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تاریخ کلیسا، قرن شانزدهم 2 Church history; the 16th century

No image
تاریخ کلیسا، قرن شانزدهم 2 Church history; the 16th century

كلمات كليدي : تاريخ، كليسا، انديشمندان،اصلاح‏گران، نهضت اصلاح

نویسنده : محمد صادق احمدي

برای درک بهتر فضای الهیاتی‌ای که منجر به اعتراض‌های روحانیون و برخی عوام از کلیسا شد باید سراغ اندیشمندان این قرن را گرفت. زیرا دانشمندان بویژه الهی‌دانان در این قرن نهضتی که از یکی دو قرن قبل از این علیه کلیسا شروع شده بود تداوم بخشیدند و با نهایی کردن اعتراضات کلیسا را واردار به عقب نشینی کرده و کلیسایی جدید در کنار کلیسای کاتولیک موجود تاسیس کردند. مهمترین این اندیشمندان و تاثیرگذارترین اندیشه‌های ایشان در زیر بررسی خواهد شد:

 

*مارتین لوتر

مارتین لوتر در 10 نوامبر سال 1483 در یکی از شهر های آلمان  به نام آیسلبن دیده به جهان گشود. پدر او کارگر معدن بود و خیلی علاقه‌مند بود که مارتین دارای تحصیلات شود. بنابر این مارتین به دانشگاه رفت.

اما در همین هنگام، طی حادثه‌ای لوتر به سلک رهبانان درآمد و پدرش که از این کار او به خشم آمده بود برای مدت طولانی از او دوری جست.اما لوتر به کار خود ادامه داد و تا سال 1507 در دیر آگوستینی "ارفورت" که با دانشگاه پیوند نزدیکی داشتباقی ماند تا به مقام کشیشی رسید. در سال 1509اولین مدرک مهم الهیاتی خود را بدست آورد و سر انجام در 18 اکتبر 1512 به درجه دکتری الهیات رسیدو پس از آن از "ارفورت" به دانشگاهی در ویتنبرگ رفت و کرسی مطالعات کتاب مقدس را بر عهده گرفت. وی بین سال های 1513 تا 1519 به تدریس مزامیر، رساله رومیان، رساله عبرانیان و رساله غلاطیان پرداخت.[1]

در طی این سالها، الهیات لوتر دستخوش رشته‌ای از تحولات بویژه در پیوند با آمرزیدگی شد. در همین دوران مناقشاتی پدید آمد که سبب شد لوتر به شهرتی فراگیر دست یابد.یکی از این مناقشات جانب داری از قوم یهود بود که تا آن زمان در شکنجه و اسارت مسیحیان بودند و او برای پیشبرد اهدافش سعی در جلب حمایت ایشان کرد.

مناقشه دیگر نزاع بر سر فروش آمرزش‌نامه بود. تتسل که مسئول فروش آمرزش نامه از طرف اسقف ماینز بود خشم لوتر را برانگیخت. از این رو تتسل نامه‌ای به آلبرت (اسقف ماینز) نوشته، نسبت به رفتار لوتر و مواد 95 گانه‌اش[2] اعتراض کرد.

در همین دوران پاپ  با صدور توقیعی شدیدا او را محکوم کرد و حتی دستور داده شد که کتابهای او سوزانده شود . اما لوتر نه تنها از قبول در خواست پاپ سرپیچی کرد، بلکه با آتش زدن توقیع پاپ در ملا عام بر وخامت اوضاع افزود.

در این بین لوتر  و پیروانش  توسط چارلز پنجم متهم به بدعت در دین  شدند؛ اما لوتر در جواب چارلز گفت: «... اگر من حاضر شوم اینها را رد کنم، آیا به تنهایی حقیقتی را که همه دوستان و دشمنان به آن معترفند،مورد انتقاد قرار نمی‌دهم ؟...».[3]

سرانجام او در سال 1546 در شرایطی در گذشت که می‌کوشید تا نزاعی را که در شهر مانسفلد میان بعضی از اشراف آلمان در گرفته بود، فرو نشاند.[4]

مهمترین آراء لوتر را می‌توان در این امور دانست:

1. آمرزیدگی به سبب ایمان

2. تعداد آیین‌های مقدس که تا پیش از این هفت مورد بود را لوتر ابتدا به سه مورد و در نهایت به دو مورد (تعمید و عشای ربانی) تقلیل داد.

3. در مورد کتاب مقدس نیز لوتر عقیده‌ای متفاوت با کلیسا داشت. او بخش‌هایی از کتاب مقدس را بی اعتبار و بدون حجیت می‌دانست.[5]

 

*ژان کالون

ژان کالون یک فرانسوی بود که در سال 1509 در شهر اسقف نشین نویان (در نزدیکی پاریس) به‌دنیا آمد. پدرش متصدی امور مالی اسقف نشین محلی بود. ژان پس از فراگیری زبان لاتین به مطالعه حقوق پرداخت و پس از بازگشتن به نویان چون هوادار نهضت اصلاح بود توسط انجمن محلی کلیسا تکفیر شد. بنابر این به پاریس رفت و در آنجا نیز مقامات شهر او را طرد کردند.

پس کالون در سال 1533 ناگزیر پاریس را ترک کرد  و در سال 1534 برای اقامت به بال رفت تا از خطر فرانسویان مخالف اصلاح در امان باشد. او در بال با استفاده از فراغتی که نصیبش شده بود، نوشته های مهمی مانند "مبادی دین مسیحی" را منتشر کرد.

ژان جوان در سال 1536 تصمیم به عزیمت بسوی استراسبورگ گرفت تا در آن جا به مطالعه بپردازد؛ اما به دلیل وقوع جنگ، مسیر مستقیم بسته بود و او اجبارا از راهی طولانی‌تر که از ژنو می گذشت راهی استراسبورگ شد. کالون به سبب ماندن در ژنو با دو سال تاخیر به استراسبورگ رسید و به سرعت شروع به تحریر آثاری در زمینه الهیات کرد و در سال 1541 برای اولین ترجمه فرانسوی کتاب مبادی را منتشر کرد.

در این هنگام مجددا از او تقاضا شد که به ژنو باز گردد ؛ اما کالونی که برگشت به مراتب کار آزموده‌تر و پخته‌تر از سه سال پیش برای پذیرش مسؤلیتهای سنگین بود.بنابر این او رسما شروع به مخالفت با مقامات شهر کرد تا بدانجا که در  واپسین دهه زندگی، عملا در مسائل دینی شهر آزادانه تصمیم می گرفت.او برای اجرای نظم در کلیسا،انجمن کشیشان را بنیان نهاد و آکادمی ژنو را برای تربیت کشیشان کلیسای اصلاح شده پایه گذاری کرد.

سرانجام کالون در بهار سال 1564 به خاطر مشکل تنفسی در گذشت و بنا به وصیت خودش در گورستان عمومی به خاک سپرده شد؛ بدون اینکه سنگی بر قبرش نهاده شود.[6]

در میان اندیشمندانی که سرکردگان نهضت اصلاح بودند کالون به سبب نزاع‌هایی که ایجاد کرده بود خشن‌ترین این رهبران بشمار می‌رود. فقط در یکی از خشونت‌هایی که به او منسوب است پیروان کالون سروتوس را بجرم مخالفت با تثلیث در حالی که زنده بود، در آتش سوزاندند. این قضیه تا به امروز چهره کالون را به عنوان یک رهبر مسیحی لکه‌دار کرده است.[7]

 

*تسوینگلی(زوینگلی)[8]

اولریش تسوینگلی در سال 1484 در سویس متولد شد.او پس از پشت سر گذاشتن آموزش ابتدایی در برن، وارد دانشگاه وین شد که به سبب اصلاحات دانشگاهی  یکی از پر شور ترین دانشگاه ها بود.پس از این مرحله تسوینگلی وارد دانشگاه بال شد و سرانجام در سال 1506 به مقام کشیشی نائل  آمد و به مدت ده سال در گلاروس در این منصب خدمت کرد و پس از آن در سال 1516 در صومعه بندیکتیان در  اینزیدلن به عنوان کشیش مردم مشغول به خدمت شد. در این زمان برای تسوینگلی جای تردیدی باقی نمانده بود که کلیسا نیازمند اصلاحات در  چارچوب نسخه اومانیستهای معتقد به کتاب مقدس، مانند اراسموس، می‌باشد؛ از این رو با پذیرفتن پست جدید کشیش مردم در زوریخ شروع به برنامه‌های اصلاحی خود کرد.

در سال 1519 از ترس طاعون فرار کرد و وقتی باز گشت از منبر کشیش اعظم که در کلیسای اصلی شهر بود، بهره می‌جست تا به هدفش که اجرای برنامه اصلاحات بود دست یابد.این روند برای روحانیون  کاتولیک بسیار گران آمد، بنابر این مناقشات علنی شدیدی میان دو طرف در گرفت.

در زمان حیات تسوینگلی اکثر مبادی اصلاحی اش در بیشتر شهرهای اروپای مرکزی مثل برن، گلاروس، مولهاوزن  و استراسبورگ انتشار یافت و عاقبت منجر به جنگ داخلی  بین پیروان او و کاتولیک ها گردید تا اینکه خودش در یکی از این جنگ ها در  سال 1531 به قتل رسید.[9]

 

*مارتین بوسر

مارتین بوسر در سال 1491 در منطقه "اشلتستاد" ایالت آلزاس دیده به جهان گشود. با توجه به رشد گسترده مطالعات دینی در اواخر قرن پانزده بوسر به الهیات دینی علاقه‌مند شد و  در پانزده سالگی در سلک راهبان دومینیکن در آمد.(البته عده‌ای ورود او به تشکیلات دومینیکن را به خاطر استفاده از امکانات و فرصتهای آموزشی ایشان می‌دانند.)او در مکتب فکری توماس آکویناس پرورش یافت و به انسان‌گرایی اراسموس و شوق او به اصلاح کلیسا احترام فوق‌العاده‌ای می‌گذاشت.

در سال 1517 برای تحقیقات بیشتر در زمینه الهیات به هایدلبرگ رفت در نتیجه در مجمع سالیانه راهبان آگوستینی که در سال 1518 در آنجا برقرار بود شرکت کرد.

اینجا بود که برای نخستین بار او با اندیشه‌های لوتر آشنایی یافت،زیرا در مناظره هایدلبرگ عمیقا تحت تأثیر سخنرانی لوتر قرار گرفت و پیرو عقائد او گشت. او در ضمن مباحثات دریافت که لوتر با دقت و صراحت همان چیزی (اصلاحات در کلیسا)را شرح می‌دهد که اراسموس به طور ضمنی به آن اشاره کرده بود.

در ماه مه سال 1523 بوسر به شهر امپراتوری استراسبورگ نقل مکان کرد. در این زمان نهضت اصلاح به شکلی ضعیف و به رهبری ماتئو رل در این شهر آغاز شده بود و گروهی از اصلاح گران معروف نیز در آنجا ساکن شده بودند اما در میان همه این مارتین بوسر بود که رهبری  این نهضت را به عهده گرفت.

بوسر بیشترین تاثیر را بر استراسبورگ داشت به طوری که در دهه 1530 توانست کلیسای اصلاح شده ماندگاری را تثبیت کند که به الگوی دیگر شهرهای اصلاح طلب تبدیل شود.او برای رسیدن به هدفش  تشکیل گروه‌های کوچک در هر کلیسا را پیشنهاد کرد که از نظر او می‌توانست باعث رشد روحانی تمام اعضا شود.

با اشغال استراسبورگ در سال 1546 امپراتور فرمان داد که تمامی اهل شهر باید به مذهب کاتولیک در آیند. اما بوسر از پذیرش و مصالحه سرباز زد. بنابر این برای اینکه با مشکلاتی که  چندی پیش ملانکتون نیز گریبانگیر آن شده بود روبرو نشود، ترجیح داد که به سمت انگلستان فرار کند.

مارتین بوسر سرانجام در سال 1551  در حالی در گذشت که به اصلاحات مورد نظرش دست نیافته بود و این پایان شکست های او نبود؛ زیرا سال ها پس از اینکه فرمان امپراتور  مبنی بر تحمیل مذهب کاتولیک در استراسبورگ باطل گشت، تقریبا تمام شهر استراسبورگ پیرو آیین لوتر شده بودند و بوسر مثل گذشت در آنجا مورد احترام نبود.[10]

 

*ملانکتون

فیلیپ ملانکتون در سال 1497 میلادی در جنوب آلمان دیده به جهان گشود.او ابتدا به تحصیل در دانشگاه هایدلبرگ و سپس دانشگاه توبینگن مشغول شد و اندکی بعد به محل تازه تأسیسی در دانشگاه ویتنبرگ نقل مکان کرد. در اینجا بود که ملانکتون با لوتر آشنا شد و پس از این آشنایی با اینکه تخصص او در زبان یونانی بود، به الهیات علاقه‌مند شد.

در سال 1519فیلیپ استاد الهیات دانشگاه ویتنبرگ شد و این سمت بود که به همکاری بیشتر با لوتر دامن زد. هرچند خلق و خوی ملانکتون با لوتر متفاوت بود، اما صمیمی‌ترین دوست لوتر به حساب می‌آمد.در همین دوران فیلیپ تحت تاثیر  تفکرات لوتر به اصلاحات در مسیحیت روی آورد و به مکتب اصلاحگران پیوست.

پس از این بود که فیلیپ همواره همراه لوتر بود و حتی در مناظرات  با مخالفان نیز او را تنها نمی گذاشت، به عنوان مثال در مناظره با تسوینگلی در مورد حضور واقعی مسیح در عشای ربانی طرف لوتر را گرفت. البته این موضع ملانکتون دوام نیاورد و بعدها اندکی افکار خود را از اندیشه‌های لوتر جدا کرد و این مسأله خشم هواداران لوتر را تا حد زیادی برانگیخت.[11]سرانجام  فیلیپ ملانکتون در سال 1560 در حالی چشم از جهان فرو بست که به شخص منفوری در اجتماع پیروان لوتر تبدیل شده بود.

ملانکتون در مناقشه داغ قرن پانزده درباره حضور یا عدم حضور مسیح در عشای ربانی، مسیح را واقعا در عشای ربانی حاضر نمی‌دانست. از نظر او فلسفه افلاطونی گمراه کننده بود و پدران کلیسا نیز در دامن این فلسفه که در آن زمان رایج بود آلوده شده بودند؛ در نتیجه بسیاری از تعالیم موجود فلسفی بودند نه مسیحی.[12]

البته اندیشمندان،قدیسان و شخصیتهای برجسته دیگری چون کوپرنیک،ویلیام تیندل،تئودور بز،منو سیمونز، قدیسه ترزا، قدیس یوحناو یا مایکل ستلر نیز در این قرن حضور داشتند و در پی‌ریزی جنبش اصلاح دینی و جهت دهی به آن نقشی چشمگیر داشتند که در این نوشته مختصر نمی‌توان نقش همه آنها را بررسی کرد.

مقاله

نویسنده محمد صادق احمدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

معجزات عیسی

مریم مقدس  Saint Mary

مریم مقدس Saint Mary

No image

کتاب مقدس Bible

Powered by TayaCMS