24 آبان 1393, 14:6
كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، محمدرضا شاه، محمد خاتمي، فاطمه پهلوي، آمريكا
نویسنده : سعيده سلطاني مقدم
ارتشبد "محمد خاتمی" فرزند "محمود" و خواهر زاده امام جمعه تهران "سیدحسن امامی" بود. در شهر رشت به دنیا آمد.[1] در کالج آمریکایی تهران در "دبیرستان البرز" به تحصیل پرداخت. فارغ التحصیل دانشکده افسری که تحصیلات خود را در آلمان، انگلستان و ایالاتمتحده ادامه داد.[2] نخستین خلبان جت نیروی هوایی ایران بود. در سال 1320 به درجه سرگردی رسید. روز (25 مرداد 1332) همراه شاه و "ثریا" به بغداد رفت و خلبان مخصوص شاه بود.[3] در سال 1329 آجودان مخصوص او نیز شد. از (15 مهر 1337) به جای "بختیار گیلانشاه" با درجه سرتیپی به فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی رسید. او خیلی زود خود را به شاه نزدیک کرد، به ویژه اینکه ورزشکار نیز بود[4] و به این جهت با "محمدرضا پهلوی" وجه اشتراک داشت.[5] در 30 آبان 38 با "فاطمه پهلوی" ازدواج کرد، عضو تیم جت آکرو جت تاج طلایی بود و ظرف 10 سال به درجه ارتشبدی رسید.[6]
در اثر ازدواج با "فاطمه پهلوی" پست فرماندهی نیروی هوائی را با تمام مزایا به طور دائم و درجه ارتشبدی و محرمیت در خانواده سلطنتی را برای خود تثبیت کرد، شاه او را قابل اعتمادترین فرماندهان خود میدانست و تصور میکرد محال است امری را از او پنهان نگاه دارد.[7]
کار تجهیز نیروی هوایی با اصرار شاه به شدت ادامه پیدا میکرد و بودجه مهمی برای کار توسعه این نیرو به آن محول شد. شاه برای آن که نیروی هوایی را همیشه به عنوان برگ برندهای در اختیار داشته باشد امر فرماندهی آن را از سال 1337 به تیمسار "محمدخاتمی" واگذار کرد. وی با در اختیار داشتن بودجهای بسیار کلان توانست تا زمان مرگ خود(21 شهریور 1354) صدها فروند از انواع هواپیماهای جنگی بسیار پیشرفته نظیر هواپیماهای شکاری تاکتیک مافوق صوت اف-5(از 12 بهمن 1343)، شکاری بمب افکن فانتوم(از 27 شهریور1347)، هواپیمای فوق مدرن اف- 14 تاملت از(سال 1354)، انواع هلیکوپترهای جنگی و هواپیماهای ترابری ث-130 (از 14 خرداد 1342) را در راستای سیاستهای شاه در اختیار نیروی هوایی در آورد[8] و آن را به پرقدرتترین نیروی هوایی خاورمیانه و یکی از پیشرفتهترین آنها در جهان تبدیل نمود.[9]
موقعیت ارتشبد خاتمی در نیروی هوایی به گونهای بود که وی در رابطه با معاملات اسلحه در متن زد و بندها و رشوهخواریهای حاکم بر معاملات اسلحه قرار گیرد و توانسته بود ثروت زیادی نیز از این راه به دست آورد به طوری که که "محمدرضا پهلوی"خود بر این امر صحه میگذراد و ثروت خاتمی را رقمی معادل 100 میلیون دلار برآورد میکند.[10] علاوه بر اعتراف صریح "محمدرضا شاه" به وجود زدو بند در جریان معاملات اسلحه مخصوصا در نیروی هوایی و نیروی دریایی که در نیروی دریایی منجر به برکناری دریادار "رمزی عطایی" فرمانده آن نیرو شد شواهد زیاد دیگری وجود دارد که نشان میدهد ارتشبد خاتمی در راس معاملات اسلحه قرار داشت.[11]
کمپانی آمریکایی گرومن سازنده هواپیمای اف-14 تلاشهایی در جهت فروش هواپیماهای اف-14 به نیروی هوایی آغاز میکند و برادران لاوی[12] را به عنوان پل ارتباطی انتخاب میکند بردادران لاوی در ازای دریافت 28 میلیون دلار از گرومن مقدمه فروش 30 فروند هواپیمای اف-14 را فراهم میکنند در بحبوحه فعالیتهای برادران لاوی در امر واسطگی با گرومن، فرد جدیدی وارد صحنه میگردد. نام او آلبرت جی-فیوج بود. لاوی اعلام نمود که تحت فشارهایی مجبور شده که بخش اعظم کمیسیون دریافتی را به فردی بدهد که مدعی بوده از طرف دو تن از مقامات عالیرتبه دولت ایران یعنی ژنرال طوفانیان و ژنرال خاتمی به این کار ماموریت داشته است عامل جدید آلبرت سریعا موفق شد که در فاصله دو ماه تعدا دوازده فروند به خریدهای اف-14ضافه نماید.[13] در سند شماره 14 اسناد لانه جاسوسی آمده است: «دلال ایرانی که در ازاء دریافت 28 میلیون دلار کمیسیون با شرکت بینالمللی گرومن همکاری کرده بود تا موجبات فروش جنگندههای اف_14 به ایران را فراهم آورد که تحت فشارهای وارده مجبور شده است بخش اعظم کمیسیون دریافتی را به فردی بدهد که مدعی شده از طرف دو تن از مقامات عالیرتبه ایران برای این کار مامور شده است.»[14]
او در عین حال توجه و اعتماد مستشاران نظامی آمریکا را به خود جلب کرد به طوری که آمریکاییها در یک طرح اضطراری برای جانشینی شاه وی را در نظر گرفتند این طرح محرمانه به گوش شاه رسید و موجبات سوظن شدیدی را نسبت به خاتم فراهم ساخت و دیگر اینکه شاید یکی از بزرگترین ضربههای عصبی که به شاه در عمرش وارد شد موقعی بود که شنید سپهبد خاتمی در خرید هواپیمای جنگی چند 10 میلیون دلار رشوه گرفته اشت این خبر در گوش شاه اثر ناقوس مرگ داشت نه از این جهت که مبلغ رشوه نسبتا زیاد بوده بلکه از جهت اینکه این کار به دست ارتشبد خاتمی صورت گرفته است. البته از لحظهای که ارتشبدخاتمی فهمید شاه از معامله پنهانی او در مورد هواپیمای جنگی با خبر شده به خوبی متوجه شد پوششی که از صداقت سالها به چهره زده بود به کنار رفته است.[15]
مرگ ارتشبد خاتمی در شهریور 1354 بر اثر سانحهای که به هنگام یک پرواز تفریحی با کایت روی دریاچه سد دز برای وی پیش آمد نظرات مختلفی ارائه شده است. آمریکاییها برای انتخاب جانشین شاه طرحی داشتند که در صورت ترور شاه و یا مرگ ناگهانی وی بتوانند به کمک یکی از عوامل سرسپرده خود، قدرت را به دست بگیرند. آنها برای اجرای این طرح به سبب نفوذ و نظارتی که بر ارتش داشتند قاعدتا به دنبال فرد نیرومندی در ارتش بودند؛ ولی از طرفی معتقد بودند برای این امر روی آن سرمایهگذاری کنند؛ البته ارتشبد خاتمی را مستثنی این امر میدانستند.[16] آمریکاییها به چند دلیل خاتمی را برای این کار مناسب میدیدند، اول آنکه ارتشبد خاتمی توانسته بود در این چند سال اعتماد آمریکاییان را نسبت به خود جلب کند و دوم اینکه از افراد نزدیک به شاه و مورد اعتماد و وفادار به وی محسوب میشد و در حفظ و قدرت پهلوی بعد از شاه میتوانست مفید واقع شود. آمریکاییها این هدف را دنبال میکردند که با استفاده از ارتشبد خاتمی ارتش را تحت کنترل خود در آوردند و هرگونه تلاش مخالفان رژیم را برای به دست گرفتن قدرت از بین ببرند.[17]
"هنری پرنست" رییس اداره ایران در وزارت خارجهی آمریکا در اواخر سپتامبر 1987 در دیداری با "سیروس غنی" اعتراف میکند که آمریکا نقش عمدهای برای ارتشبد خاتمی، برای به دست گرفتن قدرت با استفاده از توان و نیروی ارتش قائل بوده است که عملا با مرگ خاتمی این طرح به شکست انجامید.[18] با وجود چنین طرحی که آمریکاییها برای شاه در نظر داشتند طبیعی به نظر میرسد که شاه همیشه از طرف ارتشبد خاتمی احساس خطر کند؛ چرا که این طرح اگر چه برای بعد از مرگ شاه درنظر گرفته شده بود؛ ولی میتواسنت قابلیت اجرا در زمان حیات وی را نیز داشته باشد و با توجه به بیاعتنایی شاه نسبت به مرگ خاتمی که یکی از نزدیکان وی به شمار میرفت قبول اینکه حادثه سقوط خاتمی طبیعی بوده باشد را مورد تردید قرار میدهد.[19]
"علم" در یادداشت شنبه 22 شهریور 1354 از قول شاه میگوید: اگر خود بدون بال پایین افتاده و باد باعث آن نبوده خودش بالهای خود را باز کرده و قصد خودکشی داشته است. وقتی علم در جواب میگوید: او که از چیزی ناراحتی نداشت شاه میگوید: چرا یکی دوماه اخیر ناراحت بود و همچنین "اسدالله علم" در یادداشت 3 مهر 1354 مینویسد شاه راجع به ارتش و همچنین مرحوم ارتشبد خاتمی مسائلی را فرمودند که به نظرم خیلی محرمانه است و با من باید به خاک برود ... البته شاهنشاه روی این ارتش خیلی حساب میکردند و جزئیات امور ارتش و امرای ارتش و همه چیز را در قلب خود میدانند که واقعا مایه حیرت است.[20]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان