تولد:
محمدبن محمدبن نعمان معروف به شیخ مفید در يازدهم ذيقعده 336 قمري[1] در عكبراي بغداد دیده به جهان گشود. از آنجا كه پدر وي مردي پارسا و مذهبي بود و به تعليم و تربيت شاگردان مشغول بود شیخ مفید را «ابن المعلم» نیز گفته اند. دو لقب «عكبري» و «بغدادي» نیز از القاب وی می باشند.[2]
فراست و تيزهوشي او خبر از گذشتهاي پاك از خاندانش و آينده ای خوش و روشن در بغداد و جهان اسلام ميداد.
محمد همراه پدر به بغداد رفت و در آنجا كه مهد علم بود، شروع به تحصیل كرد. آنچنان شور و عشق فراواني به تحصيل علم داشت كه همه استادان به هوش فراوان وي پي بردند. كار به جائي رسيد كه در پنج سالگي براي او از «ابن ابي الياس» اجازه روايت گرفتهاند[3] و در حالي كه هفت سال و چند ماه داشت از «ابن سماك» نقل روايت كرده است[4]
تحصيلات و اساتید:
شیخ مفید از محضر بيش از هفتاد نفر از بزرگان علمي، بهره وافری برد. از جمله از محضر مظفر بن محمد، ابوياسر و ابن جنيد اسكافي، «كلام و عقايد» آموخت و از درس حسين بن علي بصري و علي بن عيسي رماخي بهره جست. «فقه» را نزد جعفر بن محمد بن قولويه فرا گرفت و از محضر اديب و مورخ چيره دست محمد بن عمران مرزباني «علم روايت» آموخت.
ابن حمزه طبري، ابن داود قمي، صفوان و شيخ صدوق ديگر اساتيد «شیخ مفید» بودند.
در ميان استادان وي عالماني از شهرهاي مختلف مانند قم، بلخ، مراغه، همدان، و شهر زور ديده ميشوند.
اوضاع سیاسی دوره شيخ مفيد (ره)
از زمان درگذشت پيامبر(ص) به غیر از دوران امام علی(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، شيعيان وضع ناگوار و موقعيت تاثر آوري داشتند. در دولت بني اميه و بني عباس نيز سعي ميشد كه از نفوذ امامان جلوگيري شود و رابطه آنها با مردم و شيعيان قطع شود. به همين جهت در سراسر ممالك اسلامي از آفريقا و اسپانياي آن روز گرفته تا مصر و روم شرقي و سرحد چين كه همه در تحت نفوذ خلفاي اموي و عباسي قرار داشت، شيعه در محدوديت به سر ميبرد و تقريبا از هر گونه آزادي عمل و عقيده و ابراز وجود ممنوع بود.
از اواسط قرن چهارم هجري شيعيان به ميزان قابل ملاحظهاي از آزادی نسبی برخوردار شدند؛ زيرا از يك طرف خلفاي فاطمي كه شيعه اسماعيلي بودند، در مصر دولت نيرومندي تشكيل داده و از ابهت و جلال درباره بغداد كاستند و از طرف ديگر سيف الدوله همداني و امراي آن خاندان در شام حكومت ميكردند و شيعه بودند و از جانب ديگر در مشرق و جنوب شرق و شمال ايران نيز غوريان و صفاريان و طاهريان و كمي قبل از آنها حكمرانان علوي مازندران، پرچم استقلال برافراشتند. و از همه مهمتر ظهور دولت مقتدر «آل بويه» بود كه از شيعيان به شمار ميآمدند. عضد الدوله ديلمي كه از سلاطين مقتدر اين دودمان است، اقتدارش از سواحل درياي عمان تا شام و مصر گسترش يافته بود. وی در احترام و حمايت شيعيان كوشا بود و در واقع خلافت بني عباس در دست او بازيچهاي بيش نبود. اين عوامل دست به هم داد و موجب گرديد كه شيعيان با آزادی عمل بیشتری فعالیت های خویش را ادامه دهند. علمای شیعه با تأسيس حوزههاي علمي به نشر معارف و حقايق اهل بيت عصمت و طهارت پرداختند. مسافرتهاي ثقة الاسلام كليني و شيخ صدوق دو پيشواي بزرگ شيعه به بغداد و اقامت آنها در آن شهر كه مركز خلافت و علماي عامه بود و اهميتي كه ميان آنان كسب كردند، همه از آزادي نسبي و موقعيت آن عصر حكايت ميكند.
در عصر شيخ مفيد كه در واقع دوره اقتدار آل بویه بود، شيعيان از آزادي و احترام بيشتري برخوردار گرديدند. وجود فقيه عالي مقامی چون شيخ مفيد در ميان آنان اعتبار آنها را بالا برد و پيش از پيش نزد دوست و دشمن بر احترام آنان افزود. شيخ در محلۀ «كرخ» بغداد كه مركز شيعيان بود، ميزيست و مسجد معروف «براثا» در آن محله كه تا كنون هم باقي است، و زيارتگاه شيعيان است، محل فعالیت های علمی و فرهنگی شيخ مفيد بود.
شيخ مفيد از منظر دانشمندان شيعه:
شيخ الطايفه «رجال باب» كساني كه از ائمه عليهم السلام روايت نكردهاند « در باب محمد» طبق معمول به اختصار از استاد عاليقدرش شيخ مفيد بدين گونه نام ميبرد.
شیخ طوسی در مورد استادش چنین می نویسد: «محمد بن محمد بن نعمان، دانشمندي بزرگ و موثق است»[5]
وی همچنین در کتاب فهرست خود چنین آورده است: محمد بن محمد بن نعمان ابوعبدالله مفيد معروف به «ابن معلم» از متكلمان (علماي عقايد و مذاهب) طايفه اماميه است. در زمان او رياست علمي و ديني شيعه به وي منتهي گشت. در علم فقه و كلام بر هر كس مقدم، فكرش عالي، ذهنش دقيق، ودانشمندي حاضر جواب بود. نزديك دويست جلد كتاب بزرگ و كوچك دارد و فهرست كتابهايش مشهور است[6]
نجاشي دیگر شاگرد ناميش در کتاب رجال خود پس از ذكر نام و نسب او تا«يعقوب بن قحطان» جد اعراب قحطانی چنین مينويسد: «وی استاد ما رضي الله عنه است. جايگاه والاي او در فقه و كلام و روايت و وثاقت و دانش مشهورتر از آنست كه وصف شود.[7]
ابن شهر آشوب از وي چنين ياد ميكند: «شيخ مفيد، ابوعبدالله محمد بن نعمان حارثي بغدادي عكبري»، شاگرد ابوجعفر ابن قولويه و ابوالقاسم علي بن محمد رفاء و علي بن ابي الجيش بلخي بود. حضرت صاحب الزمان صلوات الله عليه او را ملقب به «شيخ مفيد» نمود و من علت آن را در كتاب «مناقب آل ابي طالب» ذكر كردهام. او مؤلف حدود دويست كتاب بزرگ و كوچك است.[8]
علامه حلي از اين دانشمند عظيم الشأن سخن گستر، بهتر و روشن سخن گفته و مينويسد: «محمد بن محمد بن نعمان مكني به «ابوعبدالله» و ملقب به مفيد است. مفيد معروف به «ابن المعلم» بود و از بزرگترين مشايخ شيعه و رئيس و استاد آنهاست. كليه دانشمندان ما كه بعد از وي آمدهاند، از دانش او استفاده نمودهاند. فضل و دانش او در فقه و كلام و حريت مشهورتر از آنست كه به وصف آيد. او موثق ترين و داناترين علماي عصر خود بود.[9]
شهيد قاضي نور الله شوشتري، پس از ذكر نام آن بزرگ مرد علم و دين در كتاب نفيس فارسي خود «مجالس المومنين» سخن مفصل خود پيرامون شخصيت او را بدين گونه آغاز ميكند: «افادت پناهي كه عقل مستفاد از قوت قد سيدي او مستفيذ، و فكر ملك پيماي او با ملا علي در گفت و شنيد بود. مجتهدي قدسي ضمير و متكلمي تحرير، شاهبازي تيز آهنگ، و بديهه پردازي فيروز چنگ، اشاعره از سطوت مناظرۀ او در كنج اعتدال و....[10]
شيخ مفيد از منظر دانشمندان عامه:
شيخ مفيد دانشمندی ذوفنون و بلند آوازه ای بود که در نظر علماي بزرگ اهل سنت نيز شخصیتی عالم و برجسته محسوب می شد. اين ادعا از سخنان خوب و بد آنان به خوبي پيداست.
ابن نديم؛ كه از معاصران شيخ مفيد بوده و مانند او در بغداد ميزيسته در فهرست خود نوشته است: «ابن المعلم- ابوعبدالله» رياست متكلمين شيعه در عصر ما به وي رسيده است. او در علم كلام (عقايد و مذاهب) به روش مذهب شيعه بر همه كس پيشي دارد. دانشمندي باهوش و بافراست است، از كتابهاي او دريافتم كه دانشمندي عاليقدر است.[11]
او در جاي ديگر مينويسد: (ابن المعلم- ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان) رياست وي بر اصحاب خود از شيعه اماميه در فقه و كلام و آثار، در زمان ما به وي منتهي گشته است.[12]
ابن جوزي؛ دانشمند مشهوری كه او نيز هم عصر شيخ مفيد بوده است و در بیان وقايع سال 413 هـ مينويسد: «محمد بن محمد بن نعمان ابوعبدالله معروف به ابن معلم، پيشواي شيعه اماميه و دانشمند آنها بود، و كتابهای زیادی بر اساس مذهب آنان تصنيف كرده است. سيد مرتضي از جمله شاگردان اوست. ابن معلم، مجلس مناظرهاي در خانهاش واقع در «درب رماح» منعقد ساخته بود كه در آن عموم دانشمندان گرد ميآمدند. او در نزد امراي اطراف كه متمايل به مذهب وي بودند، مقامي عالي داشت[13]
ارتباط با امام زمان (عج):
شيخ طبرسي در كتاب «احتجاج» سه توقيع (نامه) از حضرت «ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف» نقل كرده كه به افتخار شيخ مفيد صادر گشته و حضرت او را مشمول عنايات خاص و الطاف مخصوص خود قرار داده است.[14]
در ظرف سه سال توقيع از ناحيه امام زمان (عج) به او رسيد كه امام در خطابهايش به او چنين ميفرمايند:
«سلام عليك ايها العبد الصالح الناصر للحق الداعي اليه»
«سلام بر تو اي بنده شايسته خدا و اي ياري دهنده حق و دعوت كننده به سوي آن»
جالب اينجاست كه در زمان غيبت كبري هيچ توقيعي از ناحيه مقدسه نرسيده است، مگر براي شيخ مفيد و شيخ اسدالله كاظميني رحمة الله تعالي.
تاليفات شيخ مفيد:
شيخ مفيد از چهرههاي بسيار درخشان شيعه در جهان اسلام است که دارای آثار گران بهائی در زمینه های مختلف می باشد.
ابوعلي جعفر، داماد شيخ مفيد نقل ميكند كه مفيد شبها مختصر ميخوابيد. اكثر وقتها را به نماز يا تلاوت قرآن يا مطالعه ميگذرانيد. آثار شيخ مفيد متجاوز از دويست تاليف ميباشد. به گفته «ذهبي» دانشمند متعصب و معروف سني، تالیفات شیخ «تصانيف بديعه و كثيره» است. به نقل شاگردش شيخ طوسي، تالیفات شیخ، نزديك دويست جلد ميباشد.
شيخ طوسي در كتاب «فهرست» بيست كتاب او را نام برده است كه از جمله آنها «مقنعه» و «اركان» در فقه، رسالهاي در فقه كه براي فرزندش نوشته، كتاب ارشاد و كتاب ايضاح در امامت، كتاب نقص ابن عباد در امامت، كتاب «منير در امامت»، مسائل صاغانيه و امالي شيخ مفيد و...
اين كتاب (امالی) كه مهمترين اثر حديثي بر جاي مانده از مفيد به شمار مي رود، حاوي چندین حديث از پيامبر اعظم (ص) و ائمه معصومين (علیهم السلام) است. امالي جمع املائ بوده و به كتاب حديثي اطلاق مي شود كه شيخ حديث، در مجالس متعدد آن را املاء فرموده باشد و از اين رو آن را مجالس نيز مي نامند.[15]
نجاشي شاگرد شيخ مفيد، 175 كتاب شيخ مفيد را نام برده و ابن شهر آشوب 52 كتاب او را نام ميبرد. علامه مجلسي نيز در مقدمه بحار الانوار صد كتاب از شيخ را ذكر كرده است.[16]
رحلت:
به روايت شيخ طوسي، «شيخ مفيد در سال 413 آخر ماه رمضان در سن 75 سالگی وفات يافت.[17] و شريف مرتضي ابوالقاسم علي بن الحسين (سيد مرتضي) در ميدان «اشنان» بر وي نمازگزارد.
ميدان «اشنان» با همه وسعتي كه داشت از كثرت جمعيت تنگ بود. شيخ رادر خانهاش دفن كردند و چند سال بعد به «مقابر قريش» جنب مرقد حضرت امام موسي بن جعفر (عليهما السلام) منتقل ساختند.[18] شيخ مفيد در پايين پاي امام موسي بن جعفر و امام محمد تقي در شهر كاظمين (ع)، جنب آرامگاه استادش جعفر بن محمد قولويه قمي آرميده است.