19 اردیبهشت 1390, 0:0
فدك، نماد حقانيت فاطمه(س)
برابر با تاریخ، در روزگار پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) اختلافی غم انگیز میان جامعه مسلمانان پدیدار شد. تفسیر حدیث غدیر، بحث چگونگی انتخاب جانشین پیامبر، چرایی و چگونگی جمع آوری قرآن و... همه و همه در زمره عواملی بودند که افتراق مسلمانان را شدت بخشید. برخی از این تفاوتهای گفتار و پندار در گذر زمان یا به باد نسیان سپرده شد یا آن که زمینههای بروز آن به کل نابود گشت، اما برخی از آن اسباب اختلاف و دوگانگی تا امروز نیز ماندگاری یافته و از آن جمله میتوان به جریان تاریخی فدک اشاره داشت که به رغم گذشت 1400 سال از عهد وقوع ماجرا، همچنان از موضوعات مورد بحث میان شیعیان و برادران و خواهران اهل تسنن است و برداشتها و باورهای متفاوتی را میان آنان موجب شده است.
برابر با منابع معتبر تاریخ اسلام چون تاریخ طبری و تاریخ الکامل، فدک قطعه زمین و روستایی بود در نزدیکی خیبر که آب فراوان و نخلستانهای بسیار داشت و پیش از اسلام بسان خیبر مامن و مسکن طوایفی از یهود بوده است. پس از شکست یهودیان در خیبر در سال هفتم هجری، اهالی فدک بیمناک و هراسان گشتند و با پیشنهاد واگذاری نیمی از اراضی خویش به پیامبر، تقاضای صلح کردند. این اراضی چون بدون درگیری و نبرد به دست مسلمانان افتاد، برابر با قوانین اسلامی در اختیار (خالصه یا فیء) پیامبر اکرم گرفت. رسول خدا(ص) نیز آن را پس از نزول آیه «فَئاتِ ذَالقُربی حَقَّهُ»به دختر گرامی خویش حضرت فاطمه(س) واگذار نمود. در پی رحلت حضرت محمد و آغاز خلافت ابوبکربن ابی قحافه، یار غار پیامبر و از جمله نخستین گروندگان به اسلام، او با این استدلال که از پیامبر شنیدهام: «ما جمعیت پیامبران میراثی از خود باقی نمی گذاریم»فدک را به نفع حکومت مصادره کرد. از آن پس فدک همواره مورد منازعه و مناظره علویان و خلفا قرار گرفت و جز در برهه هایی کوتاه مانند روزگار خلافت خلیفه اموی، عمربن عبدالعزیز یا دوران فرمانروایی برخی خلفای عباسی چون سفاح، مهدی و مامون که به خاندان پیامبر بازگردانده شد همواره در اختیار دستگاه خلافت اموی و عباسی ماند.
آنچه هویدا و آشکار است، اهل تسنن همچنان باورشان بر درستی رفتار خلیفه اول است و عقیده شیعیان بر نادرستی و ناعادلانه بودن کردار او. در این میان آنچه مورد وثوق هر دو دسته است کتاب مبین قرآن است و به همین دلیل برای یافتن درستی یا نادرستی گفتمان هر کدام رو به سوی آن نهادن و استناد به آن بهترین راه و میسرترین شیوه ممکن است.
چنان که پیشتر نیز گفته شد خلیفه اول با استدلال شنیدن حدیثی از پیامبر بزرگوار اسلام مبنی بر آن که «از ما پیامبران ارثی باقی نمی ماند» فدک را در زمره مایملک حکومت برشمرد. اما رجوع به آیات قرآنی به روشنی نشان میدهد بیان این حدیث از سوی پیامبر که خود واسطه وحی و منتقل کننده کلام خدا و بهترین و بزرگ ترین مفسر قرآن مجید بود چندان درست نمینماید.
الف: در سوره مبارکه نمل خداوند بصراحت فرموده است که سلیمان(ع) از داوود(ع) ارث برد. بایسته یادکرد است خداوند هم از داوود(ع) و هم از سلیمان(ع) با عنوان پیامبر در قرآن کریم یاد کرده است. مگر داوود(ع) پیامبر نبود؟ چگونه است که او میتواند برای فرزندش سلیمان ارث نهد اما پیامبر اسلام به انجام چنین امری مجاز نیست؟ اگر آن حدیث منتسب به پیامبر که توسط خلیفه اول نقل گردید پذیرفته شود آیا به آن معنی نیست که رسول مکرم اسلام بر قرآن تسلط نداشته است، زیرا فرمایشی برخلاف کلام خدا و آیات قرآن بیان داشته است. بی گمان پاسخ این پرسش بر خردمندان چندان پوشیده نیست.
ب: در قرآن کریم در سوره مبارکه مریم هنگام بیان داستان حضرت یحیی بن ذکریا از دعای ذکریا(ع) یاد شده که از خداوند درخواست کرد: «مرا از جانب خویش فرزندی عطا کن که از من و از اولاد یعقوب ارث برد»و خداوند درخواست او را اجابت کرد. مگر حضرت ذکریا(ع) پیامبر نبود؟ چگونه او میتوانست ارث به جای نهد، اما حضرت محمد(ص) به جهت نبوتش نباید ارثی برای فرزند باقی نهد؟ پاسخ این پرسش نیز بر خردورزان پوشیده نیست.
ج: در آیاتی چند از قرآن کریم درباره ارث و احکام آن سخن گفته شده، اما در هیچ یک از آنها پیامبر از بقیه مسلمانان مستثنا نشده است. در صورتی که خداوند در برخی موارد چون خواندن نماز شب و تعداد همسر بصراحت تمام بین محمد(ص) و دیگر مسلمانان تفاوت نهاده و موارد موضوعی هرکدام را بیان کرده است. براستی در حالی که خداوند هیچ دستوری درباره مستثنا بودن پیامبر درباره ارث نداده است، چرا پیامبر باید خود را در این باره استثناء سازد؟
از مجموع آنچه گفته آمد براحتی درک میگردد که حدیث منتسب شده به پیامبر اکرم(ص) با آیات قرآن کریم نه تنها همخوانی و تطابق ندارد، بلکه کاملادر جهت عکس آن است و چون حضرت محمد(ص) خود پیامبر دین اسلام و آورنده کلام وحی است، بنابراین حدیث نقل شده را نمی توان پذیرفت و نپذیرفتن این حدیث به آن معناست که بازستاندن فدک را از حضرت فاطمه(س) ـ حال به هر عنوان که باشد ـ کاری نادرست و اشتباه باید برشمرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان