کلمات کلیدی :
نویسنده:
هفته دفاع مقدس
امام علی (علیه السلام) میفرماید:
«إنَّ الجِهادَ بابٌ مِن أبوابِ الجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخاصَّةِ أولیائِهِ»
«جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آن را بر روی اولیای خاص خود گشوده است.»[1]
«حیات راستین یک ملت، همواره در گرو شناخت، معرفت و آن گاه توجه نسبت به آرمانها و ارزشهاى خویش است و کوشش و تلاش جدى در حفظ پیشینهها و دستاوردهاى ارزشمند و گرانقدر آرمانى و ملى هر قوم و امتى خود از جایگاه رفیع و والایى برخوردار مىباشند.»[2]
در 31 شهریور 1359 رژیم بعثى عراق با هدف برانداختن نظام نوپاى جمهورى اسلامى ایران جنگى تمام عیار را علیه این کشور آغاز کرد. رئیس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربینهاى تلویزیون عراق با پاره کردن قرارداد 1975، آن قرارداد را یکطرفه زیرپا گذاشت و آغاز تجاوز رژیم بعثى را اعلام کرد تا بتواند خواسته -هاى جاه طلبانه خود را از طریق جنگى ظالمانه بر مردم ایران تحمیل کند.
عراق تا قبل از 31 شهریور، با 736 مورد تجاوز به حریم جمهوری اسلامی ایران، خوی توسعه طلبانه خود را آشکار کرده بود. طه یاسین رمضان در مجله "الثوره" ارگان حزب بعث عراق اعتراف نمود که: «هدف از جنگ، مسأله چند صد کیلومتر زمین نیست، بلکه هدف، سرنگونی و انهدام جمهوری اسلامی ایران است.»
ارتش عراق که براساس محاسبات عجولانه خود از وضعیت و شرایط داخلى و خارجى جمهورى اسلامى، فتح یک هفتهاى تهران را تعقیب مىکرد، در روزهاى نخست تجاوز، بدون آن که با مانعى جدى در مرزها برخورد کند، تا دروازههاى اهواز و خرمشهر پیش تاخت و با مشاهده این وضعیت، به تداوم تجاوز علاقهمندتر شد.
در چنین اوضاع و احوال، امام (ره) به خروش آمد و نداى ملکوتیش دلهاى شیفتگان انقلاب و جمهورى اسلامى را مطمئن و آرام نمود و ملت شجاع ایران را جهت دفاع از کیان نظام مقدس جمهورى اسلامى و کشور ایران آماده کرد. بدینسان دشمن که در روزهاى اول تجاوز مقاومتى جدى در برابر خود مشاهده نکرده بود، به هنگام هجوم به خرمشهر با مقاومت قهرمانانه مردم این شهر و رزمندگان اسلام رو به رو شد و این واقعیت را پذیرفت که بین خیالپردازیها و واقعیات فاصله بسیار وجود دارد.
خلق حماسهها آغاز شد، و على رغم کارشکنىهاى رئیس جمهور وقت، مقاومت سرسختانه دلاوران اسلام و فرزندان قرآن اوج گرفت. سراسر جبههها، آوردگاه تن و تانک بود عشق و ایمان به مبداء و معاد و ایمان به مبداء و معاد عاملى بود تا دلاورمردان جمهورى اسلامى مرگ را با آغوش باز پذیرا شوند، و شهادت را کمال مطلوب بدانند.دفاع مقدس و همه جانبه مردم مسلمان ایران با حملات متعدد و زنجیرهاى علیه واحدها، سنگرها و خودروها و نفرات جلودار و نیز گشتیهاى قواى متجاوز عراق آغاز گردید.
مجموعه این عملیاتها و امدادهاى الهى شگفت انگیز و رعبى که خداى متعال در دل دشمن انداخت، مانع شد تا نیروهاى عراقى در مناطقى که قابل پیشروى به نظر مىرسید، مکث و تامل کنند و این امر باعث شد مناطقى مثل دزفول و اندیمشک و تاسیسات نظامى و اقتصادى آنها سالم بماند و اهواز از خطر محاصره دشمن در امان بماند.
موقعیت جمهوری اسلامی در آغاز جنگ:
در هنگام شروع جنگ نظام جمهوری اسلامی در سطح جهانی از سوی افکــار عمــومی ساخته تبلیغات جهانی؛ نظامی اخلالگر و مغایر با سیاستهای رسمی بین المللی معرفی شده بود. به عبــــارت دیگر استکبار جهـــانی زمینه را برای به سر عقل آوردن این عصیانگر و ادب کردن این حکومت هنجار شکن فراهم کرده بود.
در زمینه رویدادهای داخلی نیز؛ وقایع به گونهای سیر می کرد که در ذهن ناظران خــــارجی بیش از هر چیز تشتت و ضعف و سستی را القا می کـــرد و طماعان آنان را به طمع میانداخت. در صحنه سیاست داخلی؛ تشتت و چند گونگی آرا در حد نهایت خود جلوه میکرد. سقــوط دولت مــوقت؛ اختلافات و جهت گیریهای داخلی را پایان نداد؛ بلکه آنها را در مسیر تازهای قرار داد. در مجموع گروهی از دولتمردان و سیاستمداران پیرامون اولین ریاست جمهوری گرد امدند و گروهی دیگر حول روحانیت در صحنه؛ به ویژه دکتر بهشتی؛ دبیر کل حزب جمهوری اسلامی، جمع شدند.
مشکلات اقتصادی حکومت جدید هم با توجه به دو عامل؛یکی تلاطم و نابسامانیهای طبیعی یک انقلاب و دوم کمبود ارز؛ مشکلات ناشی از قطع فروش نفت به عنوان مهمترین منبع درآمد کشور وخروج سرمایههای کلان در زمان انقلاب از سوی وابستگان رژیم ساقط شده؛ کشور را در آستانه وضعی شبیه به ورشکستگی قرار داده بود.
مشکل گروهها؛ بخشی دیگر از نا بسامانیهای انقلاب را رقم می زد. این گروهها در سه زمینه به تضعیف انقلاب اشتغال داشتند؛ یکی ترور یا بدنام کردن شخصیتهای موثر انقلاب بود. زمینه دوم ایجاد آشوب و ناامنی در مناطق دور از مرکز و سرزمینهای قومی و دامن زدن به مسائلی از قبیل خود مختاری بود. زمینه سوم فعالیت گروهها در تفرقه سیاسی داخلی؛ دامن زدن به نابسامانیها و سرانجام آمادگی برای یک جنگ داخلی در جهت بهدست گیری قدرت بود. سازمان منافقین مهمترین این گروهها بود.
ادوار مختلف جنگ تحمیلى
الف - دوره اول
1 - مقطع اول: آغاز حملات عراق
در 31 شهریور سال 1359 نیروهاى عراق با آمادگى قبلى و زمینه سازى مناسب، حمله به مرزهاى ایران را در طول نوار مرزى از آبادان تا قصر شیرین آغاز کردند. همزمان با این حمله، هواپیماهاى دشمن بسیارى از مراکز نظامى و استراتژیک و فرودگاههاى ایران و نیز 19 شهر را مورد بمباران قرار دادند. اهداف اصلى عراق در این تهاجم عبارت بودند از:
- حاکمیت بر اروند رود و بازپس گیرى سه جزیره ایرانى خلیج فارس به منظور جبران قرارداد 1975 الجزایر.
- جدا سازى استان خوزستان و الحاق آن به عراق و یا استقلال آن به نام عربستان .
- تضعیف جمهورى نوپاى اسلامى تا مرز سقوط
به منظور دستیابى به این اهداف عراق یک استراتژى جنگ سریع را طراحى کرد با این تصور که نیرویى که توانایى مقابله با ارتش آن کشور را داشته باشد، وجود ندارد.
در این میان ، به دلیل حضور نیروهاى لیبرال در راس امور، از جمله وجود بنى صدر به عنوان ریاست جمهورى تحریمى داخلى علیه مدافعان انقلاب، صورت گرفت و با شهادت فرماندهان محلى و جوانان در شهرها، عراق موفق به تصرف بسیارى از شهرهاى مرزى و سرانجام خرمشهر گردید. به این ترتیب گرچه عراق نتوانست به اهداف اولیه خویش دست یابد، لیکن قسمتهایى از خاک ایران را تصرف کرد. در این مرحله، عراق موضع سیاسى خود را تغییر داد و در تمامى مناطق اشغال شده اقدام به پدافند نمود و به ایران پیشنهاد آتش بس و مذاکره نمود. ایران هرگونه پذیرش آتش بس را، پیش از خروج نیروهاى عراق رد کرد.
پس از پاسخ ایران، عراق تلاش کرد خطوط پدافندى خود را اصلاح نموده و براى یک جنگ دراز مدت، نقاط مناسب و حساس استراتژیک را به دست آورد. لذا همچنان به فشار خود به منظور تصرف آبادان و اهواز ادامه داد اما با مقاومت عناصر پراکنده محلى و مردمى که بدون سازمان خود را به جبهه رسانده بودند روبرو و متوقف شد. در این زمان عملا فرصتى مناسب براى رزمندگان ایران فراهم شد تا به سازماندى و تقویبت خود بپردازند.
در طى این فرصت، ایران دست به انجام چندین عملیات محدود منظم زد. لیکن توفیق چندانى نیافت. ولى برخى عملیات محدود ایذائى که به صورت مشترک توسط یگانهاى ارتش و سپاه و نیروهاى مردمى انجام شد از موفقیت بیشترى برخوردار گردید.
امام خمینى (ره) با توجه به موضع منفى بنىصدر در قبال پیروزیهاى رزمندگان ارتش اسلام در تاریخ 21/3/1360 وى را از فرماندهى نیروهاى مسلح عزل و بلافاصله مجلس، عدم کفایت وى را تصویب کرد. بدین ترتیب مقطع دوم جنگ آغاز شد.
2 - مقطع دوم: دفع تجاوز عراق
با عزل بنى صدر، شرایط در جبهه هاى نبرد متحول گردید، به گونهاى که عملیات بزرگى، در همان شب عزل وى در جبهههاى جنوب با رمز فرماندهى کل قوا خمینى روح خدا انجام گرفت که به پیروزى منجر شد. این پیروزى سرآغاز طراحى عملیاتهاى مشترک ارتش و سپاه با پشتیبانى نیروهاى مردمى گردید. از طرف دیگر آمریکا با از دست دادن مهره موثر خود یعنى بنى صدر، گروههاى سیاسى مخالف انقلاب را وادار کرد که علیه نظام اسلامى ایران وارد جنگ مسلحانه شوند. این حرکت نیروهاى مخالف که به طور عمده در دانشگاه تهران تجلى یافته بود منجر به صدور فرمان انقلاب فرهنگى در دانشگاهها از سوى امام (ره) گردید؛ و با خلع بنى صدر، و انتخاب شهیدان رجایى و باهنر ایران از نظر سیاسى یکپارچه گردید.
تنها پس از گذشت یک ماه از شهادت شهیدان رجایى و باهنر، بزرگترین عملیات مشترک ارتش و سپاه تحت عنوان ثامن الائمه آغاز شد. پیروزیهاى پى در پى منجر به تقویت روح وحدت ملى در کشور گردید و حضور ضد انقلاب در ایجاد درگیریها کاهش یافت و در پى آن ثبات ساختار سیاسى و اقتصادى جلوهگر شد. در این اثنا رزمندگان اسلام به طراحى عملیات بزرگ دیگرى در اولین شب سال 1361 با نام فتح المبین دست زدند. متعاقب این عملیات اولین گردانهاى تانک، توپخانه و پدافند هوایى و مهندسى از غنائم به دست آمده شکل گرفت.
عراق در پى شکستهاى متوالى، داعیه صلحخواهى و آتش بس را سرداد در حالیکه منتظر حرکت رزمندگان در یک تهاجم بزرگ براى فتح خرمشهر بود. سپاهیان اسلام با یک تدبیر ماهرانه و توکل بر خدا از چند محور کارون و جاده اهواز - خرمشهر عملیات خود را طى سه مرحله آغاز و سرانجام در سوم خرداد سال 1361 وارد خرمشهر شدند. حرکت رزمندگان در این منطقه منجر به پاکسازى کامل مناطق جنوبى از نیروهاى عراقى گردید.
ب : دوره دوم
1 - مقطع اول: تعقیب و تنبیه متجاوز
دوره اول جنگ، در حالى پایان پذیرفت که اغلب ضعفهاى ناشى از بحران انقلاب در یک بسیج مردمى برطرف گردید، و ساختار نظامى ایران شکل خود را به خوبى باز یافت.
دشمن که توانایى انقلاب اسلامى را درک کرده بود در پى چارهاى براى گریز از این مهلکه بود؛ لذا رئیس جمهور عراق دو هفته پس از بازپس گیرى خرمشهر توسط رزمندگان اسلام به کلیه نیروهاى خود دستور عقب نشینى به مرزهاى بین المللى را داد، و در همین حال به دعوت از مجامع بین المللى پرداخت در حالى که هدف اصلى، تقویت بنیه نظامى ارتش عراق بود.
این اقدام همزمان با طرح سه شرط اساسى ایران به منظور خاتمه دادن به جنگ بود. این شرطها عبارت بودند از: خروج نیروهاى اشغالگر، تعیین و تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت.
در بین شرایط بالا، تنبیه متجاوز شرطى بود که استکبار حاضر به پذیرش آن نبود. به همین منظور با طرح مساله حمله اسرائیل، عراق شعار صلح خواهى را با شعار اتحاد علیه اسرائیل در هم آمیخت و تلاش کرد ایران را در مقابل کشورهاى اسلامى قرار دهد و با استفاده از این فرصت به تحکیم مواضع خود بپردازد. در این میان نیروهاى ایرانى از طریق مرز سوریه سعى کردند به تجاوز اسرائیل پاسخى دندان شکن دهند. امام خمینى (ره) با هوشیارى تمام و طرح شعار (راه قدس از کربلا مى گذرد) توجه نیروهاى رزمنده را به جبهههاى داخلى معطوف گرداند.
به همین منظور عملیات رمضان، در سال 1361 طراحى شد تا هدف تنبیه متجاوز به صورت عملى جلوهگر شود. اگر چه این عملیات دستاورد مهم نظامى در پى نداشت، لیکن عزم راسخ مردم ایران را متجلى نمود.
هر چند در طى این مدت عملیاتهاى پراکنده کوچک و بزرگى صورت گرفت اما هیچ یک جاى پاى بزرگى براى نیروهاى ایرانى نگشود. در اواخر سال 1363 عملیات بدر به وقوع پیوست و پس از این عملیات نیروهاى ایران تهاجمات ایذایى و پراکنده بسیارى انجام دادند که منجر به اشتغال دشمن از یک سو و فراهم کردن زمینه به منظور طراحى عملیات بزرگ بعدى گردید.
عملیات والفجر 8 که در 20/11/1364 صورت گرفت، تصرف بندر فاو عراق را در پى داشت و منجر به ایجاد مرز زمینى ایران و کویت شد. این ضربه آن چنان هولناک بود که عراق با تمام استعداد زرهى و هوایى خود طى 70 روز تلاش کرد بخشهاى تصرف شده را باز پس گیرد،ولی به دلیل اهمیت استراتژیک این منطقه على رغم حمایتهاى بین المللى اعم از ارائه سلاحهاى شیمیایى و هواپیماهاى پیشرفته، کارى از پیش نبرد. بدین ترتیب دستور العمل تهاجم دوباره، تحت عنوان دفاع متحرک براى ارتش عراق صادر گردید.
2 - مقطع دوم: رویارویى دوباره عراق
در مقطع اول از دوره دوم عراق در مقابل عملیات والفجر 8 و تصرف فاو به زانو در آمد و در بازپسگیرى این منطقه نیز با شکست مواجه گردید.
از آنجا که نیروهاى بسیج ایرانى در پایان ماموریتهاى عملیاتى 3 ماهه از یگانها جدا مىشدند، عراق در چند جبهه و در ظرف مدت کمتر از سه ماه به بیش از 11 نقطه، از مرزهاى ایران حمله کرد و توانست در 26 اردیبهشت 1365 شهر مهران را تصرف کند. رزمندگان اسلام با شایستگى به تمام حملات دشمن پاسخ گفتند و با انجام عملیات متعدد مهران و حاج عمران را باز پس گرفتند.
در زمستان همان سال نیروهاى ایرانى عملیات بزرگ دیگرى را طراحى کرده به مورد اجرا گذاشتند. عملیاتهاى کربلاى 3 و 4 و بلافاصله کربلاى 5 آغاز گردید و شلمچه که بزرگترین دژ دفاعى عراق بود توسط ایرانیان تسخیر شد. متعاقب آنها عملیاتهاى کربلاى 8، نصر 4 و 7 صورت گرفت که منجر به تقویت شهر ماووت عراق گردید تا جایى که در تیر ماه 1366 قطعنامه 598 تصویب و بلافاصله پس از آن نیروهاى بیگانه وارد خلیج فارس شدند.
این اقدامات و فشارهاى اقتصادى شدید، بمباران شدید شهرها و حتى فاجعه شکستن حریم امن مکه مکرمه ، هیچ کدام خللى در روند برنامهها ایجاد نکرد و سرانجام در اواخر سال 1366، حلبچه نیز فتح شد. امام خمینى (ره) در پیامى به همین مناسبت چنین فرمودند:
«امروز روز حضور در حجله شهادت و میدان نبرد است. روز نشاط عاشقان خداست. روز جشن و سرور عارفان الهى است . امروز روز نغمه سرایى فرشتگان در ستایش انسانهاى مجاهد ماست ... امروز باید لباس محبت دنیا را از تن بیرون نمود و زره مقدس جهاد و مقاومت پوشید و در افق طلیعه فجر تا ظهور شمس به پیش تاخت و ضامن بقاى خون شهیدان بود...»
3 - مقطع سوم: تهاجم دوباره سراسرى عراق
عراق با استفاده از تبعات، پیروزى در فاو، شلمچه و پس از 10 روز شهر ماووت را متصرف شد و در ادامه این تهاجمات با کمک منافقین شهر مهران و در فاصله چند روز جزایر مجنون را اشغال کرد و پس از گذشت زمانى اندک به مرز دهلران رسید.
این تهاجمات در حالى صورت پذیرفت که کشتیهاى آمریکایى در خلیج فارس به سکوهاى نفتى ایران حمله کرده و راه را بر کشتیهاى غیر نظامى ایران بسته بودند. در این بین ، یک فروند هواپیماى مسافربرى توسط ناوگان آمریکایى در خلیج فارس سرنگون گشت و کلیه مسافران و خدمه آن مظلومانه به شهادت رسیدند. با توجه به فشارهاى شدید نظامى ، سیاسى و اقتصادى در تاریخ 27/4/1367 جمهورى اسلامى ایران قطعنامه 598 را مشروط به تنبیه و توبیخ متجاوز پذیرفت.
4 - مقطع چهارم: دفع دوباره تهاجم عراق
آخرین مقطع جنگ در موقعیتى شکل گرفت که تمامى شرایط علیه ایران بود. فشارهاى شدید اقتصادى، تهاجم گسترده ناوهاى آمریکایى موشکباران و بمباران شهرهاى ایران، حضور فعال منافقین در همراهى با دشمن، و بسیارى موانع عظیم دیگر باعث گردید تا عراق به حملات پیاپى خود بیفزاید.
عراق در روزهاى 30 و 31 مرداد 1367 حمله خود را به منظور تصرف اهواز و خرمشهر آغاز کرد. اما این شرایط یکى از حماسىترین دوران دفاع مقدس را رقم زد. زیرا در همین ایام پیام امام (ره) باعث ایجاد جریانى مردمى گردید. در طى این جریان، جماعت کثیرى اعم از رزمنده و غیر رزمنده به سمت جبههها هجوم آوردند و ظرف کمتر از چند روز نیروهاى مهاجم عراقى را به آن سوى مرزها راندند.
عملیاتى در 5/5/1367 براى عبور از مرزهاى عراق تدارک دیده شد، ولی به فرمان امام (ره) و این که در پذیرش قطعنامه استوار هستیم، حملات مزبور متوقف شد.
با حملات متهورانه نیروهاى رزمنده در تاریخ 10/5/67، عراق پس از گذشت دو هفته فشار همه جانبه، قطعنامه را پذیرفت و با حضور نیروهاى فعال سازمان ملل در تاریخ 29/5/67 توپخانه جنگ از آتش باز ایستاد.