دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تحذیر

"تحذیر" مصدر باب "تفعیل" از ماده‌ی "حذر" و در لغت به معنای بیم‌دادن و بر حذر داشتن است. در اصطلاح نحو، "تحذیر" عبارت است از توجه دادن مخاطب بر امر مکروه (ناپسند) جهت اجتناب از آن، با نصب اسم مذکور توسط فعل محذوف "إحذر" و نظائر آن
No image
تحذیر

نویسنده: محسن بي باك

كلمات كليدي: محذَّر، محذَّر‏منه، محذِّر، وجوب حذف عامل مفعول‏به، اشكال تحذير، اركان تحذير

"تحذیر" مصدر باب "تفعیل" از ماده‌ی "حذر" و در لغت به معنای بیم‌دادن و بر حذر داشتن است.[1] در اصطلاح نحو، "تحذیر" عبارت است از توجه دادن مخاطب[2] بر امر مکروه (ناپسند) جهت اجتناب از آن، با نصب اسم مذکور[3] توسط فعل محذوف "إحذر" و نظائر آن.[4] مانند جایی که برای بر حذر داشتن طفل از آتش، گفته شود: «النارَ»؛ در این مثال "النارَ" امر مکروه و مفعول‌به برای فعل محذوف (إحذر) است؛ تقدیر عبارت "إحذر النارَ" بوده است.

وجه نامگذاری

معنای لغوی تحذیر (بر حذر داشتن) در معنای اصطلاحی لحاظ شده است.[5] به این بیان که متکلّم با توجه دادن مخاطب بر امر مکروه به جهت اجتناب از آن، در واقع مخاطب را از آن امر بر حذر داشته و بیم می‌دهد. اما با توجه به دو قید "نصب امر مکروه" و "حذف عامل نصب" در تعریف اصطلاحی معلوم می‌شود که تحذیر در معنای لغوی اعمّ از تحذیر اصطلاحی بوده و مواردی که عامل نصب در کلام ذکر می‌شود و یا امر مکروه، مرفوع است، تحذیر اصطلاحی نبوده اگر چه تحذیر به معنای لغوی بر آن صدق می‌کند.[6]

جایگاه "تحذیر"

در تبیین مبحث "تحذیر" در میان عالمان نحو، دو رویکرد مشاهده می‌شود؛ گروهی[7] در مباحث "مفعول‌به" بعد از تبیین "اصلِ ذکر عامل مفعول‌به"، از موارد وجوب حذف عامل آن بحث کرده و "تحذیر" را در کنار "اِغراء"، "اختصاص" و "اشتغال"، به عنوان یکی از موارد وجوب حذف عامل مفعول‌به، به شمار آورده‌اند. در مقابل، گروهی دیگر[8] بعد از باب "توابع" در کنار بحث "نداء" به بررسی مبحث "تحذیر" پرداخته‌اند.

ذکر این نکته قابل توجه است که با وجود اختلاف "تحذیر" و "اِغراء" در معنا، اما در احکام با هم مساوی بوده و از این رو عالمان نحو این دو را در کنار هم ذکر می‌کنند.[9]

شرط تحقق "تحذیر"

همانطور که در تعریف تحذیر و وجه نامگذاری آن بیان شد در تحقق تحذیر اصطلاحی دو شرط لازم است:

1. نصب اسم مذکور ("محذَّر"، "محذَّر‌منه")؛ از این رو در صورتی که اسم مذکور در کلام، مرفوع باشد از تحذیر اصطلاحی خارج بوده بلکه می‌توان آن را مبتدایی دانست که خبر آن محذوف است؛[10] مانند: "الأسدُ"؛ در این مثال "الأسدُ" مبتدا و مرفوع واقع شده و خبر آن (فی طَریقِک) حذف شده است؛ تقدیر عبارت "فی طَریقِک الأسدُ" بوده است.[11]

2. حذف عامل نصب؛ از این رو مثال "إحذر النارَ"، تحذیر اصطلاحی نمی‌باشد.

ارکان "تحذیر"

تحذیر از سه رکن تشکیل شده است:

1. محذِّر؛ منظور از محذِّر، متکلّم است که مخاطب را به امر مکروه متوجه می‌سازد.

2. محذَّر؛ محذَّر عبارت است از مخاطب یا آنچه به او تعلق دارد.[12]

3. محذَّر‌منه؛ امر مکروهی است که به مخاطب جهت اجتناب از آن توجه داده می‌شود.

در مثال «إیّاک و الغیبةَ» متکلّم، "إیّاک" و "الغیبةَ" به ترتیب محذِّر، محذَّر و محذَّر‌منه واقع شده‌اند.

اشکال "تحذیر"

"تحذیر" با توجه به نحوه‌ی ذکر محذَّر و محذَّر‌منه و حذف آن دو، به سه شکل در کلام به کار می‌رود. در ادامه این سه شکل به همراه اقسام و حکم اعرابی هر یک مورد بررسی قرار می‌گیرد:

1. ذکر خصوص "محذَّر‌منه"

ذکر خصوص "محذَّر‌منه" در کلام بر سه گونه است:

الف) مکرّر؛ مانند: «الغیبةَ الغیبةَ»؛ در این مثال "الغیبةَ" محذَّر‌منه، مؤکّد به تأکید لفظی و مفعول‌به برای عامل محذوف و مناسب مقام (إحذر) واقع شده است. حذف عامل نصب اسم مؤکّد، واجب است.[13]

ب) معطوف و معطوف‌علیه؛[14] مانند: «الغیبةَ و النمیمةَ»؛ در این مثال "الغیبةَ"، مفعول‌به و منصوب به عامل محذوف و مناسب مقام (إحذر) و "النمیمةَ"، معطوف‌علیه و منصوب به جهت عطف است. حرف "واو" برای عطف مفرد (النمیمةَ) بر مفرد (الغیبةَ) بوده و حذف عامل نصب معطوف‌علیه واجب است.[15]

ج) بدون عطف و تکرار؛ مانند: «الغیبةَ»؛ در این مثال "الغیبةَ" محذّر‌منه و مفعول‌به برای عامل محذوف (إحذر) است. در این قسم، حذف عامل نصب، واجب نبوده و از این رو ذکر آن (إحذر الغیبةَ) جایز است.[16]

2. ذکر خصوص محذَّر

"محذَّر" در این نوع از تحذیر به صورت اسم ظاهرِ ختم شده به ضمیر مخاطب واقع شده[17] و به سه گونه است:

الف) مکرّر؛ مانند: «رأسَک رأسَک»؛ در این مثال "رأسَک" محذَّر، مؤکّد به تاکید لفظی و مفعول‌به برای عامل محذوف (أبعدْ یا صُنْ) واقع شده است. حذف عامل نصب اسم مؤکّد، واجب است.

ب) معطوف و معطوف‌علیه؛[18] مانند: «رأسَکَ و یدَکَ»؛ در این مثال "رأس" مفعول‌به و منصوب به عامل محذوف (أبعدْ) و "ید" معطوف و منصوب به جهت عطف است. حرف "واو" برای عطف مفرد (ید) بر مفرد (رأس) بوده و حذف عامل نصبِ معطوف‌علیه، واجب است.

ج) بدون عطف و تکرار؛ مانند: «رأسَک»؛ در این مثال "رأسَ" محذَّر و مفعول‌به برای عامل محذوف و مناسب مقام (أبعد) است. حذف عامل نصب واجب نیست؛ از این رو ذکر آن (أبعدْ رأسَک) جایز است.

3. ذکر "محذَّر" و "محذَّر‌منه"

"محذَّر" در این نوع از تحذیر به دو شکل واقع می‌شود:

الف) "إیّاک"[19] و فروع آن[20]

در این صورت محذّر‌منه به سه گونه بعد از محذَّر (إیّاک و فروع آن) واقع می‌شود:

1. عطف‌ به "واو"؛ مانند: «إیّاک و الغیبةَ»؛ در این مثال "إیّاک" مفعول‌به برای عامل محذوف (أحذِّرُ) و "الغیبةَ" نیز مفعول‌به برای فعل محذوف و مناسب مقام (أبغّضُ) واقع شده‌اند. تقدیر عبارت "إیّاک أحذّرُ و أبغّضُ الغیبةَ" بوده است.

ذکر این نکته قابل توجه است که حرف "واو" برای عطف جمله (أبغّض الغیبة) بر جمله قبل (إیّاک أحذر) بوده و حذف عامل نصب در هر دو منصوب، واجب است.[21]

2. مجرور به "مِن"؛ مانند: «إیّاک مِن الغیبةِ»؛ در این مثال "إیّاک" مفعول‌به برای عامل محذوف (أحذّرُ) و "مِن الغیبة"، جار و مجرور متعلق به آن است. در این صورت حذف عامل یاد شده، واجب است.[22]

گفتنی است در صورتی که تحذیر به "إیّاک" و فروع آن باشد و فعل بعد از آن ذکر شود، اقتران فعل به حرف "أنْ" و تقدیر حرف "مِنْ" واجب است؛ مانند: «إیّاک أنْ تکذبَ"؛ در این مثال تقدیر عبارت "إیّاک مِن أنْ تکذبَ" بوده است.[23]

3. بدون عطف و جرّ به "مِنْ"؛ مانند: «إیّاک الغیبةَ»؛ در این مثال "إیّاک" مفعول اول و "الغیبةَ" مفعول دوم برای عامل محذوف "أحذّرُ" می‌باشند.[24]

ب) اسم ظاهرِ ختم شده به ضمیر مخاطب[25]

در این صورت محذَّر‌منه به صورت عطف به حرف "واو"، بعد از محذَّر (اسم ظاهر ختم شده به ضمیر مخاطب) واقع می‌شود؛ مانند: «یدَکَ و السکینَ»؛ در این مثال "ید" اسم ظاهر ختم شده به ضمیر مخاطب، محذَّر‌ و مفعول‌به برای عامل محذوف و مناسب مقام (صنْ) واقع شده و "السکینَ" محذّر‌منه و مفعول‌به برای عامل محذوف و مناسب مقام (أبعدْ) است. حرف "واو" برای عطف جمله (أبعدْ السکینَ) بر جمله‌ی قبل (صنْ یدَک) بوده و حذف عامل در هر دو منصوب، واجب است.[26]

عامل نصب محذوف در "تحذیر"

در تقدیر عامل نصب مقدّر در "تحذیر"، میان عالمان نحو خصوصا در تحذیر به "إیّاک" و فروع آن، اختلاف ‌وجود دارد. اما نظر حق این است که عامل محذوف، به گونه‌ی خاصّی از فعل همچون "باعدْ"، "إحذر" و غیر این دو منحصر نبوده بلکه هر آنچه بتواند مقصود متکلّم را ادا کند می‌‌تواند به عنوان عامل محذوف، در نظر گرفته شود.[27]

در بخش قبل (اَشکال "تحذیر") انواع مختلف عامل محذوف و حکم هر یک بیان شد که به طور خلاصه، حکمِ حذف عامل نصب در "تحذیر" بر دو گونه است:

الف) وجوب حذف عامل نصب

در سه مورد حذف عامل نصب، واجب است:[28]

1. تحذیر به "إیّاک" و فروع آن.

2. تحذیر به گونه‌ی عطف.

3. تحذیر به گونه‌ی تأکید لفظی.

ب) جواز حذف عامل نصب

در غیر موارد یاد شده، حذف عامل نصب واجب نمی‌باشد؛ از این رو ذکر عامل جایز است؛ مانند: ‌»إحذر الأسدَ».

"تحذیر" در قرآن و حدیث

1. آیه‌ی «ناقةَ اللهِ و صُقْیاها»،[29] (فرستاده‌ی الهی به آنان گفت: ناقه‌ی خدا [همان شتری که معجزه‌ی الهی بود] را با آبشخورش واگذارید)؛[30] در این آیه‌ی شریفه "ناقةَ" مفعول­‌به برای عامل محذوف (إحذروا) بوده و محذَّر‌منه به صورت معطوف (سقیاها) و معطوف‌علیه (ناقة الله) به کار رفته است.

2. حدیث «إیّاک و الغضبَ فإنّهُ طَیْرةٌ مِن الشّیطان»، (از خشم بپرهیز که سبک مغزی به تحریک شیطان است)؛[31] در این حدیث شریف "إیّاک" محذَّر و مفعول­‌به برای عامل محذوف (أحذّرُ) و "الغضبَ" محذَّر‌منه و مفعول‌به برای عامل محذوف (أبغِّضُ) است؛ تقدیر عبارت "إیّاک أحذّرُ و أبغِّضُ الغضبَ" بوده است.

مقاله

جایگاه در درختواره نحو

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

اصل در فاعل

این نوشتار به بررسی چند اصل در فاعل پرداخته و در ضمن هر اصل از امکان مخالفت با آن و موارد مخالفت در صورت امکان، بحث می‌کند.
No image

عوامل مؤثر در کاربرد "مصدر مؤول"

این نوشتار ابتدا به تعریف "مصدر صریح" و "مصدر مؤول" اشاره داشته و در ادامه به بررسی عوامل مؤثر در کاربرد "مصدر مؤول" می‌پردازد و در پایان برخی فرقهای میان مصدر صریح و مؤول بیان می‌شود.
No image

اسم فعل

عنوان مورد بحث ترکیب اضافی و مشتمل بر دو لفظ "اسم" و "فعل" است. "اسم فعل" در اصطلاح نحو، اسمی را گویند که دلالت بر فعل معین داشته و بدون قبول علامت آن فعل و تأثیر از عوامل، متضمن معنا، زمان و عمل آن است
No image

فاعل

کلمه‌‌ی "فاعل"، اسم فاعل از ماده‌ی "فعل" و در لغت به معنای عامل و انجام دهنده است. فاعل در اصطلاح نحو، اسمی را گویند که عامل مقدّم به نحوی به آن اسناد داده شده که یا فعلی توسط آن ایجاد شده و یا فعلی قائم به آن است؛
Powered by TayaCMS