كلمات كليدي : ترجمه، كتاب مقدس، عبري، يوناني، آرامي، لاتين
نویسنده : محمد صادق احمدي
نیاز به ترجمهی کتب مقدس، معمولا زمانی به وجود میآید که پیروان یک دین، به مرور زمان دچار تغییراتی در اصل زبان یا ساختار آن شوند. همچنین در مواردی که یک دین، از یک منطقه عبور کرده و به مناطقی با زبان متفاوت توسعه مییابد، نیاز به ترجمهی کتاب مقدس آن دین به وجود میآید. در یهودیت و مسیحیت نیز همین قاعده جاری بوده است و یهودیان و مسیحیان، زمانی که دریافتند که متن اصلی کتاب مقدس، نیاز پیروان دین آنها را برآورده نمیکند به ترجمهی کتاب مقدس خویش، اقدام کردند.
ترجمه های عهد قدیم
یهودیان در ابتدا هیچ گونه احساس نیازی به ترجمه کردن متن مقدس عبری در خود نمیدیدند، اما با تغییر و تحولاتی که در زبان رایج یهودیان رخ داد؛ ایشان برای فهم متن مقدس نیاز به ترجمه کتاب مقدس را برای خود ضروری دانستند.
مهمترین ترجمههای متن مقدس عبری، "ترگومها" و "ترجمه سبعینیه" است:
1) ترگوم:
با کوچ یهودیان از سرزمین مقدس به بابل و ماندگاری طولانیمدت در آنجا، جامعه یهودی دو کار اساسی را برای بقای خود انجام داد. کار نخست، تأسیس کنیسه بجای معبد بود. یهودیان که برای تمامی اعمال و مناسک خود به معبد رجوع میکردند با فقدان معبد، اندک اندک به فکر جایگزینی مناسب برای ان افتادند و این خلاء، فضا را برای ظهور کنیسه فراهم کرد.
اما کنیسه به تنهایی کافی نبود، زیرا یهودیان مقیم بابل پس از چند نسل، دیگر توان مراجعه به متن مقدس نداشتند. بنابر این دومین کار اساسی را به ثمر رساندند. ایشان در این برهه زمانی، متن مقدس عبری را به آرامی ترجمه کردند که با نام "ترگوم" شهرت یافت.[1] مهم ترین این ترگومها ترگوم آنقلوس و ترگوم اورشلیمی است.[2]
2) ترجمه سبعینیه:
اما ماجرای ترجمه سبعینیه نیز شباهتهایی با ترگوم دارد. پیدایش ترجمه سبعینیه با ظهور شخصیتی بزرگی بنام اسکندر گره خورده است. اسکندر پس از پدرش فیلیپ در تخت سلطنت نشست و زمام امور را بدست گرفت. او علاوه بر نبوغ نظامی که آن را از پدر به عاریت گرفته بود، از دانشمندانی چون ارسطو و نیز نوشتههای هومر نهایت استفاده را برد و این خود زمینه ساز پیشرفتهای بعدی او شد، زیرا احترام او را نسبت به فرهنگ و علم و توجه زاید بر این امور دوچندان کرد.[3]
در سال 334 پیش از میلاد اسکندر با لشکر قدرتمندی که فراهم کرده بود به سمت آسیای صغیر که مهم ترین حکومت آن امپراتوری ایران به شمار میامد، حمله کرد و با سه حمله سنگین و طی چندین سال سختترین و مهمترین فتوحات زندگی کوتاه خویش را به دست آورد.
او پس از تصرف ایران و کمی از آسیای شرقی به طرف جنوب سوریه و شمال آفریقا رفت و پس از تصرف آن سامان به بابل بازگشت. و این، تقریبا پایان کشورگشایی اسکندر بود.
از این پس اسکندر تقریبا تمام توان خود را صرف توسعه فرهنگ یونانی کرد. به عنوان نمونه سربازان خود را به ازدواج با زنان شرقی که در حکومت پیشرفته ایران رشد کرده بودند، تشویق کرد و شهرهای جدید با کتابخانههای بزرگ بنا نهاد.[4]
در قرن سوم پیش از میلاد و نیم قرن پس از کشورگشاییهای اسکندر تمدن یونان به قدری گسترده شده بود که زبان یونانی زبان دوم سراسر امپراتوری شده بود. اکثر مردم غیر یونانی دارای نامهای یونانی بودند و تقریبا همگان و حتی یهودیان از سواد یونانی برخوردار بودند.
بنابر این گروه بزرگی از عالمان یهودی شروع به ترجمه عهد قدیم به زبان یونانی کردند و چون تعداد ایشان هفتاد و دو نفر بود[5]، نام این ترجمه "هفتادیه" (سبعینیه) گذارده شد. این ترجمه با حمایت شخص امپراتور (بطلمیوس فیلادلفیوس) انجام شد به همین علت در میان دینداران سراسر امپراتوری محبوبیت پیدا کرد و تا این زمان در عداد مهمترین اسناد دینی به شمار میرود.
فیلو، عالم یهودی که دست کم یک قرن پس از نوشتن این ترجمه میزیسته است؛ داستان شکلگیری ترجمه را نقل کرده و میگوید که این ترجمه بدون شک الهام گرفته از خداست. او روایت میکند: «... همه میدانیم که همه زبانها و بویژه یونانی اصطلاحات فراوانی دارند و میتوان با تغییر یک لفظ ... یک مطلب را به شیوههای گوناگون بیان کرد. ولی گفته میشود که در مورد تورات ما چنین چیزی پیش نیامد و الفاظ یونانی مورد استفاده ایشان با کلدانی آن عینا مطابق بودند...»[6]
اما پس از ترجمه سبعینیه که چندین قرن مورد استفاده یهودیان بود و پس از قدرت یافتن مسیحیت، یهودیان با قرار گرفتن در شمار اقلیتهای موجود در امپراتوریهای مسیحی؛ به فکر انسجام درونی افتاد و از آن پس متن مقدس عبری را متن مرجع قرار داد.
ترجمههای مسیحیان از کتاب مقدس
مسیحیان بر خلاف یهودیان از همان ابتدا دارای متونی با دو زبان بودند؛ یونانی و عبری. تا اواخر قرن چهارم مسیحیان به متون عبری و یونانی کتاب مقدس رجوع میکردند تا اینکه در اوایل قرن پنجم و به دستور پاپ داماسوس یکی از مهمترین و جنجالیترین ترجمههای تاریخ ظهور کرد.
جروم کار خود را در سال 382 و به دستور پاپ داماسوس شروع کرد[7]، اما خود داماسوس در سال 384 مرد و زنده نماند تا نتیجه کار جروم را ببیند. جروم در سال 386 ترجمه عهد جدید را به پایان برد. سپس شروع به ترجمه عهد عتیق از متن عبری نمود و در سال 404 این کار را نیز به پایان رساند. این ترجمه برای جروم کار دشواری بود و حدود پانزده سال متناوب جروم را به خود مشغول داشت.
او در مقدمه ترجمه چهار انجیل خطاب به پاپ داماسوس نوشته است:
«... شما با اصرار از من میخواهید ترجمه لاتینی قدیم را بازبینی کنم... از آنجا که نسخهها با هم اختلاف دارند از من میخواهید درباره مطابقت آنها با اصل یونانی داوری کنم... این کار خطرناک و جسورانه است... هنگامی که انسانی عالم یا جاهل این کتاب را در دست میگیرد... مرا به سبب گستاخی در افزودن چیزی به کتابهای باستان و ایجاد تغییر یا تصحیح در آنها فردی جاعل و انسانی آلوده نخواهد دانست؟...»[8]
جروم با توجه به نسخه سیناییه و نسخ دیگر موجود از کتاب مقدس و دقت و تمرکز خاص روی نسخه سبعینیه کار خود را آغاز کرد، اما با توجه به وجود اختلافهای فراوان در این نسخهها در بسیاری از موارد جروم مجبور میشد که به نسخه عبری اتکا کند، حتی اگر در جایی نسخه عبری مطلبی را به تنهایی گزارش کرده باشد و هیچ تاییدی از متون دیگر بر آن نبوده باشد.[9]
ترجمههای انگلیسی کتاب مقدس
گرچه افراد بسیاری مشغول ترجمه کتاب مقدس بودهاند، اما در اینجا فقط به مهمترین و تاثیرگذارترین این ترجمهها اشاره میشود. یکی از این ترجمهها، ترجمه ویکلیف بود.
ترجمه ویکلیف
این ترجمه در قرن 14 و در سالهای اوج اقتدار کلیسای کاتولیک انجام شد. مترجم یعنی جان ویکلیف که او را پرچمدار اصلاحات دینی میدانند ابتدا عهد جدید را ترجمه کرد و سپس کل کتاب مقدس را بچاپ رساند. ویکلیف در ترجمهاش بیشتر بر ترجمه وولگیت متکی بوده است.[10]
ترجمه تیندل
پس از ویکلیف ویلیام تیندل با دقت فراوان توانست یکی از بهترین ترجمهها را منتشر کند. ترجمه تیندل بقدری قوی بود که تا سالها بعد همچنان مورد استفاده بود و تیندل نیز به پدر کتاب مقدس انگلیسی شهرت یافت. تمام ترجمههای انگلیسی تاکنون نیز در واقع نسخههای ویرایش شده ترجمه تیندل هستند و تنها در ترجمه معروف و مورد اعتماد کینگ جیمز نود درصد کلمات به کار رفته و در نسخه ویرایش شده آن 75 درصد واژهها در واقع همان واژگان تیندل هستند.
مثلا واژه انگلیسی atonement که به معنای رهایی و بازخرید است اولین بار توسط او بجای واژه لاتینی reconciliation به کار گرفته شد و در معنای کار مسیح و فواید رستاخیز مسیح برای مومنان بکار رفت.[11]
البته این اقدام تیندل بینتیجه نبود و اثار بدی برای او به بار آورد، زیرا در سال 1535 جسدش پس از آنکه بدار کشیده شد، در آتش سوزانده شد.[12]
ترجمهی کینگ جیمز
ترجمه انگلیسی کینگ جیمز که در سال 1611 صورت پذیرفت تا بیش از سه قرن، پراستفادهترین کتاب مقدس برای انگلیسیزبانان بود. این ترجمه با کار گروهی 47 دانشمند و با اجازه شاه "جیمز اول" تهیه گردید.[13] این ترجمه در سال 1982 بازنگری شد و با عنوان "نسخه جدید کینگ جیمز" روانه بازار شد.
ترجمه New International Version
این ترجمه در سال 1978 و توسط گروه بزرگی از مترجمان کتاب مقدس از کشورهای مختلف انجام شد تا از تعصبات فرقهای بدور باشد.
البته ترجمههای دیگری نیز از کتاب مقدس انجام شده، اما در این مختصر، هدف ارائه گزارش مختصری از مهمترین ترجمههای کتاب مقدس بود.
ترجمه عربی کتاب مقدس
برای اولین بار اسقف یوحنا در اسپانیا، تقریبا در سال 750 میلادی این امر را عهده دار شد (البته برخی به زمانی پیشتر معتقدند). پس از او ترجمه کتاب مقدس رواج یافت، هرچند برخی ترجمهها فقط به قسمتی از کتاب مقدس پرداختند.
در سال 1865 نیز پطرس بستانی با همکاری اسمیت وفاندایک (فرستادگان عالی کلیسا) تمام کتاب مقدس را ترجمه کردند که عبارت آن را ناصیف یازجی و یوسف امیر ویرایش کردند. این ترجمه از مشهورترین ترجمههای کتاب مقدس به شمار میرود در جهان عرب و سراسر دنیا بیشترین انتشار را به خود اختصاص داده است.[14]
ترجمه فارسی
گفته میشود که تا پیش از قرن سیزدهم هیچ ترجمهای از تورات و انجیل بزبان فارسی موجود نبوده است تا اینکه دانشمندی تبریزی، "دیاتسرون" سریانی را به فارسی برگرداند.
اسفار خمسه نیز نخستین بار در سال 1546 توسط "یعقوب بن یوسف طاووس" که کلیمی و ایرانی بود ترجمه گردید. از این زمان به بعد ترجمههایی ناقص از کتاب مقدس انجام میشد و عمدتا عامل این ترجمهها میسیونرهای مسیحی بودند.
در سال 1812 میلادی "هنری مارتین" به کمک "میرزا سید علی خان" در شیراز، عهد جدید را از یونانی و مزامیر را از عبری به فارسی برگرداند. این ترجمه سالهای بعد به چاب رسید.
در سال 1845 نیز "ویلیام گلن" و "میرزا محمد جعفر شیرازی" ترجمه کامل عهد عتیق را از عبری به پایان رساندند و منتشر ساختند. در سال 1846 کتاب مقدس کامل که شامل ترجمه عهد عتیق توسط گلن و ترجمه عهد جدید مارتین بود، انتشار یافت.
سالها بعد نیاز به تجدید نظر در این ترجمهها احساس شد. لذا رابرت بروس به کمک کاراپت اوهانس و چند تن دیگر با صرف بیست سال وقت این ترجمه را مورد تجدید نظر و اصلاح قرار دادند. حاصل تلاش آنان به صورت کتاب مقدس در سال 1895 منتشر شد.
در سال 1997 نیز انتشارات ایلام با ویرایش جدید این ترجمه را چاب کرد. در سال 2006 هم کار گروهی عظیمی بر آن شد تا ترجمه جدیدی از عهد جدید ارائه کند که در این ترجمه بیشتر بر معنا تکیه گردید.[15]