نویسنده: اسلامپور کریمی
اعتقاد به رجعت و بازگشت نخبگان امت پیش از قیامت به دنیا از باورهای مسلم و تردیدناپذیر شیعه است؛ تا بدانجا که پیروی مذهب تشیع و اعتقاد به رجعت متلازم یکدیگر است و برخی از یاران و پرورش یافتگان مکتب «اهل بیت(ع)» با همین صفت معرفی شدهاند و خرده گیران بر شیعه نیز همین اعتقاد را وسیله نکوهش و مخالفت خویش قرار دادهاند.
گفتیم که برادران اهل سنت اعتقاد به رجعت را به شدت انکار کرده و آن را از عقاید اعراب جاهلی، یهود و نصارا و عقیده هواپرستان و بدعت گذاران و... دانستهاند و هر کسی را که به رجعت معتقد باشد، کافر، کذاب، فاسق، خبیث و... معرفی نموده و مستحق انواع عذابهای دنیوی و اخروی شمردهاند و...
نکته بنیادین آنکه رجعتی که برادران اهل سنت آن را به شیعه نسبت میدهند، از عقاید غُلات و مفوضه است که هیچ ربطی به اعتقادات شیعه امامیه ندارد. بنابراین نزاع شیعه و سنی در باب رجعت در آغاز، لفظی بوده است؛ ولی در اثر تعصب کورکورانه و عدم درک صحیح مفهوم «رجعت» و عدم تفکیک بین عقیده غلات و شیعه (حصول شبهه) و جهل و حسادت، به مرور زمان به صورت یک اختلاف اساسی و عقیدتی تبدیل شده است؛ زیرا رجعت مورد اعتقاد شیعه جز اعتقاد به ثبوت قدرت خداوند متعال در زنده کردن مردگان قبل حشر اکبر (قیامت) نیست.
دلایل اثبات و صحت رجعت از دیدگاه شیعه
برای اثبات رجعت ادلهای اقامه شده است که به عمدهترین آنها در این نوشتار اشاره میشود:
1. رجعت از سنخ معاد جسمانی است
نخستین دلیلی که برای اثبات رجعت بدان تمسک شده است، همسنخ بودن آن با معاد جسمانی است. بنابراین، با همان ادله ای که معاد جسمانی اثبات میشود، امکان رجعت نیز قابل اثبات است.
توضیح اینکه رجعت و معاد جسمانی، دو مصداق یک حقیقتاند که همان دوباره زنده شدن باشد. پس اگر دوباره زنده شدن، امری ممکن باشد، رجعت نیز ممکن خواهد بود؛ زیرا همان گونه که به اثبات رسیده است: «حکم الامثال فی مایجوز و فیما لایجوز سواء». پس بر اساس این قاعده، اگر معاد جسمانی ممکن باشد، رجعت که مثل آن است نیز ممکن خواهد بود. از آنجا که در باب معاد، مسلمانان نه تنها امکان آن، بلکه وقوع آن را نیز امری مسلم میدانند، پس منطقاً هیچ مسلمانی نمیتواند در امکان رجعت تردید کند. از این رو، سید مرتضی میگوید: هیچ گونه اختلافی میان مسلمانان در امکان و مقدور بودن آنچه شیعه در مسئله رجعت میگوید برای خدا نیست؛ اختلافی که هست این است که آیا چنین چیزی در آینده واقع خواهد شد یا خیر.
نیز برخی از از اندیشمندان اهل سنت تصریح کرده اند که اصل احیای پس از مرگ و برگشتن به دنیا از اموری است که مقدور خداوند است و نمیتوان در آن تردید کرد؛ اختلافی که هست، در وقوع آن در آینده است.
2. دلایل و شواهد قرآن
از نظر شیعه، قرآن به مسئله رجعت پرداخته و ثبوت و وقوع آن را هم در امتهای گذشته و هم در آخرالزمان و در آیات متعددی به صورت مفصل بیان کرده است. به طور کلی آیاتی را که درباره رجعت وارد شده را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: دستهای که بر وقوع رجعت در امتهای گذشته دلالت دارد و دستهای که بر وقوع آن در آینده دلالت میکند.
الف. دلایل ثبوتی و وقوعی رجعت استدلال به آیاتی را که حکایت از وقوع رجعت در امتهای گذشته دارد میتوان در قالب یک قیاس منطقی به صورت زیر بیان کرد:
رجعت امری است که بارها در امتهای پیشین رخ داده است و هر امری که در امتهای گذشته رخ داده باشد، در این امت (امت پیامبر اسلام) نیز واقع خواهد شد، پس نتیجه میگیریم که رجعت در این امت نیز واقع خواهد شد. نکته شایان توجه اینکه همان گونه که ملاحظه میشود، استدلال مزبور به صورت شکل اول از اشکال چهارگانه استدلال منطقی است که در صورت تمام بودن مقدمات آن، در صحت نتیجه آن نمیتوان تردید کرد. اکنون باید دید آیا مقدمات آن تمام است یا خیر؟ برای اثبات مقدمه نخست (صغری) به تعدادی از آیات که همگی بر وقوع رجعت در امتهای گذشته دلالت دارد، تمسک شده است:
1. مرگ چند هزار نفر و حیات دوباره آنان: قرآن کریم میفرماید: «آیا ندیدی گروهی را که از ترس مرگ از خانههای خود بیرون رفتند، در حالی که هزاران تن بودند، پس خداوند به آنها فرمود: «بمیرید»، پس خداوند آنها را زنده کرد، که خداوند به بندگان خود صاحب فضل و احسان است، اما بیشتر مردمان سپاسگزاری نمیکنند.»
این آیه شریفه بیانگر این است که آنچه در امتهای گذشته رخ داده در این امت( امت پیامبر اسلام) نیز رخ خواهد داد و یکی از آن وقایع مسئله رجعت و زنده شدن مردگانی است که در زمان ابراهیم و موسی و عیسی و عزیر و ارمیا و غیر ایشان اتفاق افتاده باید در این امت نیز اتفاق بیفتد.
در تفسیر این آیه شریفه، مفسران سخنان فراوانی بیان کردهاند که آیا شمار آنها 10 هزار، سی هزار، چهل هزار و یا هفتاد هزار نفر بوده و آیا اهل شام بودند و یا اهل «داوَرْدان» در شرق واسط[83] و اینکه آیا از ترس طاعون فرار کردند، یا از وبا و یا از جهاد، ولی اتفاق نظر دارند که آنها هزاران نفر بودهاند که از ترس مرگ، از خانه و کاشانه خود گریختند و به فرمان خداوند در یک لحظه از دنیا رفتند و به قدرت پروردگار یک بار دیگر به این جهان برگشتند.
برخی از مفسران فاصله مرگ و زنده شدن آنها را هشت روز بیان کردهاند؛ ولی برخی دیگر تصریح کردهاند که بدن آنها کاملاً فرسوده و استخوانهایشان پوسیده بود. امام صادق(ع) از این فاصله به «روزگاری بس طولانی» تعبیرو امام رضا(ع) تعداد آنها را 35هزار نفر و فاصله مرگ آنان را تا هنگام زنده شدن، شصت سال بیان فرموده است.
از امام باقر(ع) روایت شده که آنها به زندگی خود بازگشتند، در خانههای خود مسکن گزیدند، با همسران خود زندگی کردند، آن گاه با اجل طبیعی از دنیا رفتند. و معنای رجعت چیزی جز این نیست.