دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آداب حج در سخنان امام سید االساجدین(علیه‌السلام)

آداب حج در سخنان امام سید االساجدین(علیه‌السلام)
آداب حج در سخنان امام سید االساجدین(علیه‌السلام)

آداب حج در سخنان امام سید االساجدین(علیه السلام)

آورده‌اند شبلى به حج رفت چون از انجام اعمال حج فارغ گشت به حضور امام سیدالساجدین (علیه السلام) مشرف شد، در این دیدار سخنان پر ارجی رد وبدل شد که در آن حضرت امام زین‌العابدین (علیه السلام) به آداب و اسرار حج واقعی اشاره نمودند:
امام پرسید: اى شبلى آیا حج گزاردى؟
شبلى: آرى یا ابن رسول الله.
امام (علیه السلام): زمانى که به میقات فرود آمدى آیا نیّت کردى که جامه معصیت را از خود به در آوردى و جامه طاعت پوشیدی؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): زمانى که از جامه خود برهنه شدى آیا نیّت کردى که از ریاء و نفاق برهنه شدى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): زمانى که غسل کردى آیا نیت کردى خویشتن را از بدى ها و گناه ها شستشو دادى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): آیا خویشتن را پاکیزه کردى و احرام بستى و عقد وقت حج بستى؟
شبلى: آرى.
امام (علیه السلام): زمانى که خود را پاکیزه کردى و عقد بستى آیا نیّت کردى که آن چه را خداوند متعال حرام کرده است، بر خویشتن حرام کرده اى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): زمانى که عقد حج بستى آیا نیت کردى که هر عقدى براى غیر خداوند عزّوجلّ است گشودى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): پس تو خویشتن را پاکیزه نکردى و احرام نبستى و عقد حج نبستى.
سپس امام (علیه السلام) پرسیدند: آیا داخل میقات شدى و لبیک گفتى؟
شبلى: آرى.
امام (علیه السلام): آن گاه که داخل میقات شدى آیا به نیت زیارت داخل شدى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): آن گاه که دو رکعت نمازگزاردى نیّت داشتی که با بهترین اعمال و بزرگ‌ترین حسنات عباد - که نماز است- به خداوند متعال تقرب جستى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): آن گاه که تلبیه گفتى آیا نیت کردى که براى خداوند به هر طاعتى گویا شدى و از معصیت او خود را بازداشتى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): پس تو در میقات داخل نشدى و نماز نخواندى و تلبیه نگفتى.
سپس امام (علیه السلام) پرسیدند: آیا در حرم داخل شدى و کعبه را دیدى و نماز خواندى؟
شبلى: آرى.
امام (علیه السلام): آن گاه که داخل حرم شدى آیا نیت کردى که بر خود هرگونه عیب اهل امت اسلام را حرام کرده اى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): آن گاه که به مکه رسیدى و کعبه را دیدى و دانستى که آن خانه خدا است آیا قصد خداوند سبحان کردى و از غیر او بریدى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): پس نه داخل مکه شدى و نه داخل حرم.
بار دیگر امام (علیه السلام) پرسیدند: آیا طواف بیت را به جاى آوردى و ارکان را لمس ‍ کردى و عمل سعى را انجام دادى؟
شبلى: آرى.
امام (علیه السلام): آن گاه که بین صفا و مروه سعى کردى، آیا نیت کردى که از همه گریختى و به سوى خداوند پناه بردی و صدق این نیّتت را علاّم الغیوب شناخت؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): پس تو نه طواف بیت کردى و نه سعى به جا آوردى.
باز امام (علیه السلام) پرسیدند: آیا در مقام ابراهیم (علیه السلام) وقوف کردى و در آن مقام دو رکعت نماز گزاردى؟
شبلى: آرى.
در این هنگام امام (علیه السلام) ناله‌اى برآورد آن‌چنان که نزدیک بود از دنیا مفارقت کند پس فرمود: آه آه ! کجاست کسى که به مقام قرب رسیده و با خدا مصافحه کرده است. آیا رواست که چون حق تعالى با آن عظمت و جلال، مسکینى را به این مقام برساند اما او حرمت چنین پروردگاری مهربان را ضایع کند؟ هرگز چنین نیست که کسى با خدا مصاحفه کند بعد از آن مخالفت او را جایز داند. پس رو به شبلی کرده پرسیدند:
آن گاه که در مقام ابراهیم ایستادى آیا بدان نیّت بودى که بر انجام هر طاعت ایستادى، و پشت به هر معصیت کردى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): آن گاه که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز گزاردى آیا نیّت کردى که نمازی چون نماز ابراهیم (علیه السلام) نماز گزاردى؟ و با نمازت بینى شیطان را به خاک مالیدى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): پس تو در مقام نایستادى و در آن نماز نخواندى.
پس از آن فرمود: آیا بالاى چاه زمزم برآمدى؟
شبلى: آرى.
امام (علیه السلام): آن گاه که بر بالاى چاه زمزم برآمدى آیا نیّت کردى که بر طاعت برآمدى و چشمت را از معصیت پوشاندى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): آیا سعى میان صفا و مروه را به جاى آوردى و در میان آن دو مشى و تردّد داشتى؟
شبلى: آرى.
امام (علیه السلام): در سعى میان صفا و مروه آیا نیّت کردى که در میان خوف و رجایى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): پس نه سعى کردى و نه مشى و تردّد بین صفا و مروه.
پس از آن پرسیدند: آیا از مکه خارج شدى و به منى رفتى؟
شبلى: آرى.
امام (علیه السلام): چون به منى رفتى آیا نیت کردى که مردم را از زبان و دل و دست خود ایمن گردانیدى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): پس به منى نرفتى.
بعد از آن امام (علیه السلام) فرمود: آیا در موقف عرفه وقوف کردى؟ و بر جبل الرحمة برآمدى؟ و شناختى و خداوند متعالى را در جبل الرحمة و جمرات خواندى؟
شبلى: آرى.
امام (علیه السلام): آیا در عرفه، معرفت حق سبحانه و تعالى و اطلاع او را بر سرائر و قلب خود یافتى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): چون بر جبل الرحمة بالا رفتى آیا نیّت کرده‌اى که خداوند هر مؤمن و مؤمنه را رحمت مى کند؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): آیا به مزدلفه (مشعر) رفتى؟ و از آنجا سنگ ریزه ها از زمین برکندى؟ و از مشعر الحرام عبور کردى؟
شبلى: آرى.
امام (علیه السلام): آن گاه که در مزدلفه مشى مى کردى و از آن سنگ ریزه ها بر مى‌داشتی آیا نیّت کردى که هر معصیت و جهل را از خود برکندى و هر علم و عمل را در خود نشاندى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): چون به مشعرالحرام مرور کردى آیا بدین نیّت بودى که شعایر اهل تقوى و اهل خوف را شعار قلب خود قرار دادى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): پس در مزدلفه مشى نکردى، و آن سنگ ریزه ها برنداشتى، و به مشعرالحرام مرور نکردى. ای شبلی آیا در منى نماز گزاردى؟ و رمى جمره کردى؟ سر تراشیدی، قربانى خود را ذبح کردى؟ و در مسجد خیف نماز خواندى و به مکه بازگشتى و طواف افاضه به جاى آوردى؟
شبلى: آرى.
امام (علیه السلام): آنگاه به منى رسیدى و رمى جمره کردى آیا بدان نیّت بودى که به مطلوب خود رسیده‌اى و هرگونه حاجت تو برآورده شده‌ است؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): آن گاه که سر تراشیدى آیا نیّت کردى که از پلیدى‌ها پاک شدى و از هر گناه و عاقبت‌ بد که در کمین بنى‌آدم است به درآمدى مثل آن روزى که از مادر متولد شدى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): آن گاه که در مسجد خیف نماز خواندى آیا نیّت کردى که نترسى مگر از خداوند و امیدوار نباشى مگر به رحمت او؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): آن گاه که قربانى خود را ذبح کردى آیا نیّت کردى که طمع را سر بریدى و به ابراهیم (علیه السلام) در ذبح فرزندش اقتدا کردى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام): آن گاه که به مکه بازگشتى و طواف افاضه به جاى آوردى آیا نیّت کردى که افاضه (کوچ) به رحمت خدا کردى و به طاعت او بازگشت کردى و به سوى او تقرّب جستى؟
شبلى: نه.
امام (علیه السلام) فرمود: پس تو به منى نرسیدى، و رمى جمره ها نکردى، و حلق راس انجام ندادى، و قربانیت را ذبح نکردى، در مسجد خیف نماز نگزاردى، و طواف افاضه به جاى نیاوردى، و به سوى خداوند تقرّب نجستى، چه این که تو حج نکردى.
پس شبلى از کوتاهی در حجّش به ندبه و زارى افتاد و پیوسته آداب حج مى آموخت تا سال دیگر از روى معرفت و یقین حج بگزارد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

از میان کارهای تلویزیونی حسن فتحی، مجموعه روشنتر از خاموشی که به شرح زمانه و اندیشه ملاصدرا می‌پردازد، چندان اسباب شهرت این کارگردان نیست. با آن‌که زمان پخش سریال نامناسب نبود و با آمدن شبکه IFilm هم پخش آن به دفعات تکرا شد، اما این سریال همواره در قیاس با هم‌نژادان خود- یعنی شب دهم، مدار صفر درجه و البته پهلوانان نمی‌میرند- کم‌رنگ و مهجور مانده است!
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

خندوانه یکی از عجیب ترین پدیده‌های رسانه‌ای کشور است که در عرض سه سال حضور نسبتا مداوم خود به یکی از پر طرفدارترین برنامه‌های تاریخ تلویزیون ایران بدل شده است. تنها برنامه‌هایی مانند خبر ساعت 14 یا خبر بیست و سی را از حیث جذب مخاطب بتوان با این برنامه مقایسه کرد که البته همه می‌دانیم که این مقایسه از جنس قیاس مع الفارق است.
از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

سریال زیر پای مادر از سری چندگانه‌های تلوزیون است که می‌‌کوشد مضمون خانواده را مد نظر خود قرار دهد. با مراجعه به حافظه خود به عنوان مخاطب برنامه‌های تلوزیونی می‌‌توان به سادگی دریافت که موضوع بسیاری از سریال‌ها و مجموعه‌های تلوزیونی در یکی دو دهه اخیر خانواده است.
هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

پاورچین آغازی بر طنزهای دنباله‌دار (یا به اصطلاح جریان‌ساز) دهه هشتاد بود که تاثیر آن در نقطه چین ادامه یافت و البته در شب‌های برره به اوج رسید. طنزی پراستعاره که ذهن مخاطب را در تعمیم دادن آزاد می‌گذاشت.

پر بازدیدترین ها

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

«تارانتینو» قهرمان ‌‌‌نهایت بهره برداری در فیلم است. او عناصر خود را در فیلم می‌کارد و با جاه طلبی تمام آن‌ها را تا بالا‌ترین مرحله، بازسازی و اصلاح می‌کند. به همین دلیل است که در لیست فروش فیلم در دو هفته اول اکران، فیلم جانگو با فروش ۲۰ میلیون دلار در رده اول قرار می‌گیرد.
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
مفهوم شادی در خندوانه

مفهوم شادی در خندوانه

موضوع برنامه خندوانه، خنده است. این برنامه یکی از اولین محصولات شبکه نسیم بود. شبکه ای که اساساً برای خندیدن به وجود امده بود. با راه اندازی برنامه خندوانه خیلی زود مشخض شد که شبکه نسیم می تواند یکی از قدرتمندترین شبکه های سیما باشد.
رستگاری در یک‌شنبه | نگاهی به فیلم Silver Linings Playbook

رستگاری در یک‌شنبه | نگاهی به فیلم Silver Linings Playbook

پت در نامه‌ای که بعداز 8 ماه بستری بودن در بیمارستان روانی در اولین سکانس فیلم برای همسر سابقش، نیکی می‌نویسد نگاهی حسرت‌بار به یک‌شنبه‌های از دست‌رفته دارد اما در واپسین سکانس فیلم هیچ نشانی از این دریغ‌ها باقی نمانده...
جنون عاشقانه | یادداشتی بر عشق اثر میشائیل هانه که

جنون عاشقانه | یادداشتی بر عشق اثر میشائیل هانه که

آثار «هانه‌که» اصلاً فیلم نیستند. انگار برشی کوتاه و ظاهراً ساده و اما عمیق و عینی از خود زندگی‌اند، مثل عکسی از آلبوم کسی که الزاماً فرانسوی یا چه می‌دانم اتریشی یا آلمانی یا با هر ملیت دیگری نیست. آثار او تکان‌دهنده‌اند…
Powered by TayaCMS