دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آشنايي با اسلوبهاي تحريك احساس

No image
آشنايي با اسلوبهاي تحريك احساس

اهداف این درس

اسلوبهای تحریک احساس

1. داستانى

2. توصيفي و ترسيمي

3. تخيّلى و شاعرانه

4. ادبى

5. مناجاتى

6. موعظه اي

7. تعظيمي

8 . تكراري

9. تأكيدي

نکات قابل توجه

پرسش نامه

آشنایی با اسلوبهای تحریک احساس-درس یازدهم

درس یازدهم

اهداف این درس

1.آشنایی با اسلوبهای تحریک احساس؛

2. شناخت نکات کاربردی درباره مواد و اسلوبهای سخن.

اسلوبهای تحریک احساس

در درس گذشته با برخی اسلوبهای اقناع اندیشه آشنا شدیم. اکنون بعضی از اسالیب تحریک احساس را بررسی می كنیم.

جهت برانگيختن احساس مخاطبان از اسلوبهاى ذيل مى توان استفاده كرد:

1. داستانى

در اسلوب داستانى، يك داستان به خوبى پرورانده مى شود و با بيان ظرافتهاى واقعه و گره زدن آنها با مخاطب و موضوع بحث، تحريك احساس در مخاطب ايجاد مى شود. خداوند متعال در قرآن کریم، این اسلوب را به خوبی اجرا کرده است. نمونه بسیار زیبای آن را در سوره یوسف می توان دید و چگونگی پرورش داستان و گره خوردن مطالب آن با مخاطب را بررسی كرد. همچنین به لحاظ اجرای این اسلوب در سخنرانی، نمونه هاى بسيار گوياى آن را در سخنرانيهاى مرحوم كافى مى توان يافت.

2. توصيفي و ترسيمي

مى توان با توصيف كردن يك واقعه، فرد، شى ء، انديشه، مكتب و يا هر چيز ديگرى، احساسات مخاطبان را برانگيخت؛ براي نمونه آن گاه كه امام حسين % با اوصاف زيبايش توصيف مى شود، علاقه و محبت نسبت به او در مخاطبان برانگيخته مى شود و آن گاه كه يزيد بن معاويه توصيف مى شود، احساس نفرت عجيبى در انسان به وجود مى آيد و آن گاه كه مهدى فاطمه سلام الله علیها با ويژگيها و اوصاف ظاهرى و معنوي اش توصيف مى شود، انسانها به او علاقه مند مى شوند.

قرآن كريم وضعيّت سابقون را در قيامت چنين توصيف و ترسيم كرده است: عَلى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ* مُتَّكِئِينَ عَلَيْها مُتَقابِلِينَ * يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ * بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ * لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ * وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ * وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ * وَ حُورٌ عِينٌ * كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ * جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ * لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً * إِلاَّ قِيلاً سَلاماً سَلاماً؛[1] «آنها بر تختهايى كه صف كشيده و به هم پيوسته است قرار دارند، در حالى كه بر آن تكيه زده و رو به روى يكديگرند. نوجوانانى جاودان [در شكوه و طراوت ] پيوسته گرداگرد آنان مى گردند، با قدحها و كوزه ها و جامهايى از نهرهاى جارى بهشتى [ و شراب طهور]؛ امّا شرابى كه از آن دردسر نمى گيرند و مست نمى شوند و ميوه هايى از هر نوع كه انتخاب كنند، و گوشت پرنده از هر نوع كه مايل باشند و همسرانى از حور العين دارند؛ همچون مرواريد در صدف پنهان. اينها پاداشى است در برابر اعمالى كه انجام مى دادند. در آن [باغهاى بهشتى ] نه لغو و بيهوده اى مى شنوند، نه سخنان گناه آلود، تنها چيزى كه مى شنوند، سلام است سلام.»

با شنیدن این آیات، در مخاطب احساس اشتياق به بهشت ایجاد می شود.

3. تخيّلى و شاعرانه

تخيل در لغت به معناي خيال بستن، خيال كردن و پنداشتن[2] آمده است. و شاعرانه يعني، مربوط به شاعران، به شيوه گويندگان، جنبه شاعرانه، همچون شاعران، به سبك شاعران.[3]

شعر سخن و كلامي خيال انگيز است كه از تخيلات آدمي سرچشمه مي گيرد. گاهي انسان در افكار و انديشه هاي خود يك سري امور خيالي مي سازد و بين آنها روابطي برقرار مي كند و به صورت موزون با قافيه هاي متناسب ارائه مي كند كه به آن شعر گفته مي شود.[4]

در عرف عام نظم[5] را از روي تسامح به شعر نيز اطلاق مي كنند؛ در حالي كه نظم در اصطلاح سخني است كه موزون و مقفا باشد و شعر – طبق تعريف قدما - «كلام موزون و مخيّل» است.[6] بنابراين، مقفا بودن جزء ماهيت شعر نيست و «نثر شعرگونه» يا «شعر منثور» هم مي تواند وجود داشته باشد، و طبق تعريف علمي و امروزي، شعر «گره خوردگي عاطفه و تخيل است كه در زباني آهنگين شكل گرفته باشد.» و بنابراين تعريف، عناصر سازنده شعر عبارت است از: عاطفه، تخيل، زبان، موسيقي و تشكّل؛ اما نظم تنها، كلامي موزون و مقفاست و از عنصر عاطفه و تخيل به دور مي باشد.[7]

اهل منطق نيز شعر را چنين تعريف كرده اند: «شعر، كلامي خيال انگيز است كه از سخنان موزون، [ابيات و مصراعهاي] مساوي يكديگر وداراي قافيه تأليف شده است.»[8]

چنانكه پيداست بين تخيّل و شعر پيوندي عميق وجود دارد و هر سخن شاعرانه اي لزوما تخيلي نيز هست، گرچه هر سخن تخيّلي شعر نيست.

البته شعر در منطق قديم به معني كلام تخيلي و خيالي است و حيثيت وزن و قافيه داشتن در آن لحاظ نشده است. بنابراين اگر سخني منظوم باشد ولي تخيلي نباشد، از نظر ارسطو و امثال او شعر محسوب نمي شود. از اينرو سخنان منظومي كه در باب مسائل علمي يا تاريخي مانند الفيه ابن مالك، منظومه حاج ملاهادي سبزواري و از اين قبيل مطرح شده، شعر به اصطلاح منطقي نيستند؛[9] چنانكه در اصطلاح علمي ادبيات امروز نيز به دليل فاقد تخيل بودن، شعر محسوب نمي شوند.[10]

برخى مخاطبان از سخنان تخيّلى و شاعرانه بيشتر متأثر مى شوند. مخاطبان احساسى، افراد داراى ذوق هنرى، همچنين بسيارى از كودكان و نوجوانان به اين اسلوب بيش تر علاقه نشان مى دهند. در اسلوب تخيّلى و شاعرانه از قوه خيال پردازى استفاده مى شود و افراد زیادی به این نوع مطالب، علاقه بيشتری دارند و با آنها حس می گیرند. در اينجا توجه به نوع مخاطب بسيار مهم است؛ زيرا برخى مخاطبان نيز اين گونه سخن گفتن را خيالبافى و كار بچه ها مى دانند.

4. ادبى

در اسلوب ادبى از دست مايه هاى ادبى مثل نظم و نثرادبي زيبا استفاده مى شود. استفاده از صنايع ادبى، زيبايى خاصى به سخن مى بخشد و حسّ زيبايى دوستى و نوگرايى انسان را ارضا مى كند.

برخي از دانشمندان علم ادبيات، معتقدند ادبيات را مي توان به دو بخش تخيلي و غير تخيلي تقسيم كرد و عناصر تخيّل، تصويرگري و امكان برداشتهاي گوناگون از متن را مهم ترين صفات مميزة ادبيات تخيلي دانست، و اصالت، انشاي والا، ابتكار و ارزشهاي زيبايي شناختي را از ويژگيهاي بارز ادبيات غيرتخيّلي برشمرد. براين اساس مي توان آثاري مثل غرليات مولانا و حافظ را جزو ادبيات تخيّلي و آثاري همچون تاريخ بيهقي و سفرنامه ناصر خسرو را جزو ادبيات غيرتخيلي به شمار آورد.[11]

با اين حساب موارد تفاوت و شباهت اسلوب ادبي با اسلوب تخيلي و شاعرانه روشن مي شود. در اسلوب ادبي گاهي همچون اسلوب تخيلي و شاعرانه از قوه خيال بهره گرفته مي شود و گاهي چنين نيست. همچنين در اسلوب ادبي گاهي از شعر و زماني از نثر ادبي استفاده مي شود. درباره استفاده از شعر و نثر ادبي در سخنراني ديني در درسهاي بعدي توضيحات بيش تري خواهد آمد.

5. مناجاتى

مناجات در لغت به معناي راز و نياز كردن با كسي، نجوي كردن با كسي، با خدا راز و نياز كردن، رازگويي، عرض نياز به درگاه خدا،[12] خواستنِ برآورده شدنِ حاجت از خداوند و راز و نياز كردن با او همراه با سپاس از وي[13] آمده است. از اينرو گرچه در اصطلاح مشهور، لفظ مناجات را فقط درباره گفتگوي يك طرفه با خداي متعال بكار مي برند؛ ولي از نظر لغوي شامل گفتگو با غير خدا نيز مي شود.

در اسلوب مناجاتى، سخنران به گفتگوى يك طرفه با خدا، انسانهاي والامقام، طبيعت، گياهان و... مى پردازد و در قالب اين مناجات و گفتگوى يك طرفه، مفاهيم مورد نظر را به مخاطب منتقل مى كند؛ مثلاً ممكن است سخنران درباره حوادث قبل و بعد از جنگ تحمیلی با شهدا سخن بگويد و بسيارى از مشكلات امروز و راهى را كه بايد رفت با آنها در ميان بگذارد و يا از اوّل تا آخر سخنرانى با خدا سخن بگويد.

بيش تر دعاها و مناجات امام سجاد% با خداى بزرگ، سرشار از معارف اسلامى است و آن حضرت معارف دينى را در قالب مناجات به مخاطبان خويش ارائه كرده و در عین حال، احساس عشق به خدا و معنویت را در آنان ایجاد کرده است.

6. موعظه اي

موعظه به معناي وعظ و پند و اندرز [14]، نصيحت و بيان مطالب اخلاقي، به ويژه از سوي علماي ديني[15] مي باشد. در اسلوب موعظه از جملات بيان كننده امر و نهى، عتاب و خطاب و سرزنش، و سؤال و پرسش استفاده مى شود و در همه اين گونه جملات، احساس مخاطب برانگيخته مى شود.

سخنرانيهاى اساتيد اخلاق به طور عمده با اين اسلوب ارائه مى شوند كه نمونه هاى بارز آن را در سخنرانيهاى اخلاقی امام راحل)، استاد مظاهرى (حفظه اللّه) ومرحوم آيت اللّه مشكينى مى توان ديد.

7. تعظيمي

گاهى براى برانگيختن احساس مخاطبان به بزرگداشت يك شييء، شخص يا عقيده و مكتب و مهم قلمداد كردن آن مي پردازيم؛ البته نه به گونه اى كه باعث غلوّ و تحريف در دين شود؛ بلکه در حقیقت بزرگی و اهمیت یک چیز بزرگ و مهم را به خوبی بیان می کنیم. در قرآن كريم نيز از اين گونه بيان استفاده شده است؛ مثلاً خداوند متعال مى فرمايد: إِنَّآ أَنزَلْنَهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ * وَ مَآ أَدْرَلكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛[16] «ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم و تو چه مى دانى كه شب قدر چيست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است.»

8 . تكراري

گاهى مطالب خود را تكرار مى كنيم تا اهميت آن را بيان كنيم و احساس مخاطب را نسبت به آن برانگيزيم. خداوند متعال از اين اسلوب به وفور در قرآن استفاده كرده است؛ مثلاً مى فرمايد: يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛[17] «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از خدا بپرهيزيد، و هر كس بايد بنگرد تا براى فردايش چه چيز از پيش فرستاده است و از خدا بپرهيزيد كه خداوند از آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.»

چنان كه ملاحظه مى كنيد در اين آيه، عبارت «اتقوا اللّه» تكرار شده است. همچنين امام على% با تكرار كلمه اللّه در جمله هاى ذيل به تحريك احساس مخاطبان خود پرداخته است: «اَللَّهَ اَللَّهَ فِى الاَْيْتامِ، اَللَّهَ اَللَّهَ فى جيرانِكُمْ، اَللَّهَ اَللَّهَ فِى الْقُرْآنِ؛[18] خدا را خدا را درباره يتيمها [رعايت كنيد]، خدا را خدا را درباره همسايگانتان [رعايت كنيد]، خدا را خدا را درباره قرآن [رعايت كنيد].»

9. تأكيدي

گاهى با تأكيد سعى مى كنيم احساس مخاطب را برانگيزيم؛ مثل اين جمله خداوند متعال كه مي فرمايد: ]اِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً[؛[19] «خداوند حتماً همه گناهان را مى بخشد.» در اين آيه كلمه اِنَّ، جمله اسميه، ال در الذنوب، و جميعاً، همه دلالت بر تأكيد دارند و احساس شوق انگيزى در مخاطب براى حركت به سوى خدا و توبه به درگاه حضرتش ايجاد مى كنند.

نکات قابل توجه

1. معمولاً در يك سخنرانى از چند اسلوب استفاده مى شود كه براى تنوع بخشى نيز چنين كارى مناسب تر است؛ اما اگر از ابتدا تا انتهاى سخنرانى يك اسلوب رعايت شود، آن سخنرانى را مى توانيم با همان اسلوب نامگذارى كنيم و مثلا آن را سخنرانی ادبی یا داستانی و ... بنامیم.

2. ذائقه برخى مخاطبان به محتواها و اسلوبهاى خاص، گرايش بیش تری دارد؛ مثلاً طلاب و قشر متديّن جامعه با اشرف مواد و اسلوب توضيح و تبيين انس بيشترى دارند؛ از اینرو در تنظیم محتوا باید به گرایشهای آنان توجه کرد.

3. گاهى برخى مواد سخنرانى براى توضيح مواد ديگر به كار گرفته مى شوند؛ مثلاً از روايتى براى توضيح آيه يا روايت ديگرى استفاده مى شود. اين گونه سخنرانيها علمى تر مى نمايانند واز اتقان بيش ترى برخوردارند و از تحريف مصون تر مى مانند.

انتخاب صحیح و دقت لازم در آیات و احادیث توضیح دهنده، سخنرانى را ارزشمند مى سازد, سخنرانى كه در توضيح يك آيه از چند روايت استفاده مى كند و حتى قصه هاى روايى را براى توضيح آن آيه به كار مى گيرد و يا براى توضيح يك آيه از چند آيه ديگر استفاده مى كند و در عين حال، جاذبه و سطح فهم سخنرانى را حفظ مى كند؛ سخنرانى ارزشمندى را ارائه كرده است.

پرسش نامه

  1. اسلوبهای تحریک احساس را نام ببرید
  2. اسلوب داستانی را با یک مثال قرآنی توضیح دهید.
  3. چگونه با اسلوب توصیفي و ترسیمي به تحریک احساس مخاطبان می پردازیم؟
  4. اسلوب تخیّلی و شاعرانه برای چه نوع مخاطبانی مناسب تر است؟
  5. اسلوب مناجاتی را توضیح دهید.
  6. در اسلوب موعظه اي از چه نوع جملاتی استفاده می شود؟
  7. با استفاده از آیات قرآن، اسلوبهاي تعظيمي، تأکیدي و تکراري را توضیح دهید.
  8. 8 . منظور از اسلوب ادبی چیست؟ مثال بزنید.
  9. آیا سخنرانیها معمولا تک اسلوبی هستند یا چند اسلوبی؟ توضیح دهید.

پژوهش و تمرین

  1. از طریق مباحثه با دوستان خود، اسلوبهای دیگری برای تحریک احساس بیابید.
  2. هر یک از اسلوبهای تحریک احساس را در گروههای چند نفره و یا در صورت وجود فرصت، در کلاس و زیرنظر استاد خود تمرین کنید.

[1]. واقعه/ 15 - 26.

[2]. فرهنگ فارسي، دكتر محمد معين، ج1، ص1054.

[3]. همان، ج2، ص 1998.

[4]. فن مناظره، محسن غرويان – حميده غرويان، ص72.

[5]. «سخن بر دو گونه است: يا نثر است يا نظم. نثر، در لغت به معني پراكندن و افشاندن و نيز به معني افشانده و پراكنده است؛ و در اصطلاح سخني است كه مقيد به وزن و قافيه نباشد.»: زبان و نگارش فارسي، حسن احمدي گيوي – اسماعيل حاكمي – يدالله شكري – سيدمحمود طباطبايي اردكاني، سمت، چاپ چهاردهم، تهران، 1378، ص110.

[6]. معيار الاشعار، خواجه نصيرالدين طوسي، به اهتمام محمد فشاركي و جمشيد مظاهري، سهروردي، اصفهان، 1363، ص1.

[7]. زبان و نگارش فارسي، همان مؤلفان، ص124.

[8]. «اِنَّهُ كَلَامٌ مُخَيَّل ٌمُؤَلَّفٌ مِنْ اَقْوَالٍ مَوزُونَةٍ مُتَسَاوِيَةٍ مُقَفَّاةٍ»: المنطق، محمدرضا مظفر، انتشارات فيروزآبادي، قم، بي تا، ص405.

[9]. فن مناظره، محسن غرويان – حميده غرويان، ص72.

[10]. زبان و نگارش فارسي، همان مؤلفان، ص124.

[11]. نقد ادبي، حميدرضا شايگان فر، انتشارات دستان، چاپ دوم، تهران، 1384، ص 15 و16.

[12]. فرهنگ فارسي، دكتر محمد معين، ج4، ص4368.

[13]. فرهنگ بزرگ سخن، دكتر حسن انوري، انتشارات سخن، چاپ دوم، تهران، 1382، ج7، ص7363.

[14]. فرهنگ فارسي، دكتر محمد معين، ج4، ص4442.

[15]. فرهنگ بزرگ سخن، دكتر حسن انوري، ج7، ص7491.

[16]. قدر/1 - 3.

[17]. حشر/18.

[18]. نهج البلاغه، صبحي صالح، انتشارات دار الهجره، قم، نامه 47، ص 421.

[19]. زمر/ 53.

منبع:پژوهه تبلیغ

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

از میان کارهای تلویزیونی حسن فتحی، مجموعه روشنتر از خاموشی که به شرح زمانه و اندیشه ملاصدرا می‌پردازد، چندان اسباب شهرت این کارگردان نیست. با آن‌که زمان پخش سریال نامناسب نبود و با آمدن شبکه IFilm هم پخش آن به دفعات تکرا شد، اما این سریال همواره در قیاس با هم‌نژادان خود- یعنی شب دهم، مدار صفر درجه و البته پهلوانان نمی‌میرند- کم‌رنگ و مهجور مانده است!
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

خندوانه یکی از عجیب ترین پدیده‌های رسانه‌ای کشور است که در عرض سه سال حضور نسبتا مداوم خود به یکی از پر طرفدارترین برنامه‌های تاریخ تلویزیون ایران بدل شده است. تنها برنامه‌هایی مانند خبر ساعت 14 یا خبر بیست و سی را از حیث جذب مخاطب بتوان با این برنامه مقایسه کرد که البته همه می‌دانیم که این مقایسه از جنس قیاس مع الفارق است.
از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

سریال زیر پای مادر از سری چندگانه‌های تلوزیون است که می‌‌کوشد مضمون خانواده را مد نظر خود قرار دهد. با مراجعه به حافظه خود به عنوان مخاطب برنامه‌های تلوزیونی می‌‌توان به سادگی دریافت که موضوع بسیاری از سریال‌ها و مجموعه‌های تلوزیونی در یکی دو دهه اخیر خانواده است.
هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

پاورچین آغازی بر طنزهای دنباله‌دار (یا به اصطلاح جریان‌ساز) دهه هشتاد بود که تاثیر آن در نقطه چین ادامه یافت و البته در شب‌های برره به اوج رسید. طنزی پراستعاره که ذهن مخاطب را در تعمیم دادن آزاد می‌گذاشت.

پر بازدیدترین ها

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

«تارانتینو» قهرمان ‌‌‌نهایت بهره برداری در فیلم است. او عناصر خود را در فیلم می‌کارد و با جاه طلبی تمام آن‌ها را تا بالا‌ترین مرحله، بازسازی و اصلاح می‌کند. به همین دلیل است که در لیست فروش فیلم در دو هفته اول اکران، فیلم جانگو با فروش ۲۰ میلیون دلار در رده اول قرار می‌گیرد.
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
مفهوم شادی در خندوانه

مفهوم شادی در خندوانه

موضوع برنامه خندوانه، خنده است. این برنامه یکی از اولین محصولات شبکه نسیم بود. شبکه ای که اساساً برای خندیدن به وجود امده بود. با راه اندازی برنامه خندوانه خیلی زود مشخض شد که شبکه نسیم می تواند یکی از قدرتمندترین شبکه های سیما باشد.
رستگاری در یک‌شنبه | نگاهی به فیلم Silver Linings Playbook

رستگاری در یک‌شنبه | نگاهی به فیلم Silver Linings Playbook

پت در نامه‌ای که بعداز 8 ماه بستری بودن در بیمارستان روانی در اولین سکانس فیلم برای همسر سابقش، نیکی می‌نویسد نگاهی حسرت‌بار به یک‌شنبه‌های از دست‌رفته دارد اما در واپسین سکانس فیلم هیچ نشانی از این دریغ‌ها باقی نمانده...
جنون عاشقانه | یادداشتی بر عشق اثر میشائیل هانه که

جنون عاشقانه | یادداشتی بر عشق اثر میشائیل هانه که

آثار «هانه‌که» اصلاً فیلم نیستند. انگار برشی کوتاه و ظاهراً ساده و اما عمیق و عینی از خود زندگی‌اند، مثل عکسی از آلبوم کسی که الزاماً فرانسوی یا چه می‌دانم اتریشی یا آلمانی یا با هر ملیت دیگری نیست. آثار او تکان‌دهنده‌اند…
Powered by TayaCMS