دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بازتاب قیام عاشورا در فقه سیاسی شیعه(2)

No image
بازتاب قیام عاشورا در فقه سیاسی شیعه(2)

كلمات كليدي : طبرسی، آیه، هلاکت، امام، تفسیر

نویسنده : سيدضياء مرتضوي

بازتاب قیام عاشورا در فقه سیاسی شیعه(2)

از عاشورا و فرهنگ برخاسته از آن، تا کنون، در بسیارى زوایا به گونه‌اى مستقل، ارزیابى و تحلیل صورت گرفته است، ولى آنچه در این‌فرصت مى‌تواند به عنوان یک موضوع مفید و قابل پى‌گیرى مورد توجه‌قرار گیرد و در قالب یک بحث مستقل عمومى تا کنون مورد عنایت لازم‌ قرار نگرفته است، طرح قیام عاشورا و موضع سیدالشهدا(ع) در فقه، به عنوان‌ یک مستند فقهى مى‌باشد. پرداختن به تحلیلى فقهى در باره موضع قاطع آن‌ حضرت(ع) و دیدگاه‌هاى آن دسته از فقیهان که در مباحث اجتهادى خویش ‌به این مهم پرداخته‌اند، مى‌تواند براى بسیارى از علاقه‌مندان به مباحث‌اجتماعى، فقهى تازگى داشته و راهگشا باشد.

امین‌الاسلام طبرسى، آغازگر طرح

در این پژوهش، گزینش دیدگاه مفسر بنام شیعه و فقیه سعید، شیخ‌ابوعلى فضل بن‌حسن طبرسى، متوفاى 548ه.ق، به عنوان آغازگر طرح‌ فقهى قیام سیدالشهدا(ع)، هم از آن‌رو است که وى فقیه توانایى بوده است؛ چنان‌که صاحبان رجال و شرح حال‌نویسان آورده‌اند و از کتاب‌هاى وى‌ بویژه تفسیر ارزشمند مجمع‌البیان که حضرت امام خمینى نیز از آن به نیکى‌یاد کردند (1) پیداست، و هم از آن‌رو که نظریه او به روشنى مى‌تواند پیشینه‌ دیدگاه علامه حلى باشد که شرح آن خواهد آمد.

مرحوم طبرسى، در تفسیر آیه

«و انفقوا فى سبیل الله و لا‌تلقوا بایدیکم الى التهلکة و احسنوا ان الله یحب المحسنین‌» (2)

در راه خداوند انفاق کنید و خودتان را با دست خویش به هلاکت نرسانید و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.

همانند دیگر مفسرین، احتمالات و وجوهى را مطرح کرده است. اختلاف مفسرین در شرح معنا و مقصود این آیه، ناشى از وجه ارتباط میان «امر» به انفاق و «نهى‌» از افتادن در هلاکت، و چگونگى تفسیر افتادن در هلاکت مى‌باشد. برخى منظور آیه را این دانسته‌اند که شما در راه خدا انفاق کنید و با ترک ‌انفاق موجب هلاکت ‌خودتان نشوید، چرا که دشمن بر شما غالب خواهد شد. برخى نیز مفاد آن را این معنا شمرده‌اند که شما بى‌گدار به دل دشمن ‌نزنید و در حالى‌که قدرت مقابله و دفع دشمن ندارید، خود را در معرکه‌ نیفکنید. برخى نیز مقصود آیه را بازداشتن از زیاده‌روى و اسراف در انفاق‌ دانسته‌اند. یعنى در انفاق باید میانه‌روى کرد تا انسان خود به سختى وهلاکت نیفتد.

آنچه خود مرحوم طبرسى، پس از نقل گفته‌هاى دیگران برمى‌گزیند این است که میان این معانى مختلف، منافاتى وجود ندارد. از این‌رو بهتر مى‌بیند که آیه را حمل بر همه این احتمالات و معانى نماید. آن‌گاه به‌نتیجه‌گیرى فقهى، از جمله «و لا تلقوا بایدیکم الى التهلکة‌» مى‌پردازد ومفاد این جمله را در سه زمینه مطرح مى‌کند:

1- هر اقدامى که احتمال خطر جانى در پى داشته باشد حرام است.

2- امر به معروف را در صورت خوف و احتمال خطر، مى‌توان ترک‌کرد؛ چرا که یکى از مصادیق «افتادن در هلاکت‌» است.

3- اگر امام در رویارویى با کفار و یاغیان، نسبت‌ به جان خود یا مسلمانان نگرانى داشته باشد، جایز است ‌با آنان صلح کند.

طبرسى مى‌نویسد:

در این آیه، دلالتى است‌ بر حرمت اقدام بر هر آنچه که از آن خطر جانى ‌مى‌رود، و بر جواز ترک امر به معروف و نهى از منکر، جایى که خوف ‌خطر وجود دارد؛ زیرا این کار، زمینه به هلاکت افکندن خویش است. و نیز در این آیه دلالتى است ‌بر جواز صلح با کفار و یاغیان، اگر امام نسبت ‌به جان خویش یا مسلمانان خوف داشته باشد. چنان‌که رسول خدا(ص) درصلح حدیبیه کرد و امیرالمؤمنین(ع) در صفین انجام داد و امام حسن(ع)، وقتى کارش به تشتت انجامید و بر خویش و شیعیانش ترسید، با معاویه‌ مصالحه کرد.

بنابراین، مرحوم طبرسى، مفاد آیه را حرمت هر نوع اقدامى مى‌شمارد که ضررى را متوجه جان آدمى کند. از این‌رو، براى دفع چنین‌ضررهایى، مى‌توان از انجام وظیفه امر به معروف دست کشید و یا با دشمن، از در صلح در آمد. روشن است آنچه سیدالشهدا(ع) در قیام و شهادت ‌خویش انجام داد، در هر سه نقطه مخالف این نتیجه‌گیرى خواهد بود. از این‌رو، این مفسر بزرگوار، این اشکال را خود مطرح مى‌کند و آنگاه در صدد پاسخگویى بر مى‌آید و دو احتمال را مطرح مى‌سازد. احتمال دوم ایشان‌ همان است که بعدها در کلام مرحوم محقق ثانى نیز آمده است و در ادامه ‌به آن خواهیم پرداخت؛ اما پاسخ نخست ایشان، پاسخى سؤال‌انگیز و ازنقطه ‌نظر کلامى، براى آنان که معتقدند امام(ع) از آغاز، به خوبى به جزئیات ‌سرنوشت‌ حرکت ‌خویش آگاه بوده است، غیر قابل پذیرش مى‌باشد. وروشن است که این اعتقادى است غالب و اکثریت قاطع صاحب‌نظران ‌شیعه بر این باورند و علاوه بر آنچه در مباحث کلامى مطرح است، متون‌ موجود تاریخى نیز گواه بر این حقیقت است که امام(ع) آگاه به سرنوشت ‌خود و اصحابش بوده است. البته ظاهر سخن بزرگانى چون شیخ مفید، سیدمرتضى، و شیخ طوسى، فرمایش مرحوم طبرسى را همراهى مى‌کند و اینک از محدوده این بحث ‌بیرون است (3) . به هر حال، پیشینه سخن طبرسى را باید همان مباحث و دیدگاه‌هایى دانست که در برخى از آثار کلامى آن بزرگان‌ وجود دارد. (4)

متن اشکال و پاسخ یاد شده که مرحوم طبرسى به دنبال عبارت پیشین‌آورده، چنین است:

مضمون این اشکال و جواب این است که اگر کسى به دلالت‌هایى که ما از آیه شریفه بر شمردیم خرده گیرد که پس چگونه است که حسین(ع) به‌ تنهایى جنگید و این معارض گفته شماست؟ پاسخ این است که دو احتمال‌ در مورد کار حضرت(ع) مى‌رود:

یکى اینکه؛ حضرت(ع) گمان مى‌کرد، آنها او را به خاطر جایگاهى که پیش رسول خدا(ص) داشته است نمى‌کشند،

دوم اینکه؛ گمان برد که اگر حتى او جنگ با آنان را رها کند، باز ابن‌زیاد ملعون ‌او را اسیر کرده و با آن وضع خواهد کشت. همان‌گونه که با پسرعمویش، مسلم بن‌عقیل رفتار کرد. این بود که کشته شدن با عزت نفس و جهاد، بر او راحت‌تر بود. (5)

احتمال دوم در پاسخ طبرسى، همان است که حدود یک قرن پیش از آن، مرحوم سیدمرتضى آورده است:

وقتى حضرت(ع)، رفتار آن مردم را دید و ملاحظه کرد که دین را پشت ‌سرشان انداخته‌اند و دانست اگر زیر سلطه ابن‌زیاد قرار گیرد به سرعت‌ گرفتار خوارى و ننگ خواهد شد و در پایان نیز کارش به کشته شدن ‌خواهد انجامید، به جنگیدن و دفاع از خویش پناه آورد و سرانجامش نیز یکى از دو خوشبختى بود: یا پیروزى، و یا شهادت و مرگ کریمانه. (6)

اما احتمال نخست، (چنان که اشاره شد هر چند سخن کسانى چون ‌شیخ مفید و سیدمرتضى، آن را همراهى مى‌کند) موضوعى نیست که‌ بتوان آن را به آسانى پذیرفت و نوع کسانى که در این زمینه به بحث‌ پرداخته‌اند آن‌را مخالف ادله و شواهدى مى‌دانند که به گونه‌اى‌ اطمینان‌آور، این احتمال را مردود مى‌داند. البته مرحوم طبرسى، در دو جاى دیگر تفسیر خویش به گونه‌اى کلى‌تر به موضوع علم امامان(ع) پرداخته است که پرداختن به آنها از حوصله این بحث‌بیرون است (7).

دراینجا از میان ادله و شواهد یادشده به ذکر دو نمونه بسنده مى‌شود و درادامه، در بخش «فقه عاشورایى امام خمینى‌» ادله و شواهد دیگرى راخواهیم آورد.

نخست، نامه‌اى از امام حسین(ع) است که حضرت صادق(ع) آن‌را نقل‌ فرموده است. توضیح اینکه: ایوب بن‌نوح که از شخصیت‌هاى برجسته شیعه ‌و از وکلاى امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) بوده است، از صفوان بن‌یحیى که ‌خود از بزرگان و فقهاى شیعه و وکیل حضرت رضا(ع) و حضرت جواد(ع) بوده و پیش امام هشتم(ع) از جایگاه والایى برخوردار بوده است و روایات ‌او در نظر بسیارى از فقها حتى بدون توجه به اعتبار راویانى که در سند روایت او قرار گرفته‌اند مورد قبول است و او از مروان بن‌اسماعیل، و او از حمزة بن‌حمران نقل مى‌کند که در محضر امام صادق(ع)، در باره قیام امام‌حسین(ع) و عدم همراهى محمد بن‌حنفیه سخن گفتیم. امام صادق(ع) فرمود:

اى حمزه! من تو را از حدیثى آگاه خواهم کرد که بعد‌از‌این‌جلسه،دیگراز‌آن‌پرسش‌نکنى.‌حسین(ع) وقتى عازم حرکت‌شد، کاغذى خواست ودر آن نوشت:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم.

‌ازحسین‌بن‌علی‌بن‌ابى‌طالب‌به‌بنى‌هاشم، امابعد، هر کس از شماها به من ملحق شود به شهادت مى‌رسد، و هر کس‌بازماند به جایگاه فتح و پیروزى نخواهد رسید. والسلام. (8)

مورد دیگر، سخنى از امام باقر(ع) است، که مرحوم کلینى آن را با سندى‌ صحیح در دو جاى کتاب کافى آورده است. حمران بن‌اعین شیبانى که ‌شخصیتى بزرگ در میان اصحاب ائمه(ع) به شمار مى‌رود و در تعبیرى، از او به عنوان یکى از حواریین امام باقر(ع) و امام صادق(ع) یاد شده است، درجلسه‌اى که جمعى از اصحاب امام باقر(ع)، حضور داشتند و حضرت(ع) درباره مقامات علمى ائمه(ع) و انتقاد از کسانى که ادعاى «ولایت‌» دارند ولى ‌معرفت کافى به جایگاه والاى علمى ائمه(ع) ندارند جملاتى فرمود، به‌حضرت(ع) عرض کرد: شما در باره قیام امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) و امام‌حسین(ع) و وظیفه الهى که به انجام رساندند، ولى از ناحیه طاغوتیان به قتل‌رسیده و مغلوب آنان گشتند چه مى‌فرمایید و علت آن چه بود؟

امام باقر(ع) فرمود:

اى حمران! خداى تبارک و تعالى، آن‌را بر آنان مقدر ساخته و به شکل ‌اختیارى، حتمى ساخته بود و بعد، آن‌را جارى ساخت، بنابراین، با آگاهى ‌قبلى از ناحیه رسول خدا(ص) بود که على و حسن و حسین(علیهم السلام)‌ قیام کردند و هر کس از ما نیز سکوت مى‌کند با همین آگاهى است.(9)

آنگاه، حضرت(ع) در ادامه براى حمران توضیح دادند که، اگر آنان تغییر این وضعیت و نابودى آن ستمکاران را از درگاه خداوند مسالت مى‌کردند، خداوند اجابت مى‌کرد و در کمترین فرصت، آن طاغوتها را از میان مى‌برد. و اگر آن امامان دچار چنین گرفتاری‌هایى شدند به خاطر دستیابى به جایگاه ‌و کرامتى الهى بود که خواست‌خداوند بود بدان دست‌یابند.

نتیجه اینکه، مرحوم طبرسى، صاحب تفسیر ارزشمند مجمع‌البیان، هر چند در برداشت‌هاى فقهى خود از آیه «و لا تلقوا بایدیکم الى التهلکة‌»،متعرض بعد فقهى حرکت ‌شهادت‌ طلبانه سیدالشهدا(ع) شده است، اما از آنجا که آن‌را بر خلاف مفاد ادله دیگر، از جمله همین آیه شریفه یافته و در واقع، ظاهر ابتدایى اقدام حضرت(ع) را از مصادیق به هلاکت افکندن ‌خویش دانسته، چاره‌اى جز توجیه آن ندیده و به یکى از دو صورتى که‌ گذشت، تحلیل کرده است تا تعارضى با دیگر ادله نداشته باشد.

از این‌رو، اقدام حضرت سیدالشهدا(ع) در ایستادگى تا شهادت، اگر از نظر مرحوم طبرسى در فقه قابل طرح و استدلال باشد، حداکثر همان‌ نتیجه‌اى است که مى‌توان از طرح احتمال دوم به دست داد، و آن اینکه، در دوران امر میان ذلت و ننگ و سرانجام کشته شدن در چنگ دشمن از یک‌سو، و از سوى دیگر، ایستادگى و کشته شدن کریمانه و همراه با عزت نفس وجهاد، ترجیح با صورت دوم است. چنان‌که سیدالشهدا(ع) آن را برگزید.

آن‌چه بعدها، علامه حلى در تحلیل اقدام سیدالشهدا(ع) مطرح ساخت،‌ چنان‌که در آغاز اشاره شد، مى‌تواند پاسخى به مرحوم امین الاسلام ‌طبرسى و تصحیح نظریه وى باشد. شرح گفته علامه حلى را در بخش بعدى‌ خواهیم آورد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

از میان کارهای تلویزیونی حسن فتحی، مجموعه روشنتر از خاموشی که به شرح زمانه و اندیشه ملاصدرا می‌پردازد، چندان اسباب شهرت این کارگردان نیست. با آن‌که زمان پخش سریال نامناسب نبود و با آمدن شبکه IFilm هم پخش آن به دفعات تکرا شد، اما این سریال همواره در قیاس با هم‌نژادان خود- یعنی شب دهم، مدار صفر درجه و البته پهلوانان نمی‌میرند- کم‌رنگ و مهجور مانده است!
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

خندوانه یکی از عجیب ترین پدیده‌های رسانه‌ای کشور است که در عرض سه سال حضور نسبتا مداوم خود به یکی از پر طرفدارترین برنامه‌های تاریخ تلویزیون ایران بدل شده است. تنها برنامه‌هایی مانند خبر ساعت 14 یا خبر بیست و سی را از حیث جذب مخاطب بتوان با این برنامه مقایسه کرد که البته همه می‌دانیم که این مقایسه از جنس قیاس مع الفارق است.
از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

سریال زیر پای مادر از سری چندگانه‌های تلوزیون است که می‌‌کوشد مضمون خانواده را مد نظر خود قرار دهد. با مراجعه به حافظه خود به عنوان مخاطب برنامه‌های تلوزیونی می‌‌توان به سادگی دریافت که موضوع بسیاری از سریال‌ها و مجموعه‌های تلوزیونی در یکی دو دهه اخیر خانواده است.
هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

پاورچین آغازی بر طنزهای دنباله‌دار (یا به اصطلاح جریان‌ساز) دهه هشتاد بود که تاثیر آن در نقطه چین ادامه یافت و البته در شب‌های برره به اوج رسید. طنزی پراستعاره که ذهن مخاطب را در تعمیم دادن آزاد می‌گذاشت.

پر بازدیدترین ها

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

«تارانتینو» قهرمان ‌‌‌نهایت بهره برداری در فیلم است. او عناصر خود را در فیلم می‌کارد و با جاه طلبی تمام آن‌ها را تا بالا‌ترین مرحله، بازسازی و اصلاح می‌کند. به همین دلیل است که در لیست فروش فیلم در دو هفته اول اکران، فیلم جانگو با فروش ۲۰ میلیون دلار در رده اول قرار می‌گیرد.
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
مفهوم شادی در خندوانه

مفهوم شادی در خندوانه

موضوع برنامه خندوانه، خنده است. این برنامه یکی از اولین محصولات شبکه نسیم بود. شبکه ای که اساساً برای خندیدن به وجود امده بود. با راه اندازی برنامه خندوانه خیلی زود مشخض شد که شبکه نسیم می تواند یکی از قدرتمندترین شبکه های سیما باشد.
ساخت برنامه خیریه یا سرک کشیدن به حریم شخصی؛ چالش رضایت یا اکراه مهمان در ماه عسل

ساخت برنامه خیریه یا سرک کشیدن به حریم شخصی؛ چالش رضایت یا اکراه مهمان در ماه عسل

ماه عسل سالی یک بار و درست موقع ماه رمضان که انتظار کاسته شدن از تنش‌های فرهنگی و چشم امید به مهربان شدن همه و از جمله صاحبان صدا و تصویر و قلم با یکدیگر افزایش می‌یابد به موضوعی برای مجادله تبدیل می‌شود. به گواهی همان مشاهداتی که سالانه یک بار به تکرار می‌نشینند، مجری و تهیه کننده این مجموعه نیز ارتباط دوستانه‌ای با منتقدان خود برقرار نمی‌کنند.
وصل و فصل؛ مقایسه دیوار به دیوار با اجاره نشین‌ها

وصل و فصل؛ مقایسه دیوار به دیوار با اجاره نشین‌ها

مجموعه دیوار به دیوار طنزی گیرا، کنایه‌پرداز و قابل تحلیل است. پیداست که هم بازی شدن چندین بازیگر مطرح(در عین موفقیت کارگردان در بازیگردانی مجرب‌های سینما و تئاتر ایران) بر جذابیت و ظرافت کار می‌افزاید. همچنان که کنار هم نشستن اجباری چند خانواده ایرانی در یک ساختمان اعیانی از موضوعاتی است که تحلیل وجوه نمادین آن، منتقدان را به خوانش استعاری از اثر دعوت می‌نماید.
Powered by TayaCMS