دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بازماندگان خاندان طاهری در بغداد؛ محمد بن عبدالله بن طاهر

No image
بازماندگان خاندان طاهری در بغداد؛ محمد بن عبدالله بن طاهر

كلمات كليدي : تاريخ، طاهريان، بغداد، محمد بن عبدالله بن طاهر، مستعين، موفق، طبرستان

نویسنده : سيد احمد موسوي

محمد بن عبدالله طاهر در سال 209(ه.ق) به دنیا آمد.[1] در کودکی و در زمان پدرش موفق شد علوم مختلف را فرا گیرد از وی احادیث زیادی از امام رضا(ع) با وساطت اباصلت هروی به جای مانده است.[2]

محمد بن عبدالله بن طاهر قبل از رسیدن به حکومت بغداد به مدت هفت سال و به نیابت از طرف برادرش عبدالله بن طاهر امارت طبرستان را بر عهده داشت.[3] انتصاب او انتخابش به حکومت بغداد که با خشنودی و خرسندی متوکل همراه بود در سال 237(ه.ق) اتفاق افتاد و بعد از ورود به بغداد همواره از یاران و نزدیکان خلیفه بود به طوری که در مجالس خصوصی وی نیز حضور می‌یافت.[4] مستعین خلیفه عباسی که پس از متوکل بر تخت نشسته بود قصد داشت بعد از مرگ طاهر بن عبدالله وی را روانه خراسان نموده و امیر آن سرزمین نماید که با عذر محمد مواجه شد و چنین گفت که برادرم فرزندش برای جانشینی در نظر گرفته و دوست ندارد باعث اختلاف در خانواده گردد.[5] مستعین به سبب علاقه‌ای که به شخصیت محمد بن عبدالله در وی حاصل شده بود، حکومت مکه و مدینه را نیز در اختیار او قرار داد.[6]

محمد بن عبدالله بن طاهر و نبرد با علویون

یحیى بن عمر بن یحیى بن حسین بن زید بن على بن حسین بن على بن ابى‌طالب(ع) در سامره بود و براى کارى نزد بعضى حکمرانان رفت و با او برخوردى ناپسندی صورت گرفت که موجبات ناراحتی وی شد، به همین دلیل وی به کوفه رفت و مردم بر وى اجتماع نمودند و در کوفه قیام کرد و در زندان‌ها را گشود و هر که را در آن‌ها زندانی بود آزاد کرد و کارگزار کوفه را بیرون رانده کارش نیرو گرفت و پیروانش بسیار شدند، پس مستعین مردى از ترک‌ها را فرستاد که باو کلکاتکین گفته مى‌شد و محمد بن عبد الله بن طاهر نیز حسین بن اسماعیل، عمو زاده‌اش را گسیل داشت.[7] لشکر اعزامی موفق شد شورش را شکست داده و شخص یحیی بن عمر را نیز به قتل برساند.

چنین نقل شده است که مردم بغداد یحیى را دوست ‌داشتند و یحیى بن عمر تنها مرد از آل ابى‌طالب بوده که محبوب مردم بغداد بوده است و این محبت به اندازه‌ای بوده که وقتى مردم بغداد سر یحیى را دیدند و چون در برابر نیروى دولت چاره‌اى نداشتند لب به انکار این واقعه گشودند. مردم می‌گفتند این سر، سر یحیى بن عمر نیست، یحیى کشته نشده است. مردم از شدت علاقه‌اى که یحیى داشتند قتل او را تکذیب می‌کردند این تکذیب آن چنان دهان به دهان گشته بود که کودکان کوچه فریاد می‌کشیدند. «ما قتل و ما فرو لکن دخل البر» کشته نشد، فرار هم نکرد، بلکه به بیابان رفت.[8] هنگامى که سر یحیى بن عمر به بغداد رسید. رجال شهر دسته دسته به حضور محمد بن عبدالله آل طاهر بار مى‌یافتند و او را در این پیروزى تبریک می گفتند. در میان آن گروه مردى از فرزندان جعفر بن ابى طالب(ع) به محمّد نزدیک شده گفت: اى امیر تو براى کشته شدن شخصى جشن و سرور برپا کرده‌اى که اگر رسول خدا(ص) زنده بود مردم بدان سبب وى را تسلیت مى‌دادند! محمّد بن عبدالله بن طاهر لحظه‌اى سر خود را فرو افکند، سپس از جا برخاست و مردم متفرّق شدند.[9]

ترک بغداد

محمد بن عبدالله بن طاهر پس از شنیدن این سخن بسیار برآشفت و به حرم خود رفته و خواهر و همسر و فرزندان خود را طلبید و گفت: «هر چه زودتر این شهر را ترک گوئید و بسوى خراسان سفر کنید، زیرا سر یحیى بن عمر باین شهر آمده است. تجربه شد که از این خاندان هر سرى که به خانه‌اى آورده شود خداوند نعمت و برکت را از آن خانه و خاندان سلب خواهد کرد.»[10] خاندان طاهر نیز بیدرنگ بغداد را به عزم خراسان ترک گفتند.

شورش در طبرستان

خلیفه مستعین به پاس خدمات فراوان محمد بن عبدالله بن طاهر برای حکومت مخصوصا پیروزی بر یحیی بن عمرو، املاک وسیعی در طبرستان را به وی بخشید[11] و این سرزمین را که شامل کلار و چالوس بود به او اقطاع داد. عامل طبرستان از سوى محمد بن عبدالله بن طاهر امیر خراسان، سلیمان بن عبدالله بن طاهر بن عبدالله بود. سلیمان از جانب محمد بن عبدالله بن طاهر، برادر دبیر خود، جابر بن هارون را براى حیازت آن سرزمین به طبرستان فرستاد. عامل طبرستان در این ایام، سلیمان بن عبدالله بن طاهر بن عبدالله بن طاهر خلیفه محمد بن طاهر بن عبدالله بن طاهر بود. محمد بن اوس البلخى، زمام کارهاى سلیمان را بر دست گرفته بود، و فرزندان خود را به شهرهاى طبرستان و دیلم فرستاده بود و آنان به مردم ستم روا داشتند، و رفتارى ناپسند داشتند. چون مردم علیه محمد بن اوس و پسرانش ابراز ناخشنودى نمودند، محمد ابن اوس وارد دیلم شد و با آن که با آنان پیمان صلح بسته بود جمعى از مردم را به اسارت گرفت و این امر مردم آن دیار را بیشتر برانگیخت. چون نایب محمد بن عبدالله بن طاهر، براى ضبط آن اقطاع‌ها آمد، و خواست که آن مراتع و نیزارها و بیشه‌ها را نیز، که راه کسب معیشت مردم بود به تصرف در آورد محمد و جعفر پسران رستم او را از آن کار بازداشتند و مردم را به قیام فرا خواندند. مردم آن ناحیه نیز به یاریشان برخاستند.[12]

شورش و عصیان مردم بر علیه دولت طاهریان، در حقیقت مخالفت با خلیفه بغداد نیز به حساب می‌آمد، به همین علت مردم منطقه رو به سوی علویان که از یک طرف مهمترین مخالفین حکومت بودند و از سویی دیگر در زهد و پارسایی مشهور و صاحب آوازه بودند، آوردند. به گونه‌ای که مردم حسن بن زید علوی را که بعدها به نام «داعی کبیر» شهره گشت، آوردند. وی که در ری مستقر بود، به زعامت و رهبری خود انتخاب نمودند. ورود حسن بن زید در رمضان سال 250(ه.ق) صورت گرفت که با استقبال زیاد و گسترده مردم منطقه همراه شد.[13] وی که از یک سو با حمایت اسپهبدان جبال مواجه شده بود از سوی دیگر مردم منطقه به شدت از عمال طاهری خشمگین و متنفر گشته بودند وی را یاری نمودند با این اوصاف به سرعت کارگزاران طاهریان و از جمله سلیمان به سرعت از تمام شهرها و لایات طبرستان بیرون رانده شدند.[14]

شورش ترکان

ترکان که در این دوران خود را همه کاره حکومت می‌دیدند به رقابت و درگیری درونی پرداختند و میان سرداران بزرگ آنان اختلاف شدیدی پدید آمد و حتی یکی از سرداران نزدیک به خلیفه مستعین را به قتل رساندند و این منجر به شورش عمومی ترکان در شهر سامره گشت. خلیفه به ناچار برای دوری از این حوادث و به هماره جمعی دیگر از ترکان در سال 251(ه.ق) به بغداد گریخت. ترکان که به وخامت اوضاع واقف گشته بودند گروهی را برای دل‌جویی خلیفه و دعوت بازگشت به سامره به آن شهر اعزام نمودند. اما مستعین با مخالفت اطرافیان مخصوصا محمد بن عبدالله بن طاهر با این درخواست آنان مخالفت ورزید.[15] ترکان که از عمل محمد بن طاهر به خشم آمده بودند بازگشتند و معتز را از زندان بیرون آورده و با او به خلافت بیعت کردند. معتز راتبه و عطاى دو ماهه مردم را پرداخت نمود. چون این خبر به گوش محمد بن عبدالله رسید کوشش نمود راه‌های ورود آذوقه و خوار و بار به سامره را مسدود نماید و همچنین بنا به دستور مستعین به تحکیم استحکامات نطامی بغداد پرداخت.

محاصره بغداد و مقاومت محمد بن عبدالله بن طاهر

معتز نیز که خود را در چند قدمی خلافت می‌دید برادرش ابواحمد موفق را به جنگ با مستعین و محمد بن عبدالله فرستاد و او شهر بغداد را به محاصره خویش در آورد. این محاصره نزدیک به یازده ماه به طول انجامید و در تمام این مدت محمد بن عبدالله به همراه خویشاوندانش تلاش فراوانی از خود به نمایش گذاشتند؛ اما طولانی شدن محاصره و شکایت مردم و بازرگانان به همراه مکاتبات فراوانی که بین موفق و شخص محمد بن عبدالله صورت می پذیرفت موجب شد تا محمد بن عبدالله ابتدا پیشنهاد دهد که معتز به ولایت عهدی نائل شود؛ ولی پس از رد این پیشنهادش به معتز متمایل شده و با او بیعت نماید. این چرخش ناگهانی محمد بن عبدالله از آن روی بود که مستعین دستور داده بود وی را به قتل برسانند «مستعین بغا و وصیف را گفته بود که محمد را بکشند، ولى آن دو از فرمان سر بر تافته بودند».[16]

خلع مستیعن و خلافت معتز و نقش محمد بن عبدالله بن طاهر در آن

بالاخره در روز عید فطر وصیف و بغا و محمد بن عبدالله با صحبت های زیاد موفق به راضی کردن مستعین شدند که تسلیم شده و خود را از خلافت خلع نماید البته با گرفتن هزینه‌های هنگفت سالانه.[17] بیعت محمد بن عبدالله با معتز سبب ناخشنودی و خشم گروهی از مردم شد؛ مسعودی در کتاب مروج الذهب شعری را در همین زمینه چنین نقل می‌کند: «ترکان یک سال در اطراف ما بودند و کفتار از سوراخ خود در نیامد و با ذلت و زبونى بماند و همین که نمودار شد فرومایگى خیانت‌کار نیز معلوم شد که حق مستعین را رعایت نکرد و با حوادث زمانه بر ضد او همدست شد. فرومایگى و نابکارى و زبونى را با هم جمع کرد و نگاه داشت تا مایه ننگ خاندان طاهر باشد.».[18]

عبیدالله بن عبدالله بن طاهر برادر محمد بن عبدالله بود و عصا و شمشیر و جواهر خلافت را نزد معتز آورده شاهک خادم نیز همراه وى بود. محمد بن عبدالله درباره شاهک به معتز نوشت: «کسى که میراث پیمبر را براى تو می‌آورد شایسته است که مورد رعایت باشد.».[19]

وفات محمد بن عبدالله بن طاهر

سرانجام او در سیزده ذی الحجه سال 253(ه.ق) در سن چهل و چهار سالگی به مرگ طبیعی در بغداد درگذشت. همزمان به مرگ وی حادثه خسوفی در بغداد اتفاق افتاده است.[20] مرگ محمد بن عبدالله ضربه‌ای سخت بر موقعیت خاندان طاهری وارد آورد که عبیدالله بن عبدالله برادرش آن را غیر قابل جبران می‌دانست.[21]

بعد از مرگش و در مورد نماز خواندن بر جنازه اش میان فرزندش طاهر و برادرش عبیدالله نزاع درگرفت همچنین در مورد جانشینی‌اش هر چند اکثریت مردم خواهان طاهر بودند؛ اما چون خود محمد بن عبدالله برادرش را معیین نموده و وصیت کرده بود معتز نیز تمامی مسئولیت‌های وی را به عبیدالله بن عبدالله واگذار نمود.[22]

مقاله

نویسنده سيد احمد موسوي
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام - دولتهای تابع حکومت اسلامی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

از میان کارهای تلویزیونی حسن فتحی، مجموعه روشنتر از خاموشی که به شرح زمانه و اندیشه ملاصدرا می‌پردازد، چندان اسباب شهرت این کارگردان نیست. با آن‌که زمان پخش سریال نامناسب نبود و با آمدن شبکه IFilm هم پخش آن به دفعات تکرا شد، اما این سریال همواره در قیاس با هم‌نژادان خود- یعنی شب دهم، مدار صفر درجه و البته پهلوانان نمی‌میرند- کم‌رنگ و مهجور مانده است!
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

خندوانه یکی از عجیب ترین پدیده‌های رسانه‌ای کشور است که در عرض سه سال حضور نسبتا مداوم خود به یکی از پر طرفدارترین برنامه‌های تاریخ تلویزیون ایران بدل شده است. تنها برنامه‌هایی مانند خبر ساعت 14 یا خبر بیست و سی را از حیث جذب مخاطب بتوان با این برنامه مقایسه کرد که البته همه می‌دانیم که این مقایسه از جنس قیاس مع الفارق است.
از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

سریال زیر پای مادر از سری چندگانه‌های تلوزیون است که می‌‌کوشد مضمون خانواده را مد نظر خود قرار دهد. با مراجعه به حافظه خود به عنوان مخاطب برنامه‌های تلوزیونی می‌‌توان به سادگی دریافت که موضوع بسیاری از سریال‌ها و مجموعه‌های تلوزیونی در یکی دو دهه اخیر خانواده است.
هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

پاورچین آغازی بر طنزهای دنباله‌دار (یا به اصطلاح جریان‌ساز) دهه هشتاد بود که تاثیر آن در نقطه چین ادامه یافت و البته در شب‌های برره به اوج رسید. طنزی پراستعاره که ذهن مخاطب را در تعمیم دادن آزاد می‌گذاشت.

پر بازدیدترین ها

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

«تارانتینو» قهرمان ‌‌‌نهایت بهره برداری در فیلم است. او عناصر خود را در فیلم می‌کارد و با جاه طلبی تمام آن‌ها را تا بالا‌ترین مرحله، بازسازی و اصلاح می‌کند. به همین دلیل است که در لیست فروش فیلم در دو هفته اول اکران، فیلم جانگو با فروش ۲۰ میلیون دلار در رده اول قرار می‌گیرد.
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
در جهان عیاران ; نگاهی به سریال پهلوانان نمی میرند

در جهان عیاران ; نگاهی به سریال پهلوانان نمی میرند

اتفاقات سیاسی و اجتماعی در تاریخ ایران همواره ارتباط نزدیکی با اعتقادات اخلاقی و مذهب داشته است. بسیاری از قیام های محلی برآمده از دیدگاه مذهبی بودند و یا بواسطه حفظ اخلاقیات شکل گرفتند. در ایران، اخلاق گرایی و دین گرایی همپوشانی نزدیکی با وطن پرستی و استقلال ملی دارد. بسیاری از آثار ادبی و سینمایی از «کلیدر» محمود دولت آبادی گرفته تا «هزاردستان» علی حاتمی، بر اساس همین همپوشانی خلق شده اند.
رستگاری در یک‌شنبه | نگاهی به فیلم Silver Linings Playbook

رستگاری در یک‌شنبه | نگاهی به فیلم Silver Linings Playbook

پت در نامه‌ای که بعداز 8 ماه بستری بودن در بیمارستان روانی در اولین سکانس فیلم برای همسر سابقش، نیکی می‌نویسد نگاهی حسرت‌بار به یک‌شنبه‌های از دست‌رفته دارد اما در واپسین سکانس فیلم هیچ نشانی از این دریغ‌ها باقی نمانده...
تا بهشت چقدر راه است ; مروری بر پرونده قضایی سریال 5 کیلومتر تا بهشت

تا بهشت چقدر راه است ; مروری بر پرونده قضایی سریال 5 کیلومتر تا بهشت

ال 1390 با توجه به حال و هوای ماه مبارک رمضان و در ادامه پخش سریال های ماروایی، سریالی به نام 5کیلومتر تا بهشت از شبکه سه سیما پخش می شد که در آن مهدی سلوکی پس از مرگش، در مقام یک روح سرگردان می توانست با استفاده از فرصت روح بودن خود به حل یک چالش پلیسی و یک پروند جنایی کمک کند. این اثر دومین سریال ساخته علیرضا افخمی بود.
Powered by TayaCMS