دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

برساخت گرایی اجتماعی Social Constructionism

No image
برساخت گرایی اجتماعی Social Constructionism

كلمات كليدي : برساخت گرايي اجتماعي، جامعه شناسي معرفت، جامعه شناسي علم، تعيين ناقص، نسبي گرايي

نویسنده : علي چاپرك

همانگونه که پل بوگوسین می‌نویسد، ایده اصلی در گفتن اینکه چیزی بر ساخته است، تأکید بر این نکته است که بخشی از آن چیز یا کل آن به جنبه هایی از رویدادهای اجتماعی وابسته است. اولین نمودهای ایده عاملیت اجتماعی در شکل‌گیری معرفت را می‌توان در تفکرات فلسفی یونان باستان(برای مثال اعتقاد سوفسطائیان به محلی بودن معرفت بشری) دید. اما برساخت گرایی اجتماعی، به لحاظ تاریخی ریشه در دو جریان فکری جامعه شناسی معرفت و جامعه شناسی علم دارد. جامعه شناسی معرفت در معنای عام آن شاخه‌ای از جامعه شناسی است که رابطه فکر و جامعه را مورد مطالعه قرار می‌دهد، رابطه‌ای که از همبستگی‌های ساده و ضعیف تا رابطه علی و جبری را در بر می‌گیرد[1]. جامعه شناسی علم نیز روابط درونی علم(به معنای science) را به مثابه یک نهاد اجتماعی با هنجارهای اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد. مرتون، پایه گذار اصلی جامعه شناسی علم، به بررسی نظام ارزشی و نظام پاداش دهی علم پرداخته و معتقد بود علم به مثابه یک نهاد دارای نظام ارزشی مشخص است. او ارزشهای جامعه علمی را جهان روایی[2]، اشتراک گذاری[3]، بی غرضی و شک سازمان یافته میدانست. نظام پاداش دهی نیز شامل اعطای افتخار به نوآوری و ابتکار است.

نقطه عطف جامعه شناسی علم، کتاب ساختار انقلابات علمی توماس کوهن است. کوهن معتقد است که جامعه علمی درون یک پارادایم(مجموعه ای از نظریات پذیرفته شده، هنجارهای مورد قبول، شیوه های پژوهشی خاص و در کل مجموعه روابط و مناسباتی است که دانشمندان درون آن تربیت شده‌اند) به فعالیت می پردازند. نکته بحث برانگیز آراء کوهن، نظر وی درباره چگونگی تغییر و جایگزین شدن این پارادایم‌هاست، که نه بر عوامل عقلانی و عینی، که بر عوامل اجتماعی و روانشناختی استوار است.

نکته قابل توجه در مورد جامعه شناسی معرفت کلاسیک و جامعه شناسی علم مرتون – البته کوهن را تا حدودی باید مستثنی کرد- این است که هر دوی این حوزه ها محدوده معرفت و علم را وابسته به عوامل اجتماعی و محتوی آن را به دور از تاثیر عوامل اجتماعی می‌دانند. مثال روشنگر مرتون در این مورد آن است که عوامل اجتماعی همانند دریچه های یک سد عمل می‌کنند که هرچند در جاری شدن/نشدن آب در جلوی سد نقش اساسی دارند، اما در ایجاد آب پشت سد هیچ نقشی ندارند. این نکته همان تفاوت اساسی برساخت گرایی اجتماعی جدید با جامعه شناسی معرفت و علم است. یعنی برساخت گرایان تاثیر عوامل اجتماعی را به محتوای علم نیز گسترش می دهند و معتقدند باورهای علمی همانند سایر باورهای دیگر به وسیله عاملیت اجتماعی تعین می‌یابند.

برساخت گرایی اجتماعی در مورد چه چیزهایی مطرح می‌شود؟ در پاسخ به این سئوال یان هکینگ یک پیش شرط [4]را مطرح می‌کند، که آن را پیش شرط (0) می‌نامند.

(0) در وضعیت موجود جهان، وجود X پیش فرض گرفته می‌شود؛ X به مثابه چیزی تغییرناپذیر جلوه داده می‌شود[5].

همانگونه که هکینگ می‌گوید: گزاره (0) یک فرض یا پیش فرض درباره X نیست، بلکه یک پیش شرط را برای ارائه تز برساخت‌گرایی اجتماعی درباره X تعیین می‌کند. بدون (0) هیچ تمایلی برای صحبت از برساخت گرایی اجتماعی X وجود ندارد[6]. طبق شرط (0) برساخت گرایی اجتماعی زمانی در مورد پدیده ای مانند X مطرح می‌شود که موضوع مورد نظر با وجودی که یک برساخته اجتماعی است، بنا به دلایلی به مثابه چیزی ثابت و تغییر ناپذیر[7] جلوه داده می‌شود.

همانگونه که هکینگ نیز اشاره دارد، گزاره (0) علیه ادعاهای ذات گرایانه[8] اقامه دعوا می‌کند. علم یک مثال خوب از این موارد است. بر اساس تصور پوزیتیویستی، محتوی علم و چگونگی پیشرفت آن، به عنوان چیزی کاملاً جدا از تاثیرات عوامل اجتماعی و دارای منطقی محکم و تغییر ناپذیر نمایش داده می شود، در حالی که تحقیقات تاریخی امثال کوهن و بررسی‌های فلسفی امثال دوئم، کواین و فایرابند خلاف این را نشان می‌دهد.

ادعاهای برساخت گرایی اجتماعی در تقابل با دیدگاه پوزیتویستی است. برساخت گرایان اجتماعی در مورد پدیده‌ای مانند X ادعا می‌کنند:

(1) X لازم نیست وجود داشته باشد، یا لازم نیست آنگونه باشد که الان هست. X یا X آنگونه که الان هست، به وسیله طبیعت اشیاء تعیین نمی‌شود؛ X تغییر ناپذیر نیست.

آنها حتی از این ادعا فراتر رفته و می‌گویند:

(2) X آنگونه که الان هست، کاملاً بد است.

(3) ما در وضعیت خیلی بهتری خواهیم بود، اگر X کاملاً از بین برود یا به شدت تغییر یابد.

برساخت گرایان مدعی‌اند که علم محصولی اجتماعی است و علم آنگونه که الان نمایش داده می‌شود چندان مطلوب نیست. لذا ما با تغییر تصورات مان از علم می‌توانیم در وضعیت بهتری قرار گیریم.

به لحاظ فلسفی می‌توان گفت که با سقوط دیدگاه های تجربه گرایانه نسبت به علم(اثبات‌گرا و ابطال گرا) و مطرح شدن تزهایی همانند نظریه بار بودن[9] مشاهده، تعیین ناقص[10] نظریات با استفاده از شواهد تجربی و تز قیاس ناپذیری[11] پارادایم‌ها، عرصه برای ظهور نظریه برساخت‌گرایی اجتماعی فراهم شد. برساخت گرایان اجتماعی ادعا می‌کنند که با ارائه این تزها دیگر جایی برای تلقی تجربه گرایانه از علم، صدق، عینیت و عقلانیت و منزلت ویژه علم باقی نمی ماند که آنها را از تبیین‌های جامعه شناختی معاف دارد. همه آراء و عقاید، چه علمی و چه غیرعلمی و چه معقول و چه نامعقول، دارای علل یکسانی هستند و باید به وسیله همان علل یکسان تبیین شوند، چرا که تبیین نامتقارن ناشی از تلقی استعلایی و تجربه‌گرایانه از مفاهیم صدق و معقولیت است. برساخت گرایان اجتماعی برای اینکه نشان دهند این تبیین‌های جامعه شناختی چگونه باید باشند، آموزه معقولیت طبیعی متساهل را پیش می کشند. بر اساس این آموزه، همه عقاید دارای منزلت معرفتی یکسانی هستند و همه آنها باید به یک میزان معقول شمرده شوند.

مواضع و آراء برساخت گرایان اجتماعی را می توان به طور خلاصه در این نظر بلور جمع بندی کرد که هر تحقیق جامعه شناختی از معرفت علمی باید چهار شرط زیر را ارضا کند:

1- آن تبیین باید علی بوده و به دنبال این باشد که چه شرایطی موجب ایجاد باورها یا ادعاهای معرفتی می‌شوند. طبیعی است که انواع دیگر علت‌ها در کنار عاملیت اجتماعی می‌توانند در ایجاد باورها شریک باشند.

2- آن تبیین باید از لحاظ ارزشی بی‌طرف بوده و نسبت به صدق و کذب، معقولیت و نامعقولیت، موفقیت یا شکست یک باور اظهار نظری نکند.

3- آن تبیین باید در روش خود متقارن باشد، به این معنا که انواع مشابهی از علتها بتوانند همه باورها را چه صادق و چه کاذب تبیین کنند.

4- آن تبیین باید بازتابی باشد، به این معنا که اصول تبیینی آن نسبت به خود جامعه شناسی قابل کاربرد باشد[12].

نقدهای زیادی از برساخت گرایی شده است که مهمترین آنها عبارتند از نسبی گرایی، تسلسل و شکست در تبیین موفقیت و شکست نظریات به ویژه نظریات علمی. منتقدین بر این باورند که سرانجام برساخت گرایی اجتماعی، با زیر سوال بردن صدق و عینیت و نسبت دادن ارزش معرفتی یکسان به همه عقاید، به نسبی گرایی خواهد انجامید. از طرف دیگر برساخت گرایی مدعی است که هر چیزی برساخته است، از این ادعا می توان نتیجه گرفت که خود این تز هم برساخته است و باید برای توجیه اش برساخته بودنش را نشان داد و برای دیدگاه اخیر نیز همچنین و این امر کار ما را به تسلسل می کشاند. در پایان اگر تمامی نظریات ما بر ساخته اند، چگونه ممکن است که نظریه ای بر ساخته شده، بتواند در عمل موفق باشد یا در رویارویی با طبیعت شکست بخورد؟ پاسخ برساخت گرایان به این اشکالات باب جدیدی در گفتگوهای فلسفی درباره علم باز کرده است.

مقاله

نویسنده علي چاپرك

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

از میان کارهای تلویزیونی حسن فتحی، مجموعه روشنتر از خاموشی که به شرح زمانه و اندیشه ملاصدرا می‌پردازد، چندان اسباب شهرت این کارگردان نیست. با آن‌که زمان پخش سریال نامناسب نبود و با آمدن شبکه IFilm هم پخش آن به دفعات تکرا شد، اما این سریال همواره در قیاس با هم‌نژادان خود- یعنی شب دهم، مدار صفر درجه و البته پهلوانان نمی‌میرند- کم‌رنگ و مهجور مانده است!
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

خندوانه یکی از عجیب ترین پدیده‌های رسانه‌ای کشور است که در عرض سه سال حضور نسبتا مداوم خود به یکی از پر طرفدارترین برنامه‌های تاریخ تلویزیون ایران بدل شده است. تنها برنامه‌هایی مانند خبر ساعت 14 یا خبر بیست و سی را از حیث جذب مخاطب بتوان با این برنامه مقایسه کرد که البته همه می‌دانیم که این مقایسه از جنس قیاس مع الفارق است.
از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

سریال زیر پای مادر از سری چندگانه‌های تلوزیون است که می‌‌کوشد مضمون خانواده را مد نظر خود قرار دهد. با مراجعه به حافظه خود به عنوان مخاطب برنامه‌های تلوزیونی می‌‌توان به سادگی دریافت که موضوع بسیاری از سریال‌ها و مجموعه‌های تلوزیونی در یکی دو دهه اخیر خانواده است.
هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

پاورچین آغازی بر طنزهای دنباله‌دار (یا به اصطلاح جریان‌ساز) دهه هشتاد بود که تاثیر آن در نقطه چین ادامه یافت و البته در شب‌های برره به اوج رسید. طنزی پراستعاره که ذهن مخاطب را در تعمیم دادن آزاد می‌گذاشت.

پر بازدیدترین ها

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

«تارانتینو» قهرمان ‌‌‌نهایت بهره برداری در فیلم است. او عناصر خود را در فیلم می‌کارد و با جاه طلبی تمام آن‌ها را تا بالا‌ترین مرحله، بازسازی و اصلاح می‌کند. به همین دلیل است که در لیست فروش فیلم در دو هفته اول اکران، فیلم جانگو با فروش ۲۰ میلیون دلار در رده اول قرار می‌گیرد.
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
در جهان عیاران ; نگاهی به سریال پهلوانان نمی میرند

در جهان عیاران ; نگاهی به سریال پهلوانان نمی میرند

اتفاقات سیاسی و اجتماعی در تاریخ ایران همواره ارتباط نزدیکی با اعتقادات اخلاقی و مذهب داشته است. بسیاری از قیام های محلی برآمده از دیدگاه مذهبی بودند و یا بواسطه حفظ اخلاقیات شکل گرفتند. در ایران، اخلاق گرایی و دین گرایی همپوشانی نزدیکی با وطن پرستی و استقلال ملی دارد. بسیاری از آثار ادبی و سینمایی از «کلیدر» محمود دولت آبادی گرفته تا «هزاردستان» علی حاتمی، بر اساس همین همپوشانی خلق شده اند.
رستگاری در یک‌شنبه | نگاهی به فیلم Silver Linings Playbook

رستگاری در یک‌شنبه | نگاهی به فیلم Silver Linings Playbook

پت در نامه‌ای که بعداز 8 ماه بستری بودن در بیمارستان روانی در اولین سکانس فیلم برای همسر سابقش، نیکی می‌نویسد نگاهی حسرت‌بار به یک‌شنبه‌های از دست‌رفته دارد اما در واپسین سکانس فیلم هیچ نشانی از این دریغ‌ها باقی نمانده...
تا بهشت چقدر راه است ; مروری بر پرونده قضایی سریال 5 کیلومتر تا بهشت

تا بهشت چقدر راه است ; مروری بر پرونده قضایی سریال 5 کیلومتر تا بهشت

ال 1390 با توجه به حال و هوای ماه مبارک رمضان و در ادامه پخش سریال های ماروایی، سریالی به نام 5کیلومتر تا بهشت از شبکه سه سیما پخش می شد که در آن مهدی سلوکی پس از مرگش، در مقام یک روح سرگردان می توانست با استفاده از فرصت روح بودن خود به حل یک چالش پلیسی و یک پروند جنایی کمک کند. این اثر دومین سریال ساخته علیرضا افخمی بود.
Powered by TayaCMS