دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

راهبردهای عملی واقعیت درمانی

No image
راهبردهای عملی واقعیت درمانی

كلمات كليدي : واقعيت درماني، تغيير، تعارض، سنجش، علوم تربيتي، مشاوره و راهنمايي

نویسنده : معصومه ابوالفتحي

واقعیت‌درمانی، شیوه‌‌ای است مبتنی بر عقل سلیم و درگیری عاطفی که در آن بر واقعیت، قبول مسئولیت، شناخت امور درست و نادرست و ارتباط آنها با زندگی روزمره فرد تاکید می‌شود. اساس نظریه واقعیت‌درمانی، بر هویت و چگونگی تشکیل و تغییر آن قرار دارد. هویت، مجموعه خصوصیات فردی است که در "من" خلاصه شده و ابعاد فیزیکی، اجتماعی و روانی دارد که در تشکیل آن خانواده، جامعه و عوامل ارثی و فیزیکی تاثیر بسزایی دارند.[1]

امکان تغییر در واقعیت‌درمانی

واقعیت‌درمانگران، معتقدند که رفتار ناسازگار می‌تواند تغییر یابد و مردم می‌توانند با دیگران درگیر شوند. کسانی که به مشاور مراجعه می‌کنند، در جستجوی تغییر هستند زیرا انکار آنها از واقعیت، از "خوددرگیری" و از بی‌مسئولیتی، درد آنها را تسکین نداده است.

ویلیام گلاسر، می‌گوید که مردم می‌خواهند خود را موفق و مسئول ببینند و از روابط میان‌فردی معنی‌دار لذت ببرند. رنج بردن را که مربوط به هویت شکست است، بدون تغییر هویت نمی‌توان از بین برد. تنها مراجع می‌تواند خود را خوشحال سازد و این کار زمانی صورت می‌گیرد که مراجع علاقمند به روبرو شدن با واقعیت و پذیرفتن مسئولیت باشد.[2]

اهداف واقعیت‌درمانی

هدف کلی واقعیت‌درمانی این است که به انسان‌ها کمک کنیم نیاز روان‌شناختی خویش را به تعلق خاطر، قدرت، آزادی و تفریح را مسئولانه و به نحو رضایت‌بخشی ارضاء کنند. مشاور، به کمک مراجع میزان ارضای نیازهای مراجع را می‌سنجد و مشخص می‌کند که برای ارضای آنها چه تغییراتی باید روی دهد. به نظر گلاسر، هرچه شدت نشانه بیشتر باشد، ناتوانی مراجع در ارضای نیازهایش بیشتر است. گلاسر، تاکید می‌ورزد که انسان‌ها باید مسئولانه رفتار کنند و مانع ارضای نیازهای دیگران نشوند.

واقعیت‌درمانی، با رویکردی تربیتی به مراجعان کمک می‌کند نیازهایشان را موثرتر ارضاء کنند. مشاور، سعی می‌کند بفهمد خواسته‌های مراجع چقدر واقع‌بینانه‌اند و آیا رفتارش(عمل، تفکر، احساس و فیزیولوژی) به او در تحقق خواسته‌هایش کمک می‌کنند. این مراجعان هستند که خواسته‌هایشان را تعیین می‌کنند نه مشاوران. مشاوران، به مراجعان کمک می‌کنند رفتارها و نیازهای کلی خود را بسنجند و راه‌هایی برای ارضای نیازهای خود بیابند.[3]

راهبردهای عملی واقعیت‌درمانی

واقعیت‌درمانی، یک نظام روان‌درمانی فن‌گرا نیست. گلاسر، معتقد است یادداشت‌برداری، ضبط کردن صدا و مشاهده جلسات از پشت آینه یکطرفه به درمانگران تازه‌کار کمک چندانی نمی‌کند، مگر آنکه تجربه‌هایی در زمینه روان‌درمانی داشته باشند. با این حال، واقعیت‌درمانگرها از بعضی از فنون روان‌درمانی بیشتر استفاده می‌کنند؛ این فنون عبارتند از:

1. سوال‌ کردن

سوالات، نقش مهمی در اکتشاف رفتار کلی، ارزیابی آنچه انسان‌ها انجام می‌دهند و تدوین برنامه‌های خاص، ایفا می‌کنند. سوالات به چهار شیوه به واقعیت‌درمانگرها کمک می‌کنند:

· ورود به دنیای مراجعان،

· جمع‌آوری اطلاعات،

· دادن اطلاعات،

· کمک به مراجعان برای کنترل بیشتر زندگیشان.

واقعیت‌درمانگرها، با سوالات مکرر و پشت سر هم خود به مراجعان کمک می‌کنند تا بفهمند واقعا چه می‌خواهند. همچنین از مراجعان در مورد آنچه انجام می‌دهند و نیز برنامه‌هایشان سوال می‌کنند. واقعیت‌درمانگرها با این سوالات، دنیای درونی مراجعان را (خواسته‌ها، نیازها و ادراک‌های آنان) درک می‌کنند.[4]

2. مثبت ‌بودن

واقعیت‌درمانگرها، درباره برنامه‌ریزی و ارائه رفتارهای مثبت و سازنده صحبت می‌کنند، توجه خود را معطوف چنین رفتارهایی می‌سازند و نیز این‌گونه رفتارها را تقویت می‌کنند. با بحث و گفتگو کردن درباره مصیبت‌های مددجو نمی‌توان موجباتی را فراهم ساخت تا مددجو تفکر یا رفتار بهتری داشته باشد. درمانگر باید راهبردهای تسهیل‌کننده‌ای را به‌کار بگیرد و ضمن پذیرش این مطلب که مددجو واقعا درگیر احساس بدبختی(افسردگی، مغلوب‌شدگی، نومیدی و درماندگی) شده است، او را تشویق کند تا الگوی فکری منفی خود را تغییر دهد و با توجه به اصل "همین‌جا و هم‌اکنون"، فکرش را معطوف موضوعی سازنده و مثبت سازد.[5]

3. شوخی

چون واقعیت‌درمانگر، درگیری دوستانه‌ای با مراجع دارد، طبیعی است که گاهی به شوخی متوسل شود. آنها گاهی به خود فرصتی برای خندیدن می‌دهند و با این کار خویش، مراجعان را نیز به خندیدن وامی‌دارند. این عمل باعث می‌شود ناامیدی مراجعان کاهش یابد. چون طبق نظریه واقعیت‌درمانی، تفریح یک نیاز بنیادی است، گاهی باید آن را در حین درمان قدری برطرف کرد. درمانگر و مراجع با شوخی، توازنی در قدرت ایجاد و نیاز خودشان به تفریح را برطرف می‌کنند. شوخی نیاز به تعلق خاطر را نیز ارضاء می‌کند؛ البته شوخی نباید تصنعی و اجباری باشد.[6]

4. فنون تناقضی

در واقعیت‌درمانی، برنامه‌ریزی و متعهد کردن مراجعان نسبت به برنامه‌ها به‌طور کلی مستقیم انجام می‌شود. اما گاهی مراجعان در برابر اجرای برنامه‌ها مقاومت نشان می‌دهند. در فنون تناقضی، دستورالعمل‌های متناقضی به مراجعان داده می‌شود. به این صورت که هر یک از راه‌هایی که درمانگر پیشنهاد می‌کند، نتیجه مثبتی به بار می‌آورند. مثلا به مراجعانی که وسواس اشتباه نکردن در کار دارند، یاد می‌دهند اشتباه کنند. اگر مراجع آن‌گونه که درمانگر گفته اشتباه کند، روی مشکلش کنترل پیدا کرده است. اگر هم در برابر پیشنهاد مشاور مقاومت کند، مقاومتش کنترل و رفع خواهد شد. فنون تناقضی غیرمنتظره و دشوارند.[7]

5. مواجه‌سازی

از آنجا که در واقعیت‌درمانی نسبت به مسئولیت مددجو و عدم پذیرش هیچ‌گونه عذر و بهانه از طرف او، تاکید می‌شود؛ بنابراین، می‌توان این انتظار را نیز داشت که در این رویکرد نسبت به استفاده از فن مواجه‌سازی به عنوان یک راهبرد ضروری و اثربخش، تاکید شود. درمانگری که مددجو را به شیوه‌ای یاری‌دهنده و غیرتنبیهی با شرایط، موقعیت یا محرک خاصی مواجه می‌سازد، باید از توانایی‌های لازم برای متمرکز کردن ذهن خود، مراقبت کردن از مددجو و نیز به حد صفر نزدیک ساختن میزان عذر و بهانه‌ها یا غیرمسئول بودن‌های مددجو، برخوردار باشد. مواجه‌سازی همراه با مراقبت، می‌تواند این اعتقاد را در مددجو تقویت کند که درمانگر برای وی ارزش قایل است. مواجه‌ساختن مددجو با عذر و بهانه‌ها، توضیحات یا دلیل‌تراشی‌ها، لازمه سوق دادن وی در جهت رفتار مسئول است. عمل مواجه‌سازی باید در رابطه با واقعیت رفتار کنونی مددجو انجام گیرد و نه احساس‌های شخصی و هیجان‌هایی که درمانگر در رابطه با مددجو تجربه می‌کند.

در به‌کارگیری فن مواجه‌سازی از نوع اول، هر چند درمانگر توجه خود را معطوف تواناتر ساختن مددجو برای انتخاب و عمل منطقی می‌سازد، اما در این موقع رفتار مددجوست که مورد خطاب درمانگر قرار می‌گیرد و نه خودمختاری، تمامیت یا ارزش شخصی وی. اما در نمونه دوم، احتمال اینکه مددجو احساس بدی را پیدا کند و توجهش نیز معطوف رفتارهای غیرمنطقی خود نشود، زیاد است.[8]

انواع تعارض‌ها

گلاسر می‌گوید که به‌طور کلی دو نوع تعارض وجود دارد: تعارض واقعی و تعارض کاذب. تعارض واقعی، در نتیجه تلاش برای تغییر رفتار اشخاصی به وجود می‌آید که چون وضعیت کنترل آنان را راضی نمی‌کند، بنابراین نمی‌خواهند تغییر کنند. در این موارد، به آن دلیل شخص تحت فشار روانی قرار می‌گیرد که هر چند به‌طور مکرر می‌کوشد تا تعارض خود را حل کند، اما توفیقی حاصل نمی‌کند و نمی‌تواند کاری را انجام دهد. توصیه گلاسر برای کاهش فشار روانی فرد در این موارد آن است که او:

· کاری را انجام ندهد،

· انتخاب کند که غیرفعال باشد،

· فقط به انتظار بنشیند.

در دوره‌ای که شخص چنین رفتاری را در پیش می‌گیرد، ممکن است بعضی از جنبه‌های موقعیت تعارضی، خود‌به‌خود و بدون آنکه در آن مداخله‌ای انجام گیرد، تغییر کند. اگر مددجو از جمله افرادی است که قادر به تحمل موقعیت تعارضی نیست، گلاسر توصیه دیگری برای او دارد و می‌گوید: او می‌تواند به جای تصمیم نگرفتن و ادامه دادن به حالت تعارضی خود، برای دوره معینی به انتخاب یکی از دو حالت یا راه حل بپردازد. در طی این مدت نیز مددجو چنان رفتار می‌کند که گویی در تلاش برای پاسخ دادن به این سوال که: اگر یکی از راه‌حل‌ها انتخاب شود، آیا ماهیت تعارض تغییر خواهد کرد یا خیر؟ تعارض را حل کرده است. حال، با توجه به اینکه در طی این مدت مددجو تا چه اندازه از نتایج تصمیم خود آگاهی پیدا می‌کند(پسخوراند)، می‌تواند تصمیم بگیرد:

· به اقدام‌های قبلی خود ادامه دهد،

· باید یک دوره آزمایشی را انتخاب کرده و به تجربه راه‌حل دیگر بپردازد،

· یا اینکه گزینه سومی را برگزیند.

گلاسر می‌گوید: بیشتر موقعیت‌هایی را که مردم تعارض‌آور تلقی می‌کنند، در واقع تعارض‌آور نیست و این نوع تعارض‌ها کاذب است. در این موقعیت‌ها، هر چند شخص می‌تواند با در پیش گرفتن رفتار خاصی، تعارض خود را حل کند، اما به دلیل آنکه نسبت به در پیش گرفتن چنین رفتاری تمایل نشان نمی‌دهد، بنابراین، تعارض‌هایش نیز ادامه پیدا می‌کند.[9]

سنجش

گلاسر، سنجش را یکی از راه‌های ایجاد تغییر در رفتار مراجع می‌داند. واقعیت‌درمانگرها غالبا از آزمون‌های عینی و فرافکن ‌استفاده نمی‌کنند، بلکه در سنجش از فرم‌های گزارش مصاحبه یا فرم‌های خودارزیابی استفاده می‌کنند. آنها برای سنجش نیازها و خواسته‌های مراجعان‌، تصاویر، رفتارهای کل یا انتخاب‌ها به بحث غیررسمی یا فرم‌های گزارش متوسل می‌شوند. مشاوران با پرسش در مورد خواسته مراجعان، هدف‌های درمان را مشخص کرده و به انگیزه مراجعان از درمان پی‌می‌برند.[10]

مقاله

نویسنده معصومه ابوالفتحي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

از میان کارهای تلویزیونی حسن فتحی، مجموعه روشنتر از خاموشی که به شرح زمانه و اندیشه ملاصدرا می‌پردازد، چندان اسباب شهرت این کارگردان نیست. با آن‌که زمان پخش سریال نامناسب نبود و با آمدن شبکه IFilm هم پخش آن به دفعات تکرا شد، اما این سریال همواره در قیاس با هم‌نژادان خود- یعنی شب دهم، مدار صفر درجه و البته پهلوانان نمی‌میرند- کم‌رنگ و مهجور مانده است!
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

خندوانه یکی از عجیب ترین پدیده‌های رسانه‌ای کشور است که در عرض سه سال حضور نسبتا مداوم خود به یکی از پر طرفدارترین برنامه‌های تاریخ تلویزیون ایران بدل شده است. تنها برنامه‌هایی مانند خبر ساعت 14 یا خبر بیست و سی را از حیث جذب مخاطب بتوان با این برنامه مقایسه کرد که البته همه می‌دانیم که این مقایسه از جنس قیاس مع الفارق است.
از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

سریال زیر پای مادر از سری چندگانه‌های تلوزیون است که می‌‌کوشد مضمون خانواده را مد نظر خود قرار دهد. با مراجعه به حافظه خود به عنوان مخاطب برنامه‌های تلوزیونی می‌‌توان به سادگی دریافت که موضوع بسیاری از سریال‌ها و مجموعه‌های تلوزیونی در یکی دو دهه اخیر خانواده است.
هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

پاورچین آغازی بر طنزهای دنباله‌دار (یا به اصطلاح جریان‌ساز) دهه هشتاد بود که تاثیر آن در نقطه چین ادامه یافت و البته در شب‌های برره به اوج رسید. طنزی پراستعاره که ذهن مخاطب را در تعمیم دادن آزاد می‌گذاشت.

پر بازدیدترین ها

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

«تارانتینو» قهرمان ‌‌‌نهایت بهره برداری در فیلم است. او عناصر خود را در فیلم می‌کارد و با جاه طلبی تمام آن‌ها را تا بالا‌ترین مرحله، بازسازی و اصلاح می‌کند. به همین دلیل است که در لیست فروش فیلم در دو هفته اول اکران، فیلم جانگو با فروش ۲۰ میلیون دلار در رده اول قرار می‌گیرد.
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
مردمان بی حق رأی؛ به بهانه پخش مجدد سریال تفنگ سرپر از شبکه آی فیلم

مردمان بی حق رأی؛ به بهانه پخش مجدد سریال تفنگ سرپر از شبکه آی فیلم

از جمله سریالهای به یاد ماندنی سیمای جمهوری اسلامی سریال تفنگ سرپر دومین اثر تلوزیونی امرالله احمدجو است. احمدجو که پیش از تفنگ سرپر، روزی روزگاری را ساخته بود اینبار به سراغ مجموعه ای چهل و دو قسمتی رفت که هم از لحاظ زمان و هم از لحاظ تعدد شخصیت و خرده داستان از کارهای قبلی اش بسیار وسیع تر بود.
وصل و فصل؛ مقایسه دیوار به دیوار با اجاره نشین‌ها

وصل و فصل؛ مقایسه دیوار به دیوار با اجاره نشین‌ها

مجموعه دیوار به دیوار طنزی گیرا، کنایه‌پرداز و قابل تحلیل است. پیداست که هم بازی شدن چندین بازیگر مطرح(در عین موفقیت کارگردان در بازیگردانی مجرب‌های سینما و تئاتر ایران) بر جذابیت و ظرافت کار می‌افزاید. همچنان که کنار هم نشستن اجباری چند خانواده ایرانی در یک ساختمان اعیانی از موضوعاتی است که تحلیل وجوه نمادین آن، منتقدان را به خوانش استعاری از اثر دعوت می‌نماید.
رمانی برای تمام فصول | نقدی بر فیلم سینمایی بینوایان

رمانی برای تمام فصول | نقدی بر فیلم سینمایی بینوایان

بینوایان ویکتور هوگو از آن آثاری است که همواره قدرت جذابیت و گیرایی خود را می‌تواند حفظ کند، چرا که در خود حامل عناصر اساسی‌ای است که قابلیت‌های آنرا بسی افزون‌تر ازدورۀ زمانی و مکانیِ خلقش می‌برد...
Powered by TayaCMS