دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شهدای اهل بیت(ع) در کربلا(5)(فرزندان امام علی(ع)(3))

No image
شهدای اهل بیت(ع) در کربلا(5)(فرزندان امام علی(ع)(3))

كلمات كليدي : تاريخ، امام حسين(ع)، عبدالله بن علي(ع)، محمد الاصغر بن علي، ابوبكر بن علي، جعفر بن علي(ع)، عثمان بن علي(ع)

نویسنده : سيد علي اكبر حسيني

عبدالله بن علی(ع)

از زندگی و شرح حال او تا زمان شهادتش اطلاع چندانی به دست ما نرسیده است. تنها می‌دانیم که ابومحمد الاکبر[1] هشت سال پس از تولد عباس(ع) از مادری به نام ام‌البنین زاده شد[2] و به هنگام شهادت پدر، کودکی شش ساله بوده است.[3]

در روز عاشورا و پس از شهادت اصحاب و اهل بیت(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) برادران خود را که از یک مادر بودند، مورد خطاب قرارداد و فرمود: «تقّدموا؛ پیشی بگیرید جانم فدایتان پس از آقا و مولایتان حمایت کنید تا در رکابش جان دهید.»[4] سپس به عبدالله که از دو برادرش عثمان و جعفر بزرگتر بود، نظری افکند و فرمود: «ای برادر، گام پیش نه تا تو را[در راه خدا] شهید ببینم و بردباری و صبر بر این مصیبت را به حساب خداوند بگذارم.»[5]

عبدالله برخاست و به میدان رفت. او در حالی که رجز می‌خواند:

انا ابن ذی النجده و الافضال ذاک علی الخیر فی الافعال

سیف رسول الله ذو النکّال فی کل یوم ظاهر الاهوال

«من پسر کسی هستم که صاحب فضائل و بزرگواری است. آن فرد علی بن ابیطالب(ع) است که در کردار بهترین مردم است. او دست پیامبر(ص) و شمشیر رسول خدا(ص) است که به وسیله او از دشمن انتقام کشید و ذوالفقار او هر روز موجب بیم و هراس بر دشمنان می‌گردید».[6]

بر دشمن حمله برد تا اینکه سرانجام پس از مدتی نبرد بر اثر ضربتی که از سوی هانی بن ثبیت حضرمی[7] بر سر او وارد آمده بود، به شهادت رسید.[8]

در زیارت ناحیه مقدسه در توصیف مقام او آمده: «السّلام علی عبدالله بن امیرالمؤمنین(ع) مبلی البلاء و المنادی بالولاء فی عرصة کربلاء المضروب مقبلاً و مدبرا؛ سلام و درود بر عبدالله فرزند امیرالمومنین(ع)؛ آن گرفتار به بلاء و آزمایش او که فریادگر ولایت اهل بیت(ع) در کربلا بود. همان که از هر طرف دشمن او را محاصره می‌کرد. در این زیارت قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی نیز مورد نفرین امام جواد(ع) قرار گرفته است.

سن شریف عبدالله بن علی(ع) در زمان شهادت بیست و پنج سال بود.[9]

عثمان بن علی(ع)

ابوعمرو عثمان بن علی بن ابیطالب(ع)[10] سومین فرزند ام‌البنین است. او دو سال پس از تولد برادرش – عبدالله- به دنیا آمد. گفته شده که به سبب علاقه بسیار امام علی(ع) به عثمان بن مظعون – یار و صحابی صدیق نبی‌اکرم(ص)- حضرت(ع) نام او را بر فرزندش نهاده بود.[11] عثمان در زمان شهادت پدر چهار سال بیش نداشت.[12]

در روز عاشورا حضرت ابوالفضل العباس(ع)، پس از شهادت عبدالله رو به عثمان کرد و فرمود: تقّدم یا اخی؛ ای برادر قدم پیش نه. عثمان به پا خاست و در حالی‌که رجز می‌خواند:

انّی انا عثمان ذو مفاخر شیخی علیٌ ذو الفعال الطّاهر

صنو النّبیّ ذی الرّشاد السّائر ما بین کلّ غائبٍ و حاضر

تفدیه نفسی من اخی مبجل

«من عثمانم دارای مفاخر بزرگ، سرورم علی است دارنده رفتار پاکیزه، این حسین(ع) سرور نیکان و پس از پیامبر(ص) و جانشین یاور او، سرور هر کوچک و بزرگی است. من جانم را فدای برادری می‌کنم که عظمتش موجب وقار من شده است.»[13]

سپس وارد میدان شد و پس از مدتی نبرد به شهادت رسید. نقل شده خولی بن یزید اصبحی تیری به سوی او پرتاب کرد و او را به شهادت رساند.[14] به روایت دیگر بر اثر اصابت تیر خولی، عثمان از اسب به زمین افتاد و مردی از قبیله‌ی بنی‌ابان بن دارم پیش آمد و سر از تن او جدا کرد.[15]

او در زمان شهادت بیست و سه سال[16] و به نقلی بیست و یک سال داشت.[17]

جعفر بن علی(ع)

ابوعبدالله[18] جعفر بن علی بن ابیطالب(ع) کوچکترین فرزند ام‌البنین بود؛ او دو سال پس از تولد برادرش عثمان به دنیا آمد و در زمان شهادت پدر دو ساله بود. [19] روایت شده است که امیرالمؤمنین(ع) به جهت علاقه‌ای که به برادرش –جعفر-داشت، او را به نام برادرش – جعفر- نامگذاری کرد.[20]

در روز عاشورا پس از شهادت دو برادرش،- عبدالله و عثمان- عباس بن علی(ع) جعفر را پیش خواند و فرمود: «تقدم الی الحرب حتی اراک قتیلا کأخویک فاحتسبک کما أحتسبتهما؛ جهت جنگ بیرون رو تا این که تو را نیز همانند دو برادرت کشته ببینم، پس آن را به حساب خداوند بگذارم، همان‌گونه که آن دو را به حساب خداوند گذاشته‌ام.»[21] پس جعفر به میدان رفت و در حالی که رجز می‌خواند:

انّی انا جعفر ذو المعالی ابن علیّ الخیر ذو النّوال

ذاک الوصیّ ذو السّنا و الوالی حسبی بعمّی جعفرٍ و الخال

احمی حسیناً ذی النّدی المفضال

«من جعفرم [و شخصی] بلند مرتبه، فرزند علی نیکو خصال و صاحب کرم؛ او که وصیّ پیامبر(ص) و دارای مرتبه‌ای بلند و والا است، مرا به عمویم جعفر و دایی‌ام بسی افتخار است؛ من از حسین(ع) بخشنده و صاحب فضل و کرم حمایت می‌کنم.»[22]

به سپاه دشمن حمله‌ور شد. تا اینکه او نیز پس از مدتی نبرد سرانجام به شهادت رسید. گفته شده خولی بن یزید اصبحی تیری به شقیقه یا چشم جعفر زد و او را به شهادت رساند[23] و به نقلی دیگر هانی بن ثبیت حضرمی بر او حمله‌ور گردید و او را به شهادت رسانید. [24]

در زیارت ناحیه مقدسه در توصیف مقامش آمده است: «السّلام علی جعفر بن امیرالمؤمنین(ع) ، الصابر بنفسه محتسبا و النائی عن الأوطان مغتربا، المتسلم للقتال، المستقدم للنزال المکثور بالرجال؛ سلام بر جعفر فرزند امیرالمؤمنین(ع) شکیبا بر نفس خویش و حسابگری که به حساب خدای تعالی کوشش کرد و کسی که تنها سرزمین خود را ترک کرده و به غریبی روی آورده بود. او خود را تسلیم جنگ کرد و پیشتاز نبرد شد؛ او با گروهی انبوه در گیر شد تا این که به شهادت رسید.» سپس در این زیارت بر قاتل او – هانی بن ثبیت حضرمی- لعن شده است.

سن شریف جعفر در زمان شهادت بیست و یک سال[25] و به نقلی بیست و نه سال بود.[26]

ابوبکر بن علی

از ابوبکر بن علی بن ابیطالب(ع) و شرح حال زندگی‌اش که با نام کنیه‌اش –ابوبکر- در تاریخ شناخته شده، خبر چندانی به ما نرسیده است، حتی نام او نیز در منابع مجهول ذکر شده است.[27] با این حال برخی از منابع از او با اسامی عبیدالله[28] و محمد اصغر[29] و عبدالله[30] یاد کرده‌اند و آورده‌اند که او از مادری به نام لیلی دختر مسعود بن خالد بن مالک متولد شد.[31]

در روز عاشورا او به میدان رفت و در حالی که این رجز را می‌خواند:

شیخی علی ذو الفخار الاطول من هاشم الصدق الکریم المفضل

هذا حسین بن النبی المرسل عنه نحامی بالحسام المصفل

تفدیه نفسی من اخی مبجل

«رهبر و بزرگم علی(ع) است، دارای افتخار فراوان از خاندان صادق، بزرگوار و با فضیلت بنی‌هاشم؛ این حسین(ع) پسر پیامبر(ص) است که من با شمشیر برنده از او دفاع می‌کنم. جانم را فدای برادری می‌کنم که عظمتش موجب وقار من شده است»[32]

به مبارزه پرداخت. تا اینکه سرانجام پس از مدتی نبرد به دست دشمنان به شهادت رسید. در برخی از منابع قاتل او زحر بن بدر(قیس) نخعی[33] (یا زجر بن بدر جحفی)[34] معرفی شده و در برخی دیگر از منابع هم قاتل او مردی از همدان معرفی شده است.[35] در بعضی مصادر هم نقل کرده‌اند که بدن او را در نهری کوچک پیدا کردند، در حالی که مشخص نبود قاتلش چه کسی بوده است.[36] بعضی از منابع نیز از عبدالله بن عقبه غنوی به عنوان قاتل او نام برده‌اند.[37]

مرحوم ابن شهر آشوب در شهادت او تردید کرده و آورده که شهادت او در کربلا قطعی نیست.[38] مسعودی و شیخ مفید بر این اعتقاد بودند که او در واقع همان محمد الاصغر بن علی بن ابیطالب(ع) است که در برخی از منابع از او به عنوان یکی از شهدای کربلا یاد کرده‌اند.[39]

محمد الاصغر بن علی

محمد بن علی بن ابیطالب(ع) که به واسطه سن و سال کمتر نسبت به محمد بن حنفیه به الاصغر ملقب شده بود از مادری ام ولد[40] به نام ورقاء متولد شد.[41] در بعضی منابع نام مادر او را امامه بنت ابی‌العاص ذکر کرده‌اند.[42] او به همراه کاروان امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا امام(ع) را همراهی کرده بود. در روز عاشورا محمد در حمایت از امام(ع) خود شمشیر کشید و به میدان رفت و سرانجام پس از مدتی نبرد به شهادت رسید . در منابع و مصادر تاریخ مردی از قبیله‌ی ابان بن دارم به عنوان قاتل او یاد شده است.[43]

ابن شهر آشوب در شهادتش تردید کرده و آورده است که او به خاطر بیماری قادر به جنگ نبود و از این‌رو در واقعه کربلا به شهادت نرسیده است.[44]

در زیارت ناحیه مقدسه او مورد سلام و تحیت امام جواد(ع) قرار گرفته و بر قاتل او لعن شده است. در این زیارت آمده است: «السلام علی محمد بن امیرالمؤمنین قتیل الابانی الدارمی لعنه الله و ضاعف علیه العذاب الالیم و صلی الله علیک یا محمد و علی بیتک الصابرین.»

محمد بن عباس بن علی(ع)

ابن شهر آشوب در کتابش از محمد بن عباس بن علی(ع) به عنوان یکی از شهدای بنی‌هاشم در واقعه کربلا یاد کرده و آورده است که: «بعضی گفته‌اند محمد بن عباس علی بن ابی‌طالب نیز شهید شده است.»[45]

مقاله

نویسنده سيد علي اكبر حسيني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

از میان کارهای تلویزیونی حسن فتحی، مجموعه روشنتر از خاموشی که به شرح زمانه و اندیشه ملاصدرا می‌پردازد، چندان اسباب شهرت این کارگردان نیست. با آن‌که زمان پخش سریال نامناسب نبود و با آمدن شبکه IFilm هم پخش آن به دفعات تکرا شد، اما این سریال همواره در قیاس با هم‌نژادان خود- یعنی شب دهم، مدار صفر درجه و البته پهلوانان نمی‌میرند- کم‌رنگ و مهجور مانده است!
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

خندوانه یکی از عجیب ترین پدیده‌های رسانه‌ای کشور است که در عرض سه سال حضور نسبتا مداوم خود به یکی از پر طرفدارترین برنامه‌های تاریخ تلویزیون ایران بدل شده است. تنها برنامه‌هایی مانند خبر ساعت 14 یا خبر بیست و سی را از حیث جذب مخاطب بتوان با این برنامه مقایسه کرد که البته همه می‌دانیم که این مقایسه از جنس قیاس مع الفارق است.
از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

سریال زیر پای مادر از سری چندگانه‌های تلوزیون است که می‌‌کوشد مضمون خانواده را مد نظر خود قرار دهد. با مراجعه به حافظه خود به عنوان مخاطب برنامه‌های تلوزیونی می‌‌توان به سادگی دریافت که موضوع بسیاری از سریال‌ها و مجموعه‌های تلوزیونی در یکی دو دهه اخیر خانواده است.
هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

پاورچین آغازی بر طنزهای دنباله‌دار (یا به اصطلاح جریان‌ساز) دهه هشتاد بود که تاثیر آن در نقطه چین ادامه یافت و البته در شب‌های برره به اوج رسید. طنزی پراستعاره که ذهن مخاطب را در تعمیم دادن آزاد می‌گذاشت.

پر بازدیدترین ها

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

«تارانتینو» قهرمان ‌‌‌نهایت بهره برداری در فیلم است. او عناصر خود را در فیلم می‌کارد و با جاه طلبی تمام آن‌ها را تا بالا‌ترین مرحله، بازسازی و اصلاح می‌کند. به همین دلیل است که در لیست فروش فیلم در دو هفته اول اکران، فیلم جانگو با فروش ۲۰ میلیون دلار در رده اول قرار می‌گیرد.
وصل و فصل؛ مقایسه دیوار به دیوار با اجاره نشین‌ها

وصل و فصل؛ مقایسه دیوار به دیوار با اجاره نشین‌ها

مجموعه دیوار به دیوار طنزی گیرا، کنایه‌پرداز و قابل تحلیل است. پیداست که هم بازی شدن چندین بازیگر مطرح(در عین موفقیت کارگردان در بازیگردانی مجرب‌های سینما و تئاتر ایران) بر جذابیت و ظرافت کار می‌افزاید. همچنان که کنار هم نشستن اجباری چند خانواده ایرانی در یک ساختمان اعیانی از موضوعاتی است که تحلیل وجوه نمادین آن، منتقدان را به خوانش استعاری از اثر دعوت می‌نماید.
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
مردمان بی حق رأی؛ به بهانه پخش مجدد سریال تفنگ سرپر از شبکه آی فیلم

مردمان بی حق رأی؛ به بهانه پخش مجدد سریال تفنگ سرپر از شبکه آی فیلم

از جمله سریالهای به یاد ماندنی سیمای جمهوری اسلامی سریال تفنگ سرپر دومین اثر تلوزیونی امرالله احمدجو است. احمدجو که پیش از تفنگ سرپر، روزی روزگاری را ساخته بود اینبار به سراغ مجموعه ای چهل و دو قسمتی رفت که هم از لحاظ زمان و هم از لحاظ تعدد شخصیت و خرده داستان از کارهای قبلی اش بسیار وسیع تر بود.
هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

پاورچین آغازی بر طنزهای دنباله‌دار (یا به اصطلاح جریان‌ساز) دهه هشتاد بود که تاثیر آن در نقطه چین ادامه یافت و البته در شب‌های برره به اوج رسید. طنزی پراستعاره که ذهن مخاطب را در تعمیم دادن آزاد می‌گذاشت.
Powered by TayaCMS