دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مقدمات فهم قرآن (گفتگو با دکتر غلامحسین دینانی - کریم فیضی - ۶)

اشاره: سخن به اینجا رسید که خداوند با فرستادن سوره فاتحه (حمد)، بسط و گشودگی ایجاد کرد و فاتح است.
مقدمات فهم قرآن (گفتگو با دکتر غلامحسین دینانی - کریم فیضی - ۶)
مقدمات فهم قرآن (گفتگو با دکتر غلامحسین دینانی - کریم فیضی - ۶)

مقدمات فهم قرآن

گفتگو با دکتر غلامحسین دینانی - کریم فیضی - ۶

شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۶

اشاره: سخن به اینجا رسید که خداوند با فرستادن سوره فاتحه (حمد)، بسط و گشودگی ایجاد کرد و فاتح است. استاد در ادامه می‌گوید:

با نزول قرآن و فرستادن این سوره بر قلب پیغمبر اکرم(ص)، نخست قلب حضرت ختمی‌مرتبت را گشوده و باز کرد و سپس جهان را گشود. قلب مبارک پیامبر(ص) بعد از گشوده شدن، شرح پیدا کرد، اما تا چه ‌اندازه؟

به اندازه وسعت قرآن که بی‌پایان است.

بله، وسعت قرآن انتها ندارد چون کلام خداست. ما نسبت به خدا نمی‌گوییم که خداوند فکر می‌کند. انسان فکر می‌کند، ولی خداوند فکر نمی‌کند. حتی کلمه «عقل» را نسبت به خدا به کار نمی‌بریم. درباره انسان می‌گوییم عاقل، ولی نمی‌گوییم خدا عاقل است؛ می‌گوییم: خداوند «عالِم» است. عاقل و فکور بودن را نسبت به خدا به کار نمی‌بریم؛ ولی در پاسخ به این سؤال که: تفکر یعنی چه؟ شیخ محمود شبستری جوابی داده است که عارفانه است:

تفکر، رفتن از باطل سوی حقر به جزو اندر، بدیدن کل مطلق

حکیمان کاندر این کردند تصنیفر چنین گفتند در هنگام تعریف

که چون حاصل شود در دل تصور نخستین نام وی باشد تذکر

در اینجا با جواب شبستری کاری نداریم که گفته: از باطل، سوی حق رفتن است که درست هم گفته؛ اما فیلسوف دیگری جواب خوبی داده، می‌گوید: «تفکر سخنی است که صدایش شنیده نمی‌شود!» سخنی است که صدایش به گوش ظاهری ما نمی‌رسد. این سخن در مورد قرآن کریم قابل تطبیق است. اصل قرآن از مکمن غیب است، اما چه کسی از غیب خبر داشت؟ هیچ‌کس٫ با این حال، این قرآن از مکمن غیب آمد و به گوش حضرت ختمی‌مرتبت(ص) رسید.
بعد هم به گوش خلق‌الله رسید و این معنای «فتح» و «فاتحه» است.

کاملاً درست است. با رسیدن قرآن به سمع مبارک پیامبر(ص)، گوش آن حضرت فتح شد و پس از آنکه گوش حضرت گشوده شد، قلب او مفتوح و منشرح شد و بعد از آنکه از زبان مبارک پیامبر به گوش عالم و انسان‌ها رسید، جهان گشوده شد و مفتوح گردید و این فتحی عجیب است! نخست گوش پیامبر گشوده شد، سپس گوش عالم. اصلا گوش باید گشوده شود. گوشی که گشوده نشود، بسته و کر است. از اینجا می‌شود استفاده کرد کسانی که گوش نمی‌دهند، در واقع گشوده نیستند و گشوده هم نخواهند شد.

با نزول قرآن، نخست گوش گشوده شد و بعد از آن قلب منشرح شد. بالنتیجه، با فتح قلب پیامبر(ص) یعنی انسان کامل، جهان و هستی گشوده شد. حال اگر انسان نبود، عالم چه معنایی ‌داشت؟

عالم منهای انسان را حتی نمی‌توان تصور کرد. تصور هم با انسان شروع می‌شود. پس عالم با گشوده شدن قلب انسان کامل و بازشدن فکر او گشوده شده است. این گشودگی از ازل تا ابد ادامه دارد. این انشراح، انشراح جزئی نیست، بلکه انشراح عالم است. از عالم، کل عوالم مراد است. ما به کل عوالم ماسوی‌الله می‌گوییم «عالم»؛ بنابراین، این گشودگی از ملک تا ملکوت تا جبروت و تا‌‌ هاهوت ادامه دارد و خدای تعالی این فتح را با سوره فاتحه رقم زده است. تردید نیست که فتح عالم با فتح قلب انسان است. این حرف تبیین فلسفی هم دارد که اگر لازم باشد، واردش می‌شویم و این بحث را مطرح می‌کنیم که زمان چقدر گسترده است. آغاز زمان کجاست؟ ممکن است بگویید: «از وقتی که خدا خواسته است.» جواب خوبی است، اما آیا خود زمان هم آغاز دارد یا نه؟ آغاز زمان کجاست؟ آغاز زمان در زمان است یا در بی‌زمان؟
آغاز زمان در خود زمان است یا در خارج زمان؟ آن وقت خارج زمان چیست؟ زمان علی‌القاعده باید آغاز داشته باشد، و اگر بخواهد آغاز داشته باشد، باید از همین دوراهی عبور کند که لاینحل است.
بله، آغاز زمان اگر در خود زمان باشد که حرفی بی‌معنی است. لازمه این حرف، وجود یک زمانی پیش از زمان است که لازمه‌اش تسلسل است. اگر بگویید آن آغاز، قبل از زمان است که در این صورت باید بگویید چرا قبل؟ این قبل از کجا درمی‌آید؟ آیا بدون وجود زمان از قبل و بعد می‌توان صحبت کرد؟

خیر، چون «قبل» و «بعد» هر دو از زمانیات هستند.

بدون در نظر گرفتن عامل «زمان» نمی‌توان از قبل و بعد صحبت کرد. با این حال، ما نمی‌دانیم زمان از کی شروع شده است. زمان را در این عالم علی‌الاطلاق انسان می‌فهمد. اگر انسان نبود، آیا موجودات، زمان را می‌فهمیدند؟ گل و گیاه زمان دارند، ولی آیا زمانشان را می‌فهمند؟
مطلق فهم نبات محل بحث است، چه برسد به زمان!

حیوانات زمان دارند، کما اینکه پیر و جوان می‌شوند. زنده می‌شوند و می‌میرند، ولی زمان را نمی‌فهمند. پس زمان را تنها انسان می‌فهمد. حالا سؤال این است که: زمان بیرون از انسان بود و انسان آن را فهمید یا انسان در زمان بود و آن را یا از بیرون زمان را فهمید؟
دوباره همان مشکل اینجا هم هست.

اگر انسان در زمان باشد، مافی‌الزمان خواهد بود و مافی‌الزمان نمی‌تواند زمان را بفهمد؛ چون در این فرض، زمان محیط است و فهمیدن احاطه است. هر فهمی، بر آنچه فهمیده می‌شود، احاطه دارد. اگر بخواهیم زمان را بفهمیم، باید احاطه داشته باشیم. آیا اگر در زمان باشیم، بر زمان احاطه داریم و می‌توانیم بر زمان احاطه پیدا کنیم؟ پاسخ منفی است. پس زمان را باید از بیرون از زمان ببینیم و بیرون از زمان وجود ندارد. در یک جمله باید بگوییم: زمان با انسان آغاز شده و تا انسان هست، زمان هم هست. زمان با انسان آغاز می‌شود و با انسان هم پایان می‌یابد.
اجازه بدهید برگردیم به فتح فاتحه.

فتح در کجا شروع شد؟ در انسان. فاتح چه کسی بود؟ خدا و این مطلبی است که سوره فاتحه آن را به ما می‌گوید. در واقع، خداوند فاتح است و عالم مفتوح است. دلالت سوره فاتحه بر این است. در یک سوی این دلالت، فاتح ایستاده و در سوی دیگرش مفتوح ایستاده است. خداوند فاتح است و همه چیز مفتوح، و کلید به دست خداست: «لهُ مقالیدُ السموات و الارض و الذین کفروا بآیات الله اولئک هُمُ الخاسرون» (زمر، ۶۳). مقالید جمع «قلاده» است. در کنار این آیه، این آیه را هم باید خواند: «و عندهُ مفاتحُ الغیب لا یعلمُها الا هو» (انعام، ۵۹). مفاتح جمع «مفتاح» است، به معنای کلید. مفاتیح غیب در دست حق است. خداوند قفل نیستی را باز کرد و هستی ظاهر شد و ظهور کرد.

خوب است مقداری هم درباره جزئیات سوره بحث کنیم و آیات هفتگانه سوره حمد را مورد توجه قرار دهیم.

خداوند که فاتح است، فتحش را با چه چیزی شروع کرده؟ با «بسم‌الله الرحمن الرحیم». به عقیده شیعه همه «بسم‌الله»‌هایی که در قرآن آمده، جزو سوَر قرآن است. البته عده‌ای بسم‌الله‌ها را جزو سوره‌ها نمی‌دانند. در عین حال، حتی کسانی که چنین اعتقادی دارند، در مورد سوره فاتحه متفقاً می‌گویند که «بسم‌الله» جزو سوره است. حق‌ تعالی با کلید این سوره، عالم را باز کرد و این با گفتن «بسم‌الله الرحمن الرحیم» بود؛ یعنی خودش با اسم خودش شروع کرد. چرا با اسمش شروع کرد و با فعلش شروع نکرد؟ شما وقتی شروع می‌کنید، با اسمتان شروع می‌کنید یا با فعلتان؟ وقتی می‌‌خواهیم کتاب بخوانیم، کتاب را باز می‌کنیم، یا اسممان را بر زبان می‌آوریم، بعد کاری را انجام می‌دهیم؟ وقتی می‌خواهیم رانندگی کنیم، اسم می‌گوییم یا رانندگی می‌کنیم؟ وقتی یک نامه می‌خواهیم بنویسیم، اسم می‌گوییم یا می‌نویسیم؟ انسان‌ها در این قبیل موارد چه می‌کنند؟ قدر مسلم این است که فعلشان را انجام می‌دهند. حالا خداوند می‌خواهد بگشاید، برخلاف انسان‌ها که با فعلشان می‌گشایند، با اسمش می‌گشاید و می‌گوید: بسم‌الله. چون فعلش همین است‌. فعل‌الله همین «بسم‌الله» است.
ولی ما می‌دانیم که فعل، اسم نیست.

بله، فعل، اسم نیست و اسم هم فعل نیست؛ ولی خداوند با اسم گشوده و با آن شروع کرده است‌. در بدایت طلبگی به ما یاد دادند که: کلمه در لغت عرب بر سه قسم است: «اسم»، «فعل»، «حرف». با حرف کاری نداریم. می‌ماند اسم و فعل که با هم فرق دارند. هر موجودی اسم و فعل دارد. خدا هم که اصل موجودات است، هم اسم دارد، هم فعل؛ ولی با اسم شروع کرده و گفته است بسم‌الله، نفرموده است: بفعل‌الله. خداوند با اسم شروع کرده است و اگر باز هم شروع کند، یقیناً به اسمش شروع می‌کند. برای اینکه بتوانیم این مسئله را حل کنیم، باید بحث را از اینجا شروع کنیم که خداوند افعالی دارد و اسمایی و صفاتی: «له الاسماء الحسنی و الصفات العلیا». اسماء حسنی چه هستند و صفات علیا چه؟ «رحمن» صفت است یا اسم؟ «رحیم» و «قهار» چطور؟ اسم چیست؟ اگر «الله» اسم خداست، پس چرا می‌فرماید: «لهُ الاسماءُ الحُسنی» (حشر، ۲۴)

مگر اینکه صفات را هم اسم بگیریم، هم صفت‌.

همه اسماء هم اسمند، هم صفت. همه آنچه حق‌تعالی را در ادعیه و نماز با آنها می‌خوانیم، هم اسمند، هم صفت. اگر چنانچه «ذات ثبت له الرحمه» بگوییم، می‌شود اسم. اگر بسیط بگیریم، می‌شود صفت. فرق اسم و صفت، در بساطت و ترکیب ذهنی است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

مقدمات فهم قرآن (گفتگو با دکتر غلامحسین دینانی - کریم فیضی - ۵)

مقدمات فهم قرآن (گفتگو با دکتر غلامحسین دینانی - کریم فیضی - ۵)

اشاره: سخن به اینجا رسید که قرآن یک حقیقت است که هم معقول است، هم محسوس است و هیچ چیزی از این دو مرتبه را فاقد نیست و کم ندارد.
مقدمات فهم قرآن (گفتگو با دکتر غلامحسین دینانی - کریم فیضی - ۱)

مقدمات فهم قرآن (گفتگو با دکتر غلامحسین دینانی - کریم فیضی - ۱)

می‌خواهم خیلی صریح از شما بپرسم که قرآن را به لحاظ عقلی چگونه می‌بینید؟ و به عبارت دیگر از منظر شما عقل چه جایگاهی در قرآن دارد؟
مقدمات فهم قرآن (گفتگو با دکتر غلامحسین دینانی - کریم فیضی ۳)

مقدمات فهم قرآن (گفتگو با دکتر غلامحسین دینانی - کریم فیضی ۳)

اشاره: سخن به اینجا رسید که قرآن سخنانی دارد که همه انسان‌ها در هر دوره‌ای می‌توانند بفهمند و اگر خوب بفهمند، حتماً مجذوبش می‌شوند و می‌بینند که کاملاً تازه است.
گفتگو با دکتر غلامحسین دینانی - کریم فیضی - ۷

گفتگو با دکتر غلامحسین دینانی - کریم فیضی - ۷

اشاره: سخن به اسماء و صفات الهی رسید و استاد مبحث دشواری را آغاز کردند که دوستداران می‌توانند در کتاب «عقل الله» دنبال کنند. با حذف آن بخش، موضوع را پی می‌گیریم. استاد ادامه می‌دهند:

جدیدترین ها در این موضوع

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

از میان کارهای تلویزیونی حسن فتحی، مجموعه روشنتر از خاموشی که به شرح زمانه و اندیشه ملاصدرا می‌پردازد، چندان اسباب شهرت این کارگردان نیست. با آن‌که زمان پخش سریال نامناسب نبود و با آمدن شبکه IFilm هم پخش آن به دفعات تکرا شد، اما این سریال همواره در قیاس با هم‌نژادان خود- یعنی شب دهم، مدار صفر درجه و البته پهلوانان نمی‌میرند- کم‌رنگ و مهجور مانده است!
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

خندوانه یکی از عجیب ترین پدیده‌های رسانه‌ای کشور است که در عرض سه سال حضور نسبتا مداوم خود به یکی از پر طرفدارترین برنامه‌های تاریخ تلویزیون ایران بدل شده است. تنها برنامه‌هایی مانند خبر ساعت 14 یا خبر بیست و سی را از حیث جذب مخاطب بتوان با این برنامه مقایسه کرد که البته همه می‌دانیم که این مقایسه از جنس قیاس مع الفارق است.
از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

سریال زیر پای مادر از سری چندگانه‌های تلوزیون است که می‌‌کوشد مضمون خانواده را مد نظر خود قرار دهد. با مراجعه به حافظه خود به عنوان مخاطب برنامه‌های تلوزیونی می‌‌توان به سادگی دریافت که موضوع بسیاری از سریال‌ها و مجموعه‌های تلوزیونی در یکی دو دهه اخیر خانواده است.
هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

پاورچین آغازی بر طنزهای دنباله‌دار (یا به اصطلاح جریان‌ساز) دهه هشتاد بود که تاثیر آن در نقطه چین ادامه یافت و البته در شب‌های برره به اوج رسید. طنزی پراستعاره که ذهن مخاطب را در تعمیم دادن آزاد می‌گذاشت.

پر بازدیدترین ها

وضعیت سفید یک ذهن ; نگاهی به سریال وضعیت سفید

وضعیت سفید یک ذهن ; نگاهی به سریال وضعیت سفید

وضعیت سفید یک ایراد بزرگ دارد و آن است که همیشه آن را از وسط های کار دیده ایم( این اقتضای تلویزیون و برامده از هویت آن است که کمتر این فرصت پیش می اید که اثری را از ابتدا تا انتهای آن دید و ازهمین رو یک اثر تلویزیونی معمولا در حین نگارش و تولید به این نکته توجه دارند) اما هرچه هست اگر از ابتدا این سریال را ببینیم( که چاره آن دانلود قسمت های نخست آن است) متوجه می شویم که «مادر بزرگه» چاره ای جز انفعال در برابر این همه موج قهر ندارد.
در جهان عیاران ; نگاهی به سریال پهلوانان نمی میرند

در جهان عیاران ; نگاهی به سریال پهلوانان نمی میرند

اتفاقات سیاسی و اجتماعی در تاریخ ایران همواره ارتباط نزدیکی با اعتقادات اخلاقی و مذهب داشته است. بسیاری از قیام های محلی برآمده از دیدگاه مذهبی بودند و یا بواسطه حفظ اخلاقیات شکل گرفتند. در ایران، اخلاق گرایی و دین گرایی همپوشانی نزدیکی با وطن پرستی و استقلال ملی دارد. بسیاری از آثار ادبی و سینمایی از «کلیدر» محمود دولت آبادی گرفته تا «هزاردستان» علی حاتمی، بر اساس همین همپوشانی خلق شده اند.
روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

از میان کارهای تلویزیونی حسن فتحی، مجموعه روشنتر از خاموشی که به شرح زمانه و اندیشه ملاصدرا می‌پردازد، چندان اسباب شهرت این کارگردان نیست. با آن‌که زمان پخش سریال نامناسب نبود و با آمدن شبکه IFilm هم پخش آن به دفعات تکرا شد، اما این سریال همواره در قیاس با هم‌نژادان خود- یعنی شب دهم، مدار صفر درجه و البته پهلوانان نمی‌میرند- کم‌رنگ و مهجور مانده است!
از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

سریال زیر پای مادر از سری چندگانه‌های تلوزیون است که می‌‌کوشد مضمون خانواده را مد نظر خود قرار دهد. با مراجعه به حافظه خود به عنوان مخاطب برنامه‌های تلوزیونی می‌‌توان به سادگی دریافت که موضوع بسیاری از سریال‌ها و مجموعه‌های تلوزیونی در یکی دو دهه اخیر خانواده است.
هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

پاورچین آغازی بر طنزهای دنباله‌دار (یا به اصطلاح جریان‌ساز) دهه هشتاد بود که تاثیر آن در نقطه چین ادامه یافت و البته در شب‌های برره به اوج رسید. طنزی پراستعاره که ذهن مخاطب را در تعمیم دادن آزاد می‌گذاشت.
Powered by TayaCMS