دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

میرزا حسین‌ خان سپهسالارقزوینی (مشیر الدوله)

No image
میرزا حسین‌ خان سپهسالارقزوینی (مشیر الدوله)

كلمات كليدي : تاريخ، ميرزا حسين خان سپهسالار، مشير الدوله، قرارداد رويتر، امير ديوان

نویسنده : رحمان فتاح زاده

"میرزا حسین خان" فرزند "میرزا نبی خان امیردیوان قزوینی" در سال 1243 ه.ق. متولد شد، اجداد وی اهل «علی آباد» مازندران بودند. پدر بزرگ وی معروف به "عابدین بیک" در «قزوین» در خدمت "شاهزاده علینقی میرزای رکن‌الدوله" حکمران قزوین به دلاکی اشتغال داشت به این سبب دشمنان "میرزا حسین خان" را "دلاک‌زاده" لقب می‌دادند.[1]

پدر وی در دستگاه حکومتی "رکن‌الدوله" مال و ثروتی اندوخته و نردبان ترقی را طی نمود، به نحوی که هم یکی از دختران "فتحعلی‌شاه" را به زنی گرفت و هم به حکمرانی «اصفهان» و «فارس» رسید، وی در سال 1274 ه.ق. حکمران شیراز شد و در رفع اختلافات بین لشکریان و کشوریان در شیراز توفیقاتی به دست آورد و چون ترتیب عروسی "گلین خانم" دختر "احمدعلی میرزا" را با "ناصرالدین شاه" به بهترین وجه فراهم نمود، قرب و منزلت وی در نزد شاه افزایش یافت.[2]

مشیرالدوله قبل از صدارت

رشد و ترقی "میرزا حسین‌خان سپهسالار" عمدتاً مرهون توجهات خاص "امیرکبیر" می‌باشد و این هم نبود؛ مگر به خاطر روابط خوبی که بین امیرکبیر و "امیردیوان" وجود داشت، امیرکبیر پس از رسیدن به صدارت چهار فرزند ذکور «امیردیوان» را به تهران خواسته و آنها را به کارهای دولتی گماشت و میرزا حسین‌خان را که فرزند بزرگ امیردیوان بود، را برای تحصیل به خارج از کشور اعزام نمود و چون فرد با هوشی بود، با زبان‌های فرانسه و عربی آشنا شد و بعد از مراجعت به کشور وکیل کارهای پدرش گردید و در وزارت «امور خارجه» مشغول انجام وظیفه شد. بعد از مرگ پدر، امیرکبیر وی را به دلیل اوضاع مالی بدی که داشت به کارپردازی هند اعزام نمود.[3]

اقامت وی در «بمبئی» به مدت سه سال به طول انجامید و بعد از سه سال با ثروت فراوانی به ایران مراجعت نمود و در سال 1271ه.ق. یعنی در زمان صدارت "میرزا آقاخان نوری" با سمت «جنرال قنسولی» عازم مأموریت به تفلیس شد. در سال 1275 ه.ق. به سمت «وزیر مختاری» ایران در اسلامبول انتخاب گردید. در سال 1280 ه.ق. موقتاً از اسلامبول به تهران فراخوانده شد و یکی از اجزاء اجرائی «دارالشورای» دولتی گردید و مجدداً به اسلامبول بازگشت. در سال 1285 ه.ق. یعنی ده سال بعد از اشتغال به سمت «جنرال قنسولی» در اسلامبول به تهران احضار و از درجۀ «وزیر مختاری» و «ایلچی گری» مخصوص به مقام «سفارت کبری» نائل آمد و مجدداً به اسلامبول رفت و مدت دو سال در این سمت مشغول انجام وظیفه بود، تا اینکه در سال 1287 ه.ق. ترتیب عزیمت ناصرالدین شاه به عتبات عالیات را فراهم ساخت، بعد از این مسافرت است که خدمات وی در بغداد و عتبات و خارج از کشور موافق طبع ناصرالدین شاه قرار گرفت و شاه او را با خود به تهران آورده، ابتدا «وزارت عدلیه» و «وزارت وظالیف و اوقاف» و سپس در سال 1288 ه.ق. به لقب «سپهسالاری اعظم» مفتخر گشت و همچنین سمت «سرداری کل سپاه ایران» به وی واگذار شد. او همچنین در این سال جزو اعضای «دارالشورای کبری» در آمد، تا اینکه در 29 شعبان سال 1288 ه.ق. از طرف ناصرالدین شاه به صدراعظمی انتخاب گردید.[4]

دوران صدارت

هنگامی که "مشیرالدوله" مقدمات سفر ناصرالدین شاه به عتبات عالیات را فراهم نمود، به دستور شاه از اسلامبول عازم بغداد گردید، بعد از زیارت عتبات ناصرالدین شاه وی را از رفتن به استامبول باز داشته، با خود به ایران آورد و پس از چندی وی را به عضویت دارالشورای کبری انتخاب نمود و مدتی نگذشت که شاه جهت سر و سامان دادن به اوضاع سپاهیان ایران مشیرالدوله را به «وزارت اعظم عساکر» منصوب و لقب «سپهسالاری» به وی اعطا کرد. وی یک ماه و نیم بعد از طی صدور فرمانی به منصب صدارت عظمی ارتقای مقام یافت.[5]

او بعد از رسیدن به مقام صدر اعظمی بخشنامه‌هایی خطاب به کارکنان دولت و حکام ولایات صادر کرد و آنها را از رشوه خواری و قوم و خویش بازی برحذر داشت و هر کس که از اجرای دستورات وی تعدی کرد، را تنبیه و مجازات نمود.[6]

اقدامات مشیرالدوله در بدو صدارت او یادآور اقدامات امیرکبیر بود و مردم فکر می‌کردند، امیرکبیر، دومی ظهور کرده است و مشکلات ایران به زودی بر طرف خواهد شد؛ اما بر خلاف انتظارات مردم، اقدامات مشیرالدوله بیشتر در راستای اهداف بیگانگان بود.[7]

تنها چهل و هفت روز از صدارت وی سپری نگردیده بود که "ملکم خان" را از ترکیه به تهران احضار و به معاونت صدارت منصوب کرد و بعد از چندی وی را به سمت «وزیر مختاری ایران» در لندن اتخاب نمود.[8]

در ابتدای صدارت وی قحطی عجیبی ایران را فرا گرفت و مردم این را به فال بد زدند و او نیز برای بر طرف کردن این ظن مردم دست به بذل مال زد و مال بسیاری را بین مردم تقسیم کرد. مشیرالدوله همچنین بعد از انتخاب به صدارت در صدد بر آمد، تا قسمتی از مسؤلیت‌های قبلی خود را به دیگران واگذار نماید.[9]

سیاست خارجی

از نظر سیاست خارجی مشیرالدوله بعد از انتخاب به صدراعظمی شروع به همکاری نزدیک با انگلیسی‌ها نمود و به قدری در این زمینه با دست و دلبازی عمل کرد که سرنوشت ایران را دربست در اختیار انگلیسی‌ها قرار داد، زیرا وی ترقی و پیشرفت ایران را در نزدیکی کامل با انگلیسی‌ها می‌دانست. انگلیسی‌ها نیز از فرصت استفاده کرده، شروع به بهره‌برداری نمودند، اولاً اینکه به خواسته‌های خود در تعین حدود سیستان و بلوچستان و کسب امتیاز اقتصادی دست یافتند و ثانیاً با کسب امتیاز فراوان در ایران روس‌ها را ترسانیده و این کشور را وادار کردند، تا قراردادی پیرامون منافع دو کشور در ایران منعقد نمایند. نقشۀ انگلیسی‌ها جهت حکمیت پیرامون بلوچستان و سیستان با اعزام "سر فردریک گلد اسمیت کمیسر" و حاکم دولت انگلیس در ایران به مرحله اجرا در آمد و قسمت‌هایی از سیستان و بلوچستان از ایران جدا شد و صدراعظم ایران در این رابطه به اظهارات "میرزا معصوم خان انصاری" کمیسر ایران مبنی بر تعلق اراضی کیچ ، بلیده، جاسق، دزک،...به ایران اعتنایی ننمود و به وی گفت موافق رضای مأمور انگلیس عمل نماید.[10]

آنچه بیش از همۀ اقدامات مشیرالدوله موجب بد نامی وی گردید، اعطای امتیاز استخراج کلیه معادن ایران به "بارون ژولیوس دو رویتر یهودی"، آلمانی الاصل تابع انگلیس بود. که در بیست و چهار فصل در 18 جمادی الثانی 1289 ه.ق. به امضاء رسید و به موجب آن استخراج کلیه معادن ایران از جمله ذغال سنگ آهن و سرب، ایجاد راه آهن از بحر خزر تا خلیج فارس، دایر کردن تراموای شهری، اجارۀ گمرکات و به طور کلی همۀ منافع ثروت ملی ایران را به مدت هفتاد سال با شرایط سهل و مناسبی در اختیار رویتر قرا می‌داد.[11]

این امتیاز که با پرداخت رشوه‌های کلان به افراد ذی‌نفوذ به انعقاد رسیده بود، در ظاهر به یک صراف انگلیسی؛ ولی در باطن به خود دولت انگلستان، واگذار شده بود. این قرارداد اعتراضاتی در ایران به دنبال داشت که وطن پرستان، روحانیون، حکام و مأمورین دولتی که منافع آنها در خطر افتاده بود و عمال سیاست خارجی که به حق دلسوز منافع کشور بودند، بهمراه دولت روسیه را می‌توان جزء این معترضین شمرد.[12]

تزار روسیه به این امتیازنامه اعتراض کرده و ناصرالدین شاه وعده داد که آن را لغو کند.[13] اگر چه این قرارداد به خودی خود ملغی شد؛ زیرا در قرار داد قید شده بود که بعد از شش ماه از بسته شدن قرار داد باید طرف انگلیسی کار خود را شروع کند که این کار عملی نشد؛ اما امضای آن باعث ایجاد اولین جرقه‌های آزادی خواهی در ایران شد. اقدام دیگر مشیرالدوله در این زمان ترتیب سفر شاه به اروپا بود که خواست با این سفر عظمت اروپا را به شاه نشان دهد.[14]

مشیرالدوله شاه را به منظور نزدیکی هر چه بیشتر با انگلستان و جلب همکاری صمیمانه با آن دولت به لندن برد؛ ولی این امر محقق نشد، بلکه دولت انگلستان با ترساندن دولت روسیه او را وادار به حل اختلافات بین دو کشور کرد.[15]

دستاوردهای این سفر برای شاه و مشیرالدوله نتیجه عکس داد و باعث شد، عده‌ای از شاهزادگان و مخالفین مشیرالدوله در اصطبل قصر شاه بست بنشینند و از طرفی در تهران آشوب ایجاد شود و خواستار بر کناری صدراعظم شوند؛ لذا شاه بعد از ورود از راه روسیه به ایران، مشیرالدوله را از صدارت بر کنار و حاکم رشت کرد.[16]

بعد از چند ماه که از بر کناری مشیرالدوله می‌گذشت و آرامش بر کشور حکمفرما شد، شاه او را «وزیر امور خارجه» کرد و چون کشور فاقد صدر اعظم بود شاه امور را بین "میرزا یوسف مستوفی الممالک" و "مشیرالدوله" تقسیم کرد.[17]

پایان کار مشیر الدوله

مشیرالدوله بعد از برکناری از صدارت تا سال 1298 ه.ق. در قید حیات بود، در این فاصله وی سمت‌هایی از قبیل عضویت در هیئت شش نفره وزارت جنگ را بر عهده داشت. در فاصله سال‌های 1293 ه.ق. و 1294 ه.ق. در وزارت جنگ و خارجه تلاش نمود، تا اصلاحات بهتری به عمل آورد و در سال 1297 ه.ق. از وزارت «امور خارجه» و «سپهسالاری» معزول و به حکومت «قزوین» منصوب گردید، بعد از مدتی برای سرکوبی فتنه "شیخ عبیدالله" به آذربایجان اعزام گردید و پس از ختم این قائله مجدداً به تهران آمد و ناصرالدین شاه او را برای تسلیت گویی به مناسبت قتل "الکساندر دوم" امپراتور روسیه به آنجا اعزام کرد و پس از مراجعت او را «نائب التولیه» خراسان کرد و به دنبال آن شاه سفری به مشهد رفت و در 21 ذیحجه سال 1298 ه.ق. در مشهد در سن پنجاه و هفت سالگی فوت نمود و معروف است که مرگ او به امر شاه و با مسمومیت بوده است.[18]

مقاله

نویسنده رحمان فتاح زاده
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

روایتی ناتمام از مکتب اصفهان ; نگاهی به سریال روشنتر از خاموشی

از میان کارهای تلویزیونی حسن فتحی، مجموعه روشنتر از خاموشی که به شرح زمانه و اندیشه ملاصدرا می‌پردازد، چندان اسباب شهرت این کارگردان نیست. با آن‌که زمان پخش سریال نامناسب نبود و با آمدن شبکه IFilm هم پخش آن به دفعات تکرا شد، اما این سریال همواره در قیاس با هم‌نژادان خود- یعنی شب دهم، مدار صفر درجه و البته پهلوانان نمی‌میرند- کم‌رنگ و مهجور مانده است!
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

کمپانی خنداننده ها، سهامی عام ; نگاهی دوباره به خندوانه

خندوانه یکی از عجیب ترین پدیده‌های رسانه‌ای کشور است که در عرض سه سال حضور نسبتا مداوم خود به یکی از پر طرفدارترین برنامه‌های تاریخ تلویزیون ایران بدل شده است. تنها برنامه‌هایی مانند خبر ساعت 14 یا خبر بیست و سی را از حیث جذب مخاطب بتوان با این برنامه مقایسه کرد که البته همه می‌دانیم که این مقایسه از جنس قیاس مع الفارق است.
از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

از سرمایه می‌‌خوریم ; نگاهی به سریال زیر پای مادر

سریال زیر پای مادر از سری چندگانه‌های تلوزیون است که می‌‌کوشد مضمون خانواده را مد نظر خود قرار دهد. با مراجعه به حافظه خود به عنوان مخاطب برنامه‌های تلوزیونی می‌‌توان به سادگی دریافت که موضوع بسیاری از سریال‌ها و مجموعه‌های تلوزیونی در یکی دو دهه اخیر خانواده است.
هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

هویت چهل تکه و بحران مدنیت؛ تفسیری بر سبک زندگی در پاورچین

پاورچین آغازی بر طنزهای دنباله‌دار (یا به اصطلاح جریان‌ساز) دهه هشتاد بود که تاثیر آن در نقطه چین ادامه یافت و البته در شب‌های برره به اوج رسید. طنزی پراستعاره که ذهن مخاطب را در تعمیم دادن آزاد می‌گذاشت.

پر بازدیدترین ها

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

سریع‌تر، کوئنتین، هیجان هیجان! | نقدی بر اثر جانگو‌‌‌ رها شده

«تارانتینو» قهرمان ‌‌‌نهایت بهره برداری در فیلم است. او عناصر خود را در فیلم می‌کارد و با جاه طلبی تمام آن‌ها را تا بالا‌ترین مرحله، بازسازی و اصلاح می‌کند. به همین دلیل است که در لیست فروش فیلم در دو هفته اول اکران، فیلم جانگو با فروش ۲۰ میلیون دلار در رده اول قرار می‌گیرد.
منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

منحنی فرهنگ در مسابقه خنداننده شو

خندوانه هر چند وقت یک بار دچار رکود می‎شود و در رقابت با همسایه‌اش در شبکه نسیم (دورهمی) گاهی بالا رفته و گاهی پایین می‌افتد و این خودش موضوعی مستقل برای تحلیل است. اما هدف این متن تمرکز بر قسمت خنداننده شو این برنامه بوده و تحلیل محتوای خندوانه و نقادی رفتار مجری و مبتکر آن‌را شاید در جایی دیگر دنبال کنیم.
مفهوم شادی در خندوانه

مفهوم شادی در خندوانه

موضوع برنامه خندوانه، خنده است. این برنامه یکی از اولین محصولات شبکه نسیم بود. شبکه ای که اساساً برای خندیدن به وجود امده بود. با راه اندازی برنامه خندوانه خیلی زود مشخض شد که شبکه نسیم می تواند یکی از قدرتمندترین شبکه های سیما باشد.
ساخت برنامه خیریه یا سرک کشیدن به حریم شخصی؛ چالش رضایت یا اکراه مهمان در ماه عسل

ساخت برنامه خیریه یا سرک کشیدن به حریم شخصی؛ چالش رضایت یا اکراه مهمان در ماه عسل

ماه عسل سالی یک بار و درست موقع ماه رمضان که انتظار کاسته شدن از تنش‌های فرهنگی و چشم امید به مهربان شدن همه و از جمله صاحبان صدا و تصویر و قلم با یکدیگر افزایش می‌یابد به موضوعی برای مجادله تبدیل می‌شود. به گواهی همان مشاهداتی که سالانه یک بار به تکرار می‌نشینند، مجری و تهیه کننده این مجموعه نیز ارتباط دوستانه‌ای با منتقدان خود برقرار نمی‌کنند.
وصل و فصل؛ مقایسه دیوار به دیوار با اجاره نشین‌ها

وصل و فصل؛ مقایسه دیوار به دیوار با اجاره نشین‌ها

مجموعه دیوار به دیوار طنزی گیرا، کنایه‌پرداز و قابل تحلیل است. پیداست که هم بازی شدن چندین بازیگر مطرح(در عین موفقیت کارگردان در بازیگردانی مجرب‌های سینما و تئاتر ایران) بر جذابیت و ظرافت کار می‌افزاید. همچنان که کنار هم نشستن اجباری چند خانواده ایرانی در یک ساختمان اعیانی از موضوعاتی است که تحلیل وجوه نمادین آن، منتقدان را به خوانش استعاری از اثر دعوت می‌نماید.
Powered by TayaCMS