دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

توسل

No image
توسل

کلمات کلیدی: توسل عام، توسل خاص، اثار توسل، روش هاي توسل

نویسنده: سيده معصومه جوادي زاويه

توسل در لغت یعنی با عمل یا وسیله به خدا متوسل شدن.[1] و در اصطلاح به معنای، واسطه قرار دادن شی یا شخصی است برای وصول به مطلوب.[2] چنانچه خداوند، در قرآن كریم می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله وابتغوا الیه الوسیله.»، ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا بپرهیزید، و وسیله­ای برای تقرب به او بجویید .[3]

ضرورت توسل

بدون شک آدمی برای تحصیل کمالات مادی و معنوی، به غیر خود، یعنی خارج از محدوده وجودی خویش نیازمند است. عالم هستی بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار شده و تمسک به سبب ها و سایل برای رسیدن به کمالات مادی و معنوی، لازمة این نظام است.

بر همین اساس قرآن کریم، انسان را در جهت کسب کمالات معنوی و قرب به درگاه الهی امر به توسل به اسباب تقرب کرده است: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله.»، ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا بپرهیزید، و وسیله ای برای تقرب به او بجویید.[4]

در روایات پیامبر اکرم و امامان معصوم نیز بر لزوم توسل به اولیای الهی هنگام دعا تأکید شده است، چنانچه در روایت نبوی مستند نزد اهل شیعه و اهل سنت آمده است: «کل دعاء محجوب حتی یصلی علی محد و آل محمد.»، هر دعایی محجوب است تا اینکه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود.[5]

بنابراین همچنانکه اصل دعا از اسباب و وسیله های فیض است و می­توان حاجت را بطور مستقیم از خداوند در خواست کرد، توسل به اولیای الهی در هنگام دعا نیز از اسباب فیض و وسایل قرب به خداوند است.[6]

دو دیدگاه درباره توسل

درباره توسل اختلاف نظر وجود دارد، ولی به طور عمده دو دیدگاه در این رابطه مطرح است:

1- اغلب مسلمانان، به ویژه شیعیان، توسل به انبیا و اولیای الهی را یکی از مصادیق روشن وسیله می­دانند، زیرا آن انوار مقدسه و نفوس مطهره، اشرف و افضل مخلوقاتند که به اعلی درجه انسانیت رسیـده و نزدیـک ترین فرد به درگـاه خدا هـستند و پس از مرگشان نیـز در جوار رحمتش زنـده و متنعم اند. بنابراین، توسل به پیامبر و اهل بیت (ع) در نظر این افراد از جمله اسباب و وسایلی است که باعث نزدیکی بندگان به خدایشان می­شود و همان گونه که در روایات متعددی آمده، این عمل موجب قبولی طاعات و سرعت بخشیدن به اجابت دعا خواهد بود و مهم ترین راه نجات و رستگاری. از این رو، دعا و نیایش باید با توسّل به معصومان (ع) همراه باشد.[7]

2- برخی از مسلمانان درخواست حاجت از ائمه (ع) و استغاثه به آن عزیزان را مورد اعتراض قرار داده و دو اشکال عمده بر آن وارد می­کنند:
الف. بدعت:

مخالفان توسّل، این عمل را نوعی بدعت می­دانند که در دین اسلام نبوده و مسلمانان صدر اسلام نیز چنین عملی را انجام نمی­دادند.[8]

ب- شرک:

برخی از این مخالفان، که وهابیون می­باشند، با این قضیه به شکل افراطی برخورد کرده، آن را شرک و عبادت مخلوق می­دانند.[9]

شبهه مطرح شده درباره توسل

اشکال: آیا توسل به پیامبر و امامان معصوم (ع) و حاجت خواستن از آنان، مؤثر دانستن غیر خدا و شرک نیست ؟

پاسخ: عبادت یعنی نهایت ذلت و خضوع در برابر کسی که اعتقاد به الوهیت او داشته باشیم و یا او را فاعلی استقلالی و غیر وابسته بدانیم.

بنابراین عبادت دو رکن دارد: 1.نهایت وابسته 2. اعتقاد به الوهیت

هرگاه یکی از این دو رکن نباشد، دیگر مفهوم عبادت و پرستش صدق نمی کند. خداونند خود به فرشتگان فرمان داده است، در مقابل آدم سجده کنند. «و یاد کن آنگاه که فرشتگان را گفتیم: «آدم را سجده کنید.»[10]و یا فرزندان را به نهایت خضوع و تذلل در برابر والدین دستور داده است: «وبال های ذلت و خواری را از روی مهربانی برای آن دو بگستران.»[11]

بدیهی است، این اعمال عبادت و پرستش غیر خدا محسوب نمی­شوند، وگرنه خدا امر به آن نمی­کرد.

توسل و شرک

در توسل، گاهی حاجت خود را از خدا می­خواهیم و هنگام دعا او را به حق اولیایش قسم می دهیم که حاجت ما را برآورده سازد. این روش را پیامبر اکرم (ص) تعلیم فرمود و خود نیز بدان عمل می کرد.[12] در چنین روشی هیچ­گونه احتمال شرک وجود ندارد.

در نوع دوم توسل، خداوند را حاجت دهنده می­دانیم و از اولیای الهی می­خواهیم برآمدن حاجت ما را از درگاه الهی درخواست کنند. در خواست دعا، نه تنها مؤثر دانستن غیر خدا نیست، بلکه اعتراف به این مطلب است که تنها حاجت دهنده و مؤثر در عالم هستی، اوست.

در نوع سوم توسل به طور مستقیم حاجت خود را از اولیای الهی طلب می­کنیم و این نیز شرک نیست، زیرا تأثیر گذاری آنها، به صورت غیر استقلالی و وابسته به اراده و قدرت الهی است. اسباب و واسطه های فیض همچنان که در اصل وجود و بقای خویش، وابسته و قائم به او هستند، در فاعلیت و تأثیرگذاری نیز وابسته به اراده و قدرت خداوند می­باشند. بنابراین نه توحید در ربوبیت به معنای انکار نقش اسباب است و نه اثبات نقش اسباب و واسطه های فیض، منافی با توحید ربوبی است. از این­رو تمسک به آنها، منافاتی با توحید ربوبی ندارد.

در نتیجه توسل و حاجت خواستن از اولیای الهی، تمسک به رابطه های فیض الهی و اسبابی است که فاعل بودن آنان وابسته به قدرت و اراده خداوند است. و در نهایت این حاجت خواستن، شرک در ربوبین نیست، همچنانکه تمسک به اسباب (مثل پزشک و دارو) شرک در ربوبیت نیست.[13]

انواع توسل

1. توسل عام

توسل عام آن است که همه موجودات جهان به خاطر تأثیرهایی که در جهان دارند، برای رفع نیازمندی های خود، دست کمک و یاری به سوی هم دراز کرده و از یکدیگر بهره می برند. همه افراد این نوع توسل را قبول داشته و به وجود آن در خود کاملا واقفند. برای مثال، خدا که خالق و رازق ماست، وقتی به بندگان خود می­فرماید: این من هستم که از شما رفع عطش می­کنم ولی به وسیله آب، و من هستم که از شما رفع مرض می­کنم ولی به وسیله دارو، و شما موظف هستید برای رسیدن به این رحمت ها، آب و دارو مصرف نمایید، یا وقتی که قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم (ع) می­گوید: «الذی خلقنی فهو یهدین والذی هو یطعمنی و یسقین و اذا مرضت فهو یشفین و الذی یمیتنی ثم یحیین والذی اطمع ان بغفر لی خطیئتی یوم الدین»، همان کسی که مرا آفریده و پیوسته راهنماییم می­کند. و کسی که مرا غذا می­دهد و سیراب می­نماید.و هنگامی که بیمار می­شوم مرا شفا می­دهد.و کسی که مرا می­میراند و سپس زنده می­کند.و کسی که امید دارم گناهم را در روز جزا ببخشد.[14] .

مسلماً این بیانات به این معنا نیست که حضرت ابراهیم (ع) تأثیر دارو را در شفابخشی یا آب را در سیراب کردن انکار می­کرد، بلکه بدین معناست که آن حضرت بر اساس بینش عمیقی که درباره جهان آفرینش داشت، در باطن همه این امور، دست توانای خدا را می­دید. آری، شفابخشی دارو، سیراب کنندگی آب و همه و همه، به حکم قضا و قدر الهی است. بنابراین، توحید واقعی اقتضا می­کند که ما برای سیراب گشتن و بهبودی یافتن، متوسّل به «آب» و «دارو» بشویم و از طریق همین­ها، خود را در معرض رزق و شفابخشی خدای یکتا قرار داده و آنها را وسایل و اسبابی مقرر شده از جانب خدای واحد بشناسیم و آثار آنها را جداً آثار خدا بدانیم.

2- توسل خاص

توسل خاص همان عملی است که شیعیان انجام می­دهند و به آن اعتقاد راسخ دارند. آنان در زمان گرفتاری ها و مشکلات، یکی از افراد مقرب درگاه الهی را واسطه قرار داده و به وسیله او از خداوند رفع سختی ها و برآورده شدن حاجاتشان را طلب می کنند. این نوع از توسل نیز منافاتی با توحید نداشته، بلکه عین توحید است، چراکه اعتقاد به وسیله، اعتقاد به آفریننده وسیله «خدا» است.

بنابراین، مشخص می­گردد که آنان در باب «توسل» به اولیاء اللّه و مقربان درگاه خدا، منظوری جز «ابتغاء وسیله» و «اعتصام بحبل اللّه» از نظر راه یابی به مقام «قرب خدا» که صریحاً مورد امر و ترغیب قرآن کریم و مقتضای عقل سلیم است ندارند: یا ایها الذین آمنو اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون[15]

آنان نه کسی جز خدا را می­پرستند و نه چیزی را بی اذن خدا، مؤثر و قادر بر کاری می­شناسند، بلکه همه چیز و همه کس را مخلوق خدا و «ممکن الوجود» و «فقیر بالذات» می­دانند که تا از جانب خدا به آنها، وجود و توانایی بر ایجاد و اثر گذاری عطا نشود، نه از خود دارای وجود می­باشند، و نه قادر بر ایجاد چیزی و یا اثرگذاری در چیزی خواهند بود. از این رو، اگر در ادعیه و زیارت هایی که در میان مسلمانان، به ویژه شیعه، متداول است دقت شود، این حقیقت به دست می­آید که این افراد در عین اینکه نهایت تواضع را به پیشگاه اهل بیت عصمت (ع) اظهار می­دارند، آن بزرگواران را به عنوان وسایلی می­شناسند که خداوند برای هدایت بندگان به سوی کمال، در دسترس انسان ها قرار داده و از آنان خواسته تا با یاری گرفتن از آنها خود را به مقام قرب الهی برسانند.[16]

به طور کلی، توسل به وسایل و تسبب به اسباب با توجه به اینکه خدا سبب را آفریده و سبب را سبب قرار داده و از ما خواسته است از این وسایل و اسباب استفاده کنیم، به هیچ وجه شرک نیست، بلکه عین توحید است. در این میان، هیچ فرقی میان اسباب مادی و روحی، اسباب ظاهری و معنوی، و اسباب دنیوی و اخروی نیست. هنگامی که انسان متوسل می­شود باید توجهش به خدا و از خدا به وسیله باشد. اما اگر توجه اصیل به وسیله باشد و نه از ناحیه توجه به خدا، شرک در عبادت خواهد بود. [17]

آثار توسل

1- شکوفایی استعدادها:

بی شك به سراغ ائمه و اولیا رفتن، سعه صدر و مناعت طبع را برای انسان به ارمغان می‌آورد و انسان را از عدم شایستگی دور می‌سازد. توسل باعث می‌شود از خُلق و خوی پیشوایان دین بهره‌مند شده، اساس پیوند با امامان موجبات قرب به خداوند را فراهم می‌كند. این امر دور شدن از عناصر مادی را به همراه دارد. امام امت (ع) با پیروی از خُلق و خوی امیر مؤمنان (ع) و فرامین اخلاقی و اجتماعی آن امام بزرگوار، صاحب روح بزرگی به عظمت كوه شدند، تا آن‌جا كه با سران كفر و شرك سازش نكرده و از آنها نهراسیدند و هرگز فكر سازش با آنها را در ذهن مباركش راه ندادند زیرا رهبر فقید، به بیانات امیر مؤمنان (ع) آگاه است كه آن امام همام فرمود: «یتنافون فی دنیا دنیه و یتكالبون علی جیفه مریحه و عن قلیل یتبر التابع من المتبوع و القائد من المقود فیتزایلون بالبغضاء و یتلاعنون عند اللقاء.[18] »،در احراز پُست دنیایی بر همدیگر سبقت می‌گیرند و چون سگ‌ها، به جان مرداری بدبو می‌افتند. طولی نمی‌كشد كه تابع از متبوع و رهبر از پیرو بیزاری می‌جوید. اینها با بغض و كینه از هم جدا می‌شوند و به هنگام ملاقات یکدیگر را لعن و نفرین می­کنند.

حال ستمگرانِ دنیا طلب و شیفته مقام و ریاست چنین است، ولی وضع ارادتمندان به ائمه (ع) به صورتی دیگر است.

توسل به ائمه (ع) جان و روح را آماده برای پیوند با خدا می‌سازد. اگر این معنا در وجود بشر محقق شود، و اگر ما به ائمه خود در عمل و گفتار و شؤون زندگی اقتدا كنیم و راه درست را طی كنیم، آنچه خداوند به آنان عنایت فرموده، به ما نیز ارزانی خواهد داشت و انسان را از بسیاری از وابستگی‌های كاذب می‌رهد.

هر که با مردان حق پیوست، عنوانی گرفت

قطره چون واصل به دریا می‌شود، دریا شود

2- دوری از گناه

اصولاً كسی كه خود را نیازمند به عنایات ائمه می‌بیند و عرض ارادت به ایشان را لازمه كمال و ترقی می‌داند، نفس خود را ملزم می‌كند كه در همه حال دور از گناه زندگی كند، زیرا گناه عارضه‌ای بنیان بر انداز و خطرناك است، كه فرد گناهكار را در مسیر هلاكت قرار می‌دهد و غرائز و استعدادهای او را به انحراف و سرانجام خاموشی هدایت می‌كند. لذا امام علی (ع) می فرماید: «و التوبه من ورائكم.»[19] توبه باید پشت سر شما باشد. یعنی اگر گناه كردی، باید توبه كنی.

3- دارا شدن روحی خاضع در برابر خدا

ارادت به ائمه (ع) سعه صدر و عظمت روح برای انسان به ارمغان می‌آورد. به ویژه تدبر در زندگی آنها دل و روح طغیانگر آدمی را به تفكر و حركت سازنده گرایش می‌دهد.[20]

بهترین راه و روش برای توسل به معصومین (ع)

1. خواندن خدا به حق اولیای او

پیامبر اکرم (ص)فرموده است: خداوند عزوجل می­فرماید: ای بندگان من! گرامی­ترین خلق و پر فضیلت­ترین آنان نزد من، محمد و برادرش علی و امامان بعد از وی هستند. اینان «وسیله» ها به سوی من می باشند. هر کس حاجتی دارد و نفعی را طالب است و یا دچار حادثه ای سخت و زیان­بار گشته و برطرف شدن آن را می­خواهد، مرا به محمد و آل طاهرینش بخواند تا به نیکوترین وجه او را برآورم.[21]

2. در خواست دعا از اولیای الهی

در خواست دعا همچنان که از برادر و خواهر مؤمن امری صحیح و پسندیده است، از اولیای الهی و آبرومندان درگاه او به طریق أولی بجا و پسندیده است.[22]

همانطور که قرآن کریم در حق رسول اکرم فرمود: «لو أنّهم اذ ظلموا أنفسهم جاؤک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما»، و اگر این مخالفانف هنگامی که به خود ستم می­کردند.به نزد تو می­آمدندو ازخدا طلب آمرزش می­کردند و پیامبر هم برای آنها استغفار می­کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان می­یافتند.[23]

3- در خواست حاجت از اولیای الهی

قسم سوم توسل به این صورت است که به طور مستقیم حاجت خود را از اولیای الهی طلب کنیم. همانطور که صحابی رسول خدا (ص) به ایان عرض کرد: «اسألک مرافقتک فی الجنه»، از تو می خواهم در بهشت همنشینت باشم.[24]

مقاله

نویسنده سيده معصومه جوادي زاويه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

راههای شناخت صفات خدا

No image

تعریف علم کلام

No image

ازلیت و ابدیت

Powered by TayaCMS