حجاب، آرامش، امنيت
فرشته محیطی
نویسنده در مطلب حاضر به مساله فطری بودن پوشش در انسان اشاره کرده و اهمیت حجاب و برخی از آثار آن را مورد بررسی قرار داده است.
حجاب به معنای پرده و پوشش و حایل میان دو چیز نوعی پوشش برای مردان و زنان مومن است. هر چند که این اصطلاح در عرف مردم تنها درباره زنان به کار میرود ولی تفاوتی در وجوب و لزوم اخلاقی، شرعی و حقوقی آن نیست. آنچه پوشش مردان از زنان را متمایز میسازد در مقدار و کیفیت پوشش است.
پوشش اولیه آدم
اما حجاب و پوشش پیش از آنکه امری شرعی و دستوری قانونی باشد، مساله انسانی است. در گزارش قرآن از واکنش ابتدایی آدم و حوا در بهشت موقت به این مهم توجه میدهد که مساله پوشش گرایشی فطری است؛ زیرا آن دو پس از نزدیک شدن به درخت ممنوع و با خوردن از میوه آن، به شکل و شمایلی درآمدند که برای آنان شگفت انگیز بود. قرآن از واژه سواه برای این شمایل جدید استفاده میکند. (اعراف آیات 62 و 02 و 22 و 72 و طه آیه 121) سواه در اصطلاح قرآنی دست کم در دو معنای بدن و یا نقاط حساس بدن به کار رفته است. سوء هر کار ناپسند و زشتی است که بطور طبیعی انسان را ناخوش میآید. در داستان کشته شدن هابیل، قرآن از جسد بیجان هابیل تعبیر به سوآه میکند. (مائده آیه 5) بنابراین تن و جسم بی جان که از آن به جسد تعبیر میکنیم، در کاربرد قرآنی سوآه خوانده شده است.
از این رو میتوان با توجه به گزارش قرآن و واکنش شتاب آلود آدم و حوا از پوشاندن برخی از اعضای بدن یا تمام آن با برگهای درختان این احتمال تقویت میشود که انسان به بطور طبیعی از عریان بودن کراهت دارد. نکتهای که قابل تامل است آنکه برخی این پوشش را تنها به بخشهای حساس تن نسبت میدهند به این معنا که گفتهاند آن دو، برگهای برخی از درختان بهشتی را کنده و با دست، آن برگها را نگه داشتهاند و خود را بدین صورت از یکدیگر پوشاندهاند؛ ولی سخن این است که در آیات قرآنی سخن از نگه داشتن برگها با دست نیامده است. به نظر این احتمال درستتر میآید که آنان با برگهای برخی از درختان که از پهنای کافی برخوردار بود تن و بدن خود را پوشاندهاند و آن را به شکل پوشش و لباس به تن کردهاند تا بدن آنان نمایان نباشد. بنابراین میتوان گفت که این پوشش میتوانست کامل و تمام باشد و تنها به نقاط حساس اختصاص نداشته باشد؛ زیرا اگر حوا میخواست حتی با دو دست، برگها را نگه دارد میبایست دو دست دیگر نیز پیدا میکرد تا دو جای دیگر را نیز میپوشاند که آن دو نیز از حساسیت برخوردار بوده و نوعی شرمگاه به شمار میآمده است. از کاربرد سوآه در معنای بدن در آیه دیگر میتوان این برداشت را تقویت کرد که آن دو تمام بدن خویش را با برگهای درختان پهن برگ که شباهت به برگهای درخت موزه داشت پوشاندهاند.
به هر حال انسان به طور فطری و طبیعی از عریان بودن گریزان است و هر انسان سالم از نظر شخصیتی و روانی، خود را از دیگری میپوشاند. لباس در قرآن به عنوان پوشش بدن (سواه) یاد شده است. (اعراف آیه 62) زشت و ناپسند دانستن نشان دادن شرمگاه و بی پوشش بودن آن بخش، به نوع تربیت و یا اخلاق اجتماعی انسان بستگی ندارد. به این معنا که هر کس به طور فطری عدم پوشش بخشهای خاص و شرمگاه را ناخوش و ناپسند میدارد و اگر تربیت اجتماعی و خانوادگی اثر و نقشی را در این حوزه بازی کند، در آموزش و تربیت ضد اخلاقی آن است؛ در حقیقت نوعی اجبار و تحمیل آموزشی و تربیتی موجب میشود تا انسانها از حالت طبیعی و فطری خارج شوند؛ چنان که درباره دین این اتفاق افتاده است و مردمانی که به طور طبیعی گرایش به خدا و اسلام دارند به آئین و شرایع و ادیان دیگری مجبور میشوند و به تعبیر پیامبر(ص) با تربیت خانوادگی و آموزشهای اجتماعی و تحمیل، از فطرت اسلام دور شده و یهودی و مجوسی و مسیحی میشوند.
اسلام به عنوان دین فطرت مسئله حجاب و پوشش مردان و زنان را واجب شمرده و مطابق فطرت، دستورهای شرعی خود را صادر کرده است. اصول اخلاقی بشر نیز این اقتضا را دارد و تنها انسانهای بی تمدن، از پوشش کامل برخوردار نمیباشند. هر انسان با شخصیت و سالم اجتماعی به طور طبیعی در هر پست و مقامی که باشد به پوشش گرایش داشته و آن را اخلاقی و هنجاری بر میشمارد و بر همین پایه و اساس است که قوانین بشری نیز چنین چیزی را پسندیده و تقویت میکند.
اهمیت حجاب
در اهمیت حجاب از نظر قرآن میتوان به آیاتی اشاره کرد که در آن حجاب و پوشش را نشانهای از عفت و پاکدامنی دانسته است. خداوند در آیه 60 سوره نور میفرماید که حتی زنانی که امید ازدواج ندارند و به سنی رسیدهاند که میل و رغبتی به جنس مخالف در آنان نیست و از شور و زندگی افتادهاند، بهتر است که ایشان نیز پوشش را رعایت کنند و خود را چنان بپوشانند که مورد توجه قرار نگیرند و زینتهای ذاتی و عرضی خود را نشان ندهند. آنگاه در بیان فلسفی این دستور و ذکر حکمت آن میفرماید: و ان یستعففن خیر لمن، اگر عفت را بجویند، برایشان بهتر است. تعبیر استعفاف و عفت جویی امری است که برای همگان مفید و نیک و پسندیده است چه این فرد، پیری باشد که رغبتی به جنس مخالف ندارد و یا جوانی که در اوج گرایش به جنس مخالف است. کسی که پوشش را مراعات میکند به نوعی امنیت روحی و روانی که مورد توجه همگان و خیر عمومی است دست مییابد، زیرا هنگامی که شخص خود را به گونهای مناسب بپوشاند از نظر شخصیت خود را چنان مینمایاند که باید باشد. انسانها به طور طبیعی از کسانی که از اصول اخلاقی دوری میکنند، کراهت میورزند.
حجاب، عامل بازدارنده
قرآن، پوشش را نشانه تقوا نیز بر میشمارد؛ زیرا تقوا به معنای مهار و کنترل در برابر بدیها و زشتیها و زیاده خواهیهای نفس و قوای غریزی و نیز عمل به اصول اخلاقی و شرعی و قانونی است که موجبات جلب رحمت و دفع غضب الهی را فراهم میآورد. نشانه تقوا بودن پوشش به این معناست که انسان بر پایه اصول اخلاقی و قانونی و شرعی عمل میکند و در رفتار و کردار خویش نشانههای تمرد را بروز نمیدهد. اگر کسی مسلمان است نشانههائی خواهد داشت. برخی از این نشانهها ظاهری و برخی دیگر باطنی است. نشانه ظاهری اسلام آن است که در جامعه، پایبند قوانین آن باشد. کسی که پوشش را رعایت نمیکند در حقیقت میکوشد که نشان دهد بر دین اسلام نیست و قوانین آن را نمیپذیرد. در مدارس برای هر گروه سنی و سطوح علمی، لباس و پوششهای رنگی خاصی است که نشانگر گروه و سطح است. این نشانهها کمک میکند تا مردم بفهمند که این فرد کارگر نیست و یا یک دانشجو است.
پوشیدن لباس سفید در بیمارستان کمک میکند تا کادر بیمارستانی از دیگران شناخته شوند. چنان که نوع پوشش روحانی بیانگر وظیفه و کاری است که برعهده او نهاده شده است. کسی که پوشش اسلامی را مراعات میکند با این شیوه بیان میکند که اهل تقواست و بر اصول اسلامی تاکید دارد. از این رو، قرآن رعایت پوشش اسلامی را نشانهای از تقوا دانسته است.(احزاب آیه55)
قرآن در تبیین فلسفه و حکمت دستور پوشش اسلامی افزون بر گرایش فطری بشر به این نکته اشاره میکند که پوشش مناسب موجب میشود تا فرد در امنیت قرار گیرد و کسانی که بیمار دل هستند و از شخصیت سالم اجتماعی و روانی برخوردار نیستند، متعرض آنان نمیشوند. (احزاب آیه95)
در توضیح این حکمت باید به این مساله اشاره کرد که انسان بطور طبیعی از هر چیزی که نسبت به آن جهل دارد میهراسد و از آن گریزان است. افرادی که در سایه زندگی میکنند و در روش و رفتار خود از نوعی عدم شفافیت بهره میجویند و به عبارتی در زمینه خاکستری حرکت میکنند، از نوعی ابهت برخوردار میشوند که دیگران به سادگی متعرض آنان نمی شوند. زنانی که با پوشش مناسب، خود را میپوشانند در زمینه خاکستری قرار میگیرند و به شکلی برای دیگری مجهول و ناشناخته میگردند. همین مساله موجب میشود که دیگران با وی به آسانی نتوانند برخورد کنند و نوع خطوط قرمز در اطراف وی پدیدار میشود که متعرضان را از تعرض به وی باز میدارد. این گونه است که حجاب به عنوان عامل بازدارنده از تعرض دیگران عمل میکند و شخص با حجاب به حریم امنیت رانده میشود.
آثار حجاب
قرآن برای حجاب و پوشش مناسب اسلامی آثار معنوی و نقش اجتماعی خاصی را بیان میکند که نمونه آن در مساله امنیت و تقوا گفته شده است. در حقیقت با بیان فلسفه و اهمیت حجاب به برخی از آثار معنوی و اجتماعی نیز اشاره شده است. غیر از مصونیت از تعرض هوسرانان و کسب امنیت میتوان به برخی از آثار دیگر حجاب نیز اشاره کرد که از آن جمله طهارت قلبی و پاکی درون مردان و زنان است. پوشش مناسب موجب میشود که هم مردان در هنگامه برخورد با زنان گرفتار انحراف و پلیدی و فحشا نشوند و هم زنان در برابر مردانی که تن خود را میپوشانند از امنیت و طهارت قلبی سود برند. هنگامی که مردی پوشش مناسب داشته باشد زنی که با وی سخن میگوید و یا وی را میبیند تحت تاثیر اندام وی قرار نمیگیرد و قلب و دلش در گرو عشق او نمی رود؛ چنانکه پوشش مناسب زن نیز چنین فرصتی را برای مردان فراهم نمی آورد. در حقیقت این اثر حجاب به خود فرد باز نمی گردد بلکه به دیگری سود میرساند. به این معنا که حجاب و پوشش مناسب این فرصت را برای مردان و زنان فراهم میآورد تا از طهارت قلب برخوردار باشند و گرفتار ناپاکی دل نشوند. هرچند که میتوان برای آن اثری در خود فرد نیز یافت که عبارت از امنیت فردی در برابر دیگری است و شخص با حجاب خود نمیگذارد که جنس مقابل تحریک شده و متعرض وی گردد. (احزاب آیه35)
از دیگر آثاری که قرآن برای پوشش یاد میکند، اثر معنوی پوشش و دست یابی به رحمت و آمرزش الهی است. (احزاب آیه95) نکته جالب در این تعبیر قرآنی آن است که از غفران به عنوان پاداش پوشش یاد شده است؛ زیرا غفران به معنای پوشاندن گناهان است. کسی که خود را از دیگری میپوشاند و حجاب را مراعات میکند به اسم غفران پناه برده و خداوند نیز او را از شر گناه و آسیبهای احتمالی آن میپوشاند و گناهانش را بخشیده و بر آن پردهای مینهد که دیگری از آن باخبر نمیشود.
کوتاه سخن آنکه حجاب و پوشش در آموزههای قرآنی از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است و برای آن آثار اجتماعی و معنوی چندی است. آثاری که نه تنها موجب میشود انسان را به خدا نزدیک کند بلکه شخص را در امنیت و آرامش روحی و روانی و اجتماعی قرار میدهد.