دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حدیث عرضه دین؛ سند بصیرت و ولایتمداری حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع)

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) پس از آنكه به خدمت امام هادى(ع) مى‌رسد و مورد استقبال گرم ايشان واقع مى‌شود
حدیث عرضه دین؛ سند بصیرت و ولایتمداری حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع)
حدیث عرضه دین؛ سند بصیرت و ولایتمداری حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع)

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) پس از آنكه به خدمت امام هادى(ع) مى‌رسد و مورد استقبال گرم ايشان واقع مى‌شود و با جمله «انت ولينا حقا» شخصيت عظيم‌الشأن او ستوده مى‌شود، از امام اجازه مى‌گيرد تا دين خويش را بر ايشان ارائه كند كه اگر دينش مرضى و پسنديده است، تا قيامت بر آن ثابت و استوار بماند. متن كامل اين حديث که در پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه منتشر شده چنين است:

«حدّثنا علىّ بن أحمد بن موسى الدقاق و علىّ بن عبد الله الورّاق جميعا ، قالا: حدّثنا محمّد بن هارون الصوفى، قال: حدّثنا أبو تراب عبيدالله‌بن موسى الرويانى، عن عبد العظيم بن عبد‌الله‌الحسنىّ، قال :دَخَلتُ عَلى‌ سَيِّدى عَلِيِّ بنِ مُحَمَّدِ بنِ عَلِيِّ بنِ موسَى بنِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدِ بنِ عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ بنِ عَلِيِّ بنِ أبى طالِبٍ عليهم السلام، فَلَمّا بَصُرَ بى قالَ لي:

مَرحَباً بِكَ يا أبَا القاسِمِ! أنتَ وَلِيُّنا حَقّاً. قالَ: فَقُلتُ لَهُ: يَابنَ رَسولِ اللهِ ! إنّى اُريدُ أن أعرِضَ عَلَيكَ دينى، فَإِن كانَ مَرضِيّاً ثَبَتُّ عَلَيهِ حَتّى‌ ألقى‌ الله عزّ وجلّ. فَقالَ: هاتِ يا أبَا القاسِمِ !فَقُلتُ: إنّى أقولُ:

إنَّ الله تَعالى‌ واحِدٌ لَيسَ كَمِثلِهِ شَى‌ءٌ، خارِجٌ مِنَ الحَدَّينِ: حَدِّ الإبطالِ و حَدِّ التَّشبيهِ، و أنَّهُ لَيسَ بِجِسمٍ و لا صورَه، و لا عَرَضٍ و لا جَوهَرٍ، بَل هُوَ مُجَسِّمُ الأَجسامِ، و مُصَوِّرُ الصُّوَرِ، و خالِقُ الأَعراضِ وَ الجَواهِرِ، و رَبُّ كُلِّ شَى‌ءٍ و مالِكُهُ و خالِقُهُ، و جاعِلُهُ و مُحدِثُهُ، و أنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ و رَسولُهُ، خاتَمُ النَّبِيّينَ، فَلا نَبِىَّ بَعدَهُ إلى‌ يَومِ القِيامَهِ، و أنَّ شَريعَتَهُ خاتِمَهُ الشَّرائِعِ، فَلا شَريعَهَ بَعدَها إلى‌ يَومِ القِيامَه، و أقولُ: إنَّ الإِمامَ وَ الخَليفَهَ و وَلِىَّ الأَمرِ بَعدَهُ أميرُالمُؤمِنينَ عَلِىُّ بنُ أبى طالِبٍ عليه السلام، ثُمَّ الحَسَنُ، ثُمَّ الحُسَينُ، ثُمَّ عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بنُ عَلِىٍّ، ثُمَّ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ، ثُمَّ موسى‌ بنُ جَعفَرٍ، ثُمَّ عَلِىُّ بنُ موسى‌، ثُمَّ مُحَمَّدُ بنُ عَلِىٍّ عليهم السلام، ثُمَّ أنتَ يا مَولاىَ. فَقالَ عَلِىٌّ عليه السلام: ومِن بَعدِىَ الحَسَنُ ابنى، فَكَيفَ لِلنّاسِ بِالخَلَفِ مِن بَعدِهِ ؟ قالَ: فَقُلتُ: و كَيفَ ذاكَ يا مَولاىَ؟ قالَ: لِأَنَّهُ لا يُرى‌ شَخصُهُ، و لا يَحِلُّ ذِكرُهُ بِاسمِهِ حَتّى‌ يَخرُجَ، فَيملأَ الأَرضَ قِسطاً و عَدلًا كَما مُلِئَت ظُلماً و جَوراً. قالَ: فَقُلتُ: أقرَرتُ. و أقولُ: إنَّ وَلِيَّهُم وَلِىُّ‌اللهِ، و عَدُوَّهُم عَدُوُّ اللَّهِ، و طاعَتَهُم طاعَهُ الله، و مَعصِيَتَهُم مَعصِيَهُ الله. و أقولُ: إنَّ المِعراجَ حَقٌّ، وَ المَسأَلَه فِى القَبرِ حَقٌّ، و إنَّ الجَنَّة حَقٌّ، وَ النّارَ حَقٌّ، وَ الصِّراطَ حَقٌّ، وَ الميزانَ حَقٌّ و إنَّ السّاعَهَ آتِيَه لا رَيبَ فيها، و إنَّ اللهَ يَبعَثُ مَن فِى القُبورِ. و أقولُ: إنَّ الفَرائِضَ الواجِبَةً بَعدَ الوَلايَه: الصَّلاةُ، وَ الزَّكاةُ، وَ الصَّومُ، وَ الحَجُّ، وَ الجِهادُ، وَ الأَمرُ بِالمَعروفِ وَ النَّهىُ عَنِ‌المُنكَرِ. فَقالَ عَلِىُّ بنُ مُحَمَّدٍ عليه السلام: يا أبَا القاسِمِ! هذا وَ الله دينُ اللهِ الَّذى ارتَضاهُ لِعِبادِهِ، فَاثبُت عَلَيهِ، ثَبَّتَكَ الله بِالقَولِ الثّابِتِ فِى الحَياهِ الدُّنيا و فِى الآخِرَهِ. (الأمالى، صدوق: ص ۴۱۹، ح ۵۵۷؛ بحار الأنوار: ج ۳، ص ۲۶۸ ،ح ۳)

ترجمه‌:

حضرت عبد العظيم(ع): بر مولاى خود على‌بن‌محمّد(امام هادى عليه‌السلام) وارد شدم. چون نظر ايشان بر من افتاد، فرمود: «خوش‌آمدى، اى ابوالقاسم! به راستى، تو از دوستان حقيقى ما هستى.»

گفتم: اى پسر پيامبر! ميل دارم دينم را بر شما عرضه بدارم، كه اگر مورد پسند بود، بر آن ثابت باشم تا به لقاى خداوند عزّ وجلّ برسم. امام عليه‌السلام فرمود: «عقائد خود را اظهار نما.»

گفتم: من معتقدم كه خداى متعال، يكى است و مانند او چيزى نيست، و از دو حدّ ابطال و تشبيه، بيرون است. خداوند، جسم و صورت و عَرَض و جوهر نيست؛ بلكه اوست كه اجسام را جسميّت داده و صورت‌ها را صورت بخشيده و اعراض و جواهر را آفريده است. او پروردگار همه چيز و مالك و آفريننده پديده‌هاست، و [عقيده دارم كه‌] محمّد صلى اللَّه عليه و آله بنده و فرستاده او، خاتم پيغمبران است و پس از وى تا روز قيامت، پيامبرى نخواهد بود. شريعت وى، آخرينِ شرايع بوده و پس از او تا روز قيامت، دينى نخواهد آمد. عقيده من درباره امامت، اين است كه امام پس از پيامبر صلى اللَّه عليه ‌و آله اميرمؤمنان على بن ‌ابى‌طالب عليه‌السلام است و پس از او حسن و پس از وى حسين و سپس على بن الحسين و سپس محمّد بن على و سپس جعفربن‌محمّد و سپس موسى بن جعفر و سپس على بن موسى و سپس محمّدبن‌على عليهم‌السلام و پس از اينها، امامِ مفترض الطاعه، شما هستيد.

در اين هنگام، امام هادى عليه السلام فرمود: «و پس از من، فرزندم حسن، امام است؛ ليكن مردم در‌باره امامِ پس از او، چه خواهند كرد؟» گفتم: اى مولاى من! مگر جريان زندگى امامِ پس از او، از چه قرار است؟

فرمود: «شخص امامِ بعد از فرزندم حسن، ديده نمى‌شود و بردن اسمش بر زبان‌ها ممنوع است تا آن گاه كه [از پس پرده غيبت‌] بيرون بيايد و زمين را از عدل و داد پر نمايد، همان طور كه از ظلم و ستم پر شده است.»

گفتم: [به اين امام غايب هم‌] اقرار دارم و نيز مى‌گويم: دوست آنان، دوست خدا و دشمن آنان، دشمن خداست، طاعت آنان، طاعت خدا و نافرمانى از آنان، نافرمانى از خداست. من عقيده دارم كه معراج، پرسش در قبر، بهشت، دوزخ، صراط و ميزان حقند، و روز قيامت خواهد آمد و در وجود آن شكّى نيست و خداوند، همه مردگان را زنده خواهد كرد. نيز عقيده دارم كه واجبات، پس از اعتقاد به ولايت (امامت)، عبارت‌اند از: نماز، زكات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منكر. در اين هنگام، امام هادى عليه‌السلام فرمود: «اى ابوالقاسم! به خدا سوگند، اين [عقايد]، دين خداست كه آن را براى بندگانش برگزيده است. پس بر آن، ثابت باش. خداوند، تو را بر طريق ثابت در زندگى دنيا و آخرت پايدار بدارد.»

روزنامه کیهان

تاریخ انتشار: یکشنبه 3 دی ماه 1396

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

انسان‌های بی‌چشم و رو

انسان‌های بی‌چشم و رو

گربه تا زمانی که گرسنه است، دور و بر صاحبش می‌گردد‌، به چشم و دست او می‌نگرد و میومیوکنان خواهان لقمه‌ای است؛
No image

ویژگی های انسان های پاک سیرت

متن سخنرانی ویژگی های انسان های پاک سیرت در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن در این بخش قرار دارد.
No image

جایگاه رفیع مومن در روز قیامت

در این بخش متن سخنرانی با عنوان جایگاه رفیع مومن در روز قیامت در موضوع دنیا و آخرت آورده شده است.
No image

خصوصیات و ویژگی های انبیا در قرآن

متن سخنرانی خصوصیات و ویژگی های انبیا در قرآن در موضوع مباحث تفسیری در این بخش قرار دارد.
Powered by TayaCMS