دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شكست، بخشی از يك زندگی

No image
شكست، بخشی از يك زندگی

 تمامي ‌انسان‌ها در طول زندگي‌شان بارها به نحوي دچار شكست و عدم موفقيت شده‌اند و لحظات سخت و دشوار شكست را تجربه كرده‌اند يا مزه تلخ آن را چشيده‌اند. هر كس تلاش بكند و شكست بخورد غمگين مي‌شود. شكست معمولاً مساوي با از دست رفتن يك موقعيت است.

اگر كسي تلاش نكرده باشد طبعاً حس نمي‌كند چيزي را از دست داده است، براي ايجاد حس شكست بايد امتحاني كه گرفته شده منطقي باشد مثلا اگر كسي درس رياضي جديد را نخوانده باشد و در امتحانش رد شود، احساس شكست خواهد كرد.

 ناكامي ‌يعني نرسيدن به آرزوها و اهداف. ناكامي‌به دو طريق حاصل مي‌شود: يكي نرسيدن به اهداف منطقي يا انتخاب اهداف غيرمنطقي و غيرممكن. شرايط امروز جامعه ما، همه را وادار مي‌كند سعي كنند از ديگران جلو بيفتند. اكثر مردم مي‌خواهند بالاتر از متوسط باشند و مخصوصاً پايين‌تر از متوسط نباشند، اما بر اساس پيش بيني‌هاي آماري نيمي‌از ما بايد از نظر هوش، تيپ، قد و درآمد زير متوسط باشيم. پس بد نيست گاهي توقع مان را كم كنيم. كم كردن توقع هميشه امكان پذير نيست. چون اول: موفقيت براي حفظ اعتماد به نفس است. دوم: بعضي آدم‌ها با آرزوهايشان خوشند و تلاش هم مي‌كنند، حتي اگر هرگز به آنها نرسند. سوم: بعضي از اهل فن معتقدند خوشبختي نبايد هدف اصلي زندگي باشد. آنها تحصيل علم و كمك به ديگران را در درازمدت ارضا‌كننده‌تر مي‌دانند. چهارم: خيلي از آدم‌هاي افسرده خيرشان به ديگران رسيده است. اينها خوشبختي خود را فداي ديگران كرده‌اند.

  چطور با شكست برخورد كنيم؟

اين كه چطور با شكست برخورد كنيد اهميت ويژه‌اي دارد. اعتماد به نفس حاصل تلاش، استفاده از الگوها و روش‌هاي مناسب و صرف وقت است. آدم‌هاي ضعيف مدام فكر اين هستند كه چطور شكست نخورند! هيچ ربطي هم به سختي يا آساني كار ندارد. آدم‌هاي موفق بيشتر به خوب انجام دادن كار و كسب تجربه فكر مي‌كنند ولي آدم‌هاي ضعيف مدام فكر نتيجه هستند.

 دسته اول از كارهاي سخت استقبال مي‌كنند چون دنبال ياد گرفتن هستند. اينها پس از هر شكست مي‌گويند: اين دفعه را باختم ولي در عوض تجربه كسب كردم! دفعه بعد از روش ديگري استفاده خواهم كرد. تلاش و آموزش، كارايي را افزايش مي‌دهد. پس بهتر است از اين روش استفاده كنيم و به جاي خودخوري براي اداره زندگي، بايد مسئوليت قبول كنيم نه اينكه خود را سرزنش كنيم. هميشه و در همه جا پشتكار، تعهد و تلاش نتيجه مي‌دهد. بعد از هر شكست از خود بپرسيد: حالا خودمانيم، خدا وكيلي تقصير كي بود؟ حالا بايد چه كار كنم؟ هيچ آدم عاقلي دنبال دلايلي كه قابل اصلاح نيستند نمي‌گردد. هيچ رفتاري هم تك عاملي (وراثت، غريزه، فيزيولوژي و...) نيست. اكثر رفتارها قابل اصلاح هستند، پس اهميت آموزش را فراموش نكنيد. آدم‌ها خيلي بيشتر از آنچه فكر مي‌كنند توان ياد گرفتن دارند و بدانيم كه دليل اكثر شكست‌ها كم كاري و عدم آموزش است. غالباً آدم‌ها آخرين حد توانايي خود را نمي‌دانند چون هرگز سعي نكرده‌اند به آن حد نزديك شوند. واضح است كه بعضي از دلایل شكست، بهانه هستند. خود كم بيني هم چيزي شبيه به همين است، اما قبل از عمل بروز مي‌كند. بهانه‌هايي كه زياد استفاده مي‌شوند از اين قرار است: خسته‌ام، مريضم، عصبانيم، آماده نيستم و... اين بهانه‌ها در كوتاه‌مدت اضطراب و ناكامي‌حاصل از شكست را تخفيف مي‌دهند، اما در دراز مدت موجب كاهش اعتماد به نفس و افزايش ترس مي‌شوند. و كلام آخر اينكه گاهي خيلي به خودمان سخت مي‌گيريم، خيلي از خودمان توقع داريم، گاهي هم تلاش نمي‌كنيم. آدم بايد پرتلاش و كم توقع و هميشه دنبال راه‌هاي بهتر باشد.

يك قدم از تو؛ صد قدم از من

از بزرگ‌ترين نعمت‌هاي الهي كه خداي متعال ارزاني بندگانش ساخته، اين است كه پنجره آشنايي و ارتباط با خويش را به روي آنان گشوده است. انسان‌ها مي‌توانند با آفريننده و اداره‌كننده و كمال‌بخش عالم و آدم گفت‌وگو كنند و نيازها، مشكلات، موفقيت‌ها و شكست‌هاي خود را با او بي‌هيچ واسطه‌اي در ميان بگذارند. خداوند، خود براي ايجاد چنين رابطه‌اي پيشگام است. خداوند به داود پيامبر اينگونه وحي فرستاد: ‌اي داود! آنان كه از من رويگردان‌اند، اگر مي‌دانستند چگونه در انتظارشان هستم و چه مهري نسبت به آنان دارم... از شوق، قالب تهي كرده و در راه محبّتم، بند از بندشان جدا مي‌شد.‌اي داود! اينچنين‌ام با كساني كه از من رويگردان‌اند. پس با روي‌آورندگان به خود، چگونه خواهم بود؟ بنابراين به روشني مي‌توان گفت: انس با خدا امري امكان‌پذير است؛ كاري كه پروردگار از طريق سفيرانش، عموم مردم را به سوي آن فراخوانده و ترغيب كرده است. راه انس با خداي متعال كه يگانه راه نيز هست آن است كه انسان همواره به ياد او باشد. البته به ياد خدا بودن همان مفهومي كه در متون ديني از آن با عنوان «ذكر» ياد مي‌شود چنان‌كه در پي اشاره خواهيم كرد به صورت‌هاي مختلفي جلوه‌گر مي‌گردد. انسان مي‌تواند با بهره‌گيري از ظرفيت و تنوّع جلوه‌هاي ياد خدا، در هر حالتي و در هر مكان و زماني با پروردگار خود رابطه برقرار نمايد و به حضورش بار يافته و با او همنشيني كند كه خود فرموده است: انا جليسُ من جالسنِي؛ من همنشين آن كس هستم كه با من همنشيني كند. (اقبال الأعمال، ج3، ص 174). ديگر فرموده حضرت پروردگار در حديث قدسي نيز محدوديت‌هاي زماني و مكاني و حالت‌هاي مختلف را برداشته، آنجا كه خطاب به بنده‌اش مي‌فرمايد: هر گاه من را ياد كردي، من همراه توام؛ أنا معك اذا ذكرتني؛ (كنزالعمّال، ح 5847).

البته براي راه يافتن به حريم الهي و انس گرفتن با او بايد قلب را آماده ساخت چون اين ‌ميهماني و همنشيني و مجلس انس در حرم الهي كه دل انسان است تشكيل مي‌شود. دل حرم خداست، در حرم خدا، جز خدا را ساكن مساز (جامع الأخبار، ص28) .

 هر چند براي گشودن دروازه دل نيز نخست به كليد «ذكر خدا» نيازمنديم. چنان‌كه امام علي (ع) فرموده است: الذِّكرُ مِفتاحُ الاُنسِ؛ ذكر و ياد خدا كليد انس است. (غررالحكم ودررالكلم، ح541) . و نيز در سخني ديگر كسي را كه همواره ذكر خدا مي‌گويد و به ياد اوست انس‌گيرنده با خدا معرفي كرده است، ذاكرُ‌الله مُوانِسُهُ (غرر الحكم ودرر الكلم، ح 516). يادآوري اين نكته لازم مي‌نمايد كه هر عملي كه ياد خدا در آن جلوه‌گر باشد در حيطه ذكر وارد مي‌شود.

 بنابراين افزون بر ذكرهاي زباني و نماز خواندن و دعا كردن و... حتي پرهيز عملي از گناهان و سير به سوي طاعت خداوند از جمله جلوه‌هاي ذكر و ياد خدا و شيوه‌هاي انس گرفتن با پروردگار محسوب مي‌شوند، چنان‌كه پيامبر گرامي اسلام فرموده است: هر كه از خواري گناه به سربلندي طاعت درآيد، خداوند انيس او مي‌شود (بحارالانوار، ج 75، ص 359) .

نكته پاياني اينكه شالوده همه كارهايي كه ياد خدا را در زندگي انسان پديد مي‌آورد و موجب انس او با خدا مي‌گردد، ايمان به خدا و اعتقاد قلبي اوست. امام صادق (ع) فرموده است: خداوند راهي به نام ايمان را در دل هر مومني قرار داد كه با وجود آن به آرامش و انس دست يابد آنگونه كه اگر بالاي قله كوهي باشد، احساس تنهايي نكند (بحارالأنوار، ج 75، ص 359).

 اين نكته شايان توجه است كه ميزان اهميت و ارزش برقراري ارتباط، بستگي به اهميت و ارزش كسي دارد كه با او ارتباط برقرار مي‌كنيم. هر چه شخص مورد نظر از ارزش و جايگاه معنوي برتري برخوردار بوده و تاثيرگذارتر باشد ارتباط با وي مهم‌تر و باارزش‌تر تلقي شده و از نظر آثار و فوايد نيز، بهره‌هاي فراوان‌تري به همراه خواهد داشت

مقاله

جمع آوری و تدوین رسول غفارپور

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

مراحل خلقت انسان

No image

شفاعت از دیدگاه قرآن

خبرگزاری فارس: شفاعت‌بی قید و شرط نیست و اصل شفاعت، شفاعت کننده و شفاعت‌شونده همه به اجازه و اذن خداوند است. علاوه بر آن، شفاعت‌شونده باید واجد شرایطی باشد که برخی از آنها ذکر شد و اگر کسی واجد شرایط نباشد مورد شفاعت قرار نمی‌گیرد; هر چند که همسر پیامبر باشد...
No image

زبان قرآن؛ ساختار و ویژگى‌‌ها

مقاله حاضر کوششى است مختصر و ناچیز در تحلیل ساختار زبان قرآن و ترسیم و تعریف خصوصیات آن که در دو محور تقدیم مى‌گردد: محور اول گزارش برخى از نظریه‌هاى مطرح در این باب همراه با بررسى اجمالى آنها و اختیار نظریه قابل دفاع‌تر است. محور دوم تصویر ویژگى‌هایى است که مجموعه آنها هویت زبان قرآن را مى‌شناساند و مرز آن را از سایر زبانها متمایز مى‌کند...

پر بازدیدترین ها

No image

سیماى گیاهان زراعى در قرآن کریم‌ (قسمت اول)

بیشترین یادکرد قرآن از گیاهان، به گیاهان زراعى اقتصادى اختصاص دارد، نه گیاهان صرف. به تعبیر دیگر، آنچه از اسامى نباتات به طور کلى یافته‌ام اختصاص به نباتات زراعى فراورى شده دارد که انسان آن را به واسطه کاشت و داشت به دست مى‌آورد و در راه آن کوشش مى‌کند...
No image

زبان قرآن؛ ساختار و ویژگى‌‌ها

مقاله حاضر کوششى است مختصر و ناچیز در تحلیل ساختار زبان قرآن و ترسیم و تعریف خصوصیات آن که در دو محور تقدیم مى‌گردد: محور اول گزارش برخى از نظریه‌هاى مطرح در این باب همراه با بررسى اجمالى آنها و اختیار نظریه قابل دفاع‌تر است. محور دوم تصویر ویژگى‌هایى است که مجموعه آنها هویت زبان قرآن را مى‌شناساند و مرز آن را از سایر زبانها متمایز مى‌کند...
No image

حسد از دیدگاه قرآن و روانشناسی

حسادت،تمنای سلب نعمت است از دیگری که به صلاح او باشد،یعنی حسود دوست دارد نعمت‌ها از طرف مقابل گرفته شود،خواه آن نعمت به حسود برسد! یا نرسد...
No image

«جاهلیت» در قرآن‌

از کلمه «جاهلیت» در چهار سوره مدنى قرآن کریم یاد شده است: آل عمران، مائده، احزاب و فتح. جاهلیت در اصطلاح قرآنى از ریشه جهل به معنى سفاهت، دشمنى، غضب و سبک مغزى مشتق است نه از جهل به معناى نادانى و تباهى و سرگردانى...
Powered by TayaCMS