دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مؤاخذه

No image
مؤاخذه

مؤاخذه و معاتبه مرحله بعد از «محاسبه‌» است، و آن عبارتست از اینکه سالک پس از مشاهده خیانت، در مقام تأدیب نفس خود برآمده و او را به نحوى که خود مقتضى داند تأدیب و تنبیه نماید. یعنى سرزنش و مجازات نفس در برابر خطاها و خلاف‌هایى که از او سرزده است، زیرا اگر انسان حساب کند، و در مقابل کارهاى خلاف، هیچ واکنشى نشان ندهد، نتیجه معکوس خواهد شد و به تعبیر دیگر، باعث جرات و جسارت نفس است.

قرآن مجید تا آن حد به این مساله اهمیت داده که به نفس «لوامه‌» سوگند یاد مى‌کند و مى‌فرماید:

«و لا اقسم بالنفس اللوامة» (قیامة/2)

مى‌دانیم نفس لوامه همان وجدان بیدارى است که صاحبش را به هنگام ارتکاب کار خلاف ملامت و سرزنش مى‌کند، که این خود نوعى معاقبه و مجازات خویشتن است.

معاقبه و مجازات خویشتن در برابر تخلف از آنچه بر آن مشارطه کرده شده بود، خود سلسله مراتبى دارد که از ملامت‌شروع مى‌شود، سپس به مراحل شدیدتر مانند محروم کردن خویشتن از بعضى لذائذ زندگى در یک مدت معین منتهى مى‌شود.

در قرآن مجید به نمونه جالبى از این موضوع در مورد سه نفر از متخلفان جنگ تبوک اشاره شده است که پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) پس از بازگشت از جنگ، به مسلمانان دستور داد با آنها ترک رابطه کنند تا آنجا که زمین با آن همه وسعتش بر آنها تنگ شد. آنها در مقام توبه بر آمدند، و به مجازات خویش پرداختند، به این صورت که خودشان نیز یکدیگر را ترک گفتند و در انزواى کامل به ادامه توبه مشغول شدند. پس از مدتى خداوند توبه آنها را پذیرفت، و این آیه را نازل فرمود:

«و على الثلاثة الذین خلفوا حتى اذا ضاقت علیهم الارض بما رحبت و ضاقت علیهم انفسهم و ظنوا ان لاملجا من الله الا الیه ثم تاب علیهم لیتوبوا ان الله هو التواب الرحیم» (توبه/‌118)

(همچنین) آن سه نفر را که (در مدینه) باز ماندند (و از شرکت در تبوک خود دارى کردند و مسلمانان از آنان قطع رابطه نمودند) تا آن حد که زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد، و (حتى) جایى در وجود خویش براى خود نمى‌یافتند، و دانستند که پناهگاهى از خدا، جز به سوى او نیست، در این هنگام خدا آنان را مشمول رحمت‌خود ساخت، (و به آنان توفیق داد) تا توبه کنند (و خداوند توبه آنها را پذیرفت) که خداوند توبه پذیر و مهربان است.»

امیر مؤمنان على (علیه السلام) در اوصاف برجسته متقین و پرهیزکاران که در نهج‌البلاغه آمده است، در شرح یکى از اوصاف آنها مى‌فرماید:

هرگاه نفس او در انجام وظایفى که خوش ندارد، سرکشى کند (و به راه گناه برود) او هم از آنچه دوست دارد محرومش مى‌سازد (و از این طریق نفس سرکش را مجازات مى‌کند). [1]

منظور این است که در برابر سرکشى نفس، گاه آنچه مورد علاقه او از خواب و خوراک و استراحت است، از او دریغ مى‌دارد، تا از این طریق مجازات شود و دیگر به راه عصیان و نافرمانى حق نرود.

در حالات فقیه بزرگ عالم شیعه، مرحوم آیت الله بروجردى (قدس سره الشریف) نقل شده که هرگاه عصبانى مى‌شد، و احیانا به بعضى طلاب درس خود پرخاش مى‌کرد، با این که این پرخاش همانند پرخاش پدر نسبت‌ به فرزندش بود، بلافاصله از همین پرخاش مختصر، پشیمان شده و در مقام عذرخواهى و جبران بر مى‌آمد، و طبق نذرى که داشت، فرداى آن روز را براى جبران این کار روزه مى‌گرفت و به این ترتیب، خود را در برابر این کار کوچک معاقبه مى‌نمود.

کوتاه سخن این که: مراقبه و سپس محاسبه در صورتى اثر قاطع دارد، که مساله مواخذه و معاقبه و کیفرهاى مناسب، نسبت ‌به نفس اماره و هوى و هوس‌هاى سرکش را در پى داشته باشد و گرنه تاثیر آن بسیار ضعیف خواهد بود.

ولى این به آن معنى نیست که اعمال مرتاضان و بعضى از صوفیان منحرف را امضا کنیم، و بر داستانهایى که نمونه آن در پاره‌اى از کلمات «غزالى‌» در «احیاءالعلوم‌» آمده است صحه بگذاریم که مثلا انسان براى ریاضت نفس یا جبران خطاهایى که از او سرزده، دست‌به اعمال خشونت‌بار نسبت‌ به خویشتن بزند و مجازات‌هاى خطرناک و ابلهانه‌اى نسبت‌به خود انجام دهد.

به گفته مرحوم نراقى در معراج‌السعاده:

«اگر کار خلافى از او سرزد در مقام تنبیه خود بر آید; مثلا، تن به عبادات سنگین و انفاق اموالى که مورد علاقه اوست‌بدهد، اگر لقمه حرام یا مشتبهى خورده خویشتن را مقدارى گرسنگى دهد، و اگر زبان به غیبت مسلمانى گشوده، مدح او کند یا با سکوت، خود را تنبیه، یا با ذکر خدا آن را جبران نماید; اگر شخص فقیر و تنگدستى را کوچک شمرده و نسبت‌به او توهین کرده، مال فراوانى را به او ببخشد، و همچنین نسبت‌به سایر معاصى و تقصیرات در مقام جبران برآید.»[2]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

مراحل خلقت انسان

No image

شفاعت از دیدگاه قرآن

خبرگزاری فارس: شفاعت‌بی قید و شرط نیست و اصل شفاعت، شفاعت کننده و شفاعت‌شونده همه به اجازه و اذن خداوند است. علاوه بر آن، شفاعت‌شونده باید واجد شرایطی باشد که برخی از آنها ذکر شد و اگر کسی واجد شرایط نباشد مورد شفاعت قرار نمی‌گیرد; هر چند که همسر پیامبر باشد...
No image

زبان قرآن؛ ساختار و ویژگى‌‌ها

مقاله حاضر کوششى است مختصر و ناچیز در تحلیل ساختار زبان قرآن و ترسیم و تعریف خصوصیات آن که در دو محور تقدیم مى‌گردد: محور اول گزارش برخى از نظریه‌هاى مطرح در این باب همراه با بررسى اجمالى آنها و اختیار نظریه قابل دفاع‌تر است. محور دوم تصویر ویژگى‌هایى است که مجموعه آنها هویت زبان قرآن را مى‌شناساند و مرز آن را از سایر زبانها متمایز مى‌کند...

پر بازدیدترین ها

No image

زبان قرآن؛ ساختار و ویژگى‌‌ها

مقاله حاضر کوششى است مختصر و ناچیز در تحلیل ساختار زبان قرآن و ترسیم و تعریف خصوصیات آن که در دو محور تقدیم مى‌گردد: محور اول گزارش برخى از نظریه‌هاى مطرح در این باب همراه با بررسى اجمالى آنها و اختیار نظریه قابل دفاع‌تر است. محور دوم تصویر ویژگى‌هایى است که مجموعه آنها هویت زبان قرآن را مى‌شناساند و مرز آن را از سایر زبانها متمایز مى‌کند...
No image

«جاهلیت» در قرآن‌

از کلمه «جاهلیت» در چهار سوره مدنى قرآن کریم یاد شده است: آل عمران، مائده، احزاب و فتح. جاهلیت در اصطلاح قرآنى از ریشه جهل به معنى سفاهت، دشمنى، غضب و سبک مغزى مشتق است نه از جهل به معناى نادانى و تباهى و سرگردانى...
No image

سیماى گیاهان زراعى در قرآن کریم‌ (قسمت اول)

بیشترین یادکرد قرآن از گیاهان، به گیاهان زراعى اقتصادى اختصاص دارد، نه گیاهان صرف. به تعبیر دیگر، آنچه از اسامى نباتات به طور کلى یافته‌ام اختصاص به نباتات زراعى فراورى شده دارد که انسان آن را به واسطه کاشت و داشت به دست مى‌آورد و در راه آن کوشش مى‌کند...
No image

سیماى گیاهان زراعى در قرآن کریم‌ (قسمت دوم)

بیشترین یادکرد قرآن از گیاهان، به گیاهان زراعى اقتصادى اختصاص دارد، نه گیاهان صرف. به تعبیر دیگر، آنچه از اسامى نباتات به طور کلى یافته‌ام اختصاص به نباتات زراعى فراورى شده دارد که انسان آن را به واسطه کاشت و داشت به دست مى‌آورد و در راه آن کوشش مى‌کند...
Powered by TayaCMS