كلمات كليدي : حديث، سنت، روايت، اثر، تقریر، محدثین
حدیث
در لغت به معناى خبر، کلام و جدید استو جمع آن «احادیث» آمدهو در اصطلاح، کلامى است که از قول یا فعل یا تقریر معصوم حکایت کندو بر آن خبر، سند، روایت و اثر نیز اطلاق شده است.
بعضى حدیث را به کلام معصوم اختصاص داده و خبر را به آنچه از غیر معصوم رسیده است اطلاق کردهاند و به همین جهت، به مورخانى که واقعه را با سند نقل کردهاند در مقابل محدثین، اخبارى گویند.
وجه تسمیه خبر به حدیث از آن جهت است که در مقابل قرآن که هر دو بیان احکام الهى است قرار گرفته، زیرا بیشتر اهل سنت، قائل به قدم قرآن مىباشند و از این رو، احکامى را که از شخص پیغمبر صادر شده است حدیث، در مقابل کلام قدیم قرآن نامیدهاند.
در مجمع البحرین حدیث را مرادف کلام دانسته و وجه تسمیه خبر را به این اسم، تجدد و حدوث آن گرفته است، البته وجه تسمیه مزبور، اختصاص به حدیث معصوم ندارد و هر سخنى متجدد و حادث است.
ممکن است از این لحاظ گفته پیغمبر و امام را حدیث نامند که در تشریع قوانین الهى تازگى دارد، چنان که قرآن نیز از این نظر تازه و حدیث است آنجا که مىفرماید:
«فلیاتوا بحدیث مثله» (طور/34)
«اگر راست مىگویند سخنى همانند آن بیاورند!»
«فباى حدیث بعده یؤمنون» (مرسلات/50)
«پس به کدام سخن بعد از آن ایمان مىآورند؟!»
یا این که به همان معناى لغوى که کلام است، در حدیث پیغمبر و امام استعمال شده، منتها در ابتدا با اضافه به پیغمبر و امام (مثلا حدیث پیغمبر یا حدیث معصوم) گفته مىشده و سپس به قرینه حال یا مقال، با حذف مضاف الیه استعمال شده و کم کم در عرف محدثین به سر حد حقیقت رسیده و بدون قرینه، منصرف به همان معنا شده است.
خبر
خبر یعنى چیزى که از آن اخبار شده مىباشد، در تاج العروس آمده:
«خبر چیزى است که از دیگرى نقل شود و ادباء،قید احتمال صدق و کذب را در آن اضافه کردهاند»
یعنى خبر چیزى است که از دیگرى نقل شود و با چشم پوشى از حال ناقل و به خودى خود احتمال درستى و نادرستى در آن داده شود.
در اصطلاح علم حدیث، مرادف با حدیث استعمال شده است.
سنت
در لغت به معنى طریقه یا طریقه پسندیده است و در اینجا مراد از سنت همان گفتار (قول) و کردار (فعل)معصوم یا عمل شخص دیگرى است که در حضور وى انجام شود و آن جناب به زبان یا به سکوت خود، آن را امضا فرماید.
قسمت اخیر در اصطلاح، «تقریر» معصوم نامیده مىشود. این تعریف درباره سخنها و افعال عادى نیست، بلکه مراد افعال و اقوالى است که منشا حکم شرعى باشند.
تقریر امام از آن جهت حجت است که معصوم، عمل منکر را تقریر و امضا نمىکند، مگر به عنوان تقیه که براى امام جایز است. بنابر این سنت در مقابل کتاب الله، به آنچه طریقه معصوم و منتسب به اوست گفته مىشود،چنان که گاهى در مقابل فریضه و به معنى مستحب آمده است، ولى در علم الحدیث، سنت بیشتر به همان معناى اول اطلاق گردیده است، لذا پارهاى از کتب حدیثى مهم عامه، «سنن» نامیده شده، مانند: سنن نسایى، سنن ابن ماجه، سنن بیهقى.
روایت
روایت را به معنى حدیث گفتهاند، در مجمع البحرین فرموده است:
«روایت، خبرى است که به طریق نقل به معصوم برسد. منتها روایت، در نقل شعر و قرائت قراء قرآن و مقالات ادب عربى بسیار اطلاق شده است.»
اثر
اثر را در کتب لغت مرادف با حدیث، روایت و خبر برشمردهاند، ولى بعضى اثر را به آنچه از صحابه نقل شود، اختصاص دادهاند.
علامه قاسمى در قواعد التحدیث، اصطلاح مزبور را به محدثان خراسان نسبت مىدهد.