دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مناظره با عالمان سنى

No image
مناظره با عالمان سنى

مناظره با عالمان سنى

ابن ابى جمهور احسائى با دانشمندان اهل سنت در شرق ایران، مشهد مقدس و شهرهاى مجاور آن در موضوعات مختلف فقهى و اعتقادى به بحث و مناظره پرداخت. مشهورترین آن ها، مناظره با فاضل هروى([36]) در سه جلسه طولانى است. جلسه اول در منزل عالم بزرگ سید محسن رضوى، جلسه دوم در مدرسه شادخ در جوار حرم مطهر على بن موسى الرضا(علیه السلام) و جلسه سوم در مکان دیگرى بوده است که نام آن ذکر نشده است. در هر سه جلسه، عالمان سنى و شیعه بسیارى ناظر بر گفت و گوى بین وى و فاضل هروى بودند.

موضوع این چند جلسه، امامت بلا فصل امیرالمؤمنین على(علیه السلام)، بى اساس بودن اجماع در سقیفه، عدم تقید ابوبکر، عثمان، عمر و دیگر خلفاى بنى امیه و بنى عباس نسبت به دستورات و خواسته هاى پیامبر(صلى الله علیه وآله)، بى اعتبار بودن بیعت ابوبکر، مناقب اهل بیت(علیهم السلام)ظلم هاى خلفا بر اهل بیت(علیهم السلام)، مطاعن خلفا، لزوم شناخت امام زمان در هر زمانى و... بوده است.

از مجموع این مناظرات به دست مى آید که ابن ابى جمهور، شخصیتى علمى، کامل و محیط بر اصطلاحات، مسائل و مطالب علوم مختلف اسلامى مثل تفسیر، فقه، اصول فقه، تاریخ، کلام و محیط بر مبانى فقهى و کلامى اهل سنت است و نیز بر شبهات موجود در جامعه اسلامى آن روز و بر شبهه افکنان، اشراف کامل داشته و توانایى کافى براى ارائه جواب هاى منطقى، متقن و جامع در مقابل آن شبهات داشته است.

نکته جالب اخلاقى که در مناظرات او با فاضل هروى به دست مى آید این است که او، در هیچ مناظره اى شروع کننده نبود بلکه با درخواست طرف مقابل به بحث و گفت و گو مى پرداخت و به دور از هر گونه تعصب نابجا، در تمام آن مناظرات، اخلاق اسلامى، ادب در گفتار و حفظ شؤون علمى و اجتماعى طرف گفت و گو را رعایت مى کرد و در صورت غلبه بر طرف مناظره، به تحقیر و استهزاء نپرداخته، بلکه با سکوت او سکوت مى کرد تا فرصت دفاع داده باشد و اتمام حجت صورت گیرد.

در این جا ذکر قسمتى از مناظره اش با فاضل هروى که در منزل سید محسن رضوى برگزار شد خالى از لطف نیست:

ابن ابى جمهور: درباره حدیث شریف «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتةً جاهلیة» چه مى گویى؟ آیا آن را (از نظر سند) صحیح مى دانى یا خیر؟

فاضل هروى: بله

ابن ابى جمهور: پس بگو امام تو کیست؟

فاضل هروى: از این حدیث، معناى خلاف ظاهر شده است و منظور از «امام»، «قرآن» است یعنى: اگر کسى بمیرد و قرآن را نشناسد، مثل مردگان زمان جاهلیت است.

ابن ابى جمهور: اگر منظور از امام، قرآن است، پس بایستى شناخت و یاد گرفتن قرآن، بر همه مسلمانان واجب عینى باشد که کسى چنین نگفته است.

فاضل هروى: منظور تمام قرآن نیست، بلکه حمد و سوره است چرا که صحیح بودن نماز بستگى به آن دو دارد، که همه اتفاق نظر دارند که آن دو را باید یاد گرفت.

ابن ابى جمهور: پیامبر(صلى الله علیه وآله) در این حدیث «امام» را به «زمانه» اضافه کرده است یعنى: «امام زمانش» را بشناسد و این دلیل بر آن است که در هر زمانى، امامى مخصوص است و مردم مکلفند آن امام را بشناسند و اگر منظور از امام، فاتحة الکتاب بود، تخصیص امام به «زمانش» بى فایده بود.

فاضل هروى: بنا بر مقتضاى این روایت (آن طور که شما معنى مى کنید) در این زمان بین من و شما فرقى نخواهد بود.

ابن ابى جمهور: خیر (من با شما مساوى نیستم) چه این که مراد از روایت، امامى است که با دلایل (بسیار) او را شناخته و به او اعتقاد دارم ولى تو همچون اعتقادى ندارى.

فاضل هروى: آن امامى که تو بر امامت او اعتقاد دارى، هرگز او را نمى بینى، جا و مقام او را نمى دانى، فتواى مسائل را از او نمى توانى بپرسى و در دین از او بهره نمى برى، از این رو حال من و تو با هم مساوى است.

ابن ابى جمهور: هرگز آن حدیث دلالت ندارد بر این که باید جا و محل اقامت آن امام را دانست و فتواى مسائل را از او شنید. بلکه این قدر دلالت مى کند که باید او را شناخت. الحمدلله من او را مى شناسم و دلیل هاى روشنى بر وجوب وجودش، امام بودنش، لزوم متابعت او، امکان ملاقات با او، و این که روزى ظهور خواهد کرد، دارم ولى تو این عقیده را ندارى.

فاضل هروى: من در طلب شناخت امام هستم. شنیده ام که در ولایت یمن مردى دعواى امامت مى کند، مى خواهم خود را به او برسانم و هرگاه دیدم که در ادعایش صادق است، از او تبعیت خواهم کرد.

ابن ابى جمهور: پس شما در این زمان (که هنوز امام را نشناخته اى) از مردمان جاهلیت هستى و اگر بمیرى در زمره مردگان زمان جاهلیت محشور مى شوى. چرا که شناخت امام زمانت را عملاً نپذیرفته اى و به وجود او در هر زمانى باور پیدا نکرده اى.

در این هنگام فاضل هروى از جواب بازماند و دیگر سخن نگفت.([37])

ابن ابى جمهور احسائى مى گوید: بعد از جریان مناظره در سه جلسه و درماندن او نسبت به مطالب و سؤال هاى من، دیگر با وى ملاقات نکردم ولى بعد از چند روز سید محسن رضوى او را دیده بود و مى گفت: فاضل هروى را در مذهب تشیع متردد یافتم چرا که مى گفت:

«من قصد زیارت حسین بن على(علیه السلام) را دارم. اگر راستى گفته هاى شما بر من ظاهر شد، در این صورت از مذهب اهل سنت برائت جسته، مذهب تشیع را اختیار خواهم کرد.»

پس از آن دیگر از وى اطلاعى حاصل نکردم.([38])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

دفتر تجارتی    Business office

دفتر تجارتی Business office

در لغت دفتری که تاجر معاملات خود را ثبت نماید و از روی آن سود وی تعیین گردد را دفتر تجارتی گویند.
استثنائات اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات در مقابل سند تجاری

استثنائات اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات در مقابل سند تجاری

یکی از اصول حاکم بر اسناد تجاری، اصل غیر قابل استناد بودن ایرادات در مقابل سند تجاری می‌باشد طبق این اصل، اسناد تجاری به خودی خود معرّف طلب صاحب آن می‌باشند و روابط حقوقی که ممکن است بین امضاکنندگان و ظهرنویسان موجود باشد و ادّعاهایی که هر یک از آنها بر دیگری درباره معامله‌ای که به صدور سند تجاری منجر شده است، در حقوق صاحب سند تجاری، تأثیری ندارد و سند تجاری گردش کرده و از طرف دارنده اصلی به دیگری منتقل شده و یک سند مستقل از رابطه حقوقی اصلی است
No image

عقد شرکت (societe)

پر بازدیدترین ها

No image

اجازه در عقد فضولی

No image

ضمان و اقسام آن

No image

شرایط شکلی صدور برات

استثنائات اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات در مقابل سند تجاری

استثنائات اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات در مقابل سند تجاری

یکی از اصول حاکم بر اسناد تجاری، اصل غیر قابل استناد بودن ایرادات در مقابل سند تجاری می‌باشد طبق این اصل، اسناد تجاری به خودی خود معرّف طلب صاحب آن می‌باشند و روابط حقوقی که ممکن است بین امضاکنندگان و ظهرنویسان موجود باشد و ادّعاهایی که هر یک از آنها بر دیگری درباره معامله‌ای که به صدور سند تجاری منجر شده است، در حقوق صاحب سند تجاری، تأثیری ندارد و سند تجاری گردش کرده و از طرف دارنده اصلی به دیگری منتقل شده و یک سند مستقل از رابطه حقوقی اصلی است
Powered by TayaCMS