9 آبان 1396, 15:43
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلّم)
إذا هممْت باَمْرٍ تدبّر آخِرَه فَإن یَکُ رُشداً فاتّبِعْهُ وإن یَکُ غیّاً فَدَعْهُ
(محاسن برقی/ ج 1/ ص 80/ ح 46)
ترجمه
هر گاه خواستی کاری انجام دهی، در مورد هدف و پایان آن فکر کن که چیست. اگر پایانش خیر بود، آن را انجام بده و اگر گمراهی و بدی بود، آن را ترک کن.
خداوند، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را به عنوان "معلّم" معرّفی میکند و میفرماید: "یُعَلّمُهمُ الکِتابَ والحکمة ویزکّیهم"[1]: رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) کتاب و حکمت را به امّت اسلامی و جوامع بشری میآموزد. نقل شده است که شخصی به آن حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کرد: "عَلّمنى". به من یاد بده؛ ولی نگفت به من چه چیز یاد بده. حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) به او حکمت عملی آموخت و فرمود: "علیکَ بالیَأس عمّا فى أیدى الناس فَإنّه الغنی الحاضر"[2] مگر نمیخواهی توانگر بشوی؟ قناعتْ و قطع طمع، توانگری است. ممکن است سرمایه دار، خود را "مستغنی" بپندارد ولی انسان قناعت پیشه "غنی" است که بالاتر از "مستغنی" است. غنا بینیازی است و استغنا یعنی این که انسان نیازمند باشد و چیزی که نیازش را برطرف کند داشته باشد. اگر کسی مُحتاج باشد ولی چیزی که حاجت او را رفع کند، داشته باشد این "استغناء" است؛ امّا اگر کسی اصلاً محتاج نباشد، بهتر است. غنا وصف ذات اقدس اله است و مظاهر الهی، دارای غنا هستند.
آنگاه عرض کرد: بر تعلیم بیفزا: "زدنى یا رسول الله". حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: "إیّاک والطّمع فإنهُ الفقر الحاضر[3]" طمع و آزمند بودن، فقر حاضر است. برخی انسانها از ترس فقر در آینده، هم اکنون به استقبال فقر میروند! ممکن است وضع مالی آنان هم خوب باشد ولی چون زراندوز و آزمندند؛ میگویند شاید در آینده محتاج بشویم.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز میفرماید: "النّاسُ مِن خوف الذّلّ متعجّلوا الذّل"[4]: بعضی برای این که مبادا ذلیل شوند، به استقبال ذلّت میروند! یعنی حکومت جابرانه طاغیان را میپذیرند و تحت سلطه آنان قرار میگیرند. سپس عرض کرد: "زِِِدنى یا رسول الله". حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم( فرمود: "إذا هممْت باَمْرٍ تدبّر آخِرَه فَإن یَکُ رُشداً فاتّبِعْهُ وإن یَکُ غیّاً فَدَعْهُ"[5]: هر گاه خواستی کاری انجام دهی، در مورد هدف و پایان آن فکر کن که چیست. اگر پایانش خیر بود، آن را انجام بده و اگر گمراهی و بدی بود، آن را ترک کن. اینها حکمتهایی است که از معلّمِ حکیم یعنی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیده است. با این بیان، روشن میشود که طهارت روح، اوّلاً در بینش توحیدی جلوه میکند و آنگاه در مسائل عملی، مانند امور مالی که قرآن درباره آن میفرماید: "خُذْ مِنْ أمْوالِهِم صدَقَةً تطهّرهم وتزکّیهم بها[6]"و گاهی در باب تیمّم، وضو و غسل میفرماید: خدا میخواهد شما را طاهر کند: "یُرید الله لِیطهّرکم[7]" و گاهی هم در مسائل آداب خانوادگی، اخلاق و مسائل اجتماعی میفرماید: "وَإنْ قیل لَکُم ارجعوا فارجعوا هو أزکی لکُم" [8]اگر بدون وقت قبلی به خانه کسی رفتید و صاحبخانه گفت: فعلاً از ملاقات با شما معذورم، گله نکنید و برگردید. این دستور برای تطهیر جامعه است.
بنابراین، ملاحظه میشود که بسیاری از آیات قرآن برای تطهیر فرد و جامعه است و قرآن، انسان را هم از آلودگیهای ظاهری، هم از آلودگیهای اخلاقی و بالاتر از همه از آلودگیهای مشاهده غیر خدا پاک میکند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان