28 بهمن 1395, 4:1
درد و رنج،عوامل رشد و کمال آدمی هستند که چون متأسفانه از این جنبه به آنها نگریسته نمیشود،پذیرش آنها نیز همواره کاری دشوار و سخت به نظر میآید.اگر ما انسانها به درستی بیندیشیم،متوجه خواهیم شد که انسان از زمانی که متولد میشود تا زمانی که دوران پیری را پشت سر میگذارد، با سختیهایی مواجه میشود که این سختیها او را پخته و قوی میگرداند ولی چون راه مبارزه با آنها را یاد نمیگیرد، در نتیجه،خود را بیهوده به رنج میافکند و هنگامی که متوجه خیری که در آنها وجود داشته است،میشود،بر عمر از دست رفتهاش افسوس میخورد.اگر چه مشکلات، ظاهری ناخوشایند و ناراحت کننده دارند، ولی بر اساس فرموده خداوند متعال در قرآن کریم(سوره بقره،آیه 216)که میفرماید: حکم جنگ بر شما نوشته شد، در حالی که آن را بد میدانید و چه بسا چیزی را بد میدانید،ولی آن برای شما بهتر است و چه بسا چیزی را دوست دارید،ولی آن برای شما بد است و خداوند میداند،اما شما نمیدانید. این آیه بیان میکند که درد و رنجها همیشه بد نیستند، اما از آنجایی که نسبت به خوبیهای آن همگان آگاهی ندارند،آنها را موجب عذاب و ناراحتی خود میبینند و هنگام پیش آمدن آن، جزع و فزع میکنند.این آیه نشان میدهد که انسانها،خوبی و بدی را با معیارهای خود میسنجند و بر اساس برداشتها و پندارهای شخصی،در مورد آنها به قضاوت مینشینند. همه ما میدانیم، دانشی که در این جهان فرا میگیریم، بسیار محدود است و در واقع، ذرهای از علم الهی است و ما به بسیاری از حکمتها و فلسفههای خداوند در مورد آفرینش پدیدهها، نمیتوانیم راه پیدا کنیم.وقتی حادثه ناگواری برای ما اتفاق میافتد،از رخ دادن آن احساس اندوه و تأسف میکنیم و هر گاه به چیزی که آرزویش را داریم،برسیم،اظهار شادمانی میکنیم. در حالی که ما تنها ظاهر قضیه را میبینیم و از ماهیت واقعی آنها به دلیل علم و عقل ناقص ناآگاهیم. ماهیت بسیاری از امور،به دلیل اینکه جزو اسرار الهی به شمار میآید،برای همیشه پنهان میماند و انسان باید تلاش کند،چه در گرفتاریها و چه در خوشیها خدا را فراموش نکند و همواره سپاسگزار او باشد. مراجعه به قرآن کریم در سوره کهف که ماجرای ملاقات حضرت موسی(ع) با حضرت خضر(ع) را بیان میکند،این موضوع را روشنتر میکند. روی هم رفته،نباید آنچه در این دنیا اتفاق میافتد چه خیر باشد و چه شر،تنها از جنبه ظاهری نگاه کرد و در موردش قضاوت نمود، بلکه باید دانست که در فراسوی این اتفاق،حکمتی نهفته است که ممکن است،در گذر زمان برای انسان مشخص شود یا همچون رازی برای همیشه سربسته و پوشیده بماند.گفتنی است،بسیاری از دردها و رنجهایی که با آنها روبهرو میشویم، عامل خارجی ندارند و تنها خود فرد در به وجود آمدن آنها مقصر است.بنابراین،باید تلاش کنیم تا ابتدا عامل به وجودآورنده آن را بشناسیم و سپس،برای برطرف کردن آن اقدام کنیم.از آنجایی که در هر سختی و گرفتاری راه خروجی وجود دارد و به طور طبیعی،مشکل جدید راه حلی جدید میخواهد، بنابراین،انسان از مجموع راه حلهایی که برای برطرفکردن گرفتاریها به کار میگیرد،به دانشی به نام «تجربه» دست مییابد که آن را چراغ راه آیندهاش قرار میدهد به وسیله آن،افزون بر حل بسیاری از مشکلات از وقوع آنها نیز جلوگیری میکند.لازم است سختیها و گرفتاریها را چنین تصور کنیم که موجب پختگی و رشد ما میشوند و در بالا بردن صبر و مقاومت انسانها تأثیر ویژهای دارند. مشکلات فرصت فکرکردن را درباره چیزهای خوب و مفید از ما میگیرند و اجازه «مثبت اندیشی» به ما نمیدهند. بنابراین،در رویارویی با سختیها نباید واکنش نشان دهیم،بلکه باید آنها را رها نموده و به چیزهای مهمتری که میتواند در زندگی ما تأثیر بهتری داشته باشد، بیندیشیم.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان