شیخ طوسی از جمله کسانی است که در زندگی پر برکت خود رنج و مشقت های بسیاری را متحمل شده است و تحت شرایط سخت اجتماعی و سیاسی توانست به بزرگترین مقام و جایگاه زمان خود برسد. او از بزرگترین مفسران، فقها، متکلمان، و محدثان شیعه است که بعدها به شیخ طائفه ملقب شد. در این مقاله سعی شده تا نگاهی هرچند اجمالی و کوتاه به زندگی باعزت این شخصیت بزرگ داشته باشیم.[1]
ولادت:
ابوجعفر محمد بن حسن بن علی طوسی در رمضان سال 385 هجری متولد شد. از محل تولد دقیق ایشان اطلاعی در دسترس نیست اما از آنجایی که هم خود ایشان در کتاب الفهرست و دیگر کتبشان و همچنین نجاشی در کتاب الرجال ایشان را طوسی نامیده اند، ما نیز شیخ را طوسی میدانیم.[2]
ایشان در اولین سال های جوانی علوم مقدماتی و معمول را فرا گرفتند. در آن زمان طوس، نیشابور، ری، سبزوار و قم از مناطقی بوده اند که محور اصلی کسب علم و دانش بوده اند و به راحتی می شد از حضور فقها و اندیشمندان شیعه و سنی آنجا استفاده کرد.
آثار شیخ صدوق پیشوای بزرگ شیعه که بالغ بر سیصد جلد کتاب و رساله می شد و هم چنین شهرت حکومت شیعی آل بویه و تالیفات و خاطرات دانشمند بزرگ صاحب بن عباد که چهارصد شاعر او را در شعر خود ستوده اند، همه و همه باعث شد تا شیخ در مسیر پیشرفت رشد فکری و عقلی قرار گیرد و حتی او را به سمت تکامل سوق دهد. هنگامی که شیخ صدوق ترک دنیا گفت، محمد بن محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید که مقام بس وارسته ای داشت و بهترین کس بعد از شیخ صدوق برای جانشینی اش بود، زمام امور را مدبرانه و حکیمانه به دست گرفت و به مقام پیشوایی شیعیان رسید. از آنجایی که شیخ مفید در بغداد می زیست و بغداد در آن زمان مرکز خلافت و فرمانروایی علم و دانش بود، شیخ طوسی نیز در سال 408 هجری در بیست و سه سالگی هنگامی که عطش خود را برای رسیدن به اقیانوس بی کران علم بی پاسخ دید، به بغداد مهاجرت کرد تا روح تشنه خود را سیراب کند.[3]
دوران حیات شیخ:
دوران حیات شیخ را می توان با توجه به فراز و نشیب های زندگی اش به سه مرحله تفکیک کرد.
طوس:
دوره زندگی شیخ در طوس به گذراندن دوران طفولیت و پس از آن کسب علم از محضر عالمان آن زمان خلاصه می شود.
ایشان در سن بیست و سه سالگی طوس را برای همیشه ترک گفته و با دلی پر از شوق و امید روانه بغداد می شود تا دروازه های علم و معرفت را بگشاید.[4]
بغداد:
در آن زمان بغداد کانون مباحث علمی و تبادل آزاد عقاید بین دانشمندان شیعه و سنی بوده است. از آنجایی که بغداد مرکز خلافت آل عباس بوده احاطه زیادی روی جهان اسلام داشته است. دانشمندان به نام و باعظمتی در آنجا بوده اند. بزرگترین و سرآمدترین این دانشمندان محمد بن محمد بن نعمان بوده که به راستی هیچ یک از علمای شیعه و سنی در علم قادر به پیشی گرفتن از او نبودند و نمی توانستند با او به برابری برسند. او بر همه علوم زمان خود فائق آمده بود و همگی معترف به علم او بودند. هنگامی که شیخ طوسی وارد بغداد شد، در محضر شیخ مفید شروع به فراگیری علم از جانب ایشان کرد و در اندک زمانی توجه استاد را به خود جلب کرد و کم کم بر دیگر شاگردان استاد برتری یافت. استعداد و تلاش های پی در پی او در رسیدن به غایت نهایی از طریق علم و دانش موجب شد تا لیاقت او توسط دیگران نیز درک شود و عهده دار دو پست مهم و حساس شود؛ یکی ریاست علمی و دینی جامعه شیعه، آن هم در بغداد، مرکز مخالفان و در میان دانشمندان بزرگ شیعه و سنی؛ و دیگری تصاحب کرسی علم کلام از جانب خلیفه وقت که مقامی بس بالاست و به را حتی نمی توان به آن رسید و این مقام کسی است که سرآمد تمام دانشمندان عصر خود است و شیخ طوسی به همگان نشان داد که لیاقت این مقام را داشته و آن را به حق به دست آورده است. ارزش این مقام چنان بالاست که حتی تا سال ها بعد از شیخ طوسی جایگاه او حفظ شد و نه تنها کسی نتوانست بعد از ایشان در آثار گرانقدر ایشان شبهه ای ایجاد کند، بلکه خودشان نیز این آثار را صحیح ترین منبع می دانستند و خود نیز از آن ها به عنوان بهترین مرجع استفاده می کردند. همچنین تا سال ها بعد از شیخ کسی نتوانست شخصیت علمی و فتاوای ایشان را تحت تاثیر قرار دهد.[5]
شیخ در دوران جوانی خود به درجه اجتهاد رسید و کتاب تهذیب الاحکام را که از کتب معروف و مورد توجه شیعه است را در این دوره و با پیشنهاد استاد فرزانه خود شیخ مفید تالیف کرده است که این کتاب خود دلیل و سند محکمی بر اجتهاد او در سنین جوانی است.[6]
پس از مرگ شیخ مفید، شیخ در سال 413 هجری به محضر سید مرتضی معروف به علم الهدی که خود ایشان نیز از شاگردان بزرگ شیخ مفید می باشند راه یافت. هر چند شیخ طوسی در بسیاری از علوم به درجه اجتهاد رسیده بود، ولی از محضر این استاد خود در زمینه علوم ادبی بسیار استفاده کرد.[7]
با اینکه کسی در اجتهاد شیخ طوسی شک نداشت اما باز هم ایشان بیست و سه سال از عمر خود را به شاگردی علم الهدی پرداختند و در زمینه های ادبی علم خود را بالا بردند. در همین زمان بود که شیخ طوسی به پیشنهاد دیگر فقها و بزرگان شروع به تالیف بسیاری از آثار خود کرد.[8]
بسیاری از محققان شیخ را تدوین کننده ی اساسنامه تشیع در فرهنگ و تمدن اسلامی می دانند. علامه حلی (ره)در این باره می فرمایند: شیخ طوسی پیشوای دانشمندان شیعه و رئیس طایفه امامیه صاحبنظر در علوم اخبار، رجال، فقه، اصول، کلام و ادب بوده است. همه ی فضیلت ها منسوب به اوست و در تمامی فنون اسلام کتاب نوشته است. اوست که عقاید شیعه را در اصول و فروع آن دسته بندی و اصلاح کرده است.[9]
همچنین شیخ طوسی در این زمان از محضر اساتید بزرگی چون ابن غضائری، ابن شاذان متکلم، ابن حسکه قمی، حسین بن ابی محمد تلعکبری، ابن بشران معدل، ابو منصور شکری، احمد ابن ابراهیم قزوینی، ابن فهان سامری، ابو حسین صفار، علی ابن احمد بن محمد بن جید معروف به ابن ابی جید، ابن حاشر و دهها دانشمند دیگر استفاده کرد.[10]
پس از سید مرتضی، شیخ طوسی زمام پیشوایی را در دست گرفت و بزرگترین دانشمند عصر خود شناخته شد. شیوه بدیع او در علم کلام دانشجویان بسیاری را از سراسر مملکت اسلامی تشویق به فراگیری می کرد و آن ها را از دور ترین نقاط این مملکت یه سمت خود جذب می کرد. حتی دیگر دانشمندان و فقیهان نیز مسائل و مشکلات پیش آمده را نزد شیخ می بردند تا ایشان صحت و سقم مطالب را تشخیص دهند و یا راه حلی را از ایشان جویاشوند. شاگردان شیخ نیز روز به روز افزون تر می شدند، تا جایی که سیصد تن از علما و مجتهدان شیعه افتخار شاگردی و درک محضر ایشان را داشتند. و شمار شاگردان دیگر ایشان که از مذاهب چهارگانه سنی بودند، از شمار خارج بود.
نجف:
از ورود شیخ طوسی به بغداد مدت چهل سال می گذشت که حمله طغرل سلجوقی اتفاق افتاد و شیخ برای حفظ موقعیت خود و نابود نشدن زحمات چندین ساله اش ناچار به ترک بغداد شد و قدم به سرزمین مقدس نجف گذاشت. پیشتر هم اتفاق افتاده بود که سنی های متعصب و آشوب گر باعث بلواهای عمومی بشوند، ولی این بار حمله وحشیانه طغرل به بغداد و مبارزه آشکار او با شیعیان، عرصه را بر همه شیعیان سخت کرد. سربازان طغرل با هجوم به خانه شیخ و از بین بردن کتابخانه ایشان که مملو از آثار گران بهای ایشان بود، وحشیانه آن جا را به آتش کشیدند. شیخ دوازده سال آخر عمر خود را در کنار مرقد امیر المومنین(ع) گذراند و در آن جا زکات علم خود را به طور کامل پرداخت کرد.[11]
اولین دانشگاه شیعه:
شیخ که کتابخانه و دستنوشته های خود را در آتش سوزی از دست داده بود، از مدت باقی مانده عمر خود حداکثر استفاده را کرد و با جدیت بیشتری به تدریس و تحقیق در علوم اسلامی پرداخت. از این رو دانشپژوهان بسیاری را به سمت خود جذب کرد و به طور گسترده شروع به تشکیل دانشگاهی کرد. از آن جایی که تا کنون هیچ منبع و پایگاه علمی در جهان اسلام شناخته نشده بود، این دانشگاه با استقبال گسترده دانشجویان سراسر مملکت اسلامی رو به رو شد. وجود یک پایگاه علمی در نجف و وجود استاد بزرگی چون شیخ طوسی چنان بر اهمیت آنجا افزود که هنوز بعد از گذشت 10 قرن استحکام و پایداری آن قابل مشاهده است. این پایگاه اولین دانشگاه علمی شیعه است که تا کنون در نوع خود نظیری نداشته است.
میراث گرانبها:
شیعیان چهار مرجع اصلی حدیث و احکام دارند که از این چهار منبع اصلی و مورد قبول برای همگان دو کتاب، اثر شیخ طوسی است و آن چهار کتاب عبارتند از: التهذیب: شیخ طوسی، الاستبصار: شیخ طوسی، اصول کافی: شیخ کلینی، من لا یحضره الفقیه: شیخ صدوق.
و همین طور برای شیعه چهار منبع اصلی تراجم است که عبارتند از: رجال: شیخ طوسی، الفهرست: شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال: کشی به وسیله شیخ طوسی، الرجال: نجاشی.
همانطور که مشخص است از هشت منبع اصلی شیعیان پنج مورد آن اثر شیخ است که این اهمیت آثار شیخ را نشان می دهد؛ چرا که سه اثر دیگر هر کدام مربوط به سه فرد دیگر می باشد در صورتی که شیخ به تنهایی پنج اثر را به خود اختصاص داده است. البته آثار شیخ همگی از اهمیت و ارزش بالایی برخوردارند.
غروب زندگانی:
ابو جعفر، محمد بن حسن بن علی طوسی، در شب بیست و دوم ماه محرم سال 460 هجری قمری دعوت حق را لبیک گفته و به دیار ابدی پیوست.
شیخ را در خانه مسکونی اش در نجف اشرف دفن کردند که بعدها بنابر وصیت خود ایشان آن منزل به مسجدی تبدیل شد که هم اکنون در سمت شمال بقعه علوی است و معروف به مسجد طوسی است.