دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آثار روانی دنیا پرستی

ابن‌عباس‌مى‌گوید:شنیدم‌رسول‌خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)‌مى‌فرمود: کسى که گرفتار دوستى دنیا گردد، سه بلا دامنگیر او مى شود: اشتغال فکریى که بر اثر آن خستگى او تمام نمى شود، فقرى که بى نیازى با آن نیست و آرزوهاى طولانى که سرانجام ندارد.
آثار روانی دنیا پرستی
آثار روانی دنیا پرستی

عَنْ اِبْنِ عَبّاس قالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) یَقُولُ: اِنَّهُ ما سَکَنَ حُبُّ الدُّنْیا قَلْبَ عَبْد اِلاّ الْتاطَ فیها بِثَلاثِ: شُغْل لایَنْفَدُ عَناؤُهُ; وَ فَقْر لایُدْرَکُ غِناهُ; وَ اَمَل لایَنالُ مُنْتَهاهُ. اَلا اِنَّ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةَ طالِبَتانِ وَ مَطْلُوبَتانِ، فَطالِبُ الاْخِرَةِ تَطْلُبُهُ الدُّنْیا حَتّى یَسْتَکْمِلَ رِزْقَهُ; وَ طالِبُ الدُّنْیا تَطْلُبُهُ الاْخِرَةُ حَتّى یَأْخُذَهُ الْمَوْتُ بَغْتَةً...[1]

ترجمه حدیث:

ابن‌عباس‌مى‌گوید:شنیدم‌رسول‌خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)‌مى‌فرمود: کسى که گرفتار دوستى دنیا گردد، سه بلا دامنگیر او مى شود: اشتغال فکریى که بر اثر آن خستگى او تمام نمى شود، فقرى که بى نیازى با آن نیست و آرزوهاى طولانى که سرانجام ندارد. آگاه باشید که دنیا و آخرت هر دو، هم طالبند و هم مطلوب پس کسى که سراغ آخرت رفت، دنیا خود به خود سراغ او مى آید تا از روزى خود بطور کامل بهره بردارى کند. و خواهان دنیا، آخرت به سراغ او مى آید تا این که مرگ ناگهانى او را دریابد و به کام خویش فروکشد.

شرح حدیث:

در روایات راجع به حبّ دنیا - البتّه به معناى دنیاپرستى، نه علاقه هایى که روى میزان باشد - تعابیر مختلفى وجود دارد به عنوان مثال دوستى دنیا، سر منشأ همه گناهان است و شاخه هاى فراوانى دارد در این حدیث، آثار حب دنیا از نظر روانى بحث مى شود: انسانى که گرفتار حب دنیا شود سه بلا دامنگیر او مى شود و در واقع سه ناراحتى روحى پیدا مى کند:[2]

1- اشتغال فکرى همیشگى: اشتغال فکریى پیدا مى کند که بر اثر آن همیشه خسته است و خستگى او هم برطرف نمى شود. شبیه همین تعبیر در نهج البلاغه، هم وجود دارد: «مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْیَا، الْتاطَ قَلْبُهُ مِنْها بِثَلاث...»[3]

2- فقر دایمى: فقر معنویى که غنایى با آن نیست و هرچه بیشتر از دنیا به دست مى آورد باز احساس کمبود مى کند، براى این که در واقع بى نیازى، خارج از وجود انسان نیست، بلکه در درون جان اوست. آدم دنیاپرست همیشه تشنه و گرسنه است و هیچ گاه سیراب نمى شود.

3- آرزوهاى طولانى بى سرانجام: آرزوها هم از او دست بر نمى دارند و هر کدام که برآورده شود، آرزوى دیگرى پیش مى آید و آرزوهایش نامتناهى مى شود. چنین انسانى هرگز آرامش نمى یابد; یعنى، این موضوع دست به دست هم داده و آرام و قرار را از او مى گیرد به طورى که در نماز به فکر دنیاست، در غذا به فکر دنیاست. نمى داند چه خوانده و چه خورده است.

در این جا نکاتى لازم به ذکر است:

مردم به چیزهایى اهمیّت مى دهند که در واقع ارزشى ندارند، چرا که مهم این است که انسان در زندگى دنیا، آرامش روحى داشته باشد. با این که امروزه زندگى بشر مرتّبتر و بهتر شده است، بر اساس آمارها فشار و ناراحتى هاى روحى و روانى بیشتر شده است; به عبارت دیگر، مشکلاتى که در گذشته بوده، امروز براى بشر نیست; مثلا، سفرها کوتاه شده، در حالى که در گذشته مى گفتند: «اَلسَّفَرُ قِطْعَةٌ مِنَ السَّقَرِ; مسافرت پاره اى از جهنّم است». با تمام این مسائل، مشکلات روحى افزون شده است. چرا که ناآرامى هاى فکرى انسان زیاد شده است. اکنون باید پرسید براى چه ناآرامى افکار انسان بیشتر شده است؟

دو عامل بسیار مهم براى آن ذکر شده است:

1- نداشتن ایمان;

2- دنیا پرستى.

گاهى دنیاپرستى در بهترین مراکز عبادت; مانند حج، دامن انسان را مى گیرد. واقعاً تماشایى است که مخلوقات خدا در حج دارند چه مى کنند. در آن جا انسان در عالمى دیگر است، اما وقتى دنیاپرستى انسان را مى گیرد در مکه هم به دنبال دنیا، از این طرف به آن طرف مى رود، در حالى که شاید بعضى از آنان اصلا در ایران سراغ آن نمى روند.

شاخه هاى دنیاپرستى:

دنیاپرستى، تنها به پول پرستى نیست، ممکن است به حب جاه، مقام و سایر عناوین دنیوى باشد; مثلا، وقتى وارد مجلس شد و در پایین مجلس نشست شب خوابش نمى برد، فکرش ناراحت است که به او توهین شد؟ کم کم همین موضوع گسترش مى یابد و این توهین به خود را توهین به اسلام و مقدسّات و توهین به حوزه علمیه مى داند. خلاصه مشتى اراجیف درست مى کند. لذا گفته اند: «آخِرُ ما یَخْرُجُ مِنْ قلوب الصِّدّیقینَ حُبُّ الْجاهِ; آخرین چیزى که از دل هاى صدّیقین خارج مى گردد حب جاه و مقام است».

«اَلا اِنَّ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةَ طالِبَتانِ و مَطْلُوبَتانِ»: پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) با این تعبیر جدید باز بى اعتبارى دنیا را مطرح کرده است، که تعبیر جالبى است: «دنیا و آخرت هر دو، هم طالبند و هم مطلوب.» در هر سمتى قرار بگیریم آنها در سمت دیگر قرار مى گیرند و بالعکس; مثلا، وقتى طالب آخرت شدیم دنیا به سراغ ما مى آید و ما مطلوب دنیا مى شویم; براى این که خداوند روزى هایى را که مقدّر کرده آن روزى هاى حتمى به سراغ من مى آید پس گرچه من طالب آخرت باشم دنیا طالب من مى شود و سراغم مى آید. عکس قضیه هم همین طور است اگر طالب دنیا شدم آخرت سراغ من مى آید. مى آید تا مرا به سوى مرگ بکشاند من سرگرم دنیا هستم که ناگهان مرگ دامنم را مى گیرد.

خیال نکنید اگر کسى سراغ آخرت رفت از دنیا محروم مى شود. خیر، اگر تلاش براى آخرت باشد از دنیا محروم نیست. من بارها روى این مسأله فکر کرده ام که ما اگر خواهان دنیا باشیم باید هم اهل دنیا باشیم و هم اهل آخرت. براى این که اگر بخواهیم در این دنیا زندگى کنیم باید به هم اعتماد داشته باشیم، چون اگر به هم اعتماد نکنیم، زندگى اجتماعى ناممکن مى گردد. اگر میلیون ها آجر پراکنده را روى هم بریزند ساختمانى ساخته نمى شود، اما بر طبق اسلوب و نظامى خاص مى توان با آن عمارتى نو ساخت. اگر اهل دنیا هستیم باید اهل آخرت هم باشیم و باید به یک سلسله مبانى معتقد باشیم تا بتوانیم در کنار هم، با امنیّت و آرامش زندگى کنیم. اگر جامعه مؤمن شد، مردم نسبت به هم خوشبین مى شوند و به هم اعتماد مى کنند و جوّ صمیمى و درستى به وجود مى آید.

پیامبر که «طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّه» است مى داند درد ما کجاست، لذا روى دردها انگشت مى گذارد و مرهم و دواى آن را نشان مى دهد. الان اگر شما پرونده هایى که در دادگاه ها هست، ببینید متوجّه مى شوید که هیچ یک از دعواها در مورد کارى معنوى نبوده است تمام پرونده ها، در مورد امور دنیوى است، براى مقدارى مال دنیا به جان هم مى افتند و خیانت و جنایت مى کنند. گاه دو برادر در مقابل هم مى ایستند. واقعاً ریشه همه گناهان، حب دنیاست. قرآن مى فرماید:: «زُیِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الاَْنْعامِ; محبّت امور مادّى، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسب هاى ممتاز و چهارپایان و... در نظر مردم جلوه داده شده است.»[4] زنان، بچه ها، پول هاى نقد و... زینت حیات هستند. در آیه، فعل مجهول استعمال شده به گونه اى که ذهن انسان به همه جا مى رود که آیا آن را شیطان زینت داده، یا دوستان، یا شهوات و یا به یک معنا خدا براى امتحان؟ این همه تزیین همه جانبه اجازه حرکت نمى دهد، لذا اسلام پى در پى سفارش ترک مى دهد، تا سدّى در مقابل شهوات پایان ناپذیر بشر درست کند، چرا که جاذبه هاى دنیا بسیار زیاد است.

    پی نوشت :
  • [1]- بحار، ج 74، ص 188.
  • [2] - مراد از قلب در این جا روح است.
  • [3] - نهج البلاغه، کلمه قصار، شماره 228.
  • [4] - آیه 14 سوره آل عمران.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

چگونه در مهمانی‌ها رفتار کنیم؟

رعایت آداب مهمانی می‌تواند روابط برادرانه میان مۆمنان را مستحکم‌تر ساخته و در رشد تعالی اجتماع تأثیر بسزایی داشته باشد.
No image

نقش ابراز علاقه و معاشرت درست در اسلام

نسان علاقه دارد كه مورد علاقه و محبت دیگران باشد. اگر آن‏ دوستداران، محبت‏خود را آشكار كنند، محبوب هم به محبان‏ علاقه‏ مند مى‏ شود و این محبت دو جانبه، زندگیها را از صفا و صمیمیت‏ بیشترى برخوردار مى‏سازد. ما اگر بدانیم كه خدا دوستمان دارد، ما هم‏خدا را بیشتر دوست‏خواهیم داشت. اگر بدانیم و بفهمیم كه رسول‏ خدا(ص) و اهل بیت(ع) به ما شیعیان عنایت و محبت دارند و این ‏علاقه را بارها نشان داده و اظهار كرده‏اند، محبت عترت در دل ما بیشترخواهد شد.
No image

اخلاق معاشرت اجتماعی، نمونه ای از سبک زندگی اسلامی

نمونه های بسیاری از سیره ی ائمه ی معصوم علیهم السلام درباره ی تشویق و تحریض مؤمنان به دوستی و برادری با هم، ایجاد پیوند برادری و دوستی بین آنها، اصلاح اختلافات و رفع کدورت ها گزارش شده است.
No image

اخلاق معاشرت و ارتباط با خویشاوندان در اسلام

سنّتِ «صله رحم»، از نیکوترین برنامه های دینی در حیطه معاشرت است. گرچه شکل نوین زندگی و مشغله های زندگیهای امروزی، گاهی فرصت این برنامه را از انسانها گرفته است، ولی حفظ ارزشهای دینی و سنّتهای سودمند و ریشه دار دینی، از عوامل تحکیم رابطه ها در خانواده ها است. بویژه در مناسبتهای ملّی، در اعیاد و وفیات و آغاز سال جدید، فرصت طبیعی و مناسبی برای عمل به این «سنّت دینی» است.
No image

تحلیل یافته‌های الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی

آنچه از امور فطری در بحث تربیت مورد نظر است و مبنای تربیت مطرح می‌شود، امور فطری در زمینه خواست‌ها و گرایش‌هاست. البته باید توجه داشت آن دسته از خواست‌های فطری مبنای تربیت قرار می‌گیرد که ویژه انسان است و امتیاز او بر حیوان به شمار می‌آید، نه آن بخش از خواست‌ها و گرایش‌ها که میان هر دو مشترک است؛ زیرا در این بخش، انسان مانند حیوان برای شکوفاسازی نیازی به تربیت ندارد.

پر بازدیدترین ها

No image

ویژگی های خانواده موفق از نظر اسلام

از دیدگاه اسلام انسانها از لحاظ ویژگیها ، توانایی و استعدادها متفاوت از یکدیگر هستند. بر این اساس در نظر گرفتن این تفاوتها را نیز در تربیت فرزندان در خانواده دارای اهمیت می‌داند. از نمونه احادیثی که ذکر شد و هزاران شواهد معتبر دیگر می‌توان به نقش اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام پی برد. اسلام سعادت و شقاوت فرد را تحت تاثیر خانواده چه در دوران قبل از تولد و چه بعد از تولد می‌داند.
No image

تحلیل یافته‌های الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی

آنچه از امور فطری در بحث تربیت مورد نظر است و مبنای تربیت مطرح می‌شود، امور فطری در زمینه خواست‌ها و گرایش‌هاست. البته باید توجه داشت آن دسته از خواست‌های فطری مبنای تربیت قرار می‌گیرد که ویژه انسان است و امتیاز او بر حیوان به شمار می‌آید، نه آن بخش از خواست‌ها و گرایش‌ها که میان هر دو مشترک است؛ زیرا در این بخش، انسان مانند حیوان برای شکوفاسازی نیازی به تربیت ندارد.
No image

ویژگی خانواده قرآنی (1 )

قرآن کریم با نگاه ویژه به این کانون مهم ومقدس؛توجه بشر را به تشکیل این کانون مقدس جلب می کند وبهترین الگوها را برای شناسایی خانواده برتر به جهانیان معرفی می کند.مقاله حاضر با عنوان ویژگیهای خانواده های قر آنی بعد ازبیان مقدمه ای کوتاه در مورد جایگاه واهمیتی که کانون مقدس خانواده در قرآن دارد؛نمونه ها والگوهایی که در قرآن بیان شده را معرفی کرده وبعد از آن به بیان آثار وویژگیهایی که قرآن در خانواده می گذاردپرداخته است.ودر پایان هم چند نکته را به عنوان نتیجه گیری بیان کرده است.
No image

سبک زندگی در خانواده اسلامی

مفهوم «سبک زندگي» از جمله مفاهيم علوم اجتماعي و علم جامعه شناسي و مردم شناسي است که اخيراً و در دهه اخير بسيار مورد توجه عالمان علوم اجتماعي و مديران فرهنگي قرار گرفته است؛ سبک زندگي معنايي است که از به هم تنيدگي و پيوند و نظام وارگي و شبکه اي بودن عوامل متعددي که در شيوه هاي زندگي يا اقليم هاي زيستن انسان تأثير مي گذارند، به وجود آمده است.
No image

هدف از تشکیل خانواده

Powered by TayaCMS