دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

انسان حاشیه ای Marginal Man

No image
انسان حاشیه ای Marginal Man

كلمات كليدي : انسان حاشيه اي، بيگانه، منزلت اجتماعي، پارك، وبلن، زيمل

نویسنده : فاطمه امين پور

انسان حاشیه‌ای مفهومی است بالنسبه جدید که سرنوشت انسان را با آن تحلیل می‌نمایند. انسان‌هایی که در بطن جامعه به هر دلیل جذب نشده و غریب مانده‌اند.[1] حاشیه‌نشین فردی است که به علت ناباوری نسبت به ارزش‌ها و بیگانگی نسبت به موقعیت جدید از جامعه کناره می‌گیرد و در حالت معلق در حاشیه اجتماع می‌نشیند.[2]

این واژه در ابتدا توسط رابرت پارک (Robert Park) در اثرش به نام "فرهنگ و نژاد" مطرح گردید. سپس هوگز (E. C. Hughes) به تکمیل محتوای آن پرداخت. از دیدگاه آنان در هر زمینه اجتماعی و شغلی ویژگی‌هایی چند با یکدیگر می‌پیوندند و فردی که تمام یا اکثر آنان را داشته باشد فرد معمولی خوانده می‌شود؛ در غیر این‌صورت در حاشیه و کنار می‌ماند. بعد از پارک، استونکیست (EverettVerner Stonequist) انواع انسان حاشیه‌ای را با عناوینی همچون بیگانه مهاجر، یهودی جداشده از محلات مخصوص یهودیان، فرد تازه به دوران رسیده، زنی که نقش‌های مردانه پذیرفته، مهاجر روستایی در شهر متمایز ساخت. ویلیام توماس (William J. Thomas) و زنانیخی (Florian Witold Znaniecki) نیز نسل دوم مهاجرین را متشکل از انسان‌های حاشیه‌ای نمونه می‌دانند و شاخص‌هایی همچون جرایم زیاد، بی‌سازمانی خانواده، نابسامانی‌های عاطفی را برای این افراد برمی‌شمارند. در سال‌های اخیر این مفهوم رواج بیشتری یافته است؛ آنچنان‌ که شرایط هر انسان بیگانه با قوم خویش را با این واژه تحلیل می‌نمایند. و هر کس را که به زعم دیوید رایزمن از نظر ذهنی نتواند هویت گروهی خود را دریابد حاشیه‌ای خطاب می‌کنند.[3]

انسان حاشیه‌ای در نظریه پارک

پارک شخصیت برجسته مکتب شیکاگو و کنش متقابل نمادین بود. وی تحت تأثیر افکار جورج زیمل قرار داشت و از آنجاکه یک خبرنگار بود حس درک اهمیت مسایل شهری و ضرورت رفتن به این میدان برای گردآوری داده‌ها از طریق مشاهده در او قوی بود.[4] محور اصلی جامعه‌شناسی پارک آگاهی از این‌ نکته است که جهان مدرن از طریق مهاجرت انبوه، گروه‌های نژادی و قومی فراوانی را که به کشورهایی در مرکز نظام نوین اقتصاد جهانی مهاجرت کرده‌اند از اطراف جهان گرد هم آورده است. بعضی از این مهاجران در جستجوی زمین به نواحی دورافتاده روستایی روی آوردند، اما اکثر آن‌ها که در قرن بیستم مهاجرت کردند در شهرهای صنعتی رو به رشد اقامت گزیدند و ناچار شدند با محیط فرهنگی و اجتماعی جدیدشان و با گروه‌های گوناگونی که با آن‌ها روبرو می‌شدند سازگار شوند.[5]

پارک به مشخص کردن فرایندهای سازگاری مهاجران توجه داشت. او درک می‌کرد که مهاجران در گذار از دنیای کهن خود به دنیای جدید اغلب جابجایی‌های دردناکی را تجربه کرده‌اند. تازه‌واردان بین دو محیط فرهنگی زندگی می‌کردند. آن ها دیگر بخشی از فرهنگ قدیمی خود نبودند، اما بخشی از فرهنگ جدید نیز نبودند. این ممکن بود به آنچه که پارک در موارد گوناگون تضعیف روحیه یا درهم آمیختگی مشخص می‌نامید، منجر شود. به این معنا که کنترل‌های اجتماعی و ارزش‌های فرهنگی در یکپارچگی فرد با جامعه مؤثر نبودند. این امر به دشواری‌های بالقوه گوناگونی مانند بیماری روانی، خودکشی و اعمال تبهکارانه کمک می‌کرد. پارک تا اندازه‌ای همان‌گونه که جورج زیمل شخصیت بیگانه را مشخص می‌کرد، مهاجر را به چشم انسان حاشیه‌ای می‌دید. پارک مدافع دلسوز مهاجران بود و با محافظه‌کارانی که خواهان آمریکایی شدن سریع تازه‌واردان بودند مخالفت می‌کرد. پارک همانند اصلاح‌طلبانی همچون جین آدامز (Jane Addams) و هال هاوس (Hull House) بر مدارا و پذیرش، به‌منزله پادزهری برای قوم‌مداری اصرار می‌ورزید.[6]

پارک همچنین به تعریف مفهوم "خود" پرداخته و آن را بر مبنای نقش تعریف می‌کند؛ زیرا هر کس خودش را برحسب نقشی که در جامعه بروز می‌دهد، می‌شناسد و بر پایه همین دریافت از خود منزلت اجتماعی می‌یابد. پس خود هر شخص مبتنی‌بر بازشناسی منزلتی است که دیگران برای فرد و نقش او قایل می‌شوند و در صورت عدم انطباق این بازشناسی و منزلت موجبات انزوای فرد را فراهم می‌آورند و او را به تعبیر پارک حاشیه‌ای می‌کنند؛ زیرا دریافت چنین انسانی به‌واسطه تعلق ناقص به گروه‌های متفاوت به ناهمخوانی و ابهام کشیده می‌شود.[7]

خصوصیات انسان حاشیه‌ای

بر اساس آنچه در نظریات جامعه‌شناختی به‌ویژه نظریات پارک در مورد مفهوم انسان حاشیه‌ای آمده است می‌توان چند ویژگی عمده را از این نظریات در مورد انسان حاشیه‌ای استخراج کرد که عبارت‌اند از:

  1. بیگانگی و ناهمخوانی با محیط؛ به زعم پارک انسان حاشیه‌ای سرنوشتی خاص دارد. از نظر فرهنگی دورگه است و گاه نیز حامل ارزش‌ها و سنن دو قوم متمایز به لحاظ مهاجرت می‌باشد. پارک در مقدمه‌ای بر کتاب استونکیست می‌افزاید: انسان حاشیه‌ای، انسانی است که سرنوشت‌اش او را محکوم به زندگی در دو جامعه و دو فرهنگ نه‌تنها متمایز بلکه متخاصم ساخته است.[8] انسان حاشیه‌نشین مانند آمریکاییان و آسیاییان دورگه یا کلیمیان اروپایی به دو گروه متفاوت تعلق دارد، بی‌آنکه به هیچیک از آن‌دو تعلق تام داشته باشد. در نتیجه مفهوم چنین انسانی از خودش ناهمخوان و مبهم است. یک انسان حاشیه‌نشین در دو جهان زندگی می‌کند و در هر دو آن‌ها کم و بیش بیگانه است. پارک نقش "انسان حاشیه‌نشین" را با واژه "بیگانه" در نظریه زیمل تطبیق می‌دهد. انسان حاشیه‌نشین کسی است که در بین دو جهان زندگی می‌کند، ولی متعلق به هیچ‌کدام نیست. برای مثال، کودکان مهاجر اروپایی در آمریکا، که زبان و فرهنگ والدین خویش را نمی‌پذیرند و از طرفی خودشان را عضوی واقعی در جامعه آمریکایی به‌شمار نمی‌آورند.[9]
  1. افق دید گسترده و هوشمندانه؛ پارک نیز مانند جورج زیمل و تورستین وبلن استدلال می‌کند که موقعیت حاشیه‌نشینی نه بار خاطر انسان بلکه یار شاطرش است. افق دید او در مورد محیط فرهنگی‌اش گسترده‌تر و هوشمندانه‌تر است و نگرشی بی‌طرفانه‌تر و خردمندانه‌تر از دیگران دارد. یک انسان حاشیه‌ای همیشه انسانِ به نسبت متمدن‌تری است. غوغای اخلاقی که تماس‌های تازه فرهنگی ایجاد می‌کنند در ذهن انسان حاشیه‌نشین به آشکارترین صورت متجلی می‌شود. دگرگونی‌ها و درآمیختگی‌های فرهنگیِ ناشی از این تماس‌ها در ذهن انسان حاشیه‌نشین منعکس‌اند و ما می‌توانیم فراگردهای تمدن و پیشرفت را از این طریق به بهترین وجه بررسی می‌کنیم.[10]

وبلن از کسانی است که به موقعیت حاشیه‌نشینی توجه دارد. وبلن مانند کسانی که در کشور و زمانی بیگانه به دنیا آمده باشند، از جامعه آمریکایی روزگارش بیگانه بود و همین موقعیت بیگانه‌اش به وی اجازه داده بود که خصلت‌های سبک زندگی آمریکایی را چنان دریابد که یک شهروند آمریکایی نمی‌توانست آن را به این خوبی درک کند. موقعیت حاشیه‌نشینی قدرت مشاهده وبلن را افزایش داده بود. از این‌رو وی معتقد است بر خلاف کسانی‌ که در چهارچوب عرفی‌ جامعه‌شان احساس آسودگی می‌کنند و از همین روی نمی‌توانند جنبه‌های مسئله‌آمیز آن را دریابند، یک بیگانه در عمل و نظر انسان آزادتری است. او روابطش را با دیگران با تعصب کمتری مورد حلاجی قرار می‌دهد. این روابط را با معیاری کلی‌تر و عینی‌تر می‌سنجد و در اعمال خویش مقید به رسم، تقوا یا سابقه قبلی نیست. یک تحلیل‌گر اجتماعی بیگانه آنچه را که دیگران مقدس می‌دانند به عنوان یک پدیده دنیوی می‌نگرد. تحلیل او سرچشمه‌های پنهانی انگیزش‌ها را در میان اعضای اجتماعی برملا می‌سازد؛ حال آنکه این عوامل از دید کسانی که ریشه در عرف‌های جامعه‌شان دارند و نقش‌های واگذارشده‌شان را ناخودآگاهانه انجام می‌دهند، پوشیده‌اند. از این جهت تحلیل‌گر بیگانه جهان باورهای غیر پیچیده باورداران را با توهم‌زدایی‌های مؤثرش تهدید می‌کند. به گفته وبلن او برهم زننده آرامش فکری است. بعید است که چنین مردانی مورد استقبال اکثریت جامعه قرار گیرند، اما ممکن است در میان کسانی که از جامعه‌شان ناخشنودند، گوش‌های شنوایی بیابند.[11]

  1. تلاش در جهت ایجاد وضعیت جدید؛ انسان حاشیه‌ای گرچه افق دید وسیع‌تر و هوشمندانه‌تری در محیط فرهنگی‌اش به‌هم می‌رساند، اما به‌واسطه نگرشی بی‌طرفانه و نسبی‌تر از دیگران ممکن است به‌خوبی از عهده ایفای نقش‌هایش برنیاید؛ لذا او در عین خردمندتر بودن اما در غوغای اخلاقی ناشی از تماس‌های فرهنگی تمدن‌ها به انزوا کشیده می‌شود و تا سرحد تکوین سازگاری‌ها و توافق‌های جدید به‌واسطه از کار انداختن سامان گذشته پیش می‌تازد.[12] پارک در بررسی جامعه‌شناختی انسان حاشیه‌نشین و نیز در سراسر جامعه‌شناسی‌اش توجه تحلیلی‌اش پیوسته متمرکز بر آن فراگردها و موقعیت‌هایی بود که پیدایش صورت‌های تازه را زمینه‌سازی می‌کنند؛ همان صورت‌هایی که سازگاری و توافق‌های موجود را برهم می‌زنند و یا آن‌ها را از کارایی می‌اندازند. برخلاف امیل دورکیم که بر الزام‌هایی که جامعه را وامی‌دارند تا الگوهای پیش‌بینی‌پذیر را بپذیرند اشاره دارد. پارک گرچه نیاز به سامان اجتماعی را به هیچ وجه از نظر دور نمی‌دارد، اما بیشتر ما را متوجه آن نیروهایی می‌سازد که الزام‌های اجتماعی موجود را درهم می‌شکنند و از این طریق الزام‌های تازه‌ای به بار می‌آورند.[13]

 

مقاله

نویسنده فاطمه امين پور

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

چگونه در مهمانی‌ها رفتار کنیم؟

رعایت آداب مهمانی می‌تواند روابط برادرانه میان مۆمنان را مستحکم‌تر ساخته و در رشد تعالی اجتماع تأثیر بسزایی داشته باشد.
No image

نقش ابراز علاقه و معاشرت درست در اسلام

نسان علاقه دارد كه مورد علاقه و محبت دیگران باشد. اگر آن‏ دوستداران، محبت‏خود را آشكار كنند، محبوب هم به محبان‏ علاقه‏ مند مى‏ شود و این محبت دو جانبه، زندگیها را از صفا و صمیمیت‏ بیشترى برخوردار مى‏سازد. ما اگر بدانیم كه خدا دوستمان دارد، ما هم‏خدا را بیشتر دوست‏خواهیم داشت. اگر بدانیم و بفهمیم كه رسول‏ خدا(ص) و اهل بیت(ع) به ما شیعیان عنایت و محبت دارند و این ‏علاقه را بارها نشان داده و اظهار كرده‏اند، محبت عترت در دل ما بیشترخواهد شد.
No image

اخلاق معاشرت اجتماعی، نمونه ای از سبک زندگی اسلامی

نمونه های بسیاری از سیره ی ائمه ی معصوم علیهم السلام درباره ی تشویق و تحریض مؤمنان به دوستی و برادری با هم، ایجاد پیوند برادری و دوستی بین آنها، اصلاح اختلافات و رفع کدورت ها گزارش شده است.
No image

اخلاق معاشرت و ارتباط با خویشاوندان در اسلام

سنّتِ «صله رحم»، از نیکوترین برنامه های دینی در حیطه معاشرت است. گرچه شکل نوین زندگی و مشغله های زندگیهای امروزی، گاهی فرصت این برنامه را از انسانها گرفته است، ولی حفظ ارزشهای دینی و سنّتهای سودمند و ریشه دار دینی، از عوامل تحکیم رابطه ها در خانواده ها است. بویژه در مناسبتهای ملّی، در اعیاد و وفیات و آغاز سال جدید، فرصت طبیعی و مناسبی برای عمل به این «سنّت دینی» است.
No image

تحلیل یافته‌های الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی

آنچه از امور فطری در بحث تربیت مورد نظر است و مبنای تربیت مطرح می‌شود، امور فطری در زمینه خواست‌ها و گرایش‌هاست. البته باید توجه داشت آن دسته از خواست‌های فطری مبنای تربیت قرار می‌گیرد که ویژه انسان است و امتیاز او بر حیوان به شمار می‌آید، نه آن بخش از خواست‌ها و گرایش‌ها که میان هر دو مشترک است؛ زیرا در این بخش، انسان مانند حیوان برای شکوفاسازی نیازی به تربیت ندارد.

پر بازدیدترین ها

No image

ویژگی های خانواده موفق از نظر اسلام

از دیدگاه اسلام انسانها از لحاظ ویژگیها ، توانایی و استعدادها متفاوت از یکدیگر هستند. بر این اساس در نظر گرفتن این تفاوتها را نیز در تربیت فرزندان در خانواده دارای اهمیت می‌داند. از نمونه احادیثی که ذکر شد و هزاران شواهد معتبر دیگر می‌توان به نقش اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام پی برد. اسلام سعادت و شقاوت فرد را تحت تاثیر خانواده چه در دوران قبل از تولد و چه بعد از تولد می‌داند.
No image

تعریف خانواده و مراحل تحول خانواده

روان شناسان برای گروههای اجتماعى، مراحل تحولى را در نظر مى گیرند که از شکل گیری تا انقضای گروه را در بر مى گیرد. خانواده نیز مراحل متعددی را در گذر زمان تجربه مى کند و مى توان هر خانواده مفروض را در یکى از این مراحل در نظر گرفت. خانواده یک واحد اجتماعى ایستا نیست، بلکه فرآیندى از تغییر مداوم است.
No image

تحلیل یافته‌های الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی

آنچه از امور فطری در بحث تربیت مورد نظر است و مبنای تربیت مطرح می‌شود، امور فطری در زمینه خواست‌ها و گرایش‌هاست. البته باید توجه داشت آن دسته از خواست‌های فطری مبنای تربیت قرار می‌گیرد که ویژه انسان است و امتیاز او بر حیوان به شمار می‌آید، نه آن بخش از خواست‌ها و گرایش‌ها که میان هر دو مشترک است؛ زیرا در این بخش، انسان مانند حیوان برای شکوفاسازی نیازی به تربیت ندارد.
No image

تحکیم خانواده از دیدگاه اسلام

حکمت غایی تشکیل خانواده و هدف نهایی اسلام از این همه تاکید بر تشکیل و تحکیم و تداوم آن، گسترش ارزشهای انسانی، انتشار آرمان‌های توحیدی و سرانجام، جهانی شدن اسلام است، و بقای نسل انسان، در واقع، مقدمه برای رسیدن به این هدف بزرگ است
No image

سبک زندگی در خانواده اسلامی

مفهوم «سبک زندگي» از جمله مفاهيم علوم اجتماعي و علم جامعه شناسي و مردم شناسي است که اخيراً و در دهه اخير بسيار مورد توجه عالمان علوم اجتماعي و مديران فرهنگي قرار گرفته است؛ سبک زندگي معنايي است که از به هم تنيدگي و پيوند و نظام وارگي و شبکه اي بودن عوامل متعددي که در شيوه هاي زندگي يا اقليم هاي زيستن انسان تأثير مي گذارند، به وجود آمده است.
Powered by TayaCMS