دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حکم ترکیبی پیشینی Synthetic a priori judgment

No image
حکم ترکیبی پیشینی Synthetic a priori judgment

كلمات كليدي : حكم تركيبي پيشيني، پيسيني، تحليلي

نویسنده : مهدي عبداللهي

ایمانوئل کانت فیلسوف شهیر آلمانی در کتاب معروفش نقد عقل محض، دو تقسیم‌بندی برای احکام و قضایا ارائه نمود، در یک تقسیم حکم را به تحلیلی و ترکیبی و در تقسیمی دیگر آن را به پسینی و پیشینی تقسیم نمود.[1]

بر اساس تقسیم اول، هرگاه عناصر اصلی تشکیل دهنده قضیه یعنی موضوع و محمول به گونه‌ای کاملاً مستقیم و بدون واسطه با یک‌دیگر مرتبط باشند، به این معنی که تصور محمول، در تصور موضوع (و لو به ابهام) مندرج باشد، این حکم را تحلیلی می‌گوییم. اما اگر محمول به طور غیرمستقیم و از راه ملاحظه یک واسطه به موضوع نسبت داده شود، به طوری که هیچ گاه با هر میزان از تجزیه و تحلیل خود موضوع نتوان به مفهوم محمول دست یافت، رابطه میان موضوع و محمول، نوعی ترکیب است، از این رو قضیه به دست آمده از آن دو را، قضیه ترکیبی می‌نامیم.[2] در احکام ترکیبی، محمول، چیزی را بیش از آنچه که در موضوع حکم وجود دارد، به آن ضمیمه می‌کند، از این رو، این احکام، معرفت ما را به ورای آنچه در مفهوم موضوع، مندرج است، گسترش می‌دهند.[3] به خلاف احکام تحلیلی که مایه ازدیاد معرفت ما به موضوع نمی‌گردند.

کانت در تقسیم دوم خود، معرفت را به دو بخش بزرگ پیشینی و پسینی تقسیم می‌کند. او معرفت پیشینی، را معرفتی می‌داند که مطلقاً مستقل از تجربه و حتی تمامی ارتسامات حسی باشد، در مقابل، معرفت پسین یا تجربی، معرفتی است که مبتنی بر منابع تجربی است، و تنها از طریق تجربه قابل الحصول است.[4]

در نگاه اول، به نظر می‌رسد که تقسیم‌بندی کانت، باید چهار امکان به وجود بیاورد: ترکیبی پیشین، ترکیبی پسین، تحلیلی پیشین و تحلیلی پسین، اما امکان قضیه تحلیلی پسین منتفی است، زیرا قضیه تحلیلی، فقط مربوط به معنای الفاظ است و معرفت جدیدی در باب موضوع، به دست نمی‌دهد، در حالی که قضیه پسین، چون متوقف بر تجربه است، چنین شناختی به ما می‌دهد. از این رو، تمامی احکام تحلیلی، پیشین می‌باشند. اما نسبت به سه قسم دیگر، کانت معتقد است که هر سه قسم ممکن می‌باشند و مصادیق هر یک به وفور در تفکر ما یافت می‌شود.[5] در این میان، آنچه مهم است، وجود گزاره‌های ترکیبی پیشین است؛ به گفته پیتون شارح کانت، بنیاد تلاش کانت برای ایجاد یک انقلاب فلسفی بر این حقیقت استوار است که آدمی، واجد معرفت پیشین است . . . این مسأله یعنی امکان معرفت پیشین، محور تعلیم و انقلاب فلسفی کانت است.[6] خود کانت نیز تصریح دارد که مسأله اساسی فلسفه نقادی در این پرسش مندرج است که «حکم ترکیبی پیشین چگونه امکان‌پذیر است،[7] و اگر معرفت پیشینی ممکن نباشد ـ‌آن گونه که دیوید هیوم باور داشت‌ـ تمامی آنچه که متافیزیک نامیده می‌شود، توهمی محض خواهد بود.[8] بدین ترتیب، کانت، کل تلاش فکری خود را در «نقد عقل محض» در جهت پاسخ‌گویی به این پرسش در سه زمینه علوم طبیعی، ریاضیات و مابعدالطبیعه می‌داند.[9]

در واقع، کانت این مسأله را برای حل مشکل قضایای علوم حقیقی مطرح نموده است، چرا که از یک سو، نظر به «مفید» بودن قضایای علمی، ناگزیر موضوع و محمول باید مفهوماً مغایر با یکدیگر باشند، وگرنه توسعه‌ای در علم صورت نمی‌گیرد، پس گزاره‌های علوم باید، ترکیبی باشند، نه تحلیلی، از سویی دیگر، «توان» یک قضیه علمی، در میزان «ضرورت» و «کلیت» آن است، و روشن است که معرفت‌های مبتنی بر تجربه، هیچ‌گاه واجد این دو خصیصه نیستند، پس گزاره علمی، باید قضیه‌ای پیشین باشد.

کانت در نهایت، در نظام فلسفه نقدی خود، به پرسش از امکان قضایای ترکیبی پیشین در دو حیطه ریاضیات و علوم طبیعی، پاسخ مثبت داد، و معتقد شد که تمامی گزاره‌های ریاضیات و پیش‌فرض‌های بنیادی علوم طبیعی و اخلاق از این گونه احکام تشکیل شده‌اند،[10] اما در حیطه متافیزیک، معتقد به عدم امکان قضایای ترکیبی پیشین گردید.

این نظریة کانتی که مدعی است برخی از معرفت‌های پیشینی، از سنخ گزاره‌های ترکیبی است، بیشترین توجه را به خود جلب کرده است. در ابتدا دو واکنش متفاوت وجود داشت: برخی درباره این ادعای عام مناقشه نکردند، بلکه منحصراً به برخی مثال‌های مورد ادعای کانت در مورد معرفت ترکیبی پیشینی پرداختند، به‌عنوان مثال، فرگه، تنها ادعای ترکیبی بودن حقایق ریاضی را به چالش کشید، اما دیگران، مانند آیر، این ادعای عام را مورد مناقشه قرار دادند و کوشیدند اثبات نمایند که کلیه معرفت‌های پیشین، از سنخ گزاره‌های تحلیلی‌اند. واکنش سوم، که اساسی‌ترین است، از سوی کواین مطرح شد، که اصل تمایز میان قضیه تحلیلی و ترکیبی را به چالش کشید.[11] با فرض این که، ارتباط وثیقی میان پیشینی و تحلیلی که منتقدان کانت آن را پدید آورده‌اند، وجود داشته باشد، برخی بر این باورند که حمله‌ کواین، استحکام تمایز پیشینی/ پسینی را نیز مورد تردید قرار می‌دهد.[12]

برخی دیگر بر کانت خرده گرفته‌اند که هیچ حکمی ممکن نیست، در عین حال که پیشین است، ترکیبی نیز باشد. اما مبنای این اشکال، اشتباه منتقدان کانت و برخی از مفسران وی، در خلط میان دو معنای لفظ «ضروری» است.[13]

مقاله

نویسنده مهدي عبداللهي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

چگونه در مهمانی‌ها رفتار کنیم؟

رعایت آداب مهمانی می‌تواند روابط برادرانه میان مۆمنان را مستحکم‌تر ساخته و در رشد تعالی اجتماع تأثیر بسزایی داشته باشد.
No image

نقش ابراز علاقه و معاشرت درست در اسلام

نسان علاقه دارد كه مورد علاقه و محبت دیگران باشد. اگر آن‏ دوستداران، محبت‏خود را آشكار كنند، محبوب هم به محبان‏ علاقه‏ مند مى‏ شود و این محبت دو جانبه، زندگیها را از صفا و صمیمیت‏ بیشترى برخوردار مى‏سازد. ما اگر بدانیم كه خدا دوستمان دارد، ما هم‏خدا را بیشتر دوست‏خواهیم داشت. اگر بدانیم و بفهمیم كه رسول‏ خدا(ص) و اهل بیت(ع) به ما شیعیان عنایت و محبت دارند و این ‏علاقه را بارها نشان داده و اظهار كرده‏اند، محبت عترت در دل ما بیشترخواهد شد.
No image

اخلاق معاشرت اجتماعی، نمونه ای از سبک زندگی اسلامی

نمونه های بسیاری از سیره ی ائمه ی معصوم علیهم السلام درباره ی تشویق و تحریض مؤمنان به دوستی و برادری با هم، ایجاد پیوند برادری و دوستی بین آنها، اصلاح اختلافات و رفع کدورت ها گزارش شده است.
No image

اخلاق معاشرت و ارتباط با خویشاوندان در اسلام

سنّتِ «صله رحم»، از نیکوترین برنامه های دینی در حیطه معاشرت است. گرچه شکل نوین زندگی و مشغله های زندگیهای امروزی، گاهی فرصت این برنامه را از انسانها گرفته است، ولی حفظ ارزشهای دینی و سنّتهای سودمند و ریشه دار دینی، از عوامل تحکیم رابطه ها در خانواده ها است. بویژه در مناسبتهای ملّی، در اعیاد و وفیات و آغاز سال جدید، فرصت طبیعی و مناسبی برای عمل به این «سنّت دینی» است.
No image

تحلیل یافته‌های الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی

آنچه از امور فطری در بحث تربیت مورد نظر است و مبنای تربیت مطرح می‌شود، امور فطری در زمینه خواست‌ها و گرایش‌هاست. البته باید توجه داشت آن دسته از خواست‌های فطری مبنای تربیت قرار می‌گیرد که ویژه انسان است و امتیاز او بر حیوان به شمار می‌آید، نه آن بخش از خواست‌ها و گرایش‌ها که میان هر دو مشترک است؛ زیرا در این بخش، انسان مانند حیوان برای شکوفاسازی نیازی به تربیت ندارد.

پر بازدیدترین ها

No image

الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی (2)

غریزه قدرت، محرک زندگی انسانی است که از سه نوع جنسی، گرسنگی و ارتباطی تشکیل می‌شود. غریزه جنسی، مهم‌ترین غریزه زندگی است؛ زیرا از اول یا زن با «هویت زنانه» یا مرد با «هویت مردانه» به دنیا می‌آید.
No image

تأثیر بخشش بر روابط خانواده

محیط خانه می تواند محلی برای سلوک و عروج و تکامل مرد و زن و نیز فرزندان باشد، به ویژه اگر سعه صدر داشته باشند. بدون تردید، هرگاه کسی به انسان ستمی روا می دارد، حس انتقام جویی او را برمی انگیزد. ولی انسان نباید اسیر هواها و غرایز حیوانی باشد، بلکه باید با هوای نفس و خواسته دل بستیزد و به وسوسه های شیطانی توجهی نکند؛ زیرا انسان والاتر از این است که پایبند این گونه غرایز شیطانی باشد.
No image

الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی

نظر به گستردگی ارتباطات و سهولت آشنایی با فرهنگ‌های مختلف، نظام خانواده تحت تأثیر فرهنگ‌های غیر اسلامی، همیشه در حال تغییر است و استحکام خانواده به خطر افتاده است. مقاله حاضر با هدف شناسایی ارزش‌های رفتاری اعضای خانواده اسلامی و نقش رسانه‌های جمعی در ترویج آن به روش مصاحبه عمیق، نظر ده کارشناس را در این زمینه جویا شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بر اساس نظریه «فطرت» استاد مرتضی مطهری و یافته‌های پژوهش، دین، جهان‌بینی فرد را می‌سازد و جهان‌بینی، نظام معنایی نهاد خانواده را شکل می‌دهد.   نظام معنایی، نظام کنشی اعضای خانواده را به وجود می‌آورد و نظام کنشی، ساختار خانواده را شکل می‌دهد. در حقیقت، جهان‌بینی دینی به عنوان یک نگرش اصلی و محوری به طور مستقیم و غیر مستقیم بر مقولات کلی چون «کنترل امور جنسی»، «نقش‌های جنسیتی»، «اخلاق» و «تربیت» اثرگذار است. رسانه‌های جمعی هر کشور را که در چارچوب جهان‌بینی و تمدن فعالیت می‌کنند، می‌توان میزانی برای ارزیابی در نظر گرفت. در این زمینه، دیدگاه کارشناسان مؤید آن است که «اشاعه خانواده نامطلوب» در فیلم و مجموعه‌های خانوادگی عامل مخربی در بنیاد خانواده اسلامی است. در نتیجه، می‌توان آینده ساختار خانواده را در دین دید و با سیاست‌گذاری دینی به سیاست‌گذاری ساختاری دست یافت.
No image

راهنمای خانواده در پیشگیری از انحرافات (9)

کودک به دلیل اینکه هنوز به آن مرحله از رشد نرسیده که بتواند بین مالکیت خود و دیگران فرق بگذارد و احساساتش به مراتب بیش ازعقل اوست به همین علت به محض این که چیزی به نظرش جالب و دوست داشتنی بیاید بدون اینکه به عاقبت کار و عمل خود بیندیشد در صدد بدست آوردنش بر آمده و آن را برمی­دارد.
No image

الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی

انتظار سرزنش از خود برای انجام رفتاری که از معیارهای شخصی عدول می‌کند، یک منبع انگیزشی فراهم می‌آورد که در حضور عوامل تحریکی دیگر، رفتار فرد را در چارچوب معیارها نگه می‌دارد. هیچ تنبیهی به اندازه تحقیر خود زیان‌بار نیست.
Powered by TayaCMS