دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عقائد معتزله و نقد آن (امر به معروف و نهی منکر)

No image
عقائد معتزله و نقد آن (امر به معروف و نهی منکر)

نویسنده : سيد حسين ميرنور الهي

كلمات كليدي : معتزله، عقل گرائي، عدليه، قدريه، اصحاب العدل

یکی از مسائلی که معتزله برای آن به نظری خاص متمایل شده­اند، مسأله امر به معروف و نهی از منکر است. این مسأله به جهت اینکه بار سیاسی و اجتماعی آن در جامعه تأثیر می­گذارد، مورد توجه اندیشمندان کلام نیز واقع شده. با توجه به اهمیت این اصل عملی به بررسی آن در مکتب معتزله می­پردازیم.

معروف و منکر

معروف و منکر دو مفهوم متقابلند[1]و در لغت به معنای امر شناخته شده و ناشناخته و یا خیر و شر می­باشند.[2]و در اصطلاح کارهایی که نیک و ارزشی یا زشت و ضد اررزش باشند، به ترتیب معروف و منکر نامیده می­شود.[3]راه شناخت مصادیق این دو عنوان از طریق عقل و شرع است.[4]

امر به معروف و نهی از منکر

نقش هر فرد در تعیین سرنوشت جامعه و تعهدی که باید در پذیرش مسؤولیت­های اجتماعی داشته باشد، ایجاب می­کند که او ناظر و مراقب همه اموری باشد که پیرامون وی اتفاق می­افتد. این نکته در اسلام به عنوان امر به معروف و نهی از منکر مطرح شده و از مهم­ترین مبانی سیاسی اسلام به شمار می­رود. قیام امام حسین(ع) که سرچشمه مبارزات بر علیه ظلم می­باشد، با این هدف صورت یافت و همچنین قیام زید بن علی بن الحسین(ع) به انگیزه اصلاح امور سیاسی بود.[5]این اصل جنبه­های مختلفی را در بر می­گیرد و واضح است که تمام اموری که شامل این اصل می­شود به یک نحو و به یک صورت قابل اجراء نیست بلکه امور شخصی و جزئی، احکامی متفاوت از امور کلی و اجتماعی دارد.[6]به این ترتیب امر به معروف و نهی از منکر عملی است که دیگران را به سوی اطاعت اوامرالهی و ترک معصیت، فرا می­خواند.[7]

در مکتب معتزله

اینکه معتزله امر به معروف و نهى از منکر را به عنوان اصلى از اصول خود مطرح کرده­­اند، بیانگر احساس مسئولیت سیاسى و اجتماعى آنهاست.[8]این واقعیتی که معتزله بر طبق آن، فرد را به عنوان موجودى منفعل و منزوى و دور از فعال بودن در عرصه مسائل سیاسى و اجتماعى نمى­خواهند. با بررسی جهات مختلف این عنوان در مکتب معتزله، به اختلافات این اصل معتزلی با عقیده شیعه می­پردازیم:

1.موقعیت سیاسی این اصل

معتزله اصل امر به معروف و نهى از منکر را که محور مسائل اجتماعى - سیاسى خویش قرار داده­اند و با گنجاندن آن در اصول عقیدتى خود به مبارزه علنی با حکومت اموی پرداختند. در این زمینه حتی با امام صادق(ع) به بحث پرداختند ولی آن حضرت استدلالهای ایشان را رد نمود؛ زیرا امر به معروف و نهی از منکر نه فقط برای برپائی عدالت است، بلکه در برخی مراتب همانند جهاد بر علیه حکومتهای جائر به فرمان امام عادل مشروع می­شود که معتزله از این موقعیت بی­بهره بودند.

معتزله با این عمل طرفداران مهمی از بنی العباس را به دور خود جمع کرد بطوریکه بعد از استقرار حکومت بنی­العباس معتزله به عنوان مشاوران و عالمان کلامی در دربار عباسی مشغول به خدمت بودند و از این طریق توانستند پایگاه مستحکمی برای نشر مبانی خویش پیدا کنند.[9]به هر حال این اصل معتزلی در بر پائی سلسله بنی­العباس نقش بسزائی داشت. اما در دوران حکومت بنی­العباس با درباری شدن معتزله، این اصل نیز کارآئی خود را نزد معتزله از دست داد.

2.دلیل وجوب امر به معروف و نهی از منکر

معتزله همانطور که روش عقل­گرائی را سر­لوحه مبانی خویش انتخاب نموده، دلیل بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر را عقل می­دانند. ابوعلی جبائی از سران معتزله گفته است: با درک حسن و قبح عقلی، امر به معروف و نهی از منکر بطور مطلق ثابت می­شود. اما فرزندش ابوهاشم جبائی در تبیین و تفسیر دلیل عقلی برای وجوب امر به معروف و نهی از منکر، با پدرش مخالفت نموده و گفته است: اگر به وسیله امر و نهی ضرری از امرکننده و نهی کننده برداشته شود واجب است و در غیر این صورت واجب نیست.[10]

3. نحوه وجوب این تکلیف

در مورد وجوب عقلى یا شرعى امر به معروف و نهى از منکر، مسلمین را به سه گروه مى­توان تقسیم کرد. اول گروهى که قائل به وجوب شرعى­اند. دوم گروهى که وجوب عقلى آنرا اثبات مى­کنند و سوم گروهى که وجوب عقلى و شرعى آنرا اثبات مى­کنند. همچنین برای اقدام به امر معروف و نهى از منکر چند شرط را ذکر کرده­اند.[11]

اول: آمر به معروف و ناهى از منکر نسبت به صحت چیزى که بدان امر مى­کند و نادرستى امرى که شخصى را از آن باز مى­دارد، علم داشته باشد.

دوم: نشانه­هائى دال بر تأثیر اقدامش داشته باشد.

سوم: نسبت به نهى از منکر، باید مطمئن باشد که فرد یا افراد مورد نظر واقعاً خاطئ و اقدام­کننده به آن منکرند.

چهارم: بیمى از آسیب رسیدن به جانش نداشته باشد.

پنجم: بواسطه این اقدام اموال و دارائى­هایش در معرض خطر و انهدام قرار نگیرد.

شرط ششم: این اقدام او موجب مفسده نشود.

4. تکلیف شونده

معتزله امر به معروف و نهی از منکر را بر تمامی مردم و امت اسلامی واجب می­دانند؛ زیرا معتقدند که عقل بین هیچ کس در این مسأله فرق نمی­گذارد.[12]قاضى عبدالجبار معتقد است که اقامه امر به معروف و نهى از منکر موکول به حضور یا عدم حضور امام نیست بلکه حوزه­ى وظایف امام و عامه­ى مردم فرق مى­کند. امام موظف به اقامه حدود، حفظ صیانت و آبروى اسلام، محافظت مرزها و حوزه بلاد اسلامى، تجهیز نیرو، تعین حکام و قضات است امّا وظیفه توده­ى مردم در این زمینه عبارتست از جلوگیرى از مصرف مسکرات، دزدى، زنا و... قاضى عبدالجبار إقامه امر به معروف و نهى از منکر را واجب کفائى مى­داند.[13]

5.شرائط ومراتب این تکلیف

تمام معتزله (غیر از اصم معتزلی) قدرت بر انجام این تکلیف را بوسیله زبان و دست و شمشیر و به هر نحو ممکن را از شرائط وجوب امر به معروف و نهی از منکر می­دانند.[14]همچنین گفته­اند: هر کسی که عمل نامشروعی را می­بیند باید با تمام قدرتش و به شدیدترین عمل با آن مخالفت کند ولی اگر نمی­توانست عملا جلوی منکرات را بگیرد، باید قلبا از آن عمل ناراضی باشد.[15]

نقد اصل معتزلی

کوتاهترین نقد این اصل معتزلی همان مطلبی است که امام صادق(ع) به سران معتزله تفهیم نمودند. این گروه گرچه خود را در از بین بردن سلسله بنی­امیه شریک می­دانستند اما با یاری نکردن امام برحق و مشروع زمینه سلطنت نامشروع دیگری را پایه­گذاری کردند. انحراف از امامت و ولایت نه تنها یک انحراف عقیدتی است بلکه انحرافی است که اصول و اعمال دیگر را نیز تحت تأثیر قرار می­دهد. امر به معروف و نهی از منکر در صحنه سیاسی و اجتماعی زیر پرچم خلفای غاصب چیزی جز ظلم و حق­کشی و نهی از معروف و امر به منکر نیست. بطور خلاصه معتزله شناخت صحیحی از جهات مختلف اصل امر به معروف و نهی از منکر نداشته و در عمل به اهداف امر به معروف و نهی از منکر نرسیدند.

خواجه نصیرالدین طوسی نیز نقدی بر معتزله وارد می­کند و معتقد است که بنابر نظر معتزله (که دلیل وجوب این اصل را عقل می­دانند) دو صورت باطل اتفاق می­افتد . یعنی؛ خلاف واقع و اختلال در حکمت خداوند. وی معتقد است که با این مبنی، بر خداوند واجب است که امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهد و این در صورتی است که اراده خود مبنی بر تحقق معروف و انتفای منکر را تحقق بخشد، در حالی که در خارج همیشه معروف، محقق و منکر، منتفی نمی­شود و اگر بر خداوند این عمل واجب باشد و انجام ندهد، اخلال به واجب نموده و این خلاف حکمت است.[16]در نتیجه وجوب این اصل به دلیل عقل نیست و نظریه معتزله در این باب باطل است.

مقاله

جایگاه در درختواره عقائد فرق

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

چگونه در مهمانی‌ها رفتار کنیم؟

رعایت آداب مهمانی می‌تواند روابط برادرانه میان مۆمنان را مستحکم‌تر ساخته و در رشد تعالی اجتماع تأثیر بسزایی داشته باشد.
No image

نقش ابراز علاقه و معاشرت درست در اسلام

نسان علاقه دارد كه مورد علاقه و محبت دیگران باشد. اگر آن‏ دوستداران، محبت‏خود را آشكار كنند، محبوب هم به محبان‏ علاقه‏ مند مى‏ شود و این محبت دو جانبه، زندگیها را از صفا و صمیمیت‏ بیشترى برخوردار مى‏سازد. ما اگر بدانیم كه خدا دوستمان دارد، ما هم‏خدا را بیشتر دوست‏خواهیم داشت. اگر بدانیم و بفهمیم كه رسول‏ خدا(ص) و اهل بیت(ع) به ما شیعیان عنایت و محبت دارند و این ‏علاقه را بارها نشان داده و اظهار كرده‏اند، محبت عترت در دل ما بیشترخواهد شد.
No image

اخلاق معاشرت اجتماعی، نمونه ای از سبک زندگی اسلامی

نمونه های بسیاری از سیره ی ائمه ی معصوم علیهم السلام درباره ی تشویق و تحریض مؤمنان به دوستی و برادری با هم، ایجاد پیوند برادری و دوستی بین آنها، اصلاح اختلافات و رفع کدورت ها گزارش شده است.
No image

اخلاق معاشرت و ارتباط با خویشاوندان در اسلام

سنّتِ «صله رحم»، از نیکوترین برنامه های دینی در حیطه معاشرت است. گرچه شکل نوین زندگی و مشغله های زندگیهای امروزی، گاهی فرصت این برنامه را از انسانها گرفته است، ولی حفظ ارزشهای دینی و سنّتهای سودمند و ریشه دار دینی، از عوامل تحکیم رابطه ها در خانواده ها است. بویژه در مناسبتهای ملّی، در اعیاد و وفیات و آغاز سال جدید، فرصت طبیعی و مناسبی برای عمل به این «سنّت دینی» است.
No image

تحلیل یافته‌های الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی

آنچه از امور فطری در بحث تربیت مورد نظر است و مبنای تربیت مطرح می‌شود، امور فطری در زمینه خواست‌ها و گرایش‌هاست. البته باید توجه داشت آن دسته از خواست‌های فطری مبنای تربیت قرار می‌گیرد که ویژه انسان است و امتیاز او بر حیوان به شمار می‌آید، نه آن بخش از خواست‌ها و گرایش‌ها که میان هر دو مشترک است؛ زیرا در این بخش، انسان مانند حیوان برای شکوفاسازی نیازی به تربیت ندارد.

پر بازدیدترین ها

No image

ویژگی های خانواده موفق از نظر اسلام

از دیدگاه اسلام انسانها از لحاظ ویژگیها ، توانایی و استعدادها متفاوت از یکدیگر هستند. بر این اساس در نظر گرفتن این تفاوتها را نیز در تربیت فرزندان در خانواده دارای اهمیت می‌داند. از نمونه احادیثی که ذکر شد و هزاران شواهد معتبر دیگر می‌توان به نقش اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام پی برد. اسلام سعادت و شقاوت فرد را تحت تاثیر خانواده چه در دوران قبل از تولد و چه بعد از تولد می‌داند.
No image

تعریف خانواده و مراحل تحول خانواده

روان شناسان برای گروههای اجتماعى، مراحل تحولى را در نظر مى گیرند که از شکل گیری تا انقضای گروه را در بر مى گیرد. خانواده نیز مراحل متعددی را در گذر زمان تجربه مى کند و مى توان هر خانواده مفروض را در یکى از این مراحل در نظر گرفت. خانواده یک واحد اجتماعى ایستا نیست، بلکه فرآیندى از تغییر مداوم است.
No image

تحلیل یافته‌های الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی

آنچه از امور فطری در بحث تربیت مورد نظر است و مبنای تربیت مطرح می‌شود، امور فطری در زمینه خواست‌ها و گرایش‌هاست. البته باید توجه داشت آن دسته از خواست‌های فطری مبنای تربیت قرار می‌گیرد که ویژه انسان است و امتیاز او بر حیوان به شمار می‌آید، نه آن بخش از خواست‌ها و گرایش‌ها که میان هر دو مشترک است؛ زیرا در این بخش، انسان مانند حیوان برای شکوفاسازی نیازی به تربیت ندارد.
No image

تحکیم خانواده از دیدگاه اسلام

حکمت غایی تشکیل خانواده و هدف نهایی اسلام از این همه تاکید بر تشکیل و تحکیم و تداوم آن، گسترش ارزشهای انسانی، انتشار آرمان‌های توحیدی و سرانجام، جهانی شدن اسلام است، و بقای نسل انسان، در واقع، مقدمه برای رسیدن به این هدف بزرگ است
No image

سبک زندگی در خانواده اسلامی

مفهوم «سبک زندگي» از جمله مفاهيم علوم اجتماعي و علم جامعه شناسي و مردم شناسي است که اخيراً و در دهه اخير بسيار مورد توجه عالمان علوم اجتماعي و مديران فرهنگي قرار گرفته است؛ سبک زندگي معنايي است که از به هم تنيدگي و پيوند و نظام وارگي و شبکه اي بودن عوامل متعددي که در شيوه هاي زندگي يا اقليم هاي زيستن انسان تأثير مي گذارند، به وجود آمده است.
Powered by TayaCMS