دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اندیشه آزادیخواهی در جنبش مشروطیت

وشنفکران اصلاح طلب و انقلابی، بازرگانان ترقی خواه و روحانیان روشن بین سه عنصر اصلی سازنده آن نهضت بودند. روشنفکران که جملگی در زمره درس خواندگان جدید به شمار می رفتند نماینده تعقل سیاسی غربی و خواهان تغییر اصول سیاست و مروج نظام پارلمانی بودند. تکیه گاه فکری این گروه در درجه اول اندیشه های انقلاب بزرگ فرانسه بود... بازرگانان که فعالیت اقتصادی جدید را مدتی بود آغاز کرده بودند، طبیعتاً در پی به دست آوردن پایگاه اجتماعی تازه ای بودند...
No image
اندیشه آزادیخواهی در جنبش مشروطیت درست است که گرایش به نظام قانونمند پارلمانتاریستی و اندیشه دموکراسی از غرب به ایران آمده بود، اما در تقویت این جریان نباید از نقش بسیار موثر و سازنده سیدابوالحسن اصفهانی، شیخ عبدالکریم حائری و به ویژه میرزا حسن نائینی به سادگی گذشت. کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» نائینی در واقع تئوریزه کننده فکر مردم سالاری و مشروعیت آرای مردم در تبیین حکومت قانون به شمار می رود. با تقریر این کتاب مناسبات سیاسی حاکم بر روال مندی نهضت مشروطیت، پشتوانه ای غنی از تفکر شرعی یافت و نوعی توجیه مستدل و منطقی از اندیشه دموکراسی در حوزه های دینی به دست داده شد. از سوی دیگر باید به این نکته نیز توجه داشت که با تشکیل فرقه «اجتماعیون عامیون» - که گرایش سوسیال دموکراسی داشت - اندیشه آزادیخواهی در نهضت مشروطیت ایران نهادینه شد. ریشه اصلی این جریان فکری به طور مشخص در قفقاز قرار داشت و رهبران این جمعیت آشکارا به دستاوردها و کاروندهای انقلاب اکتبر چشم دوخته بودند. بیانیه ها و اعلامیه هایی که در قفقاز نوشته می شد به آذربایجان می رسید و سپس در سراسر کشور توزیع می شد.
اساس این اعلامیه ها بر محور آزادیخواهی و مبارزه با استبداد قرار گرفته بود. ناظم الاسلام کرمانی یکی از این «اعلام نامه ها» را به شرح ذیل نقل کرده است؛ «ای اهالی ایران، ای فقرای کاسب ایران، جمع شوید. اتفاق نمایید. خودتان را از دست این حاکمان خودمختار ظالم جبار لامذهب بی دین خلاص نمایید. بر ریشه این بدتر از مرتدان کربلای معلی تیشه بزنید تا حریت گرفته، سلطنت مشروطه تاسیس نموده، این لکه بی عاری را از روی ملت و دولت بشویید... زنده باد طرفداران حریت و ملیت. نیست بود طرفداران استبداد.» (ناظم الاسلام کرمانی، 1362، ص372)
چنان که پیداست این فرقه به رغم گرایش های سوسیالیستی «مستبدان» را متهم به «لامذهبی و بی دینی» و افرادی بدتر از «مرتدان کربلای معلی» کرده است. همین امر نشان می دهد که اندیشه دموکراسی در میان هواخواهان سوسیالیست مسلک نهضت مشروطیت از صبغه دینی بی بهره نبوده است. به عبارت دیگر طیف آزادیخواهی و مبارزه با استبداد آن چنان گسترده بود که افراد مختلف با اندیشه های متخالف را در یک جبهه متحد کنار هم قرار می داد و چنین بود که برای مثال در آستانه کودتای سوم اسفند 1299، حاکمیت استبداد جمعی از آزادیخواهان را - که به مسلک های مختلف گرایش داشتند - دستگیر کرد. از نام این مبارزان می شود به سادگی دریافت که تمام قامت آزادی در مقابل همه لاشه استبداد صف کشیده و به نبرد مشغول بوده است.
محمدتقی بهار می نویسد؛ «در این وقت کودتای سوم اسفند 1299 علم شد. حکومت کودتا در یکی دو روز همه سرجنبانان را دستگیر کرد. هم آقای شیخ حسین یزدی و هم مدرس، هم حاج مجدالدوله و هم فرمانفرما، هم آقای رهنما و هم آقای دشتی، هم آقای فرخی و هم آقای فدایی، هم بنده و هم آقای سیدهاشم. خلاصه هر کس از هر حزب و از هر عقیده و مسلک که بود حبس شد. پس معلوم شد که این حرکت یک حرکت حزبی و مرامی و مسلکی نبوده است بلکه مراد آن بود که در ایران سرزنده و سرجنبانی که بتواند حرف خودش را بزند یا لایحه ای بنویسد، باقی نماند.» (محمدتقی بهار، 1363، صص 20-19)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
Powered by TayaCMS