دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تحقیق

No image
تحقیق

تحقیق در لغت به معنای تصدیق کردن و درست دانستن، به کنه مطلب رسیدن و واقع چیزی را به دست آوردن و نیز به معنای رسیدگی و وارسی کردن است. در عرفان، تحقیق از مقامات سلوک و نهایات آن است.

"خواجه عبدالله انصاری" در منازل‌ السائرین تحقیق را در بخش نهایات منازل عرفانی، پس از باب بقا و قبل از باب تلبیس، آورده و آیۀ 26 سورۀ بقره را ناظر به این مقام دانسته است. در این آیه حضرت ابراهیم (ع) از خداوند می‌خواهد که چگونگی زنده کردن مردگان را به او نشان دهد، و خداوند می‌فرماید: «مگر ایمان نیاورده‌ای؟» و او می‌گوید چرا، ولی می‌خواهم اطمینان قلبی بیابم. خواجه یکی از معانی تحقیق را یقین و اطمینان قلبی می‌داند و نیز پاک گردانیدن متعلقات در سه مرتبه (از حق، با حق، در حق) می‌داند.

- در مرتبۀ اول انسان باید هر آن‌چه از صفات دارد پاک گرداند تا همه از آنِ حق شود؛ یعنی علم و دیگر صفاتی که انسان به خویش نسبت می‌داد، در مقام تحقیق به حق منتسب می‌شود؛ زیرا در مقام بقای بعد از فنا آن علم و صفات از سالک فانی می‌شود و در حق باقی می‌گردد. در این مرتبه علم و دیگر صفات سالک، در برابر علم و صفات حق ظهوری ندارد.

- مرتبۀ دوم آن است که شهود سالک با شهود حق معارضه و منازعه نکند؛ یعنی شهودی که سالک قبل از فنا به خود نسبت می‌داد، در حال بقا به حق منتسب می‌گردد و از شائبه شهود سالک پاک می‌شود.

- مرتبۀ سوم آن است که آثار وجودی سالک، که مخلوق و حادث است، به قدمت حق‌تعالی نزدیک نشود و بر آن سبقت نگیرد. اگر حال بقای بعد از فنا در سالک تحقق یابد، به حقیقتِ حق‌تعالی نیز حق شهادت می‌دهد نه سالک، و شائبۀ خلق در میان نیست.

"عبدالرزاق کاشی" می‌گوید که تحقیق، رؤیت حق‌تعالی است در اسمای او. چنین رؤیتی مانع از آن نیست که سالک، خلق را ببیند؛ لذا محقق، در هنگام شهود حق، از خلق، و به دیدن خلق از حق محجوب نیست.

"ابن‌عربی" می‌گوید: تحقیق مقامی است که شبهه و شک در آن راه ندارد و صاحب چنین مقامی، محقق است و حق، چشم و گوش و دست و پا و تمام قوای او می‌شود و تمام اعمال او به حق و در حق و برای حق می‌گردد. این گفتۀ ابن‌عربی، مضمون حدیث قدسی معروفی است که اغلب عرفا در سخنان خویش آورده‌اند که خداوند می‌فرماید:

بندۀ من با نوافل به من نزدیک می‌شود تا این‌که دوست می‌دارمش، آن‌گاه گوش وی می‌شوم که بدان می‌شنود و چشم وی که بدان می‌بیند و دست وی که بدان می‌گیرد و پای وی که بدان راه می‌رود...

در کنار اصطلاح تحقیق اصطلاح تحقق نیز در متون عرفانی آمده است، اما تفاوت چندانی میان آنها دیده نمی‌شود.

نزد صوفیان و عارفان، محقّق به کسی گفته می‌شود که به مقام تحقیق نایل شده باشد.

"شیخ محمود شبستری"، محقق را عارف کاملی می‌داند که حقیقت اشیا چنان‌که باید و شاید بر او کشف شده است و به عین‌العیان، نه با استدلال و برهان، می‌بیند که غیر از وجود واحد مطلق، موجود دیگری نیست.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS