دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جبهه آزادی بخش فلسطین

No image
جبهه آزادی بخش فلسطین

جبهه آزاديبخش فلسطين، جبهه خلق براي آزادي فلسطين، سازمان فتح.

نویسنده : نرجس عبدیایی

تأسیس

جبهه آزادیبخش فلسطین، یکی از شاخه‌های جنبش فلسطین با نام «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» می‌باشد؛ [جبهه‌ای که در نوامبر 1967 میلادی از ائتلاف سه گروه: قهرمانان بازگشت، جبهۀ آزادی فلسطین به رهبری احمد جبریل و گروه پیشتاز، تاسیس شد و یک جنبش داخلی عربی و نخستین جنبشی است که فکر مارکسیسم و لنینیسم را در جهان عرب رواج داد، و پس از سازمان فتح، قدیمی ترین سازمان مقاومت فلسطینی محسوب می‌شود.[1]] با گذشت زمان و پیشآمد برخی حوادث سیاسی مانند مساله اشغال لبنان توسط سوریه در ژوئن 1976، اختلافات درونی میان برخی اعضای اصلی جبهه خلق برای آزادی فلسطین، مانند ابوعباس شدت گرفت، تا جائیکه گروه مخالف قصد داشتند با کنار گذاشتن احمد جبریل – از کادر رهبری - خود کنترل جبهه را بعهده بگیرند؛ تا این‌که به دستور یاسر عرفات - رهبر وقت جبهه خلق برای آزادی فلسطین - در آوریل 1977میلادی این جبهه دچار انشعاب گردید و جبهۀ خلق برای آزادی فلسطین به دو گروه: 1- جبهۀ خلق آزادیبخش فلسطین (فرماندهی کل)، و 2- جبهۀ آزادیبخش فلسطین تقسیم شد.

اهداف و خط مشی‌ها

جبهۀ آزادیبخش فلسطین خود را به اهداف و خط مشی‌های زیر پایبند می‌دانست:

1- با طرح جبهه خلق برای آزادی فلسطین، مبنی بر ایجاد یک کشور محدود و مستقل فلسطینی در ساحل غربی نوار غزه مخالفت داشت؛ 2- با سوریه به ‌دلیل انجام اقدامات ضد فلسطینی و جنگ لبنان و حمایت آن کشور از رقیب خود [جبهۀ خلق (فرماندهی کل)] مخالفت داشت؛ 3- با پیشنهاد صلح انورسادات مخالفت می‌کرد؛ اما در سال 1372 هـجری شمسی به عرفات پیوست و تا قبل از موضع گیری گروه‌های مخالف فلسطینی نسبت به خودمختاری فلسطین، از موضع عرفات حمایت می‌نمود؛ 4- روابط مستحکمی با عراق داشت و با سیاستهای آن موافق بود؛ 5- با وجود داشتن امکانات انجام عملیات نظامی علیه اسرائیل، بیشتر مایل به انجام عملیات منافی منافع اسرائیل و حامیانش در فلسطین بود.[2]

جنبش برای پیگیری اهدافش پایگاههایی در بغداد (اردوگاه ابوغریب) ، و نیز در نزدیکی صبرا در بیروت داشت و از جمله وقایع ناگواری که برایش پیش آمد در 13 اوت 1978 بود که در اثر انفجاری در مرکز فرماندهی‌اش در بیروت، 75 نفر از نیروهای خود را از دست داد.

فعالیتها

عمده‌ترین فعالیتهای جنبش را در موارد سه گانه زیر می‌توان ذکر کرد:

1- در ژوئیه 1978، 15 سرباز نیروهای میانجیگر سازمان ملل توسط این گروه ربوده شد که البته چند ساعت بعد سازمان فتح آنها را وادار به آزاد ساختن کرد؛

2- در سپتامبر 1978 سه چریک مسلح به سلاح و نارنجک دستی به جنوب اسرائیل نفوذ کردند، و سعی کردند با اشغال شهرداری کریاشمونه و گروگان گرفتن کارمندان آن، ده تن از همکاران زندانی خود را آزاد کنند که با شکست مواجهه شد؛

3- در سال 1985، یک کشتی ایتالیایی بنام «آشیله لائورو» که از بندر اسکندریه مصر به بندر اشدود اسرائیل در حرکت بود، توسط نیروهای این جبهه ربوده شد.[3]

رهبران

اولین دبیر کل این جبهه، «طلعت توفیق» بود؛ اما بعد از مدتی کوتاه، رهبری بدست معاونش یعنی محمد العباس (ابوعباس) سپرده شد، و بعد از زندانی شدن او [ و مرگ وی در سال 2003 در زندانهای آمریکائی در عراق[4]]، ابو احمد حلب، جانشین او شد و در 23 اردیبهشت 1386 شمسی با درگذشت او، هم اکنون واصل ابویوسف، دبیر کل این جنبش است.

وضعیت کنونی

امروزه نیز مواضع‌ ضد صهیونیستی این جنبش پابرجاست، چنانکه ابونضال الاشقر - معاون دبیر کل این جنبش - طی مصاحبه‌ای در سال 1386 هـجری شمسی، نسبت به اقدام تشکیلات خودگردان فلسطین در صرف محکوم کردن اسرائیل، اعتراض نموده و خواستار «نشستی در سطح وزیران برای اتخاذ تصمیمات جدی برای متوقف کردن تجاوزات صهیونیستی و لغو محاصرۀ فلسطین شد.»[5]

اما، با گذشت زمان این جنبش نیز «دستیابی به توافق بر سر آتش بس میان فلسطین و رژیم صهیونیستی را نیاز دو طرف اعلام کرده»[6] و در نتیجه متمایل به روش صلح آمیزتری در حل اختلافات اساسی میان رژیم صهیونیستی و فلسطینی‌ها شده است.

مقاله

نویسنده نرجس عبدیایی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS