دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حقوق جزای اختصاصی

No image
حقوق جزای اختصاصی

حقوق جزاي اختصاصي، كيفيت مجازات، حقوق جزاي عمومي، جرم عليه اشخاص ،جرم بر ضد امنيت، جرايم بر ضد اموال

نویسنده : سيدجعفر رحيمي

حقوق جزای اختصاصی رشته‌ای از حقوق است که به بحث در خصوصیات هر یک از جرائم به طور جداگانه می‌پردازد.

موضوع حقوق جزای اختصاصی خود جرم است و خصوصیات جرائم را چه از نظر عناصر تشکیل دهنده و چه از نظر کیفیت مجازات تعریف و بیان می‌کند.

سیر تاریخی

از منظر تاریخی حقوق جزای اختصاصی مقدم بر حقوق جزای عمومی می‌باشد. واضعین اولیه قوانین بنابر احتیاجات اعمال معینی را که با منافع خصوصی افراد و یا مصالح عمومی جامعه مغایرت داشت با شرایط معینی جرم دانستند و توجهی به قواعد عام و مشترک که حاکم بر کلیه جرائم باشد، نداشتند. در فقه جزایی اسلام نیز فقها با استفاده از قرآن مجیدو سنت نبوی بدون تدوین و تنظیم قواعد مهم عمومی حاکم بر حقوق جزا، هر یک از جرائم مهم و معین را مورد مطالعه قرار داده‌اند.

حقوق جزای اختصاصی در حقوق موضوعه ایران

مطالب حقوق جزای اختصاصی در ارتباط با حقوق موضوعه ایران بهسه باب تقسیم شده و هر باب تعدادی از جرایم عمده را موردبررسی قرار داده است:

1) جرایم علیه تمامیت جسمی و بر ضد شخصیت معنوی افراد

برخی از جرایم علیه اشخاص مثل قتل، نقص و یا قطع عضو موجب صدمه و ضرر جسمانی و برخی دیگر مثل افتراء، تهمت، قذف و هتّاکی موجب صدمه و ضرر روحی و معنوی می‌گردند.

2) جرایم بر ضد اموال و مالکیت

در این باب جرایمی مانند صدور چک بلا محل، کلاه‌برداری، خیانت در امانت، اختلاس، سرقت، مخفی کردن یا فروختن اموال مسروقه و... جای می‌گیرند و قوانین راجع به آن‌ها در حمایت از اموال و مالکیت خصوصی افراد وضع شده است.

3) جرایم بر ضد امنیت و آسایش عمومی

مقصود از آن جرائمی است که ضرر و نتیجۀ سوء آن‌ها به طور مستقیممصالح عالیه کشور، تمامیت سازمان‌های سیاسی، استقلال و حیات اقتصادی، اعتبارات مملکتی و در نهایت آسایش و آرامش عمومی را هدف قرار داده است؛ جرائمی مانند خیانت به کشور، جاسوسی، تهیه و ترویج سکّه و اسکناس تقلبی، جعل و تزویر، جنگ داخلی، تروریسم، جرائم سیاسی و... گرچه عواقب این قبیل جرائم خواه ناخواه به طورغیر مستقیم منافع خصوصی و شخصی افراد یا فرد معینی را به خطر می‌اندازد، ولی در واقع هدف و قربانی اصلی آن ملت یا دولت و حکومت است.

مقاله

نویسنده سيدجعفر رحيمي
جایگاه در درختواره حقوق جزای اختصاصی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS