دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سیر و سلوک و ریاضت

No image
سیر و سلوک و ریاضت

سیر و سلوک و ریاضت

مرحوم حجت الاسلام اشرفی ضمن طیّ مدارج علمی و دست یازیدن به مرجعیت دینی، اهل سیر و سلوک عارفانه و تربیت و تزکیه نفس نیز بود. با طیّ منازل عملی و مقامات عرفانی، کراماتی از او ظاهر گردید. شاید در شکل گیری شخصیت وارسته و سیر و سلوک عارفانه ی او، یکی از عواملی که بیش ترین نقش را داشته است، سلوک اخلاقی و سیره ی عبادی پدرش بوده است. او در سنین نوجوانی شاهد آن بوده است. در مورد عبادت و راز و نیاز پدر بزرگوارش آورده اند:

... در کنار تبلیغ دین، به طور خاص اهل دعا و مناجات بود ودر اطراف روستا برای عبادت و راز و نیاز با خدا خلوت گاه هایی داشت، به گونه ای که جایگاه عبادت او به نام «تپه ملامهدی» یا «مهدی تپه» در دو روستای لترگاز و تازه آباد از شهرستان بهشهر، در میان مردم منطقه معروف بوده است.[21]

ایشان نیز مانند عارفی واصل، آن چنان در جذبه ی عشق و محبت الهی قرار داشت که با تمام وجودش در طاعت و بندگی حضرت حق می کوشید و زهد و تقوا و خداترسی او زبان زد خاص و عام بود تا جایی که به «مقدس اشرفی» شهره می گردد.

بسیاری از شرح حال نویسان و عالمان فرهیخته، در مورد سیر و سلوک عارفانه و ریاضت و مقامات معنوی او سخن گفته اند و از او تجلیل کرده اند.

صاحب مکارم الاثار در توصیف این بعد از شخصیت وی می نویسد:

مرحوم حاجی ملامحمد فرزند ملامحمدمهدی معروف به «مقدس اشرفی» از اعاظم علمای عظام و فقهای فخام و اولیای ابدال و صلحای ابدال و زهاد زمان و عباد اوان بود.[22]

مرحوم آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی نیز در مورد شدت مراقبت نفس و مجاهدت «مقدس اشرفی» می نویسد:

شنیدم که علامه اشرفی مازندرانی، آتش فراوانی برمی افروخت و امر می کرد که وی را با ریسمانی ببندند و به سوی آتش بکشانند تا قدری از سوز آتش را در این دنیا بچشد.[23]

محدث بزرگ مرحوم شیخ عباس قمی، نیز ابعاد معنوی و کمال روحانی حجه الاسلام اشرفی را چنین وصف می کند:

وی... بین علم به خدا و عمل به احکام الهی را جمع کرد. در نتیجه، انوار ملکوت بر او تابید و بر کرسی استقامت نشست و کراماتی از او آشکار گردید. خداوند به فضل خویش بعضی از الهامات را به وی عطا فرمود...[24]

مرحوم تنکابنی در کتاب شریفش به ذکر و توصیف برخی از کرامات عارف واصل مرحوم حجت الاسلام اشرفی می پردازد.

ملاحبیب الله شریف العلماء کاشانی در مورد ریاضت و پارسایی وی می گوید:

از جمله فقها، ملامحمد اشرفی است که عالم و فاضل و عابد و اهل ریاضت بود. مانند او در این زمان ها دیده نشده است... او شریف ترین و عابدترین و زاهدترین علما بود... عمر او از صدسال گذشت در حالی که چیزی از مال دنیا نیندوخت و از عبادتش چیزی نکاست.[25]

مولف کتاب جامع الدر نیز در بیان مقامات عرفانی و کرامت های مرحوم مقدس اشرفی حکایت های مختلفی را آورده است که نشانه ی درجات روحانی و کمالات معنوی مرحوم اشرفی است.[26]

در گزارشی در مورد موفقیت عرفانی و سیر و سلوک ایشان آورده اند:

این بزرگوار در میان علمای عصر به جمع مابین شریعت و طریقت اختصاص یافته است. از دور و نزدیک همه کس به جان و دل به وی ارادت می ورزند.[27] وی از مفاخر مذهب جعفری و جامع اصول شریعت و مراسم طریقت بود. کرامات بسیاری بدو منسوب است.[28] راز و نیاز و گریه های شبانه او از ترس مقام ربوبی به حدی بود که در برخی تراجم او را از «بکایین» و زیادگریه کنندگان از خوف الهی شمرده اند.[29]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS