دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عملیات بیت المقدس

No image
عملیات بیت المقدس

كلمات كليدي : عمليات بيت المقدس، دهم ارديبهشت، جبهه هاي جنوب، خرمشهر.

نویسنده: احمد رمضاني

عملیات بزرگ بیت‌المقدس در تاریخ دهم اردیبهشت سال 1361ش آغاز شد. رمز این عملیات «یا علی بن ابی طالب (ع)» بود. این حمله، پس از عملیات پیروزمندانۀ فتح‌المبین در فروردین ماه آغاز شد. پس از فتح‌المبین نیروهای بسیاری آماده شدند، لشکرهای سپاه و ارتش به مناطق در نظر گرفته شده اعزام شدند. این برنامه، در جبهه‌های جنوب (جنوب اهواز و شمال خرمشهر) در قسمتی حدود 5400 کیلومتر مربع و در چند مرحله آغاز شد و تا چهارم خرداد 1361 ش ادامه یافت. مهم‌ترین هدف این عملیات، آزاد سازی خرمشهر بود که به مسئله حیثیتی تبدیل شده بود و از نظر سوق الجیشی بسیار اهمیت داشت.

شکستن محاصره آبادان در عملیات ثامن الائمه، آزادی بستان در عملیات طریق القدس و سپس عملیات فتح‌المبین برای آزادی قسمتی از خاک ایران، روحیه سربازان اسلام را تقویت کرده بود. انهدام ضد انقلاب در داخل نیز سبب آرامش داخلی کشور، توجه بیشتر به مناطق جنگی و نیز آسودگی خاطر رزمندگان از جریان‌های داخلی شد.[1]

اوضاع منطقه به سبب پیروزی‌های ایران بسیار متشنّج بود؛ زیرا آمریکا و سایر دولت‌های غربی آشکارا از این امر ناراحت بودند. در چنین شرایطی، عملیات بسیار پر اهمیت بیت المقدس مطرح شد. اهمیت این مطلب، به آن دلیل است که خرمشهر، استراتژیک‌ترین نقطه درگیری محسوب می‌شد؛ به گونه‌ای که گروه غالب و مسلط بر آن، برنده جنگ محسوب می‌شد.

موقعیت جغرافیایی:

منطقۀ عملیاتی مزبور، شامل جنوب غربی اهواز و غرب کارون بود که میان چهار مانع طبیعی، محصور بود: از شمال به رودخانۀ  کرخۀ کور، از جنوب به رودخانۀ اروند، از شرق به رودخانۀ کارون و از غرب به هور الهویزه و شط العرب منتهی می‌شود.

اهمیت منطقه، سبب شده بود که عراق برای حفظ آن، بسیار مصمم باشد. هموار بودن این قسمت، امتیازی برای عراق محسوب می‌شد ولی محدودیت نیرو و وسعت منطقه، از نقاط ضعف دشمن بود. سپاه صدام، به دلیل همین محدودیت‌ها، قوای خود را در نقاط مهم جیفر و خرمشهر متمرکز کرده بود و در تدبیر پدافندی خود، بیش از همه به خرمشهر و بصره اهمیت داده بود.

اهداف این نبرد:

1.    انهدام نیروهای متجاوز؛

2.    آزاد سازی خرمشهر با توجه به اهمیت استراتژیک و سیاسی آن؛

3.    تهدید بصره برای وادار کردن عراق به پرداخت خسارت جنگ؛

4.  خارج کردن شهرهای سوسنگرد، هویزه، پادگان حمید و جاده اهواز – آبادان از برد توپخانه دشمن؛

5.    آزادی جادۀ اهواز – خرمشهر. [2]

نحوه عملیات:

فرماندهان غیور اسلام، پس از جلسات متعدد، بهترین شیوه را عبور از رودخانۀ کارون دانستند؛ زیرا دشمن، هرگز چنین تصور نمی‌کرد که نیروهای ایران، بتوانند از کارون عبور کنند. بدین ترتیب دشمنان، غافلگیر می‌شدند و پیروزی به دست می‌آمد. طرح عملیات، آماده شد و قرارگاه مرکزی کربلا، فرماندهی کل آن‌را  به عهده گرفت. سپس بنا شد سه قرارگاه قدس، فتح و نصر، برنامه را اجرا کنند.

بنا بود در شمال منطقه (رودخانۀ کرخه) قرارگاه قدس به متجاوزان حمله کند و آنان را سرگرم کند. سپس نیروهای قرارگاه فتح، در منطقۀ میانی عملیات، از کارون بگذرند و خود را به جاده اهواز – خرمشهر برسانند که 15 – 20 کیلومتر از رودخانه فاصله دارد و پشت آن جاده، مستقر شدند تا در صورت حملۀ دشمن، مقاومت کنند. پایین‌ترین قسمت منطقۀ عملیاتی، محوطه‌ای بود که قرارگاه نصر وارد عمل شد. نیروهای این قرارگاه باید از کارون عبور می‌کردند و سپس برای آزاد سازی خرمشهر و رسیدن به مرزهای بین‌الملل با دشمن می‌جنگیدند.

مرحله اول عملیات در ساعت 30 دقیقه بامداد دهم اردیبهشت 1361ش در غرب کارون، آغاز شد. تمام برنامه، طبق پیش بینی انجام شد ولی آخرین گروه نتوانستند طبق برنامه، برای آزاد سازی خرمشهر حرکت کنند؛ زیرا کناره‌های جاده اهواز – خرمشهر باتلاقی بود و نیروهای عراقی در این منطقه، تمرکز داشتند. در بخشی از این جبهه، نیروها تا ساعت 3 عصر مقاومت کردند و به ناچار تا حدودی عقب نشینی کردند.

پس از آن، 3 مرحله عملیاتی دیگر اجرا شد که در سوم خرداد به آزادی خرمشهر انجامید. [3] این در حالی بود که متجاوزان به سبب وضعیت داخلی ایران و نیز عملیات‌های ناموفق بر ضد عراق در پاییز و زمستان 1359ش، [4] گمان می‌کردند سقوط دولت ایران تا پاییز 1360ش قطعی خواهد بود. این عملیات، همۀ دشمنان نظام را غافلگیر کرد و سرانجام سبب شد که نیروهای متجاوز، برای حفظ بصره، با سرافکندگی از خاک ایران خارج شوند.

عوامل پیروزی ایران:

 1- دارا بودن روحیه دینی و ایمان قوی؛

 2-  روحیه شهادت طلبی؛

 3- وجود انگیزۀ قوی که برخاسته از ایمان به پروردگار بود.

نتایج و ثمرات این عملیات:

تغییر توازن در منطقه، یکی از مهم‌ترین نتایجی بود که پیروزی ایران، آن را به دنبال آورد. این وضع، منافع حامیان صدام را به خطر می‌انداخت. دولتمردان آمریکایی، به صراحت از این پیروزی ناخشنود بودند. آمریکایی‌ها که به سقوط ایران می‌اندیشیدند، در این شرایط، باید برای جلوگیری از شکست عراق می‌کوشیدند. از این پس، تمام تلاش آمریکا، بر این استوار شد که جنگ، بدون برنده پایان یابد و آتش بس بر قرار شود. هم چنین سیل کمک‌ها از سوی حمایت کنندگان صدام، به عراق سرازیر شد تا او اعتماد به نفس خود را حفظ کند و دلگرم باشد.[5]

البته دشمن بعثی که طعم ناکامی را چشید، از آن پس از تمام آنچه در توان داشت، استفاده کرد. هیچ جنایتی نبود که صدام از آن چشم پوشی کرده باشد. نمونه بارز برای این مسأله، استفاده از سلاح‌های شیمیایی در سطح وسیع بود. همچنین عراق پس از تحمل شکست خرمشهر، تبلیغات گسترده روانی علیه ایران به راه انداخت. آزادی خرمشهر، آرزوی شکست ایران و نابودی انقلاب را در سینه‌های دشمنان این مرز و بوم، دفن کرد و دشمن، دست از پا کوتاهتر، به مواضع خود بازگشت.

مقاله

نویسنده احمد رمضاني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS