دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های اجتماعی علامه محمّد صالح برغانی

No image
فعالیت های اجتماعی علامه محمّد صالح برغانی

فعالیتهاى اجتماعى ـ فرهنگى

علامه محمد صالح برغانى در قزوین ساکن شد و کرسى تدریس و فتوا و رهبرى و ریاست عامه را عهده دار شد. طلاب علوم دینى هم از دور و نزدیک به حوزه درس او پیوستند. وى در آغاز سکونت در قزوین مدرسه بزرگى را در شمال منزل[16] خویش بنا نهاد. سپس آن را توسعه داد و دو مدرسه دیگر (متوسط و بزرگ) در سه طبقه و مسجد بزرگى در کنار آنها بنا کرد. این مجتمع علمى و آموزشى که متّصل به یکدیگر است، مدرسه صالحیه نامیده شد و تا عصر حاضر در قزوین معروف است. آخرین قسمت بناى آن در سال 1248ق پایان یافت.

این مرکز به شیوه دانشکده هاى جدید، تخصّصى و داراى رشته هاى مختلف فلسفه، عرفان، فقه، اصول، حدیث، تفسیر، طب، داروسازى، ادبیات و... بود و ماهرترین اساتید جهت تدریس در آنجا گرد هم آمدند. دو بخش مهم و جدید در این مرکز تازگى داشت:

اول: براى نخستین بار زنان در این مجتمع علمى به حوزه شیعه راه یافتند. هنگام تدریس سطوح عالى و درس خارج، قسمتى از تالار محل درس با نصب پرده به زنان اختصاص مى یافت.

دوم: آموزش فنون نظامى براى روحانیان در این مرکز رسمى شد تا آنجا که همه آنان در جنگ سال 1242 ق بین ایران و روسیه به فتواى سید محمد مجاهد شرکت جستند.[17]

از اقدامات فرهنگى ـ اجتماعى وى مى توان به موارد ذیل اشاره کرد:

- اهتمام جدى به گسترش علوم عقلى با تجمّع زبده ترین علماى علوم عقلیه و فلاسفه بزرگ قرن سیزدهم در مدرسه صالحیه، مانند:

1 - آخوند ملاّ حکمى قزوینى (م: 1285 ق.) که مهارت عجیبى در تدریس فلسفه و عرفان و علوم عقلى داشت و میرزا حسن اعتماد السلطنهاو را صدر الدین عصر خود مى داند و مى نویسد:

«طالبین علوم عقلیه از اقصى بلاد ایران به آستان وى مى رسیدند و آن آستان را مى بوسیدند.»[18]

2 - آخوند ملاّ یوسف حکمى قزوینى3 - آخوند سید قوام قزوینى4 - آخوند ملاّ صفر على قزوینى5 - شیخ صدراى تنکابنى قزوینى6 - آقا رضا قلى قزوینى.

این امر سبب شد طلاّب علاقمند به فراگیرى علوم عقلى به این مرکز روى آورند و این مرکز را شهره علم و فلسفه گردانند. مخصوصاً آخوند ملاّ على نورى (م: 1246 ق) در سالهاى آخر عمر خویش بر اثر کثرت سن و ضعف مفرط و ناتوانى جسمى شاگردان فلسفه حوزه اصفهان را به مدرسه فلسفى صالحیه، به ویژه حوزه درس آخوند ملاّ حکمى قزوینى هدایت مى کرد. از این روى پس از وفات وى، حوزه فلسفى قزوین در مراکز شیعى مانند نداشت و وحید عصر خودش بود و رهبرى فلسفه الهى را برعهده گرفت.[19]

کنت دوگوبینو که هنگام شکوفایى مدرسه فلسفى قزوین بین سالهاى 1271 ـ 1274 ق سفیر فرانسه در تهران بود، به جمعى از مدرسان فلسفه مدرسه قزوین و شاگردان آن در کتاب خویش اشاره کرده است.[20]

ـ علامه برغانى در مدرسه قزوین، آراى فکرى در حوزه فلسفه و علوم عقلى را گسترش داد و طلاب بسیارى از این حوزه علمى بهره هاى فراوان بردند. این اقدام در حوزه هاى علمیه نجف ـ کربلا و بسیارى از محافل علمى، اسلامى ـ به ویژه حوزه هاى شیعى ـ تأثیرات بسزایى گذاشت.

- سهم چشمگیر و فعالیت عظیم وى در تدوین «دایرة المعارف فقهى شیعى» در قرن سیزدهم هجرى در حوزه علمیه قزوین. خود نیز کتابى به نام موسوعه برغانى دارد.[21]

- وى را مروّج ارزشهاى ایمانى و فرهنگى قزوین در قرن سیزدهم هجرى لقب داده اند.[22]

- تجدید بناى عمارت ابو منصور خمار تاشبن عبد الله قزوینى در مدینه که وقف اقامت حجاج قزوین بود.[23]

- از دیگر فعالیتهاى فرهنگى وى مى توان به تعمیراتى که در بقیع و بقعه حمزه سید الشهدا انجام داد، اشاره کرد.[24]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

No image

محمد صالح برغانی

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS