دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های سیاسی آیت الله سید موسی صدر

No image
فعالیت های سیاسی آیت الله سید موسی صدر

تدبیر تاریخى

مردم شیعه لبنان که جمعیت اکثر آن کشور را تشکیل مى دادند، احتیاج به مرکز سازماندهى قانونى براى خود داشتند، تا از حقوق طبیعى و شخصیت انسانى آنان بخوبى حراست نماید.

سید موسى صدر براى گرفتن حقوق قانونى شیعیان رهسپار بیروت شد و مبارزه وسیعى را در این خصوص آغاز نمود. وى تمام نیروى خود را به کار گرفت تا یک مجلس قانونى براى شیعیان آن کشور تشکیل دهد. در حرکت نخست، موضوع را به طور جدى با شخصیتهاى بزرگ سیاسى و مذهبى شیعه و غیرشیعه لبنان در میان گذاشت و هدف خود از تأسیس این مرکز را براى آنان توضیح داد. در این میان مخالفتها و کارشکنیهایى از طرف دولتهاى عربى و برخى از شخصیتهاى داخلى آغاز گردید. ولى او هیچ وقت از پاى ننشست و به تلاشهاى پیگیر خود ادامه داد.

تشکیل مجلس و انتخاب رهبر

برخلاف کارشکنیها و مخالفتهاى گوناگون، سرانجام تلاشهاى مخلصانه سید موسى صدر به نتیجه رسید و نمایندگان شیعیان در مجلس شوراى لبنان، به پیشنهاد وى یک طرح قانونى را تقدیم مجلس کردند که این طرح در روز سه شنبه 6 صفر 1387 ق.([22]) به تصویب مجلس و امضاى رئیس جمهور لبنان رسید.

بر اساس این طرح قانونى شیعیان اجازه داشتند مجلسى را به نام «المجلس الاسلامى الشیعى الاعلى» براى دفاع از حقوق حقه خود تأسیس نمایند. پس از گذراندن مراحل قانونى، در تابستان سال 1389 ق.([23]) مجلس اعلاى شیعیان در لبنان به طور رسمى و قانونى شروع به فعالیت کرد و باز با دستهاى پرتوان سید موسى صدر صفحه درخشان دیگرى بر مبارزات تاریخى مردم شیعه لبنان اضافه شد.([24])

سازمان «جنبش مستضعفان»

سـید موسى صدر شخصیتى بود که دهها سال از زمان خود جلوتر بود و حوادث و مـشـکلات را قبـل از وقوع شناسایى کرده، در پى علاج و پیشگیرى برمى آمد. او در مدت چند سال اقـامت خود در لبـنان به این نتیجـه رسیده بود که جوانان این کشور زمینه هاى مساعدى براى فداکارى و سلحشورى در راه تحقق آرمانهاى مقدس اسلامى دارند از این رو براى سازماندهى، تربیت و تشکل نیروهاى بالقـوه آنان و آگـاهى هرچه بیشتر و بهتر جوانان از جهان بینى و ایدئولوژى اسلامى، اقدام به تأسیس سازمانى به نام «حرکة المحرومین» نمود، تا براى مبارزه اساسى با دشمنان اسلام در منطقه، از نیروهاى کارآمـد، با ایمان و جان برکفى برخوردار باشد.

شهید بزرگ دکتر مصطفى چمران که از طرف امام موسى صدر به مسؤولیت سازماندهى این جنبش منصوب شده بود چنین مى نویسد:

«... شیعیان فوج فوج وارد این نهضت مى شدند، احزاب را رها مى کردند و به این سازمان مى پیوستند. سازمانى مکتبى و بر اساس ایدئولوژى اسلامى، براساس خط على و حسین(علیهما السلام) ... . نمى خواستیم سازمان به صورت دکان درآید و هرکس و ناکس و یا هر فکر غلطى وارد آن شود و خداى نکرده حزبى دیگر مثل احزاب فاسد لبنانى به وجود آید که کارشان دروغ و تهمت و کارچاق کنى و زدن اموال مردم و حکومت و تقسیم منافع است. از همان اول تأکید کردیم که ما ایجاد حرکت کرده ایم نه حزب، و حرکت از مبارزه با نفس و تربیت نفس و اخلاق شروع مى شود... .»([25])

این سازمان براى اولین بار طلسم وابستگى را شکست و با شعار «نه شرقى، نه غربى» حرکت خود را آغاز کرد و با الهام از معارف ناب اسلامى در کوتاه مدت، کادرهاى با ایمان، زبده و نمونه اى را تربیت نمود که هر یک در میدانهاى مختلف علمى، صنعتى، نظامى، اخلاقى و... الگو و سرآمد بودند.

در واقع مى توان این بخش از فعالیت «تأسیس حرکة المحرومین» از سوى امام موسى صدر را دومین مرحله از سرى مراحل سازماندهى شیعیان لبنان به حساب آورد. زیرا اولین مرحله آن را وى با تأسیس مرکزى بزرگ به نام «مجلس اعلاى شیعیان» شروع کرده بود.([26])

سازمان نظامى «اَمَل»

پس از آنکه سازمانهاى ادارى، تشکیلاتى و عقیدتى با موفقیت کامل راه اندازى شد و با استقبال پرشور مردمى روز به روز پایه هایشان استوارتر گردید، نوبت به مرحله سوم سازماندهى رسید. در آن زمان احزاب و گروههاى چپ گرا و راست گرا هر کدام براى خود ارتشى کوچک تشکیل داده، براى تحقق آرمانهاى حزب متبوع خود، هرچندگاهى از آن استفاده مى کردند. این ارتشها غالباً چون از انگیزه و آرمان دینى و مذهبى تهى بودند در برابر تهدیدات نظامى کشورهاى بیگانه، از کارایى لازم برخوردار نبودند به همین علت امنیت مرزهاى کشور لبنان به آسانى آسیب پذیر مى شد.

براى از بین بردن چنین حالتى، و در پى ایجاد امنیت داخلى و خارجى کشور لبنان، تأسیس یک سازمان نظامى قوى، ضرورى به نظر مى رسید. سازمانى که افراد آن با داشتن آگاهیهاى سیاسى، مذهبى و نظامى، پاسدار مرزهاى عقیده و نظام باشند. از این تاریخ بود که پایه هاى یک سازمانى نظامى به نام «افواج مقاومت لبنان» (اَمَل)([27]) پى ریزى گردید.

سلوک سیاسى

به طور کلى خط مشى اساسى و دورنماى فعالیتهاى امام موسى صدر در طول اقامت وى در لبنان را مى توان در عنوانهاى زیر خلاصه کرد:

1 - جانبدارى از اصل همزیستى صلح آمیز فرقه هاى مذهبى و طایفى چندگانه کشور لبنان و مبارزه با تلاشهاى مذبوحانه در جهت تجزیه کشور.

2 - حراست از اصل همزیستى مسالمت آمیز لبنان و فلسطین و حمایت همه جانبه از انقلاب فلسطین و مردم آواره آن.

3 - تلاش براى رفع هرگونه اختلاف، و کوشش در پى تحقق اصلاحات سیاسى، اجتماعى و فرهنگى.

4 - مردود شمردن هرگونه تعصبات فرقه اى و مذهبى و دورى از جنگ و ستیز فرقه گرایانه.

5 - ارج نهادن به اصل دفاع از خویشتن براى هر گروه، دسته و افراد.

6 - مبارزه مداوم با دولت غاصب اسرائیل.

7 - مبارزه با هرگونه تجاوز خارجى به کشور لبنان.

8 - تلاش در جهت جلوگیرى از احتمال سرکوبى انقلاب فلسطین.([28])

در اینجا فرصت آن است که به خصوصیات اخلاقى و برجستگیهاى روحى امام موسى صدر پرداخته شود تا رمز موفقیت و پیروزى وى بیش از پیش آشکار گردد.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS