دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نظر آقا بزرگ تهرانى درباره آیت الله علی ضیاء عراقی

No image
نظر آقا بزرگ تهرانى درباره آیت الله علی ضیاء عراقی

آقا بزرگ تهرانى در کتاب «نقباء البشر» چنین مى نویسد:

«او شیخ ضیاء الدین، فرزند ملاّ محمّد عراقى نجفى، مجتهدى محقق و از بزرگان و دانشمندان زمان است،... پس از غروب این خورشید، پسرش «آقا ضیاء الدین» طلوع کرد و به پدر اقتدا کرد و همان راهى را پیمود که پدرش پیموده بود و خدا خواست تا از نظر شهرت و فضل، بر پدر برترى یابد و در زمره صاحب نظرانى قرار گیرد که تعدادشان انگشت شمار و رأیشان پذیرفته و محضرشان محل رجوع خاص و عام باشد.

از آغاز ذکاوت و نبوغ و هوش سرشار و اطلاعات و معلومات، قدرت فهم و فراگیرى آقا ضیاء براى استادان و دیگران شناخته شد و لذا از ابتداى امر تحصیل، استادانش به نظر بزرگى، به او مى نگریستند و از وسعت اطلاع و یادگیرى اش به این مفهوم پى برده بودند که روزى آقا ضیاء بر اریکه تدریس در سطوح بالا و علوم مختلفه خواهد درخشید.

پس از وفات شیخنا الخراسانى... آوازه او در دو سوى طنین افکند و در ردیف بزرگترین مدرسین و علما قرار گرفت و به تحقیق، دقّت اصالت رأى و ژرفنگرى و احاطه به آراى گذشتگان، شناخته شد...

در علم اصول که خود در تسلّط به آن شهرت چشمگیر داشت، علماى برجسته معاصر و متأخر از او هر یک به عظمت علمى و رژفاى قواى عقلانى و ملکه نادرهاش اعتراف نموده اند. چراغ منبر درس او بیش از 30 سال در نجف روشن و پرتو افشان بود و در این خلال عده زیادى مجتهد و فاضل و عالم و صاحب نظر از محضرش به جامعه تقدیم شد. اغراق نیست اگر او را مجدّد و زنده کننده علم اصول بنامیم. او ضرب المثل سعه صدر و بقیة السلف (یادگار گذشتگان) در مواهب عظیمه و کمالات نادره است. بین من و او مودّت و علاقه تامّى بود که در خلال تماس و دوستى باوى حسن اخلاق، پاکیزگى دل و تقوا و پارسایى و اخلاص و خیر دوست بودن وى را یافتم... گاهى که به نجف اشرف جهت زیارت مى رفتم، مرا میهمان مى نمود. زندگانى اش بین علم و عمل و تدریس به پایان رسید و هیچ گاه از تدریس دست بر نداشت و تا آخر عمر بر این اریکه، حافظ مبانى خود بود.»([8])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS