دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

هم‌زبانی کافی نیست، همدل باش

No image
هم‌زبانی کافی نیست، همدل باش

می نشینی کنارش. می خواهی درد دل کنی. می خواهی که گوش بدهد. اول دلش برایت می سوزد و یک شوخی بی مزه می کند. بعد می‌پرد وسط حرفت، نصیحت ات می کند، در موردت قضاوت می کند، تجربه‌های خودش را می گوید و آخرکار هم حس می کند که خیلی کمکت کرده است! بالاخره تو راهنمایی می‌خواسته‌ای و او هم تجربه‌های گرانبارش را در اختیارت گذاشته. فکر می کنی چرا رفتارش به دلت ننشست، مگر دوست نزدیکت نبود؟ مگر با هم همکلاس و همسن و همشهری و... دیگر نبودید؟ مشکل از جای دیگر است؛ او با شما همدل نبوده است... فرآیند همدلی با یک انتخاب درونی آغاز می‌شود که بخواهید از منظر دیگری موضوع را نگاه کنید، تا بتوانید زاویه دید آن طرف را به موضوع درک کنید، حضور کامل برای احساسات و نیازهای یکدیگر است. همدلی موافقت نیست، بلکه تمایل برای درک کامل وقایع از دید فرد دیگر است. برای خلق این ارتباط نباید دقیقاً نیاز شما در همان موقعیت، نیاز فردی باشد که شما او را می‌شنوید، بطور مثال اگر شما بچه ندارید به این معنی نیست که نمی توانید با پدر و مادرها همدلی کنید. همدلی حاضر بودن برای چیزی است که فرد در همین لحظه یا در حال حاضر تجربه‌اش می‌کند. وقتی ما اجازه می‌دهیم فردی که روبه‌رویمان است به سادگی خودش باشد بدون اینکه هنجارها، قضاوت‌ها یا تصمیمات ما فراتر از او قرار بگیرند ما خودمان را در جایگاهی قرار می‌دهیم که در هم‌ترازی وی هستیم.

همدلی، همدردی نیست!

همدردی مستلزم کیفیتی از حمایت است که درجه ای از موافقت را با نقطه نظر طرف مقابل می‌طلبد. همدلی یعنی ما کاملاً وارد آن موضوعی می‌شویم که فرد دیگر بیان می کند بدون اینکه موافق یا مخالف محتوای گفته شده باشیم. پس تلاشی است برای درک کردن، نه موافق یا مخالف بودن.

همدلی، پایان ساده‌لوحی است

همدلی دقیقا متضاد ساده لوحی است، همدلی ساده لوحی را پایان می دهد. چگونه؟ چون وقتی ما طرف مقابل را به صورت کامل دریافت کنیم، تلاش می‌کنیم تا حداکثر اطلاعاتی که مطرح شده بفهمیم، این به این معنی است که وقتی ما به نیاز طرف آگاه می‌شویم این امکان را می‌یابیم که بر اساس اطلاعات دقیق و در عمیق ترین درجه از اعتماد و پذیرش در جهت بیشترین امکان ترمیم اقدام کنیم. انجام این کار ما را از این فکر ساده لوحانه رها می‌سازد که برخی مشکلات غیر قابل حل می‌باشند، یا خشونت مخالفت غیر قابل اجتناب است.

راهكارهای تقویت همدلی

شنونده خوب بودن: به سخنان طرف مقابل كاملاً گوش داده و به او اطمینان بدهید كه سعی دارید مثل او به مشكل نگاه كنید. بیان احساس: هنگام همدلی احساس تان را بگویید تا طرف مقابل احساس آرامش بیشتری کند.خودآگاهی و خودشناسی بیشتر: چون همدلی بر پایه خودآگاهی و خودشناسی است، هر چه بیشتر از احساسات خودتان باخبر باشید بهتر می‌توانید احساس‌های افراد دیگر را درك کنید.پایداری در همدلی: در ابتدای شروع همدلی ممكن است کمی مقاومت بخصوص از طرف نوجوانان وجود داشته باشد. به‌ویژه هنگامی كه روابط دلسرد كننده و بدون احساس است. در برابر افرادی كه موجب دلسردی می‌شوند یا احساسات همدلانه‌ را جدی نمی‌گیرند مقاومت كنید. ممكن است به کمی زمان لازم باشد تا طرف مقابل روابط نامناسب قبلی را كنار بزند و بتواند وارد یك رابطه همدلانه بشود.صادق بودن: تظاهر به همدلی نكنید. نقش بازی كردن یا استفاده ابزاری برای نیل به هدفهای خود از رفتار همدلانه موجب دلسردی و بی‌اعتمادی می‌شود... هرگز از همدلی برای این مقاصد استفاده نكنید. احترام گذاردن: بادرك احساسات طرف مقابل به او بفهمانید كه برایش اهمیت و ارزش و احترام قائل هستید.روشن كردن مرزهای همدلی: همدلی از طرف دوستان دارای حد و اندازه‌ است و افراط در آن امكان سوءاستفاده را فراهم می کند.پرهیز از بهتر بودن: دستور دادن ، قضاوت كردن، نصیحت كردن و سرزنش كردن احساس همدلی را از بین می‌برد. به‌طور جدی از این موارد پرهیز كنید.در همدلی برای طرف مقابل دلسوزی یا ترحم نكنید. نگویید وای بیچاره تو چه‌قدر مصیبت كشیده ای یا فكر نمی‌كردم چنین مشكل بزرگی داشته باشی!

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS