دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

یـار بـَد، مـار بَـد

انسان موجودی اجتماعی است. گرایش به اجتماع ازنظر عقل و عاطفه، وی را نیازمند همسر و دوست می‌کند تانیازهای مادی و معنوی و نیز جسمی و روحی خود را بدان پاسخ دهد.
یـار بـَد، مـار بَـد
یـار بـَد، مـار بَـد

انسان موجودی اجتماعی است. گرایش به اجتماع ازنظر عقل و عاطفه، وی را نیازمند همسر و دوست می‌کند تانیازهای مادی و معنوی و نیز جسمی و روحی خود را بدان پاسخ دهد.

اما بیش‌تر انسان‌ها درانتخاب همسر و دوست به خطا می‌روند و کسی را بر می‌گزینند که به جای آرامش و محبت و مودت، مایه تشویش و دشمنی و بدبختی می‌شود.

تاثیر همسر و دوست در زندگی انسان بسیار است؛ زیرا این دو دسته از انسان‌ها چنان به آدمی نزدیک هستند که از آن به (بطانه) در آیات قرآن یاد شده است. در ادبیات عربی به زیر پیراهن که به بدن چسبیده نیز بطانه می‌گویند. بر این اساس، همسر و دوست از کوچک‌ترین رازها و اسرار همسر و دوست خود آگاه است همین آگاهی از رازهای آدمی شخص را در تنگنا قرار می‌دهد و اگر همسر و دوست، امین نباشند، عامل هلاکت و بدبختی شخص می‌شوند.

اصل ایمان و صداقت درانتخاب دوست

از این رو در انتخاب همسر و دوست بسیار تاکید شده است. در انتخاب همسر و دوست می‌بایست اصل ایمان و صداقت را مورد تاکید قرار داد. دوست را در عربی صدیق گفته‌اند تا دانسته شود که معیار اصلی در دوستی، محبت نیست بلکه صداقت است درهمسر نیز افزون بر صداقت و ایمان باید بر جنبه مودت وی تاکید شود. مودت نوعی دوستی عاطفه و خاص است که فراتر از محبت می‌باشد.
به هرحال، انسان نباید با هرکسی دوست شود یا هر کسی را به همسری برگزیند؛ زیرا دوست و همسر، یاری است که نیکی و بدی‌اش دامن گیر شخص می‌شود. شخص پیش از هر کسی از دوست و همسر خویش یاد می‌گیرد و می‌آموزد؛ زیرا اینان آموزگاران خواسته و ناخواسته آدمی هستند دوست و همسر می‌بایست نقش پوشش بودن خود را به خوبی به نمایش گذارند‌؛ یعنی همسر نقش لباس و جامه همسرش را به عهده دارد و یا دوست نزدیک، هم چون بطانه و زیر جامه است ولذا باید زشتی های آدمی را بپوشانند و عامل زیبایی و آراستن شخص باشند و از مشکلات و گرما و سرمای زندگی محافظت نمایند.

برای شناخت هر کسی می‌توان با نگاهی گذرا به همسر و دوستش، او را شناخت، زیرا همسر و دوست آدمی بیانگر وضعیت خود شخص است. پیامبر (ص) درباره این مطلب می‌فرماید:ایاک و قرین السوء فانک به تعرف، از همنشین بد پرهیز کن که به وسیله او شناخته خواهی شد. (کلمه الرسول الاعظم، ص 448)

قرن به معنای شاخ است. هر جانوری دو شاخ همانند دارد. از یک شاخ می‌توان دانست که شاخ دیگر که مقابل آن قرار دارد چگونه است.

امام صادق (ع) از پیامبر (ص) نقل می‌کند که فرمود: المرء علی دین خلیله فلینظر احدکم من یخالل؛ آدمی بر دین و آیین دوست خویش است. باید هریک از شما بنگرد با چه کسی دوستی می‌کند. (بحارالانوار، ج 74، ص 192)

تاثیر دوست

درباره تاثیر دوست در دیگری حضرت امام جواد (ع) می‌فرماید: ایاک و مصاحبه الشریر فانه کالسیف المسلول یحسن منظره و یقبح اثره؛ از همنشینی با شرور و بدکار پرهیز کن؛ زیرا همانند شمشیر کشیده‌ای است که منظره‌اش زیبا ولی اثرش زشت است. (همان، ص 78، ص 364)

آثار دوست درزندگی آدمی همانند بوی خوش و ناخوش عطر است که همان آن را استشمام می‌کنند و آبروی آدمی را می‌خرد یا می‌برد. از امیرالمومنان (ع) نقل شده که فرمود: صحبه الاخیار تکتسب الخیر کالریح اذا مرت بالطیب حملت طیبا؛ هم نشینی با نیکان مایه کسب خیز و نیکی است و همانند باد است که هرگاه از روی عطر و بوی خوش بگذرد، آن بوی خوش را با خود همراه می‌آورد. (غرر الحکم، ص 454)

بنابر این، اگر دوست و قرین خوبی داشته باشی، بوی خوش آن را همگان متوجه خواهند شد و اگر این دوست و قرین بد باشد، بدی آن تو و دیگران را می‌آزارد و زمانی که می‌رسد که آرزو می‌کنی که ای کاش چنین دوست بدی نداشتم.
اصولا آدمی، متاثر از خلق و خوی دوستان و همسران خویش است. چنان که گرایش آدمی به چیزی بیانگر این نکته نیز می‌باشد که به آن چیز علاقه‌مند است و آن را دوست می‌دارد. اگر کسی همسر و دوست بد و زشتکار را برگزیند، درحقیقت نشان می‌دهد که علاقه‌مند به زشتی است و زشتکاری را دوست می‌دارد. از امام رضا (ع) روایت است که فرمود: من احب عاصیا فهو عاص و من احب مطیعا فهو مطیع؛ هرکس گناه کاری را دوست داشته باشد خود، گناهکار است و هرکس فرمانبرداری را دوست بدارد خود فرمانبردار است. (وسایل الشیعه، ج 11،ص 446).

این حکم از آن رو صادر می‌شود که آدمی اگر عمل قوم و گروهی را دوست بدارد در حقیقت مانند عامل آن است. خداوند در قرآن با این که پی کننده شتر صالح و کشنده آن یک نفر بود، اما عمل پی کردن را به همه قوم نسبت داده و همگان را عذاب می‌کند، زیرا همگان راضی و خشنود به آن عمل بودند و همین دوستی و علاقه ایشان به عمل موجب شد که عمل را به همگان نسبت داده و مجازات درمورد همه آن مردم به اجرا در آید.

پیامبر (ص) می‌فرماید: من احب عمل قوم خیرا کان او شرا کان عمله، هر کس عمل گروهی ، خواه بد و خواه خوب، را دوست داشته باشد مانند کسی است که آن را انجام داده است.

بنابراین، ارتباط دوستی با نیکان به معنای همراهی در عمل نیک و دوستی با بدان به معنای همراهی درکار زشت و بد می‌باشد.

دوست و یار خوب، می‌تواند سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی انسان را تضمین کند و دوست بد، شقاوت و بدبختی ابدی را برای آدمی رقم می‌زند. از این رو شاعر از هر یار بد از زن و دوست و رفیق پرهیز می‌دهد و می‌سراید:

تا توانی می‌گریز از یار بد

یار بد بدتر بود از مار بد

مار بد تنها تو را برجان زند

یار بد بر جان و بر ایمان زند.

    روزنامه کیهان، شماره 19763، 20/7/89، صفحه 6 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS