دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

درس ها و عبرت های عاشورا از نگاه رهبر معظم انقلاب

No image
درس ها و عبرت های عاشورا از نگاه رهبر معظم انقلاب

درس ها و عبرت هاي عاشورا از نگاه رهبر معظم انقلاب

عاشورا غیر از درس، یک صحنه عبرت است. انسان باید به این صحنه نگاه کند تا عبرت بگیرد. این که حسین‌بن‌على علیه‌السلام در مرکز اسلام، در مدینه و مکه (مرکز وحى نبوى) با وضعیتى مواجه شود، به طورى که هر چه نگاه کند ببیند چاره اى جز فداکارى نیست (آن هم چنان فداکارى خونین و با عظمتى)؛ این قابل تأمل است. مگر چه وضعیتى بود که حسین بن على علیه‌السلام احساس کرد که اسلام فقط با فداکارى او زنده مى‌ماند والا از دست مى‌رود؟ عبرت اینجاست.

چه شد که فردى مثل یزید بر جامعه اسلامى حاکم شد؟ یعنى خود را با آن وضعیت مقایسه کند و بفهمد در چه حال و وضعى قرار دارد، چه چیز او را تهدید می‌کند و چه چیز براى او لازم است. این را عبرت می‌گویند. مثلاً هنگامى که شما از جاده‌اى عبور می‌کنید و اتومبیلى را می‌بینید که واژگون شده یا تصادف کرده و آسیب‌دیده و مچاله شده و سرنشینانش نابود شدند، می‌ایستید و به آن صحنه نگاه می‌کنید. چرا؟

براى این که عبرت بگیرید، براى این که بر شما معلوم بشود که چه جور رانندگى به این وضعیت منتهى می‌شود. این هم نوع دیگرى از درس است؛ اما درس از راه عبرت‌گیرى. حال می‌خواهیم این را یک قدرى بیشتر بررسى کنیم. این عبرتى را که در قضیه عاشورا ما را متوجه خود می‌کند این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر(ص) و جامعه اسلامى به آن حد رسیده که کسى مثل امام حسین علیه السلام ناچار شد براى نجات جامعه این چنین فداکارى بکند. یک وقت این فداکارى بعد از گذشت هزار سال از صدر اسلام است یا یک وقت در قلب کشورها و ملت‌هاى مخالف و معاند با اسلام است.

ما باید نگاه کنیم و ببینیم که چه شد که فردى مثل یزید بر جامعه اسلامى حاکم شد. جامعه اسلامى که رهبر و پیغمبرش در مکه و مدینه پرچم‌ها را می‌داد دست مسلمان‌ها و آنها می‌رفتند تا اقصى نقاط جزیرهالعرب و مرزهاى شام، امپراتورى روم را تهدید مى‌کردند و سربازان دشمن نیز از مقابلشان فرار مى‌کردند و مسلمین پیروزمندانه برمى‌گشتند (مثل ماجراى تبوک)، و جامعه اسلامى که در مسجد و معبر آن صوت تلاوت قرآن بلند بود و شخصیتى مثل پیغمبر صلى‌الله‌علیه و آله با آن لحن و نفس، آیات خدا را بر مردم می‌خواند و مردم را موعظه مى‌کرد و آنها را در جاده هدایت با سرعت پیش می‌برد؛ چطور شد که همین جامعه، همین کشور و همین شهرها آن قدر از اسلام دور شدند تا کسى مثل یزید بر آنها حکومت کرد؟

چرا باید وضعى پیش بیاید که کسى مثل حسین‌بن على علیه‌السلام ببیند چار‌ه‌اى ندارد جز این فداکارى عظیم که در تاریخ بى‌نظیر است. چه شد که آنها به اینجا رسیدند؟ این همان عبرت است. ما باید این را امروز مورد توجه دقیق قرار بدهیم.

ما امروز یک جامعه اسلامى هستیم. باید ببینیم آن جامعه اسلامى هستیم. باید ببینیم آن جامعه اسلامى چه آفتى پیدا کرد که کارش به یزید رسید. چه شد که بیست سال بعد از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام در همان شهرى که ایشان حکومت می‌کرد، سرهاى پسران امیرالمؤمنین علیه‌السلام را بر نیزه کردند و در آن شهر گرداندند؟ کوفه همان جایى است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام توى بازارهاى آن راه می‌رفت، تازیانه بر دوش می‌انداخت و مردم را امر به معروف و نهى از منکر می‌کرد. فریاد تلاوت قرآن در اناء‌اللیل و اطراف النهار، از مسجد و تشکیلات آن بلند بود.

این همان شهر است که حالا دخترها و حرم امیرالمؤمنین علیه السلام را به اسارت در بازار آن می‌گردانند. چه شد که ظرف بیست سال به اینجا رسیدند؟ جواب این است که یک بیمارى وجود دارد که می‌تواند جامعه‌اى را که در رأس آن کسى مثل پیغمبر اسلام صلى‌الله‌علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه‌السلام بوده است و در ظرف چند ده سال به آن وضعیت برساند. پس این یک بیمارى خطرناکى است و ما هم باید از این بیمارى بترسیم.

امام بزرگوار ما اگر خود را شاگردى از شاگردان پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه و محسوب می‌کرد، سر فخر به آسمان می‌سود. افتخار امام این بود که بتواند احکام پیغمبر صلى‌الله علیه و آله را درک و عمل و تبلیغ کند. امام ما کجا و پیغمبر صلى‌الله علیه و آله کجا؟ جامعه اى را که پیغمبر صلى‌الله‌علیه و آله ساخته بود، بعد از مدت چند سال به آن وضع دچار شد و لذا جامعه ما خیلى باید موظف باشد که به آن بیمارى دچار نشود. عبرت اینجاست.

ما باید آن بیمارى را بشناسیم و آن را یک خطر بزرگ بدانیم و از آن اجتناب کنیم. به نظر من امروز این پیام عاشورا از دیگر درسها و پیامهاى عاشورا براى ما فورى تر است. ما باید بفهمیم چه بلایى بر سر آن جامعه آمده است که سر حسین‌بن‌على علیه‌السلام، آقازاده اول دنیاى اسلام و پسر خلیفه مسلمین على‌بن‌ابیطالب علیه السلام، در همان شهرى که پدر او بر مسند خلافت می‌نشسته است، گردانده شد و آب از آب هم تکان نخورد.

باید ببینیم چگونه از همان شهر افرادى آمدند به کربلا و او و اصحابش را با لب تشنه به شهادت رساندند و حرم امیرالمؤمنین علیه السلام را به اسارت گرفتند. حرف در این زمینه زیاد است.

من در پاسخ به این سؤال یک آیه از قرآن مطرح می‌کنم. قرآن جواب ما را داده است. قرآن درد بیمارى را به مسلمین معرفى می‌کند. آن آیه این است که می‌فرماید: «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوه و اتبعو الشهوات فسوف یلقون غیا». دو عامل، عوامل اصلى این گمراهى و انحراف عمومى است : یکى دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن صلات و نماز است؛ یعنى فراموش کردن خدا و معنویت و جدا کردن حساب معنویت از زندگى و فراموش کردن توجه و ذکر و دعا و توسل و طلب توفیق از خداى متعال و توکل بر خدا و کنار گذاشتن محاسبات خدایى از زندگى؛...

و عامل دوم «اتبعوا الشهوات» است؛ یعنى دنبال شهوترانی‌ها و هوسها و در یک جمله دنیاطلبى رفتن و به فکر جمع آورى ثروت و مال بودن و به دام شهوات دنیا افتادن و اصل دانستن اینها و فراموش کردن آرمان‌ها. این درد اساسى و بزرگ است و ما هم ممکن است به این درد دچار بشویم.

اگر در جامعه اسلامى ما آن حالت از بین برود یا ضعیف بشود و هر کسى به فکر این باشد که کلاه خودمان را از معرکه به در ببریم تا در دنیایمان از دگران عقب نیفتیم، دیگرى جمع کنیم و خود را و مصالح خود را بر مصالح جامعه ترجیح بدهیم، معلوم است که وضع به اینجا خواهد رسید. معلوم است که کمرنگ کردن شعارها، بى اعتنایى به اصول اسلام و انقلاب و همه چیز را با محاسبات مادى فهمیدن و مطرح کردن، جامعه را به چنان وضعى خواهد رساند.

به همین دلیل آنها به آن وضع دچار شدند. یک روز براى مسلمین پیشرفت اسلام و رضاى خدا و تعلیم دین و معارف اسلامى و آشنایى با قرآن و معارف آن مطرح بود، دستگاه حکومت و اداره ى کشور، دستگاه زهد و تقوا و بى اعتنایى به زخارف دنیا و شهوات شخصى بود؛ نتیجه آن هم حرکت عظیمى بود که مردم به سمت خدا کردند. در چنان وضعیتى کسى مثل على‌بن‌ابیطالب علیه السلام خلیفه مسلمین و کسى مثل حسین‌بن على‌علیه‌السلام شخصیت برجسته می‌شود. چرا که معیارها در وجود ایشان بیش از دیگران است.

وقتى معیار خدا، تقوا، بى اعتنایى به دنیا و مجاهدت در راه خدا باشد، کسانى به صحنه عمل می‌آیند که این معیارها را دارند. اینها سررشته کارها را به دست می‌گیرند. جامعه، جامعه اسلامى خواهد بود. اما وقتى که معیارهاى خدایى عوض بشود، هر کسى که دنیاطلب‌تر، شهوتران‌تر و براى به دست آوردن منافع شخصى زرنگ‌تر و با صدق و راستى بیگانه‌تر است، سرکار می‌آید. آن وقت نتیجه این می‌شود که امثال عمر بن سعد و شمر بن عبیدالله‌بن‌زیاد، زمام را به دست می‌گیرند و مثل حسین‌بن‌على علیه‌السلام به مذبح می‌رود و در کربلا به شهادت می‌رسد. این یک حساب دو دو تا، چهارتا است. (70)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
رابطه علم و عمل

رابطه علم و عمل

علم و دانش بشری زمانی برای جامعه و مردم سودمند و مفید است که با عمل و اجرا همراه گردد یعنی عالم به علم و دانسته‌های خود عمل کرده و آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
Powered by TayaCMS