10 مهر 1390, 0:0
دروغ چرا ؟
آرش میری خانی
آیا تاکنون به این موضوع اندیشیدهاید که چرا ما انسانها دروغ میگوئیم؟ آیا برایتان پیش آمده که حتی ناخواسته دروغ بگوئید؟ به راستی دروغ چیست و چه ارتباطی با روح و ذهن انسان دارد.
دروغ در تعریف لغوی این گونه معنی میشود: دروغ نوعی فریب در قالب جمله یا جملاتی کذب است و برای گمراه کردن طرف مقابل به کار میرود. با نیم نگاهی به تعریف دروغ میتوان به آسانی دریافت که ضمیر ناخودآگاه انسان دروغ را بد میداند و از آن دوری میکند. با علم به این موضوع باز هم این سئوال مطرح میشود چرا با اینکه روح ما از دروغ بیزار است، ما به راحتی دروغ میگوئیم؟ در ادامه مطلب به بررسی اجمالی این مهم میپردازیم تا بلکه بتوانیم به جوابی قانعکننده به این سئوال که بیشتر به یک پارادوکس چند مجهوله مینماید، دست یابیم. همه ما، همیشه دروغ میگوئیم. ذهن انسان این گونه القاء میکند که در برخی موارد دروغ گفتن مشکلات را کم میکند. کارشناسان بر این باورند که انسان برای این دروغ میگوید که دوست دارد اولاً نزد خود و ثانیاً نزد دیگران خوب به نظر برسد و برای مهتر شدن دروغ را به راست ترجیح میدهد. در این زمینه «رابرت فلدمن»، استاد روانشناس دانشگاه «ماساچوست» میگوید که دروغ با شخصیت انسان عجین شده است. فلدمن بر این عقیده است که دروغ حد و مرز ندارد و شخص دروغگو پس از مدتی که دروغها برایش تکراری شد، دروغهای بزرگتری میگوید. در این حال عدهای از کارشناسان دروغ را یک عکسالعمل دفاعی روانی میپندارند. این افراد ابراز عقیده میکنند که تمامی دروغها بد نیستند و در برخی اوقات دروغ گفتن بهترین راه برای حفاظت از امنیت خود و خانواده و همچنین کینهتوزیهای دیگران است. در این حال برخی فریبها مثل لاف زدن یا به دروغ سعی در مؤدب صحبت و رفتار کردن جزو دروغهای غیرجدی محسوب میشوند. اما دروغهای عریان که حقیقت کامل را برعکس جلوه میدهند، خطرناک هستند و به اعتماد و صمیمیت که عنصر قوامبخش یک جامعه است، لطمات جدی وارد میکند. بسیاری از حیوانات هم از فریب استفاده میکنند و به عمد سعی در گول زدن دیگر حیوانات دارند، اما در انسان موضوع اندکی متفاوت است چون فقط بشر دو پاست که از فریب برای گول زدن خود و دیگران استفاده میکند. در این حالت تحقیقات فلدمن نشان داد که انسان بسیار مشتاق است که بداند دیگران در رابطه با او چطور فکر میکنند و آیا طرف مقابل میتواند فرق بین دروغ و راست را از سوی شخصی که در حال دروغ گفتن است تشخیص دهد یا خیر. برای مثال فلدمن برای انجام تحقیق خود، دو مرد غریبه را در اتاقی قرار داد و تمامی مکالمات رد و بدل شده میان آنها را ضبط کرد.
سپس از هر کدام از این دو مرد خواسته شد تا به صورت مجزا به ویدئوی ضبط شده از مکالماتشان نگاه کنند و تشخیص دهند که کدام قسمت از حرف و سخنهای رد و بدل شده، با حقیقت فاصله داشته است. جالب آنکه هر دو مردی که تحت آزمایش فلدمن قرار گرفته بودند، به دروغ گفتن خودشان اذعان کردند و گفتند که بخشهایی از سخنانشان با واقعیت فاصله داشته است. جالبتر آنکه پس از پایان آزمایش، هر دو مرد به صراحت میگفتند که به هم دروغ گفتهاند، اما با تماشای مکالمات خود با شگفتی تمام دریافتند که آنها ناخودآگاه دروغ گفتهاند. به باور فلدمن بیشتر دروغها به شکل تقلید از یک آرمان بیان میشوند. یعنی هر فرد خود را با آنچه در ذهنش به عنوان یک اسطوره میپندارد، تطبیق میدهد و سعی میکند مثل او رفتار کند. از دیگر سو نتایج یک تحقیق گسترده که در مجله معتبر «روانشناسی پایه و کاربردی» منتشر شد، بسیاری را شگفتزده و متحیر کرد. در مقاله علمی که در رابطه با چرایی دروغ گفتن در این مجله به چاپ رسید، ثابت شد که حدود 60 درصد از مردم در هنگام مکالماتشان در 10 دقیقه دست کم یکبار دروغ گفتهاند. فلدمن بر این باور است که انسانها به صورت واکنشی دروغ میگویند.
انسانها دروغ گفتن را بخشی از گفتمان اجتماعی خود میدانند. فلدمن در تحقیقات خود این موضوع را به اثبات رساند که انسانها بیشتر برای حفظ خود دروغ میگویند تا برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران. این نظریه فلدمن بسیاری از تحقیقات قبلی مبنی بر تلاش انسانها برای خوب جلوه دادن خود در محیط را به چالش کشیده است. فلدمن میگوید: ما دوست داریم که در محیط پذیرفته شویم تا روابط اجتماعی راحتتر و بهتری داشته باشیم و برای این کار ابتدا نیاز داریم تا خود را فریب دهیم.
در حقیقت مردها بیشتر از زنها دروغ نمیگویند، اما همواره تلاش میکنند تا در محیط بهتر جلوه داده شوند. در حالی که زنان سعی میکنند با استفاده از ابزار دروغ نظر مساعد دیگران را جلب کنند. فلدمن با انجام تحقیقی که در قالب یک مصاحبه شغلی انجام شد، نشان داد که افراد برونگرا بیشتر از افراد درونگرا دروغ میگویند. برخی دروغ گفتنها هم مختص محل کار است.
«جنیفر آرگو» از دانشگاه روانشناسی آلبرتا بر این باور است که همکاران برای بالا بردن شأن کاری خود ترجیح میدهند دروغ بگویند و این دروغ گفتن برای آنها بیشتر از دروغ گفتن به غریبهها لذتبخش است. آرگور در مقالهای که در مجله «Livesience» به چاپ رسید این نظریه را مطرح کرد که ما انسانها دوست داریم هنگامی که با دیگران در محیطی کار میکنیم و شخص یا اشخاصی کار ما را زیر نظر دارند، بهتر از آنها جلوه کنیم. فلدمن اگرچه در تحقیقات خود نشان داد که دروغ واکنشی طبیعی به کنشهای محیطی است، اما این موضوع را هم بیان کرده که دروغ موجب سست شدن بنیانهای اجتماعی میشود و صداقت بیشتر از دروغ با فطرت انسانها انس گرفته است. فلدمن همواره این مثال را بازگو میکند که راستگویی و صداقت بهترین سیاست در تعامل با محیط است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان