27 بهمن 1395, 3:20
روابط اجتماعي در اسلام در جايگاه محوري قرار گرفته است؛ زيرا انسان از نظر ساختار وجودي به گونهاي است كه بيارتباط انساني، از نقص بزرگي رنج ميبرد و هرگز به كمال بايسته و شايسته خويش نخواهد رسيد. نگاه قرآن به موضوع روابط انساني تا بدان جا اهميت دارد كه رهايي از خسران و زيان ابدي كه دامنگير همه بشريت است، جز بدان تحقق پذير نيست، به گونهاي كه تنها گليم خويش از آب بر كشيدن نميتواند زيان ابدي را از انسان بردارد، بلكه ميبايست افزون بر گليم خويش، در انديشه گليم ديگران بود و دستگير و راهنماي آنان شد.
برخلاف همه اديان و مذاهب، اسلام ديني با محوريت همگرايي اجتماعي است؛ به گونهاي كه دستيابي به كمالات انساني، تنها با محوريت اجتماع انساني تحقق مييابد و اينگونه نيست كه انسان بتواند برپايه خودبيني و خودمحوري به كمالات بايسته و شايسته برسد. از اين رو عرفان اسلامي، عرفان اجتماعي است؛ چرا كه شناخت خداوند و خدايي شدن تنها از مسير خلق ميگذرد و انسان در مسير عرفان و شناخت و تزكيه، در ارتباط با خلق عمل ميكند تا به موفقيت برسد. بر همين اساس هرگونه گوشهنشيني بهعنوان سلوكي غير اسلامي مطرح ميشود و دير و خرابه نشيني مذموم و ناپسند شمرده شده و چله نشيني، در اعتكاف مساجد و در ميان مردم و نمازگزاران معنا مييابد. خداوند در آيات بسياري از جمله در سوره عصر به اين نكته محوري در سير و سلوك خدايي گشتن، اينگونه اشاره دارد كه هر كسي در زيان و خسران است مگر آنكه به حق، ايمان داشته باشد و كار نيك انجام داده و ديگران را به حق و كار نيك دعوت و سفارش نمايد. هر چند كه عمل صالح دايره وسيع و گستردهاي دارد كه شامل نماز و روزه و ديگر عبادات ميشود، ولي اگر به خوبي توجه شود، اين معنا به دست ميآيد كه احسان به ديگران و خدمت به همه موجودات و آفريدههاي خداوندي از جمله انسان، از مهمترين و اساسيترين كارهاي نيك و اعمال صالحي است كه انسان ميتواند در مقام انسانيت انجام دهد. به عنوان نمونه خداوند در كنار نماز، مساله انفاق و پرداخت زكات را مطرح ميكند كه يك عمل اجتماعي و مرتبط با ديگران است؛ به اين معنا كه هر چيزي را كه از هر طريق از جمله تلاش و كار و كوشش به دست آورده ميشود ميبايست بخشي از آن را به ديگران بخشيد بيآنكه منتي بر آنان گذاشته شود؛ چرا كه آنان در اين دستاوردهاي شما حقي دارند كه بايد ادا شود. از نظر آموزههاي وحياني قرآن، مرد و زن در كنار هم معنا مييابند و به كمال ميرسند؛ زيرا زوجيت مبناي هستي است و اين اجتماع كوچك در حقيقت نفس واحد و يگانهاي را شكل ميدهند (نساء، آيه 1 و آيات ديگر). بنابراين، كمال نفس به همراهي زن و شوهر و تحقق زوجيت واقعي است و هيچ يك از مرد و زن نميتواند به تنهايي به كمال بايسته و شايسته خويش برسد؛ زوجيت بنياد هر اجتماعي است و از آن جا اجتماعات بزرگتري از خانواده، ملت و جامعه بشري شكل ميگيرد.
خداوند در آيه 177 سوره بقره ميفرمايد: «نيكي آن نيست كه روي خود، به جانب مشرق و مغرب كنيد؛ بلكه نيكوكار كسي است كه به خداوند و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب خدا و پيامبران ايمان آورد و مال خود را با آنكه دوستش دارد، به خويشاوندان و يتيمان و درماندگان و مسافران و گدايان و در بند ماندگان ببخشد و نماز بگزارد و زكات بدهد و اينان چون عهدي ميبندند بدان وفا ميكنند و در بينوايي و بيماري و به هنگام جنگ، صابرند.» در اين آيه به درستي رابطه ايمان واقعي با فعاليتها و مسئوليتهاي اجتماعي بيان شده و عبادات فردي در كنار عبادات اجتماعي معنا و مفهوم مييابد. از اين رو اميرمومنان علي (ع) ميفرمايد: اساس ايمان، همان احسان به مردم است (غرر الحكم، ج4، ص52). امام صادق (ع) نيز در تفسير ايمان خالص و واقعي ميفرمايد: نيكي به برادران ديني و تلاش و جديت براي رفع مشكلات آنان در تمام زمينهها و در هر شرايط، برخاسته از ايمان خالص است (بحار الانوار، ج71، ص 317). پيامبر (ص) نيز در تبيين همين معنا و نگرش وحياني قرآن، اسلام و نه ايمان را در گرو خدمت به خلق ميداند؛ به اين معنا كه اسلام به عنوان دين فطرت همانند عقل سالم، حكم ميكند كه كمال را ميبايست در خدمت به آفريدههاي الهي ديد و براي خودسازي و تزكيه بايد از مسير خدمت به آفريدهها عبور كرد نه در گوشهنشيني و رهبانيت. از اين رو ميفرمايد: مسلماني غير از خدمت به برادران مسلم و اهتمام در رفع مشكلات آنان نيست (اصول كافي، ج2، ص167، بحارالانوار، ج71، ص337). در روايتي ديگر آمده است: بهترين مردم سودمندترين ايشان به مردمان است. اين بدان معناست كه معيار در خوب و بد را ميبايست در نفع و ضرر فرد به ديگران ديد نه در گوشهنشيني و رياضت كشي. بنابراين، انسانيت انسان در گرو مسئوليتهاي اجتماعي اوست. از ديگر مفاهيم در اين حوزه ميتوان به مواسات اشاره كرد. پيامبر گرامي (ص) ميفرمايد: بلند مرتبهتر در نزد خداوند نيكوترين در مواسات و كمك رساني و پشتيباني از ديگران است (بحارالانوار، ج71، ص341). كلام را با روايتي از پيامبر اكرم (ص) به پايان ميبريم، حضرت ميفرمايند: «منْ اراد انْ تُسْتجاب دعْوتُهُ و انْ تُكْشف كُرْبتُهُ، فلْيفرِّجْ عنْ مُعْسِرٍ»؛ هر كس ميخواهد دعايش مستجاب و غمش از بين برود، بايد گره از كار گرفتارى باز كند(مسند ابن حنبل، ج ۲، ص ۲۴۸، ح ۴۷۴۹). اين روايت جز اين نيست كه بازگوكننده اهميت خدمت كردن به خلق است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان