27 بهمن 1395, 3:20
از تواناییهای انسان، برقراری ارتباط با دیگران یعنی هنر دوستیابی است. برخی در این زمینه استعداد فراوانی دارند و به عبارت دیگر از روابط اجتماعی بالایی برخوردار هستند و برخی دیگر روابطشان بسیار محدود بوده و حتی اطرافیان خویش را از خود دور میسازند، امام علی(ع) درباره این افراد میفرمایند: ناتوانترین مردم کسى است که در دوست یابى ناتوان است، و از او ناتوانتر آن که دوستان خود را از دست بدهد. (نهج البلاغه / حکمت 12).
بهترین دوستی، دوستیای است که در راه خدا باشد و فضیلت و ثواب آن بسیار است. رسول خدا(ص) فرمود: دوستى مومن با مومن براى خدا از بزرگترین شعبههاى ایمان است، همانا هر که براى خدا دوستى کند و براى خدا دشمنى کند و براى خدا عطا و براى خدا دریغ کند از برگزیدگان خداست. امامصادق(ع) میفرماید: کسانى که براى خدا با یکدیگر دوستى میکنند، روز قیامت بر منبرهاى نور میباشند، نور چهره و نور تن و نور منبرهایشان همه چیز را روشن کند، به درجهاى که به آن معرفى شوند، و گفته شود: اینان دوستى کنان براى خدایند. (أصول الکافی/ ترجمه مصطفوى/ ج3 )
حسن بن على بن فضّال از امام رضا(ع) روایت کرده است که فرمود: کسانى که در راه خدا دوستى کنند، در روز قیامت بر منبرهایى از نور قرار مىگیرند که نور رخسار و اندام و منبرهاى آنان همه محشر را منوّر مىکند، تا دانسته شود که اینان در راه خدا دوستدار یکدیگرند. (پاداش نیکیها و کیفر گناهان / ترجمه ثواب الأعمال / 389 ).
امام علی(ع) دوستی با چهار کس را نهی نموده و به فرزندش امام حسن(ع) فرمود: پسرم! از دوستى با احمق بپرهیز، چرا که مىخواهد به تو نفعى رساند اما دچار زیانت مىکند. از دوستى با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز دارى از تو دریغ مىدارد. و از دوستى با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایى تو را مىفروشد و از دوستى با دروغگو بپرهیز، که او به سراب ماند: دور را به تو نزدیک، و نزدیک را دور مىنمایاند . (نهجالبلاغه/ حکمت 38) و امام محمد باقر(ع) گفته: به چهار تن نزدیک مشو و برادرى مکن: سبک مغز، تنگ چشم، ترسو و دروغگو. سبک مغز خواهد تو را سود رساند، اما از نادانى تو را گزند رساند. تنگ چشم از تو ستاند اما به تو چیزى ندهد. ترسو هنگام نیاز از تو و از پدر و مادر خویش نیز گریزد. دروغگو بسا که راست گوید اما کسى باور نکند. (الخصال/ ترجمه مدرس گیلانى/ ج1 /193) امام صادق (ع) فرمود: دوستى داراى شرایطى است، کسى که تمام یا بعضى از این شرایط را رعایت کند مىتوان او را دوست دانست، و کسى که این شرایط در او نباشد نمىتوان او را دوست به حساب آورد. آن شرایط عبارتند از: 1- باطن و ظاهرش یکى باشد.
2- عزت تو را عزت خود و عیب تو را عیب خویش بداند. 3- اگر به مقام یا مالى رسید تغییرى در او ایجاد نشود. 4- قدرت و توانایى او تو را از رسیدن به چیزى باز ندارد. 5- کسى داراى این خصلتهاست که در موقع گرفتارى تو را رها نکند. سیّد رضى در (نهج البلاغه) از امام على(ع) نقل مىکند که آن حضرت فرمود: دوست حقیقى آن است که برادرش را در سه موضع حفظ کند: در گرفتارى، در غیاب، و در مرگش. (آداب معاشرت از دیدگاه معصومان علیهم السلام (ترجمه وسائل ) /31)
امام موسى کاظم (ع) فرمود: اظهار محبّت و دوستى نسبت به مردم نیمى از عقل است.(همان/50 ) امام صادق(ع) فرمودند: اگر کسى را دوست مىدارى، به او اعلام کن که دوستت دارم، تا موجب آگاهى و اطمینان خاطر شود. در این میان باید توجه داشت که محبت ورزیدن، دلیل دوستى و صداقت نیست، زیرا برخى اشخاص با خوى محبت پرورش یافتهاند و همراه با معاشران خود اظهار محبت مىکنند و نیز برخى اشخاص به خاطر منافع مشترک با معاشران خود محبت مىورزند و مثلا هدیه تقدیم مىکنند و مکرر به احوالپرسى او مىروند، برخى درصددند که با جلب توجه و دوستى دیگران کلاهبردارى کنند. اگر انسان با محبت و مرحمت کسى روبهرو شود، نمىتواند به دوستى و صداقت قلبى او مطلع و آگاه شود، مگر موقعى که طرف مقابل دوستى قلبى خود را اعلام کند و به او اطمینان خاطر ببخشد که من همیشه یار و غمخوار تو خواهم بود. یعنى باید ادعا و عمل با هم قرین باشد تا مایه اطمینان شود.(گزیده کافى/ج1/ 352) و انسان به واسطه برخی کارها میتواند روابط خویش با دوستش را استحکام بخشد. رسول خدا (ص) فرمود: سه چیز است که دوستى انسانى را با برادر مسلمانش صفا دهد: (1) همیشه با خوشروئى با او برخورد کند، (2) هرگاه در مجلسى بر او بنشیند برایش جا باز کند (3) به آن نامى که بیشتر آن را دوست دارد او را بخواند (و صدا کند). (اصول الکافی / ترجمه مصطفوى / ج4 ) آنگاه که با رفیق خود دوستى مىکنى، دوستى خود را با وى حفظ کن تا همیشه از تو دفاع کند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان