نویسنده: رضا علویان
دانته (1321 - 1265) شاعر معروف ایتالیایی و یکی از مشاهیر ادبیات در عالم از مفسرین اوضاع قرون وسطی و نویسنده کتاب معروف کمدی الهی است. دانته متولد فلورانس و شاگرد برونتو لاتینی بوده در پاریس و آکسفورد نیز تحصیل کرده بود.
در میان نظریه پردازانی که پس از توماس آکویناسی با تکیه بر اندیشه سیاسی ارسطویی راه او را دنبال کردند، دانته، شاعر ایتالیایی، شایان توجه است. دانته بیشتر به عنوان شاعر کمدی الهی و بنیانگذار زبان ایتالیایی جدید شهرت دارد. علاوه بر آن در تاریخ اندیشه سیاسی به عنوان نظریه پرداز سیاست عرفی جدید و نویسنده رسالهای با عنوان درباره پادشاهی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. در 1292 کتابی به نام زندگی نوین در باب داستان عشق خودش به نظم درآورد. دانته کتابی به نام سلطنت نگاشته و عقایدی سیاسی در دفاع از لزوم استقلال امپراتور در برابر پاپ ابراز داشته است.
دانته در کتاب خود خصومتی شدید نسبت به حقوقدانان شرع یا متشرعین و قانونگذاران کلیسا و تمایلات ایشان به اینکه فرامین پاپ را پایه ایمان مذهبی قرار دهند ابراز داشته و سپس جملههای مورد انتقاد کلیسا را از کتاب مقدس در باب قدرت کلیسا نسبت به زمامداران دنیوی مورد بحث قرار داده است. دانته بدین نتیجه میرسد که تملک قدرت دنیوی در اصل و اساس با حالت و طبیعت و خاصیت کلیسا و روحانیت که سلطنت آن در این جهان نیست، تضاد و منافات دارد.
به عقیده دانته، اراده الهی در مشاجرات و جنگها منعکس است و در این مورد میگوید: امپراتوری روم پنجمین مجاهده تاریخ است، برای تشکیل امپراتوری جهان، و تنها امپراتوری روم موفق به نیل به این هدف گشته، دولت روم با عقب زدن رقبائی که مدعی انجام این کار بزرگ بودند و هم به واسطه فتوحات خود و غلبه بر حریفان، ثابت کرد که از طرف خداوند مقدر گردیده و ماموریت یافته است که بر جهان حکومت کند.
علاوه بر آن، دانته شهروند فلورانس و نظریه پرداز نظام سیاسی آن شهر و یکی از نخستین نظریهپردازان فرمانروایی عرفی در این شهر بود. در واقع اندیشه سیاسی دانته را باید یکی از وجوه تاریخ نویسی او به شمار آورد؛ زیرا دانته، به عنوان شهروند فلورانس، در دهههایی که تنش میان مدافعان مرجعیت کلیسا و هواداران فرمانروایی عرفی پادشاهی که بتواند همه سرزمین ایتالیا را در زیر پرچم واحدی متحد کند، شدت پیدا کرده بود، رساله ای در توضیح اساس «ملک دنیا» نوشت. دانته که از هواداران امپراتوری بود، در سه دفتر رساله خود، مطلب اساسی اندیشه سیاسی امپراتوری و کلیسا را بررسی نموده است.
دانته صلح و آرامش و نیز آزادی و عدالت را غایت حیات اجتماعی انسان میداند و بر آن است که این جمله جز در سایه پادشاهی مقتدر نمی تواند جامه عمل بپوشد. منظور دانته از پادشاهی که ملک دنیا به او تفویض شده، مَلِکِ علی الاطلاق یا پادشاهی است که بر نوع بشر فرمانروایی دارد و تنها چنین پادشاهی میتواند خیری را که خداوند برای بندگان خود خواسته است، تامین کند.
از نظر اندیشه سیاسی دفتر سوم رساله پادشاهی مهمترین بخش آن است. دانته، در آغاز رساله، در ردّ ادعای خلافت پیشوای مسیحیان و به هواداری از پادشاهی عرفی، بنا بر رسوم خطابی زمان، بر این نکته تاکید دارد که نوشتههای او حاصل تامل و شب زنده داریهای نویسنده و مشحون از حقایقی است که دیگران به دریافت آن حقایق نایل نشدهاند، در حالی که در میان حقایق سودمند، اما پنهان، شناخت مُلک دنیا نه تنها سودمندترین، بلکه پوشیده ترین آنهاست و کسی نیز بر این راه نرفته است.
دانته در توضیح پادشاههای عرفی یا ملک دنیا مینویسد: منظور از مُلک دنیا (temporalis monarchia) که شاهنشاهی (imperium) نیز خوانده میشود، فرمانروایی یگانه بر همه مردمانی است که در زمان یا دنیا زندگی میکنند یا فرمانروایی در میان هر چیز با بر چیزهایی است که زمان ضابطه سنجش آنهاست. مُلک دنیا در نزد دانته، در واقع پادشاه است.
پادشاه در اندیشه سیاسی دانته انسانی نیست که در واقعیت بر تخت نشسته باشد، بلکه به عنوان فیضی الهی در بیرون و بالاتر از مرزهای بشریت قرار دارد و ضامن آزادی و امنیت و اجرای عدالت است. فرمانروای دانته به ملت خاصی وابسته نیست، بلکه به همه اقوام تعلق دارد و تجسم قانون و عدالت به شمار میرود. به این اعتبار، دولت نیز نه «دولت ملی» قومی خاص، بلکه دولتی جهانی است که امپراتوری رم باستان نمونهای از آن بوده است و همه دولتها، شهرها و اجتماعات تنها در درون همین دولت جهانی میتوانند همه تواناییهای بالقوه خود را تحقق بخشند.
دانته با اقتدای به نظریه حقیقت دوگانه، به دو گونه سعادت و لاجرم، دو رهبری متمایز، یعنی مرجعیت معنوی کلیسا و قدرت دنیوی پادشاه، اعتقاد دارد. تاکید بر دوگانگی اقتدار سیاسی و مرجعیت روحانی که دانته با اقتدای به نظریه پردازان ابن رشد مآب لاتینی حقیقت دوگانه و بر پایه تفسیری از نصّ کتاب مقدس در رساله خود میآورد، برای تحول آتی اندیشه سیاسی دارای اهمیت ویژهای است و یکی از عمدهترین مراحل تدوین نظریه سیاسی عرفی به شمار میرود. دانته در کمدی الهی به عنوان شهروند فلورانس، از هواداران دولت – شهرهای ایتالیایی به شمار میآمده، اما او نمونه امپراتوری رمی را ابزاری برای تحقق بخشیده به وحدت سیاسی ایتالیا و پایان دادن به سیطره کلیسا میدانسته است.
دانته در کمدی الهی، هوادار نظریه دولت – شهر فلورانس بود، در حالی که در رساله درباره پادشاهی که پیش از آن نوشته شده، از پادشاهی جهانی دفاع کرده است.
تاکید وافری که دانته بر مسئله حکمرانی پادشاه در جامعه داشته است، او را از تعریف و بیان ویژگیهای این پادشاه غافل ساخته است. در واقع وی هرگز به خصوصیات شخصی که تحت نام پادشاه، سعادت حقیقی اجتماع را تامین میکند، نپرداخته است و اینکه چگونه و با استفاده از چه ابزارهایی میتواند موفقیت و رشد جامعه را بهبود بخشد. از طرف دیگر، تاکید وافر بر مسائل سیاسی، او را از پرداختن به اخلاقیات و مسائل اعتقادی مرتبط با سیاست که اصلی لازم و مهم است، بازداشته است و این نقطه ضعفی در فلسفه سیاسی دانته میباشد.