دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

هاتفى در خواب

No image
هاتفى در خواب

هاتفى در خواب

حاج سید مهدى مصطفوى ـ پدر آیت الله حاج سید فرج الله مصطفوى بهبهانى ـ مخارج زندگى برادر زاده اش، آیت الله بهبهانى را در دوران تحصیلش در نجف، تأمین مى کرد.

حاج سید مهدى مصطفوى به دلیل، مشکلات مالى، حدود 6 ماه نتوانست مخارج زندگى برادر زاده اش را تأمین کند. آیت الله بهبهانى براى تأمین مخارجش، تمام کتاب هایش را گرو مى گذارد و بدهى هاى خود را مى پردازد اما حدود 10 تومان از بدهى هایش باقى مى ماند. طلبکار چند بار نزد آیت الله بهبهانى مى رود و خواهان دریافت طلبش مى شود، اما بهبهانى پولى در اختیار نداشت. حاج باقر بوشهرى که از تجار بهبهانى الاصل و مقیم کربلا بود، خوابى مى بیند و در خواب به او گفته مى شود: به مدرسه... برو و بدهى آقا سید على را بده! او صبح روز بعد، به آن مدرسه مى رود و بعد از آگاهى از مشکل مالى آیت الله بهبهانى، تمام کتاب هاى او را از گرو خارج مى نماید و بدهى او را پرداخت مى کند.([8])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

روضه وفات حضرت خدیجه (س)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع وفات حضرت خدیجه(س)
No image

منزلت خدیجه (علیها السلام) هنگام مرگ

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع منزلت خدیجه(علیها السلام) هنگام مرگ
No image

روضه با موضوع مقام حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع مقام حضرت خدیجه(سلام الله علیها)
No image

قصیده دعبل خزاعی در مظلومیت اهل بیت (ع)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع قصیده دعبل خزاعی در مظلومیت اهل بیت(ع)
No image

روضه خوانی امام زمان (ع)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع روضه خوانی امام زمان(ع)

پر بازدیدترین ها

No image

روضه العطش جبرئیل بر حضرت آدم (ع)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع روضه العطش جبرئیل بر حضرت آدم(ع)
No image

قصیده دعبل خزاعی در مظلومیت اهل بیت (ع)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع قصیده دعبل خزاعی در مظلومیت اهل بیت(ع)
No image

روضه با موضوع داغدار بودن حضرت مهدی (عج)

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع داغدار بودن حضرت مهدی(عج)
No image

منزلت خدیجه (علیها السلام) هنگام مرگ

ذکر مصیبت متفرقه با موضوع منزلت خدیجه(علیها السلام) هنگام مرگ
No image

روضه توسل به صاحب الزمان (عج)

مریض که قدرت حرکت ندارد باز یکی بالای سرش باشد لیوان آب به او بدهد دوا را بدهد دستش و بگذارد دهانش می گوید برادر عیالم مردی بود که وضع مالی او خوب بود ماشین هم داشت قضیه در قم اتفاق افتاده بود.
Powered by TayaCMS